تغییرات چهره جهان با خشکسالی
پس از خشکسالی جهان با چه تحولاتی روبهرو میشود؟
چالشها و معضلاتی که آینده این جهان را هدف قرار دادهاند، کم نیستند. «خشکسالی» تنها یک مورد خطرناک از این فهرست بالابلند است، که از مدتها پیش یکی از موضوعات مهم و داغ محافل سیاسی اکثر کشورها بوده است.
چالشها و معضلاتی که آینده این جهان را هدف قرار دادهاند، کم نیستند. «خشکسالی» تنها یک مورد خطرناک از این فهرست بالابلند است، که از مدتها پیش یکی از موضوعات مهم و داغ محافل سیاسی اکثر کشورها بوده است. خشکسالی از دیدگاههای مختلف تعاریف خاص خود را دارد و از قانونمندیهای خاصی در طبیعت پیروی میکند. ولی پرواضح است که فعالیتهای انسانی و سیاستگذاریهای غلط، به تشدید این فرآیند و پیامدهای حاصله از آن دامن زده است. زنگ نگرانیها در مورد خشکسالی مدتهاست که به صدا در آمده است. تنها در یکی از این موارد، گزارش سازمان ناسا درباره شرایط جوی زمین در 30 سال آینده بیانگر آن است که 45 کشور جهان دچار خشکسالی شدید میشوند و در صورت عدم ذخیره منابع آبی بهزودی دچار بحران در تولیدات کشاورزی و محصولات دامی خواهند شد. گفتنی است که در این گزارش، ایران چهارمین کشور در میان 45 کشور در معرض خطر است و این موضوع نگرانیها در مورد آینده کشورمان را دوچندان میکند. علاوه بر این در گزارش مذکور پیشبینی شــده اســت که بعید نیست طی 30 تا 40 سال آینده بخشهای وســیعی از ایران به بیابان تبدیل شــود، هرچند که در حال حاضر نیز 20 درصد از کل مساحت کشورمان بیابان مطلق است. گزارش دیگر مربوط به دانشگاه هاوایی است که پدیده گرمای مرگبار در اثر تغییر اقلیم را به بحث و بررسی گذاشته است. میدانیم که اثرات تغییر اقلیمی از جمله گرم شدن کره زمین، سبب تشدید خشکسالی بهویژه در مناطق خشک میشود، بنابراین پرداختن به اثرات خشکسالی به نحوی پرداختن به یکی از اثرات تغییر اقلیمی نیز محسوب میشود. طبق این مطالعه تا سال 2100 سه نفر از چهار نفر در روی کره زمین حداقل 20 روز از سال را با گرمای مرگبار دستوپنجه نرم خواهند کرد. این مساله برای کشورهای حاشیه خلیج فارس شدت و حدت بیشتری دارد بهگونهای که تا سال ۲۱۰۰ شهرهای حاشیه خلیج فارس سالانه ۵۰ تا ۱۰۰ روز هوای مرگبار به لحاظ شدت گرما خواهند داشت. با این اوصاف اگر گزارشهای بالا از دقت لازم و کافی برخوردار باشند، که قطعاً اینگونه است، به جد باید نگران وضعیت آینده دنیا و تغییر چهره جهان طی سالهای آتی بود. پژوهش پیشرو با این استدلال که خشکسالی مولفههای مهمی را در جهان نشانه میرود و ممکن است به تغییراتی در معادلات جهانی ختم شود، به رشته تحریر درآمده است. نگارنده پیامدهای خشکسالی را به دو بخش، اثرات اقتصادی-اجتماعی و اثرات زیستمحیطی تفکیک کرده است و بیشتر از آن که به دلیل عدم تخصص کافی درگیر جزئیات این پرونده شود به آینده پایدار ماندن چنین شرایطی پرداخته است.
خشکسالی و اثرات اقتصادی-اجتماعی
خشکسالی آثار زیانبار فراوانی برجای خواهد گذاشت که در بیشتر تحلیلها به اثرات مستقیم یا غیرمستقیم و اثرات دست اول یا دست دوم شهرت دارند. منظور از اثرات مستقیم یا دست اول، کاهش تولید مواد غذایی به دلیل کاهش سطح زیرکشت است و عوامل غیرمستقیم یا دست دوم، ناظر به کاهش میزان اشتغال و سطح درآمد و افزایش قیمت مواد غذایی است. پرواضح است که این پیامدها بیشتر ناظر به کوتاهمدت است و در بلندمدت همه چیز متفاوت خواهد بود و این اثرات و معضلات همگی به تهدیدهای جدی در سطح ملی، منطقهای و بینالمللی بدل خواهند شد که در ادامه سعی در بیان این پیامدها در چنین شرایطی است.
1- خشکسالی و تهدید امنیت ملی
این سخن که «جنگها در قرن حاضر بر سر نفت است و در قرن بعدی بر سر آب» را باید با دیده تامل و دقت نظر بیشتری نگریست. در حقیقت خشکسالی و کمیاب شدن منابع آبی رفتهرفته به تهدیدی برای امنیت ملی کشورها تبدیل میشود. باید بپذیریم که چه بخواهیم، چه نخواهیم، جنگ آب و دیگر پیامدهای خشکسالی یک واقعیت جدید و تلخ پیشروی دولتهاست و اگر چارهای تدبیر نشود، این تهدید خیلی زود عملی خواهد شد. شواهد در تایید این گفتهها کم نیست و طی سالهای اخیر هم خشونت و درگیری بر سر منابع آبی از هند گرفته تا عراق پیوسته در حال افزایش بوده اســت. جنگ آبی طبق پیشبینیها شروع شده است و باید تلاش شود از گسترش آن جلوگیری شود و منافع مشترک کشورها محترم شمرده شود. لازم است در تایید این موضوع مثالهایی از مناقشات صورتپذیرفته بین کشورها آورده شود، تا موضوع روشنتر شود. یک مورد به تصمیم چین در مورد سدسازی روی رودخانه «مکونگ» بر میگردد، که به اختلافات بسیاری دامن زده است و اگر عملی شود، تبعات این اقدام برای کشورهای پایین دست مسیر رودخانه نظیر برمه، تایلند، لائوس، کامبوج و ویتنام بســیار عمیق خواهد بود. مورد مشــابه دیگر در آسیای میانه رخ داده که به نظر میرسد ساخت ســدی روی رودخانه «وخش»، از سوی تاجیکســتان، به مذاق کشــاورزان ازبکستانی خوش نیامده و با اعتراض آنها روبهرو شده است. در آفریقا نیز اقدامات اتیوپی مبنی بر نصب تجهیزات برقآبی روی رودخانه «نیل» با واکنش جدی قاهره مواجه شد بهطوری که مصر این کشــور را تهدید به مداخله نظامی کرد. همچنین برخی مطالعات نشان میدهد، طی 50 سال گذشته بیش از 37 مورد تنش و درگیری آبی میان کشــورهای مختلف صورت گرفته و حتی منجر به مداخله نظامی شده اســت که از این میان، بیش از 30 مورد آن مربوط به درگیریهای رژیم صهیونیستی بر سر منابع آب مشترک با همسایگان سرزمینهای اشغالی بوده است. بیشتر این درگیریها در دهههای 1950 و 1960 میان رژیم صهیونیستی و کشورهای ســوریه و اردن بر سر انتقال آب رودخانههای «اردن» و «یرموک» صــورت گرفت. علاوه بر این، برخی معتقدند هیچ نقطهای در دنیا مانند آسیای مرکزی مستعد درگیری بر سر منابع طبیعی نیست. استقلال و توسعه افغانستان و سهمخواهی این کشور از منابع آب «آمودریا» بر پیچیدگیهای این مســاله افزوده اســت. در مورد دیگر احداث سد روی رودخانه فرات سبب بروز تنشها و درگیریهای سیاسی و نظامی میان سه کشور ترکیه، سوریه و عراق شد. تنش میان عراق و سوریه در سال 1975 بر ســر بهرهبرداری سوریه از سد «الثوره» و کاهش دبی رودخانه فرات تا مرز یک جنگ تمامعیار پیش رفت و عراق، سوریه را تهدید به بمباران سد الثوره کرد. مثالها در مورد مناقشات آبی که اکثراً در نتیجه خشکسالیهای اخیر روی داده است، کم نیستند و آینده جهان را به شدت تحت تاثیر خود قرار خواهند داد. موضوعی که در آن کشورها باید، کمی خویشتنداری به خرج داده و منافع مشترک با دیگران را در اولویت قرار دهند. بسیاری از تحلیلگران یکی از عوامل بروز داعش را تنشهای آبی و خشکسالی میدانند. دامنه این تنشها به درون مرزهای کشورها هم کشیده است و مثالهایی از این درگیریها در ایران نیز کم نیستند. درگیریها در بلداجی استان چهارمحال و بختیاری و اعتراضها به کاهش دبی آب رودخانه کارون در استان خوزستان و دهها مورد دیگر. هرچه هست خشکسالی یک تهدید برای آینده جهان و آینده کشورها به حساب میآید و این مساله عمیقاً امنیت ملی کشورها را طی دهههای آتی تحت تاثیر خود قرار خواهد داد. شرایطی که نیازمند سیاستگذاریهای جدیتری است.
2- خشکسالی و تهدید امنیت غذایی
خشکسالی بیشک مهمترین عامل تهدیدکننده امنیت غذایی کشورها در سالهای آتی به شمار میرود، که البته موج اولیه آن از سالها پیش کشورهایی چون امارات، عربستان، چین، هند و حتی ایران را در نوردیده است. امروزه، دسترسی به غذای سالم و کافی و امنیت پایدار غذایی، مهمترین دغدغه سیاستگذاران و فرادستان اقتصادی در کشورهای مختلف است، بهگونهای که در پی خشکسالیهای اخیر و کمیاب شدن منابع آبی، بسیاری از کشورهای جهان ترجیح دادهاند، برای تامیت امنیت غذایی شهروندان خود به کشت فراسرزمینی و کشاورزی در زمینهای حاصلخیز و پربارش دیگر کشورها از طریق خرید زمین یا اجاره روی آورند. یکی از آمارهای قابل استناد در مورد کشت فراسرزمینی مربوط به گزارش سال ۲۰۱۱ موسسه گرین است، که نشان میدهد، بیشترین زمین اجاره دادهشده مربوط به کشورهای آسیایی و اقیانوسیه است که عمدتاً دارای زمینهای حاصلخیزی بودهاند. در این میان استرالیا با اجاره دادن ۴۵ میلیون هکتار زمین و اندونزی با اجاره دادن 2 /4 میلیون هکتار پیشتاز کشورهای فروشنده یا اجارهدهنده زمینهای کشاورزی در این منطقه هستند. در بین کشورهای قاره آمریکا هم، عمده فروش یا اجاره زمین به کشورهای آمریکای جنوبی مربوط میشود و از این حیث تا سال 2011، آرژانتین با 18 میلیون هکتار و پاراگوئه با 8 /7 میلیون هکتار، آمریکا با 4 /6 میلیون هکتار و برزیل با 5 /4 میلیون هکتار مقامهای اول تا پنجم را در اجاره زمین به کشورهای غیر دارند. آمارهای موسسه مذکور نشان میدهد، چین، آمریکا، انگلستان، آلمان و هند بیشترین حجم اجاره یا خرید زمین را داشتهاند. آنچه مسلم است، ادامه روند فعلی خشکسالی و مساله کمیابی منابع آبی، کشتهای فراسرزمینی را به مساله مهمتری در سالهای آتی بدل خواهد کرد. البته با این پیشفرض که شرایط فعلی دوام بیاورد نگرانی چندانی وجود نخواهد داشت. مساله زمانی عوض میشود که خشکسالی ادامه پیدا کند. آنگاه است که باید فاتحه امنیت غذایی را حداقل در بسیاری از کشورهای دچار پدیده خشکسالی خواند، موضوعی که عوارض غیرقابل کتمان و نگرانکنندهای را در پی خواهد داشت. بهطوری که ممکن است حتی معادلات بینالمللی را تحتالشعاع قرار دهد.
3- خشکسالی و کوچ اجباری
مهاجرت در اثر خشکسالی به یک مشکل معنادار در بسیاری از کشورهای جهان تبدیل شده است. مهاجرانی که معمولاً وارد یک ناحیه شهری پرتنش یا حتی کشورهای همسایه خواهند شد و حتی در صورت پایان یافتن خشکسالی، بسیاری از آنها دیگر به ندرت به خانه و کاشانه خود بازخواهند گشت. در نتیجه این کوچ اجباری، از یکسو مناطق روستایی از منابع انسانی بسیار ارزشمندی برای همیشه محروم خواهند شد و از سوی دیگر، چنین مهاجرتی فشاری فزاینده بر زیرساختهای مناطق شهری وارد آورده و مسبب بسیاری از مشکلات دیگر از جمله فقر و نابرابریهای اجتماعی خواهد شد. یکی از مثالها در ارتباط میان خشکسالی و کوچ اجباری، هند است. بنابر آمار و ارقام اعلامی از سوی دولت این کشور، خشکسالی در این منطقه سالانه 330 میلیون نفر را تحتالشعاع قرار میدهد. این درحالی است که حدود 15 درصد از تولید ناخالص داخلی این کشور را کشاورزی و 68 درصد از جمعیت 3 /1 میلیاردنفری این کشور را کشاورزان شکل میدهند. بدون آب برای آبیاری خشکسالی برای کشاورزان این منطقه ویرانگر خواهد بود و در نهایت خانوارهای بسیاری بهزودی مجبور به ترک مناطق خود و کوچ اجباری برای یافتن مناطق دیگر خواهند شد. اوضاع در ایران هم بسیار وحشتناک است. کارشناسان معتقدند 97 درصد از آبهای سطحی ایران بهرهبرداری شده است و ادامه این روند در سالهای آتی کوچ اجباری و مهاجرت 70درصدی ایرانیها را در پی خواهد داشت. این پیشبینی عیسی کلانتری وزیر اسبق جهاد کشاورزی در مورد ادامه یافتن شرایط خشکسالی و برداشت بیرویه از منابع آبی در کشور است که البته صحت آن و درستی چنین ادعایی باید از سوی دیگر کارشناسان بررسی شود. مثال دیگر به کشور سوریه میپردازد. بر اساس گزارش اقلیمشناسان آکادمی ملی علوم آمریکا طی سالهای 2006 تا 2011 میلادی بخشهای وسیعی از سوریه دچار خشکسالی شد و این فاجعه زیستمحیطی نهایتاً منجر به مهاجرتهای اجباری روستاییان به مناطق شهری و بیثباتی اقتصادی و اجتماعی شد که در ایجاد ناآرامیهای این کشور نیز بیتاثیر نبود.
4- خشکسالی و ریزگردها و عواقب اقتصادی اجتماعی آن
پدیده گردوغبار و ریزگردها یکی از مشکلات اساسی ناشی از خشکسالی و بیابانزایی در سالهای اخیر است و عواقب بسیار خطرناکی از جمله کاهش کیفیت خاک، کاهش تولید محصولات کشاورزی، مرگ و میر دامها، وقفه در حملونقل، ایجاد سرطان پوست و انتقال بیماریهای قارچی، بیماریهای قلبی عروقی و... در پی خواهد داشت. بر اساس گزارشی که مرکز پژوهش هوایی آمریکا انجام داده است، عامل اصلی شدت یافتن ریزگردها به مساله خشکسالی و گسترش بیابانها برمیگردد. در حال حاضر کشورهای مختلفی از جمله چین، کرهجنوبی، ایران، عربستان، سوریه، استرالیا، عراق، آمریکا، اسپانیا، فلسطین اشغالی، لبنان و... بهطور مستقیم با پدیده گردوغبار و ریزگردها مواجه هستند. مطالعات در مورد این پدیده در ایران نشان میدهد عامل اصلی شدت یافتن توفانهای شن مخصوصاً گردوغبار در کشورمان، گسترش بیابان در بخشهای شرقی عراق بهویژه منطقه «آلجزیره» است. این منطقه در نزدیکی بغداد و بین دو رودخانه دجله و فرات قرار گرفته که در روزگاران گذشته دارای تالابها و دریاچههای بیشماری بوده است. اما خشکسالیهای مداوم که از سال 1991-1990 آغاز شده به همراه کاهش بارندگی و درصد رطوبت و عوامل محیطی همانند تقسیمات آبی انجامگرفته در بالادست رودخانه فرات از سوی سوریه، ایجاد سد در چندین نقطه از رودخانه دجله از سوی دولت ترکیه، استفاده بیرویه عراقیها از آب رودخانهها، دریاچهها و حتی تالابها برای مصارف کشاورزی سبب شده تا تمامی دریاچهها و تالابهای مناطق بیابانی مخصوصاً منطقه آلجزیره کاملاً خشک شود. از سوی دیگر به همراه خشک شدن منابع آبی موجود، پوشش گیاهی و نیزارهای این مناطق نیز در پی خشکسالیهای پیدرپی، استفاده احشام و از همه مهمتر عوارض ناشی از جنگ عراق و آمریکا تقریباً بهطور کامل از بین رفته است و به این ترتیب ذرات بستر دریاچهها و تالابها که بسیار ریز (در حد رس) هستند، بهراحتی در مسیر حرکت بادهای قوی موسمی عراق به نام باد شمال قرار گرفته و به حالت معلق درآمدهاند. ورود و پخش ریزگردها در تمامی شهرهای کشور و بهخصوص در شهرهای غرب و هممرز با عراق منشأ مشکلات و مسائل عدیده اقتصادی-اجتماعی برای کشور و ساکنان این شهرها شده است و مقابله با آن هزینههای هنگفتی را طلب میکند. حال تصور کنید که این وضعیت در چندین کشور دیگر هم پابرجا باشد و با ادامه خشکسالیها شاهد افزایش این پدیده در سایر نقاط جهان باشیم. این وضعیت قطعاً غیرقابل تحمل خواهد شد.
خشکسالی و اثرات زیستمحیطی
خشکسالی اثرات مستقیم زیستمحیطی بسیاری دارد. آسیب به گونههای گیاهی و حیوانی، تخریب زیستگاه حیات وحش و تنزل کیفیت آبوهوایی، ازدیاد آتشسوزی در جنگلها و دامن زدن به سیلها و طغیانهای شدید، تخریب چشماندازها و مناظر، از دست رفتن تنوع زیستی و فرسایش خاک تنها بخشی از اثرات زیستمحیطی خشکسالی است که چهره جهان را در سالهای آتی عبوس خواهد کرد. برخی از این اثرات کوتاهمدت هستند و شرایط بعد از پایان خشکی به حالت اولیه برخواهد گشت و برخی دیگر مدتها طول خواهد کشید و حتی ممکن است دائمی شود. با بروز خشکسالی و از دست رفتن تالابها، دریاچهها و پوشش گیاهی و زیستگاههای حیات وحش از روی زمین برچیده خواهد شد. ادامه چنین شرایطی میتواند منجر به زیانهای زیستمحیطی بسیار بیشتری شود. سه مثالی که در ادامه میآید در نظر دارد اهمیت محیط زیست و تاثیرپذیری آن را از خشکسالی بیشتر توضیح دهد.
1- مورد اول رابطه بین خشکسالی و بیابانزایی است. در حقیقت بیابانزایی زمانی اتفاق میافتد که زمینها عریان و ناپایدار میشوند. این مساله ممکن است در اثر جنگلزدایی یا سایر فعالیتهای اقتصادی اتفاق بیفتد اما خشکسالی هم به شدت آن را تقویت خواهد کرد و شانس بازیابی مجدد زمین را از بین خواهد برد. مشکل زمانی بیشتر میشود که بدانیم ارتباط بین خشکسالی و بیابانزایی یک رابطه دوسویه است. و این تاثیر متقابل به طرز بیرحمانهای زندگی انسانها را تهدید میکند. در ایران تشدید بیابانزایی و خشکسالی ممتد، به دلیل توسعه سدسازی و طرحهای اشتباه انتقال آب حوضه به حوضه، استقرار مدیریتنشده صنایع، تاکید بر کشاورزی غیراصولی و پرمصرف و... سرعت زیادی به خود گرفته است. واقعیت آن است که بیابانزایی تنها عواقبی چون پیشروی ماسهها و خشکی قناتها در پی ندارد، بلکه افت حاصلخیزی خاک و افزایش مهاجرت و همینطور افزایش شاخص بزهکاری و روند فزاینده افسردگی و ناامنی از تبعات جدید آن است.
2- مورد بعدی به ارتباط بین خشکسالی و تجزیه مواد آلی میپردازد. میدانیم که رطوبت خاک، کلید تجزیه مواد آلی است و از این جهت هشدارها در مورد خشکسالی شایسته توجه بیشتری میشود. با وجود خشکسالی اما کیفیت خاک بسیار پایین میآید، فعالیت آلی کمتر میشود، فرسایش بیشتری صورت میپذیرد و حشرات یا ارگانیسمهای خاک از بین میروند و این چرخه مهم و موثر، معیوب و دچار اختلال میشود.
3- مثال سوم عواقب خشکسالی بر اکوسیستمها را بررسی خواهد کرد. در واقع هنگامی که خشکسالی اتفاق میافتد، تودههای آب (دریاچهها، حوضچهها، تالابها و...) خشک شده یا در معرض خشک شدن قرار خواهند گرفت و به قتلگاه حیوانات آبی تبدیل خواهند شد. بسیاری از حیوانات و پرندگان دیگر نیز مجبور به مهاجرت به فاصلههای دورتر برای جستوجوی آب خواهند شد و نهایتاً به ایستگاههایی میرسند که آنها را آسیبپذیرتر و در معرض خطر بیشتری قرار خواهد داد. این موضوع سرجمع، تخریب زیستگاه نامیده میشود و عواقب خطرناکی برجای خواهد گذاشت. چراکه با مرگ یا مهاجرت حیوانات آبزی (و در ادامه سایر حیوانات وحشی)، کل زنجیرههای غذایی و اکوسیستمها تحت تاثیر قرار خواهند گرفت.
منابع:
1- محمد درویش، ظهور تروریسم در توفان گردوغبار، هفتهنامه تجارت فردا، شماره 140
2- جنگ حیات، محسن عارفی، هفتهنامه تجارت فردا، شماره 140
3- http: / /wtvr.com /2017 /06 /19 /deadly-heat-waves-becoming -more-common-due-to-climate-change /