تیمار نخلهای سرخورده*
خشک شدن نخلستانها چه آثار اقتصادی و اجتماعی دارد؟
جواد حیدریان: ایران یکی از قطبهای مهم تولید خرما در جهان است. تنوع آبوهوایی سبب شده گونههای متنوعی از خرما در کشور کاشته شود و از دیرباز اقتصاد قابل توجهی نیز داشته است. استانهای کرمان، خوزستان، بوشهر، هرمزگان، سیستان و بلوچستان و فارس استانهای خرماخیز ایران هستند که امروزه به خاطر مشکلات مرتبط با آب و دلایل محدودکننده اقتصادی از جمله در حوزه صادرات وضعیت مناسبی ندارند. بنا به آمارهای مرکز ملی خرمای ایران بهطور مستقیم و غیرمستقیم حدود یک میلیون انسان درگیر صنعت خرما هستند که با خشکسالی و نابودی نخلستانها کسبوکار این تعداد قابل توجه در هالهای از ابهام فرو رفته است. خبرهای تلخ و ناخوشایندی که این روزها از خشک شدن نخلستانها و حتی فروش و تخریب نخلها در این استانها شنیده میشود، جانکاه است. خشکسالی و کمآبی از یک طرف، شوری آب در پاییندست سدها از سوی دیگر سبب شده بخش مهمی از نخلها خشک شود و حتی نخلداران به فکر تغییر کار حتی اقدام به صادرات درختان مثمر به کشورهای حاشیه خلیجفارس کنند. خبرهایی که نشانه وضعیت اسفبار نخلداری در ایران است. طبق فرهنگ بومیان ایران وقتی نخلهای یک نخلستان را میشمرند، مثل اینکه آدمها را بشمارند از واحد «نفر» استفاده میکنند. از قدیمها گفتهاند که نخل مثل انسان سر دارد و اگر سرش را قطع کنند، میمیرد. پس مثل انسان باید محترم شمرده شود. فیصل عامری، نخلدار اهل شادگان خوزستان، که پیشتر به عنوان قهرمان تالابهای ایران نیز انتخاب شده از جمله نخلدارانی است که به دلیل مشکلات زیاد کمآبی و شوری آب و غیراقتصادی بودن نخلداری بخش مهمی از نخلستانش را فروخته است. او میگوید: «من زمینها و نخلستانهایم را فروختم چون دیگر نمیتوانستم با این وضعیت ادامه دهم. نخلستان من حدود دو و نیم هکتار بود. حدود 250 تا 300 اصله درخت داشتم که همه را واگذار کردم.» عامری معتقد است: «اثر تغییرات اقلیمی از یک طرف و سوءمدیریت آب از سوی دیگر با سدسازیهای بیضابطه سبب شور شدن آبهای پایین دست کارون، بهمنشیر، اروندرود و... شده و همین شور شدن زمینها و سپس خشکی نخلستانها را به دنبال داشته است. در آبادان و شادگان نخلهای زیادی از بین رفته است. گفته میشود حدود سه میلیون نخل در آبادان خشک شدهاند. طبیعی است که مردم تمایلی ندارند دیگر نخلداری کنند. در شادگان حدود یک و نیم میلیون نخل دیگر قابل استفاده نیستند. این خسارت جبرانناپذیری است.» این پرونده به اقتصاد نخلستانها و به ریشههای خشک شدن نخلستانهای قدیمی میپردازد. پیام خشک شدن این همه نخلستان چیست؟ آیا همه این تحولات به تغییرات اقلیمی برمیگردد؟ خشک شدن نخلستانها چه آثار اجتماعی دارد؟
* بخشی از شعر «خرمشهر و تابوتهای بی در و پیکر»
سروده بهزاد زرینپور