تخریب خلاق
فناوریهای جدید چگونه مشاغل را به خطر میاندازد؟
در دو قرن گذشته زندگی انسان به دلیل پیشرفت مداوم فناوری و اختراعات جدید، بسیار تغییر کرده است. این فناوریها در دورههایی فراگیر شدند و با آمدن فناوری جدیدتر، جای خود را به آنها دادند و بهطور کامل منقرض شدند. ماشین بخار، تلگراف و دستگاه بافندگی که در سالهای ۱۷۰۰ تا اواسط دهه ۱۸۰۰ میلادی از مهمترین و پیشرفتهترین ابزارهای زمان خود محسوب میشدند، به موزه راه پیدا کردند و اختراعات جدید جای آنها را گرفتند. اما سرعت پیشرفت فناوری در سالهای اخیر، به ویژه از سال 1995 تاکنون، به حدی بالا بوده است که جهان امروز قابل مقایسه با قبل از آن نیست. تا همین 30 سال پیش، شاید تصور اینکه بتوان با کسی در شهر یا کشور دیگر به صورت تصویری ارتباط برقرار کرد، بسیار دور از ذهن و خیالی به نظر میرسید، اما به لطف رشد فناوری، میدانیم هر اختراعی میتواند محقق شود. این پیشرفت مدام در دنیای مدرن، در کنار راحتتر کردن زندگی افراد، اثراتی نیز بر صنایع و کسبوکارهای پیش از خود میگذارند. چندین سال قبل، قیمت تلفن همراه و سیمکارت به حدی بالا بود که تعداد افراد کمی توان خرید آن را داشتند، بعدها با آمدن ایرانسل و دیگر سیمکارتهای اعتباری، قیمت سیمکارت به کمتر از یک وعده غذای ارزان رسید. زمانی بود که مغازهها و سوپرمارکتهای محلهها، بسیار شلوغ و پرازدحام بودند، اما هایپرمارکتها و شعبههای مختلف افق کوروش به عنوان یک رقیب قدرتمند، شرایط را برای سوپرمارکتهای کوچک سخت کرد. این هایپرمارکتها با ارائه خدمات بهتر و باکیفیتتر، مشتری بیشتری را به خود جذب کردند؛ استارتآپهایی همچون تپسی و اسنپ نیز همین اثر را بر روی تاکسیتلفنیها و پیکموتوریها داشتند و این استارتآپها با جذب مشتری بیشتر باعث نابودی این مشاغل شدند. موارد مشابه زیادی نیز در سطح جهانی وجود دارد همچون، ورشکست شدن شرکتهای بزرگ نوکیا و یاهو که همگی آنها نشان میدهد که با آمدن تکنولوژی جدیدتر، کسبوکارهای قدیمی که نمیتوانند خود را با آن وفق دهند، کمکم از بین میروند و بسیاری از کارکنان آنها از کار بیکار میشوند؛ به این فرآیند تخریب خلاق میگویند. در همین راستا گروهی از محققان اقتصادی با استفاده از مدارک مربوط به ثبت اختراعات طی دو قرن گذشته به بررسی رابطه پیشرفت تکنولوژی و شرایط نیروی کار پرداختهاند. کوگان، پاپانیکولائو، اشمیت و سیگمیلر در مقالهشان که با نام «مهارت تکنولوژیک و جایگزینی نیروی کار» در NBER به چاپ رسید نشان میدهند که رشد فناوری با افزایش بهرهوری کارگران و کاهش میزان مشارکت آنها همراه است. در ادامه خلاصهای از این مقاله ارائه میشود.
روششناسی مقاله
کارگران و اقتصاددانان همواره نسبت به میزان اشتغال در برخی از مشاغل که به راحتی از طریق روبات، کامپیوتر یا ماشین قابل انجام است و میتوانند جایگزین نیروی کار شوند، نگران بودهاند. این نگرانیها با پیشرفتهای شگرف اخیر در عرصه روباتیک، هوش مصنوعی و نرمافزار نسبت به قبل بیشتر شده است. این روباتها و ماشینها میزان تولید و بهرهوری صنایع را چندین برابر کردهاند و با جایگزین شدنشان به جای کارگران باعث کاهش سهم نیروی کار از تولید و افزایش نابرابری در جوامع شدهاند. با وجود اهمیت این موضوع، شواهد مربوط به این مساله در میان تحقیقات گذشته به نسبت کم است. از اینرو، نویسندگان این مقاله با استفاده از مجموعهای از دادههای منسجم، شاخصهایی از نحوه مواجهه نیروی کار با اختراعات جدید طراحی کردند که با آن میتوانند به بررسی پیامدهای ناشی از تغییرات تکنولوژی بر بازار نیروی کار بپردازند. مزیت اصلی این شاخصها این است که بر اساس دادههای طولانیمدت (حدود یک و نیمقرن) طراحی شده است که این قابلیت را به محققان میدهد که فناوریهای بسیار متفاوتی از سه دوره متمایز تغییر تکنولوژیک (انقلاب صنعتی دوم در اواخر دهه 1800، دورهای از دهه1920 تا حدود1940 و انقلاب فناوری اطلاعات در پایان قرن بیستم و آغاز قرن بیست و یکم) را مطالعه کنند. این محققان به دنبال آن هستند که فناوریهایی را که میتوانستند وظایف یک شغل خاص را انجام دهند، شناسایی کنند تا اثر این فناوریها را بر روی کارگران آن شغل ارزیابی کنند. بدین منظور از شاخصهایی در این مقاله استفاده کردند که میتواند شباهتهای متنی بین شرح یک نوآوری خاص را که در سند ثبت اختراع بیان شده با شرح وظایف شغلهای مختلف تجزیه و تحلیل کند و مشاغلی را که مربوط به یک فناوری خاص باشد از این طریق شناسایی کند. به عنوان مثال، ماشین بافندگی در دوره انقلاب صنعتی دوم در سال 1883 اختراع شد. شغلی که بیشترین ارتباط را با این اختراع دارد، تنظیمکننده و عرضهکننده ماشینهای بافندگی و نساجی است. شغلی دیگر که وظایف آن به این ماشین بافندگی مرتبط است، خیاطی با چرخخیاطیهای دستی است. در متن شرح وظایفی که درباره این مشاغل نوشته شده است، کلماتی همچون نساجی، بافندگی، خیاطی، نخ و سوزن به کار رفته است که مشابه این کلمات یا مترادفهایشان در متن سند ثبت اختراع ماشین بافندگی نوشته شده است. یک اختراع در دوره جدید که این محققان مورد بررسی قرار دادند، حق اختراعی با عنوان «سیستم مدیریت حسابهای مالی» بود که در سال 1999 در آمریکا به ثبت رسید. مشاغل مرتبط با این اختراع، مدیران مالی، تحلیلگران اعتباری، مصاحبهکنندگان وام و کارمندان بانک بودند. در شرح وظایف این مشاغل و متن ثبت این اختراع نیز کلمات مشابه یافت میشود. شاخصهای این مقاله با استفاده از این کلمات مشابه ارتباط این تکنولوژیها و مشاغل مرتبط با آن را شناسایی میکنند. در این مقاله همچنین رویه دیگری نیز بهکار گرفته شد. آنها برای یک شغل بهخصوص، فناوریهای مرتبط را نیز شناسایی کردند. به عنوان مثال، برای شغل صندوقداری، دستگاه فروش خودکار (vending machine) به عنوان یک اختراع مرتبط محسوب میشود و همچنین برای مصاحبهکنندگان و کارمندان بانک که مسوول وامدهی هستند، سیستم پردازش تراکنش یک فناوری مرتبط با شغل است که از طریق این شاخصها شناسایی میشود. بهطور کلی اختراعاتی که در این مقاله بررسی شده، نشاندهنده فناوریهایی هستند که به وظایف انجامشده از سوی کارکنان آن شغل مربوط میشود و در صورت پذیرفته شدن، به نظر میرسد که میتوانند روشی را که یک شغل انجام میدهد تغییر دهند یا جایگزین کارایی به جای کارکنان آن شغل شوند. با این حال بهطور آشکار مشخص نمیشود که آیا این فناوریها به نفع کارگران این مشاغل بودهاند یا به جابهجایی آنها منجر شدهاند.
کدام مشاغل بیشتر در معرض خطر از بین رفتن هستند؟
کوگان و همکارانش در طول بررسیهای نمونه این پژوهش به این نتیجه دست یافتند که تا قبل از 1980 میلادی، اختراعات با وظایف فیزیکی مرتبط بودهاند. اما پس از نوآوریهای اواخر قرن بیستم و اوایل قرن 21، بیشتر به مشاغل شناختی و ذهنی مربوط میشدند. این روند تا حدی ناشی از افزایش اختراعات در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات، رایانه و الکترونیک است. یافتههای این مقاله نشان میدهد مشاغلی که با وظایف بینفردی مرتبط و نیازمند تخصص در ایجاد رابطه با افراد مختلف هستند، به نسبت کمتر در معرض خطر از بین رفتن قرار گرفتهاند. مشاوران سلامت روان و روانشناسان، قضات و روحانیون همگی جزو مشاغل خدماتی هستند که ماهیت کارشان با آمدن فناوریهای جدید با احتمال خیلی کمی تغییر میکند. در طرف دیگر، مشاغلی هستند که اختراعات و تکنولوژیهای جدید تهدیدی برایشان محسوب میشود. این دسته از مشاغل عموماً در شغلهای تولیدی هستند، همچون بازرسان، تسترها، مرتبکنندهها و نمونهگیران که در بخشهای تولید کار میکنند. اما نوآوریهای جدید چه تاثیری بر بازار کار این مشاغل خواهد گذاشت؟
فناوری و بازار نیروی کار
بررسی تغییرات فناوری و پیامدهای بازار نیروی کار در این مقاله نشان میدهد که اکثر مشاغل در نتیجه آمدن اختراعات جدید شوکهای منفیای تجربه کردهاند. به عبارت دیگر، در دورههایی که در یک صنعت فناوریهای جدید زیادی معرفی میشد و این نرخ نوآوری در آن بالا بود، با وجود افزایش بهرهوری نیروی کار، سهم بخش نیروی کار از تولیدات کل صنعت به شدت کاهش مییافت. علاوه بر این، در این پژوهش نشان داده میشود که شتاب گرفتن پیشرفت فناوری باعث افزایش بیکاری و کاهش میزان دستمزد کارگران در شغلهای مرتبط میشود. نویسندگان این مقاله ادعا میکنند که در دوران رکود رابطه منفی بین بیکاری و پیشرفت تکنولوژی قویتر میشود و شرایط بدتری را برای کارگران رقم میزند. این موضوع در ادبیات اقتصادی از سوی اقتصاددانان بزرگی همچون کینز و شومپیتر نیز بیان شده است. نکته مهمی در این زمینه وجود دارد که مربوط به میزان مهارت کارگران میشود. آیا کارگران با مهارت بالا و کارگران کممهارت به یک میزان تحت تاثیر پیشرفت تکنولوژی قرار میگیرند؟ بررسیهای این پژوهش نشان میدهد مشاغل یقهآبی (آن دسته از مشاغلی که به تولید و ساختوساز مربوط است. مانند معدنکاری، تخلیه فاضلاب، ماهیگیری، مدیریت پسماند و بازیافت، ساختوساز، مکانیکی، انبارداری و بسیاری از انواع کارهای فیزیکی که اغلب دستمزد پایینتری دارند) بیش از سایر مشاغل در معرض پیشرفت فناوری قرار گرفتهاند. البته با پیشرفت تکنولوژی در دهههای اخیر، کارگران یقهسفید (کارگرانی که در یک مجموعه اداری مشغول بهکارند و عموماً کارمندانی با مهارت بالا و آموزشدیده هستند؛ همچون حسابداران، بانکداران، وکلا، مهندسان و معماران) نیز از این قاعده مستثنی نشدند. از دهه 1950 با انقلاب در حوزه فناوری اطلاعات (IT)، افزایش سرعت در پیشرفت تکنولوژی، مشاغل کامپیوتری و مهندسی را تحت تاثیر قرار داد اما این تاثیر در مقابل اثر آن بر مشاغل یقهآبی بسیار کوچک بود. موضوع دیگری که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفت، نحوه مواجهه کارگران با سطح تحصیلات متفاوت با پیشرفت فناوری بود. یافتههای این پژوهش نشان میدهد مشاغلی که نیاز به مدرک دانشگاهی دارند نسبت به مشاغلی که به سطح تحصیلات پایینتر نیاز دارند بهطور قابل توجهی، کمتر تحت تاثیر پیشرفت نوآوری بودهاند. با این حال، مطابق روند بالا، این الگو در دهههای اخیر در حال تغییر کردن است. به عبارت دیگر، در اواخر دوره نمونه، تفاوت در مواجهه با فناوری بین مشاغلی که نیاز به مدرک دانشگاهی دارند با مشاغلی که نیاز به مدرک دانشگاهی ندارند، به شدت کاهش یافته است و بازار نیروی کار در هر دو گروه از این مشاغل نسبت به پیشرفت تکنولوژی تغییرات قابل توجهی داشته است. مشاغلی که نیاز به مدرک دانشگاهی دارند نسبت به مشاغلی که به سطح تحصیلات پایینتر نیاز دارند بهطور قابل توجهی، کمتر تحت تاثیر پیشرفت نوآوری بودهاند. با این حال، در دهههای گذشته، تفاوت در مواجهه با فناوری میان مشاغلی که نیاز به مدرک دانشگاهی دارند با مشاغلی که نیاز به مدرک دانشگاهی ندارند، به شدت کاهش یافته و بازار نیروی کار در هر دو گروه از این مشاغل نسبت به پیشرفت تکنولوژی تغییرات قابل توجهی داشته است.
جمعبندی
ترس از بیکاری ناشی از تکنولوژی موضوع جدیدی نیست. 350 سال قبل از میلاد مسیح، ارسطو میگوید اگر مضراب چنگ بدون دخالت دست نواخته میشد، دیگر هیچ اربابی نه خدمتکار میخواست و نه برده. این نگرانی همیشه برای نیروی کار وجود داشته است که با آمدن فناوری جدید، کنار گذاشته شود و با یک وسیله خودکار جایگزین شود. با سرعت گرفتن پیشرفت تکنولوژی در دهههای اخیر، این نگرانی بیشتر از قبل شده است. در این راستا، کوگان، پاپانیکولائو، اشمیت و سیگمیلر در پژوهشی با نام «مهارت تکنولوژیک و جایگزینی نیروی کار» به بررسی نحوه مواجهه کارگران در مشاغل مختلف با رشد فناوری میپردازند. این محققان در این مقاله به این نتیجه میرسند که افزایش نوآوری با آنکه بهرهوری کارگران را افزایش میدهد، بر بازار نیروی کار اثر منفی قابل توجهی داشته است. با معرفی یک فناوری جدید، میزان مشارکت نیروی کار و دستمزد کارگران به شدت کاهش مییابد؛ اما نویسندگان این مقاله بیان میکنند که برخی از مشاغل و برخی از کارگران که مهارت یا سطح تحصیلات بالاتری داشتهاند، کمتر تحت تاثیر عواقب فناوری قرار گرفتهاند.