حاشیه حاشیهنشینان
۳۱ درصد جمعیت تهران چگونه حاشیهنشین شدند؟
اسما زنگیآبادی: تصویری از حاشیهنشینی شماری از مردم در حاشیه پایتخت در اوایل دهه ۵۰ که در یکی از کتابهای درسی دهه ۶۰ منتشر شده بود هیچوقت از یادمان نمیرود. نویسندگان کتابهای درسی کجایند که برایمان بنویسند آمار حاشیهنشینی در پایتخت به رقم حیرتآور چهار میلیون نفر رسیده است. جز این حتی شهرهای کوچک هم حاشیهنشین دارند.
رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی استان تهران گفته: «بیش از چهار میلیون نفر از جمعیت این استان در سکونتگاههای غیررسمی، مناطق حاشیهای شهرها و بافتهای ناکارآمد زندگی میکنند و این میزان معادل با ۳۱ درصد جمعیت استان تهران است.»
این آمار نگرانکننده که مطابق معمول آمارهای رسمی احتمالاً با کمی خوشبینی اعلام شده است، نگرانی زیادی ایجاد کرده است و نکته نگرانکنندهتر این است که این وضعیت ثابت نمیماند تا سیاستگذار در شرایط بهتری به اصلاح امور بپردازد.
به این معنی که با تورم موجود و چشمانداز بیثباتی در اقتصاد کلان و تحریک انتظارات تورمی، شکافی عمیقتر ایجاد میشود که ترمیم آن امکانپذیر نیست.رشد سریع مهاجرت به شهرهای کشور در دهههای اخیر، حاشیهنشینی را تا جایی افزایش داده که در حال حاضر، از آن به عنوان یکی از جدیترین آسیبها و معضلات اجتماعی و اقتصادی یاد میشود. حاشیهنشینی یا اسکان غیررسمی که در واقع، کنارگذاشتگی بخشی از جامعه است، در شهرهای مختلف با علل متفاوتی رخ میدهد.
در برخی، این مهاجران برونشهری هستند که به دلیل اقتصاد ضعیف زادگاه خود که اغلب هم روستاست، به امید زندگی بهتر راهی شهرها میشوند اما از آنجا که ضعف بنیه اقتصادی، امکان سکونت در محلات رسمی شهر مقصد را از آنها میگیرد، در حاشیهها سکنی میگزینند.
در برخی دیگر از شهرها از جمله تهران اما، مهاجرت درونشهری نیز موجب گسترش حاشیهها شده است؛ در پی فشارهای شدید اقتصادی و افزایش قیمت مسکن و اجاره، برخی از شهروندان مجبور میشوند محلات رسمی را رها کرده و در محلات فقیرتر با نرخهایی پایینتر، سرپناهی برای خود دستوپا کنند؛ در این پرونده میخواهیم ببینیم چرا با وجود اجرای دهها طرح حمایتی برای بهبود وضعیت حاشیهنشینان که در چهار دهه گذشته طراحی و عملیاتی شده، وضع حاشیهنشینان بهبود پیدا نکرده است؟