جزیره سرگردانی
ناآگاهی مردم درباره اقتصاد چه تبعاتی دارد؟
عموم مردم از سیاستگذاران اقتصادی چه میخواهند؟ اگر برای یافتن پاسخ این پرسش سری به شبکههای اجتماعی بزنیم و سرکی به مکالمههای روزمره مردم بکشیم با انبوهی از خواستههای متناقض مواجه میشویم، با مردمی که خواستههایشان هم با بدیهیترین اصول اقتصادی متناقض است و هم با منافع میانمدت و بلندمدت خودشان تعارض دارد. همه از سیاستگذاران انتظار رشد اشتغال و مهار تورم را دارند.
فاطمه شیرزادی: عموم مردم از سیاستگذاران اقتصادی چه میخواهند؟ اگر برای یافتن پاسخ این پرسش سری به شبکههای اجتماعی بزنیم و سرکی به مکالمههای روزمره مردم بکشیم با انبوهی از خواستههای متناقض مواجه میشویم، با مردمی که خواستههایشان هم با بدیهیترین اصول اقتصادی متناقض است و هم با منافع میانمدت و بلندمدت خودشان تعارض دارد. همه از سیاستگذاران انتظار رشد اشتغال و مهار تورم را دارند. در اینجا تناقضی وجود ندارد، اما ابزارهایی که به نظر میرسد مردم دوست دارند سیاستگذار به کار بگیرد تا اشتغال بیشتر و تورم کمتر شود عموماً ضد این اهداف عمل میکنند. افزایش نظارتها و ممنوعیتها و قیمتگذاری عرصه را بر تولیدکنندگان و فعالان بخش خصوصی تنگ میکند. چگونه میتوان از تولیدکنندهای که دولت قیمت کالاهایش را کنترل، مهار و تنظیم کرده تولید انبوه کالای باکیفیت و ارزان را انتظار داشت؟ چگونه میتوان فضای کسبوکار را با انواع بخشنامهها و ممنوعیتها محدود کرد، اما همزمان در جستوجوی رشد اشتغال هم بود؟
هدف از طرح این مباحث به هیچوجه مقصر جلوه دادن مردم نیست. بدیهی است در شرایط دشوار امروز این سیاستگذاران و تصمیمگیران هستند که با تکرار تصمیمات غلط و به تعویق انداختن اصلاحات اقتصادی، عرصه را هر روز بر فعالان بخش خصوصی و مردم تنگتر کردهاند. اما نکته این است که این سیاستگذاران هرچه هستند و هر تصمیمی میگیرند منتخبان این مردم هستند و به نظر میرسد اصلیترین هدفشان جلب رضایت مقطعی مردم برای جذب آرای آنها در انتخابات است. در فقدان انتخابات حزبی، سیاستمداران بهجای توجه به منافع ملی بلندمدت، اتخاذ تصمیماتی را ترجیح میدهند که ظاهراً نفع کوتاهمدت مردم یا همان رایدهندگان را تامین کند، اما مردم چرا بهجای مطالبه نفع بلندمدت خود به مسکنهای مقطعی رضایت میدهند؟ آیا جز این است که این مساله ناشی از بیخبری مردم از اصول بدیهی علم اقتصاد است؟ مسعود نیلی، اقتصاددان، در گفتوگویی که در شماره 295 تجارت فردا منتشر شده، میگوید: «من به جد فکر میکنم در حالی که مهمترین مساله مردم اقتصاد است، متاسفانه بیشترین سرگردانی هم در مورد اقتصاد است.» اگر برخی سیاستگذاران منافعی در تداوم وضع موجود دارند، مردم چرا مطالباتی را دنبال میکنند که به ضرر خودشان است؟ علت این ناآگاهی و سرگردانی چیست؟ نیلی میگوید: «ما در ارتباط برقرار کردن با جامعه موفق نبودیم. زمانی که من نتوانم با همکار خودم در دانشگاه شریف ارتباط برقرار کنم و امروز ببینم او تحت تاثیر جریان شبهعلم یا غیرعلمی قرار گرفته است، قطعاً یک جای کار ما اشکال دارد.» او راهحل را در عمومیسازی افکار اصیل علم اقتصاد جستوجو میکند: «در نهایت هر دولتی که میخواهد سرکار بیاید باید از مردم رای بگیرد. فردی که قرار است از مردم رای بگیرد هم آگاهی و خواست میانه جامعه را در نظر میگیرد و بر اساس آن کار میکند. وقتی خواست مردم به اینسو میرود که علاقه دارند هر شب بشنوند که دولت چه کالاهایی را به فهرست قیمتگذاری و نظارت افزوده است، چند نفر را دستگیر کرده یا شلاق زده، چند انبار احتکار کالا را کشف کرده است و.... دولت هم به سمت اجرای این خواستهها میرود. ما باید در این حوزه بیشتر کار کنیم.»