کاسبان کنکور
آیا شبکه ذینفعان وضع موجود مانع حذف کنکور میشوند؟
کلاسهای تستزنی و آزمونهای آزمایشی دیگر منحصر به سالهای پایانی دبیرستان نیست. این روزها موسسههای کمکآموزشی از میان دانشآموزان دبستانی و داوطلبان کنکور دکترا هم مشتری جذب میکنند.
فاطمه شیرزادی: کلاسهای تستزنی و آزمونهای آزمایشی دیگر منحصر به سالهای پایانی دبیرستان نیست. این روزها موسسههای کمکآموزشی از میان دانشآموزان دبستانی و داوطلبان کنکور دکترا هم مشتری جذب میکنند. تست زدن که تا چند سال قبل مهارتی محسوب میشد که افراد در ماههای منتهی به کنکور سراسری آن را تمرین میکردند تا از غول کنکور بگذرند و وارد دانشگاه شوند، روزبهروز پرکاربردتر شده است. مدارسی که تحت عنوانهایی مانند تیزهوشان در مقاطع مختلف فعالیت میکنند، آزمونهای ورودی تستی برگزار میکنند و دانشآموزانی هم که در این مدارس درس میخوانند از همان دوران دبستان در رقابتی کودکانه در آموزشگاههای تستزنی ثبتنام میکنند. تبوتاب کنکور به طرزی ناباورانه از کودکی تا نوجوانی و جوانی به همراه دانشآموزان و دانشجویان قد میکشد و بالا میرود. کلاسهای تستزنی، آزمونهای آزمایشی و مجموعه تستهای کنکور سراسری، کارشناسی ارشد و دکترا به دانشآموزان و دانشجویان وعده میدهند که با خرید بستههای جامع میتوانند از خواندن کتابهای مرجع رشته خود بینیاز شوند؛ بستهها و جزوههایی که هزار نکته باریکتر ز موی منابع اصلی هر رشته را مثل یک جور قرص به شکل تستهای کنکوری بستهبندی میکنند و میفروشند.
قرار است کنکور آزمونی سراسری باشد که دانشآموزان را بسنجد و بر اساس مهارتها و دانشی که در نظام آموزش و پرورش کسب کردهاند، راهی کلاسهای دانشگاه کند، اما در عمل دانشآموزان بخش مهمی از سالهای حضور در نظام آموزش و پرورش را به جای کسب مهارت و فراگیری دانش، صرف آماده شدن برای حضور و موفقیت در آزمونی سهچهارساعته میکنند؛ آزمونی که کارشناسان سالهاست در موثر بودن آن در سنجش دانش و استعدادها شبهه وارد میکنند. در چند ماه اخیر مسوولان مختلف هم دست به کار انتقاد از کنکور شدهاند و از ضرورت حذف آن سخن میگویند. وزیر علوم گفته حذف کنکور در دستور کار این وزارتخانه قرار دارد و دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی اعلام کرده که بلاشک راهحل نجات آموزش و پرورش و آموزش عالی، حذف کنکور است. اما درحالیکه مسوولان و کارشناسان مختلف متفقالقول از کنکور انتقاد میکنند و در نظام آموزشی کشورهای توسعهیافته دیگر کنکور به شکل کنونی کشور ما برگزار نمیشود، چرا همچنان بر تداوم این سیستم پافشاری میشود؟ فرهاد رهبر، رئیس دانشگاه آزاد، علت را در گردش مالی کنکور جستوجو کرده و گفته است: «یک لولا میان نظام پرورشی و آموزش عالی کشور وجود دارد که بر این اساس هشت هزار میلیارد تومان گردش مالی کنکور است، یعنی کلاسهای کنکور و برگزاری آزمون و مسائل اینچنینی دارای هشت هزار میلیارد تومان گردش مالی است که افرادی اجازه نمیدهند کنکور حذف شود. ببینید این افراد چه کسانی هستند و چرا نمیگذارند کنکور حذف شود؟ چرا به جامعه استرس میدهند و اجازه نمیدهند نظام آموزش عالی در ایران مانند دنیا عمل کند؟ این چرخ را دنیا اختراع کرده و ما میتوانیم از آن استفاده کنیم.» اما آیا واقعاً ذینفعان کنکور تا این حد قدرتمند هستند که به صورت مافیایی مانع تغییر و اصلاح شکل برگزاری کنکور ورود به دانشگاهها شوند؟