اتوبوس شب
چگونه میتوان از وقوع حوادثی مثل واژگونی اتوبوس حامل دانشآموزان جلوگیری کرد؟
این بار هم «نیمهشب اتفاق افتاد»؛ باز هم تراژدی واژگونی اتوبوس حامل دانشآموزان در راه اردویی دیگر، با خطای چندجانبه انسانی، داغی بر دل ایرانیان گذاشت.
این بار هم «نیمهشب اتفاق افتاد»؛ باز هم تراژدی واژگونی اتوبوس حامل دانشآموزان در راه اردویی دیگر، با خطای چندجانبه انسانی، داغی بر دل ایرانیان گذاشت. داغ نوجوانان و جوانانی که امید خانوادههایی بودند که احتمالاً در شرایط دشوار فعلی زندگی در ایران، چه آرزوهایی که برای دخترکان موفق خود در تحصیل نداشتند. باز هم رفتارهای هیجانی، فضای غالب این روزهای مسوولان و مردم است. وزیر مربوطه به همراه قائممقام وزارتخانهای دیگر، راهی منطقه تصادف میشوند و همه سوال میکنند چرا باید نیمهشب برای حرکت دانشآموزان، انتخاب شود. چرا همیشه بعد از حادثه، همه به این فکر میافتند که آییننامههای نوشته بسیاری وجود دارد اما آنچه در عمل اتفاق میافتد و اجرا میشود، همان «نانوشتهها» است. همان قواعد مندرآوردی که در هر استان و شهرستانی بر اساس سادهانگاری و بیخیالی مسوولان مربوطه رخ میدهد. رسانههای عمومی و ارباب جراید هم به اندازهای درگیر موضوعات روز و بعضاً سطحی سیاسی هستند که کمتر به فکر مطالبهگری و موجآفرینی برای مصون نماندن مسوولان کمتوجه به ضوابط و قواعد عقلی میافتند. صورتمساله کاملاً روشن است؛ حادثه رخ میدهد، چند روزی افکار عمومی و رسانهها به شدت درگیر آن خواهند بود و بلافاصله در کوران حوادث متعدد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایران، گم میشوند و به محاق فراموشی میروند. سالهاست گفته میشود 20 هزار کشته در تصادفات رانندگی ایران، یک ضایعه اسفناک است. سرمایه انسانی کشور در جادهها میمیرد. به اینها باید هزاران مورد نقص عضو را اضافه کرد که تا آخر عمر، از کارافتادگی یا کمتوانی در حرکت را برای قربانیان به دنبال دارد. سالهاست از نقاط حادثهخیز جادهای سخن گفته میشود و اینکه بودجه هنگفتی برای اصلاح این نقاط مورد نیاز است. با وجود درآمدهای افسانهای نفت در دولت گذشته، وضعیت جادهای بهتر که نشده، بدتر هم شده است. سالهاست استاندارد نبودن خودروهای ساخت داخل و ایمنی پایین آنها، زبانزد خاص و عام است اما خودروسازان، همچنان در حال مونتاژ خودروهای 30 سال قبل اروپا هستند. سالهاست نبود آموزش مناسب و فرهنگ بسیار پایین ترافیکی چه در سطح شهرها و به ویژه هنگام ترددهای جادهای، سیل هشدارهای کارشناسان را روان کرده اما اثری از نظارتهای هوشمند و غیرجریمهمحور، به چشم نمیخورد. سالهاست لزوم کنترل دقیق رانندگان ناوگان جادهای اعم از باری و مسافری، بحثهای متعددی را به همراه داشته اما به راحتی یک راننده در شب با خوابآلودگی، دهها نوجوان مستعد و آیندهساز را به کشتن میدهد. این چرخه معیوب عامل انسانی، جادههای غیراستاندارد، خودروهای غیرایمن و رعایت نشدن ضوابط حمل و نقل عمومی و دانشآموزی و دانشجویی، تا ثریا ادامه خواهد یافت اگر یک بار برای همیشه، با استفاده از ظرفیتهای دولتی و خصوصی، این مساله حل نشود. شبها در بزرگراههای کلانشهر پایتخت، حرکتهای مارپیچ و جنونآمیز برخی جوانان، آرامش را از افرادی که قانونمند در حال رانندگی هستند میگیرد و دل پلیس راهور، فقط به چند دوربین ثبت تخلف خوش است. تا به حال گشت نامحسوس پلیس بزرگراه را در ساعت بامداد در این بزرگراهها ندیدهام. ادامه این روند چیزی جز تکرار صد باره اتفاق هفته گذشته نیست. نوشتن این سطور هم دردی را دوا نخواهد کرد.