ایمنی تابع شرایط اقتصادی است
مدیرکل دفتر ایمنی و ترافیک سازمان راهداری از عوامل موثر در وقوع تصادفات جادهای میگوید
امروزه سوانح رانندگی یکی از چالشهای نگرانکننده زندگی بشر است، حوادثی که تبعات اقتصادی و اجتماعی جبرانناپذیری را به دنبال خواهد داشت، شنیدن خبر واژگونی اتوبوس دانشآموزان دختر اهل استان هرمزگان که 9 کشته و 33 مصدوم به جا گذاشت، نهتنها برای خانواده این افراد تلخ بود که جامعه ایرانی را متاثر کرد؛ حادثهای که دلیل وقوع آن خوابآلودگی راننده اعلام شده است.
امروزه سوانح رانندگی یکی از چالشهای نگرانکننده زندگی بشر است، حوادثی که تبعات اقتصادی و اجتماعی جبرانناپذیری را به دنبال خواهد داشت، شنیدن خبر واژگونی اتوبوس دانشآموزان دختر اهل استان هرمزگان که 9 کشته و 33 مصدوم به جا گذاشت، نهتنها برای خانواده این افراد تلخ بود که جامعه ایرانی را متاثر کرد؛ حادثهای که دلیل وقوع آن خوابآلودگی راننده اعلام شده است. جواد هدایتی مدیرکل دفتر ایمنی و ترافیک سازمان راهداری و حمل و نقل جادهای، خطای انسانی را عامل اصلی این قبیل حوادث میداند اما عوامل دیگر مثل شرایط اقتصادی نامناسب، ریسکپذیری و کمبود آموزش را در بحث بیتوجهی به ایمنی مهم میشمارد.
* * *
سوانح رانندگی در ناوگان حملونقل عمومی کشور ما در چه وضعیتی قرار دارد؟ رو به افزایش است یا رو به کاهش؟
آنچه آمار پزشک قانونی به عنوان یک مرجع بیطرف، مستقل و رسمی درباره میزان مرگومیر نشان میدهد، این است که تلفات حاصل از تصادفات در ایران رو به کاهش است. از طرف دیگر تصادف یا تلفات افرادی که سرنشین ناوگان عمومی هستند در سالهای اخیر حدود یک درصد از کل تلفات است. با وجود تعداد بالای سفر روزانه و سالانه که در حال انجام است و حجم بالای مسافری که از این طریق جابهجا میشود که این جابهجایی در طول سال حدود 300 میلیون مسافر در سیستم حمل و نقل جادهای از سوی ناوگان عمومی ثبت میشود، آمار تلفات این سفرها، زیر صد نفر اعلام شده. این عدد زیر یک درصد از کل تلفات سالانه راههای برونشهری، یعنی 11 هزار نفر است و حالا اگر این عدد را نسبت به کل 16 هزار نفر تلفات کشور در نظر بگیریم، تناسب آن کمتر هم میشود. با توجه به حجم بالای جابهجایی و تعداد انبوه مسافرانی که در ناوگان مسافران نقل مکان میکنند، این عدد به نوعی با شاخصهای بینالمللی مطابقت دارد، عدد نامتعارفی نیست و به آن اندازه نیست که در رسانهها برجسته میشود. تصادفات ناوگان عمومی جریحهدارکننده و غمناک است و این امکان وجود دارد که بر اثر یک سانحه چندین نفر کشته و مجروح شوند و این اتفاق بازتاب گستردهتری نسبت به باقی حوادث رانندگی دارد. واقعیت موجود به لحاظ آماری این نیست که تصادفات ناوگان عمومی در حال افزایش و پرتکرار است. من در اینجا به برنامه پنجم هم اشاره کنم؛ در طول پنج سال برنامه پنجم حدود پنج درصد کاهش میانگین تلفات در کشور اتفاق افتاده است. میزان متوسط کاهش در حوزه حمل و نقل مسافری بینشهری حدود 5 /9 درصد است، یعنی تقریباً دو برابر کاهش داشته است. حمل و نقل عمومی با یک شدت دوبرابری ایمنی ناوگان عمومی ارتقا پیدا کرده است و تلفات کاهش داشته است. این ارتقا در حالی رخ داده که سیستم حمل و نقل جادهای با مشکلات عدیدهای به لحاظ اقتصادی مواجه است. سیستم حمل و نقل جادهای اغلب متعلق به بخش خصوصی است و برخلاف حمل و نقل ریلی و هوایی که بیشتر دولتی هستند، بخش عملیات این سیستم بر عهده بخش خصوصی است و بخش خصوصی هم با مشکلات زیادی روبهرو است؛ هزینههای بالای نگهداری ناوگان، خرید قطعات و نوسازی، بازده اقتصادی و اقساط سنگین بانک. به استناد آمار پزشکی قانونی، میزان ایمنی ما در طول پنج سال گذشته نزدیک به دو برابر میزان کاهش نرخ تلفات در کل آمار کشور است.
بروز حوادث رانندگی تبعات اقتصادی و روانی زیادی را به جامعه تحمیل میکند، چگونه میتوان این قبیل اتفاقات را کنترل کرد؟
آسیبها چه از نوع جرح، معلولیت، مرگ و مالی، معضل کل سیستمهای حمل و نقل به ویژه حمل و نقل جادهای است و فقط مختص به کشور ما نیست. همهجای دنیا به تصادفات به عنوان چالش زندگی امروز بشری نگاه میکنند. دههای که در آن قرار داریم، از سال 2011 تا 2020، از طرف سازمان ملل به عنوان دهه اقدام برای ارتقای ایمنی اسمگذاری شده است. به این دلیل گزارشهای سازمان بهداشت جهانی نشان میدهد اگر روند توسعه صنعتی و استفاده از خودرو در جهان با همین آهنگ ادامه پیدا کند در سال 2030 تلفات ناشی از تصادفات و حوادث رانندگی از عامل نهم به عامل سوم خواهد رسید. بنابراین مقامات و کشورها در این دهه متعهد شدهاند که برنامههایی را در راستای ارتقای ایمنی حمل و نقل جادهای رعایت کنند، کشورها بنا دارند که با هدفگذاری عدد یک میلیون و 250 هزار نفر کشته سالانه و 50 میلیون نفر مجروح و مصدوم در جهان را تا سال 2020 به نصف کاهش دهند و این یک موضوع عمومی و جهانی است. نکتهای که در این میان وجود دارد آسیبهای اقتصادی، اجتماعی و روانی شدیدی است که وقوع این اتفاقات به جامعه تحمیل میکند، خصوصاً در کشور ما که وقتی نانآور خانواده از دست میرود، برنامهای نظاممند برای پشتیبانی از خانواده وجود ندارد، بنابراین بعضاً ممکن است با یک تصادف سرنوشت یک خانواده تغییر کند. بعضی از افراد با معلولیت و مصدومیت ناشی از حوادث رانندگی ممکن است تا آخر عمر روی تخت و ویلچر قرار بگیرند و شرایط زندگی آنها کاملاً تحتالشعاع قرار گیرد. تصادفات رانندگی هزینههای درمانی بسیار شدیدی به فرد و جامعه تحمیل میکند. طبق آمار وزارت بهداشت تقریباً 30 تا 35 درصد از تختهای بیمارستان برای تصادفات رانندگی اشغال است. با وجود کمبود منابعی که در بیمارستانها داریم اگر از طریق افزایش ایمنی و کاهش تصادفات این30 درصد را کاهش دهیم، اتفاق خوبی رخ داده و فضای بیشتری برای بیماران دیگر فراهم میشود. در دستهبندی کلان کشور حدود شش تا هشت درصد از تولید ناخالص کشور از طریق این قبیل اتفاقات و تلفات سامانه رانندگی از دست میرود. کشوری که به دنبال رشد اقتصاد پنجدرصدی است، نزدیک هشت درصد از تولید ناخالص خود را از طریق تلفات ناشی از حوادث از دست میدهد. بنابراین تصادفات بسیار مهم هستند و از هر نظر تبعات گستردهای دارند. بیشترین گروه سنی که براثر تصادفات از دست میروند، بین 20 تا 40 است که قشر جوان و مولد جامعه و اکثراً مرد هستند. فوت مرد خانواده مشکلات بسیاری را برای باقی افراد خانواده در پی خواهد داشت. تبعات ناشی از آسیبهای رانندگی واقعاً ناگوار است. این اتفاقات بعضاً ناخواسته اتفاق میافتد و گاهی ممکن است که شخص در آن هیچ نقش و موقعیتی برای تصمیمگیری نداشته باشد. اگر بخواهیم از طریق سینما و هنر تبعات حوادث رانندگی را به تصویر بکشیم فکر میکنم همه آحاد جامعه متاثر شوند.
بر اساس آمارها نشان داده میشود که 80 درصد تصادفات جادهای در اثر خطاهای انسانی است، از نظر شما دلیل اصلی اینکه در بیشتر تصادفات بحث صلاحیت رانندگان مطرح میشود، چیست؟
تقریباً در تمام دنیا عامل بروز اکثر تصادفات خطای انسانی است. در تصادفات بهطور کلی سه عنصر اصلی وجود دارد، راه، وسیله نقلیه و عامل انسانی یا همان راننده. هوشمندترین عامل در این داستان همان انسان است که میتواند با قوه تصمیمگیری که دارد دو عنصر دیگر را هم تحت کنترل خود قرار دهد و بر اساس اقتضائات محیطی، زمانی و مکانی تصمیمات منطقی برای عبور از شرایط موجود بگیرد. بنابراین تصمیماتی که انسان در آن زمان میگیرد میتواند با خطا نیز روبهرو شود و این خطا معمولاً در بحث تصادفات نقش محوری دارد که از آن با عنوان خطای انسانی نام میبرند. در دنیا به ایمنی از این زاویه نگاه میکنند؛ ایمنی محصول یک فرآیند سیستمی است. یک سیستم از قطعات و اجزای مختلف حاصل میشود. کل این سیستم باید درست کار کند که محصول سالمی تولید شود. برای ایمنی، باید جاده، عامل انسانی، قانونگذاری، خودرو، اعمال مقررات، اصلاح تخلفات و برنامههای آموزشی درست عمل کند تا ایمنی حاصل شود. بنابراین تکعاملی و تکبعدی نمیتوان به آن نگاه کرد. اما اگر بخواهیم فرآیند کلاسیک سه ضلع خودرو، راه و انسان را در نظر بگیریم، هوشمندترین قسمت انسان است. انسانی که مهارت داشته باشد، در شرایط طبیعی قرار داشته باشد، بتواند درست تصمیمگیری کند، حتی میتواند ماشین خراب و شرایط نامناسب را هم مدیریت کند. این انسان است که تصمیمگیری میکند در بارندگی، جاده لغزنده با لاستیک صاف رانندگی کند یا نه. در شرایط خستگی و خوابآلودگی رانندگی کند یا نه. حین رانندگی با تلفن همراه صحبت کند یا نه. یکی از معضلات قرن حاضر، حواسپرتی افراد حین رانندگی است که اغلب به دلیل گوشیهای هوشمند رخ میدهد. بنابراین برای یک ایمنی پایدار نیاز است، نهتنها عامل انسانی که تمام اجزا و ارکان درست کار کنند. ولی در این سیستم نقش عامل انسانی به عنوان کسی که فرمان را دست دارد، تصمیمگیرنده و هوشمندترین است مهمتر است. برای همین کشورهای پیشرفته مهارت و توانایی عامل انسانی را از طریق آموزش، اعمال مقررات و کمپینهای اجتماعی افزایش میدهند و کمک میکنند که رانندگان قدرت تصمیمگیری خود را بالا ببرند. در نهایت در این سیستم، ماشین سالم، تجهیزات ایمن و جاده ایمن کمک میکند به اینکه انسان با مهارت، بهتر رانندگی کند. بهتازگی گفته میشود، اتومبیل و جادهها مناسب نیست، اما من به شما قول میدهم، اگر همه ماشینها را تبدیل به ماشینهای ایمن و قدرتمند جهان مثل مرسدس بنز کنیم، وقتی مهارت رانندگان کافی نباشد، تصادفات کاهش نخواهد داشت. بنابراین پشت پورشه هم امکان تصادف وجود دارد.
چه راهکارهایی برای کاهش خطاهای انسانی در تصادفات جادهای وجود دارد؟ و بهطور کلی چگونه میتوان از میزان تصادفها کاست؟
با توجه به شرایط اقتصادی هزینهها به صورت دلاری افزایش پیدا کرده و درآمدها ریالی است، این اختلاف بسیار محسوس به نظر میرسد. اساساً ایمنی تابع شرایط اقتصادی است. در شرایط اقتصادی نامناسب اولین چیزی که قربانی میشود ایمنی است. زمانی که فردی حقوق کافی نداشته باشد، از خورد و خوراک خود نمیزند اما از تعمیر موتور اتومبیل خود و تعویض لاستیک و باقی قطعات ماشین میزند. کاری که تمام دنیا آن را انجام داده و نتیجههای لازم را هم کسب کردهاند و من معتقدم ما نیز راهی غیر از آن نداریم، این است که بخواهیم و به سمتی برویم که عامل خطای انسانی را تا جایی که میشود پوشش دهیم و به سمت کاهش آن حرکت کنیم. این یک شاهکلید است و به نظر من و بر اساس بسیاری از مسائل ایمنی و موضوعاتی که در دنیا مطرح است، کاهش خطاهای انسانی عاملی بسیار مهم و تاثیرگذار است که میتواند خیلی سریع هر کشور را به هدف اصلی خود که بحث کاهش هزینههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ناشی از حوادث رانندگی است، برساند. سیاستی که اکثر کشورهای موفق دنیا در بحث ایمنی در پیش گرفتهاند این است که به ارائه آموزشهای متفاوت، متنوع و متناسب با گروه سنی که وجود دارد پرداختهاند. به هر حال امروز در هزاره سوم، رانندگی کردن و استفاده از خودرو پدیدهای است که به صورت روزافزون در زندگی بشر اتفاق میافتد و ضریب مالکیت خودرو در حال افزایش است، به ویژه این پدیده در کشورهای در حال توسعه شتاب بیشتری دارد، بنابراین زمانی که این موضوع به عنوان یک پدیده شیوعیافته در تمام زندگی انسانها وجود دارد، دنیا به سمتی رفته که از این موضوع به عنوان بخشی از مهارتهای زندگی یاد کرده و سعی کرده که زمینه ایجاد این مهارت را میان افراد جامعه به وجود آورد. یعنی کشورهای موفق دنیا با خود گفتهاند زمانی که ما به صورت هرروزه با این پدیده درگیر هستیم و این تصادفات علاوه بر هزینههای مالی که برای جامعه دارد آسیبهای بزرگی را متوجه جامعهمان میکند راهی برای کاهش خسارات ناشی از این پدیده در نظر بگیریم، بنابراین سعی کردهاند با آموزشهای لازم در سنین پایین، در مدارس و تا زمانی که فرد به سنی میرسد که باید گواهینامه بگیرد تاثیری در جامعه ایجاد کنند. بر این اساس آموزشهای کاربردی و عملیاتی برای آنها در نظر میگیرند و میتوانند به کسی گواهینامه بدهند و اجازه دهند که پشت فرمان بنشیند که صلاحیت جسمی، روحی، روانی و مهارتی لازم را از این بابت که بتواند جان خود و افراد دیگر جامعه را به خطر نیندازد، داشته باشد.
چرا برخورد با رانندگان متخلف به اندازه کافی بازدارنده نیست؟
متاسفانه ما در این موضوع خلأهای زیادی داریم، شما بارها این موضوع را شنیدهاید که در کشور ما بسیاری از افراد به راحتی گواهینامه میگیرند و سالیان سال رانندگی میکنند و زمانی که به هر دلیلی به کشوری دیگر میروند، زمانی که میخواهند در آن کشور گواهینامه بگیرند، این فرد که حداقل در کشورمان 10 سال رانندگی میکرده شاید دو یا سه بار در آن کشور رد شود و موفق به دریافت گواهینامه نشود، این نشان میدهد که شرایط سختگیرانهای در رابطه با افرادی که میخواهند پشت فرمان بنشینند در کشور ما وجود ندارد. از نظر من اگر از ابتدا و در بخش آموزش به سمتی برویم که این افراد جامعهمان افراد مهارتمحوری باشند و در رعایت قوانین و مقررات به صورت نهادینه توانمند باشند بسیار بهتر از این است که بعد از آنکه این افراد را با شرایط حداقلی به جاده فرستادیم، به دنبال این افراد برویم و مراقب باشیم که آسیبی به خود یا دیگران وارد نکنند.
چگونه میتوان از وقوع سوانح رانندگی جادهای در اردوهای دانشآموزی و دانشجویی جلوگیری کرد؟
در حادثه این اتوبوس تنها کسی که آسیب ندیده، راننده است به این دلیل که کمربند ایمنی را بسته بوده. اگر دانشآموزان هم کمربند ایمنی بسته بودند، قطعاً تعداد تلفات پایینتر بود. معمولاً تصادفاتی که اتفاق میافتد ناشی از یک اتفاقات و خطاهای خیلی ساده است. در تصادفات برخلاف قواعد عمومی زندگی جرم و مجازات تناسبی با هم ندارند. خیلی از افرادی که عزیزان خود را بر اثر تصادف از دست دادهاند، یکی از جملاتی که اغلب به زبان میآورند و احساس گناه میکنند این است که یکلحظه خوابیدم! اما هزینه این یکلحظه غفلت، عزادار و داغدار شدن فرد است. این یک واقعیت است که مردم ریسکپذیری بالایی دارند. ما بعد از شنیدن خبر واژگونی اتوبوس دانشآموزان به سر صحنه رفتیم و به دنبال پیگیریهای انجامشده تا تاریکی شب در آن منطقه قرار داشتیم، اما شاید باور نکنید همان روز سانحه که هنوز حادثه برای مردم تازه است، ترددهایی را در آن جاده مشاهده میکردیم که فاقد هرگونه ایمنی لازم بود. مثل تردد موتور بدون کلاه ایمنی و چندسرنشین در جادهای که ماشین سنگین در آن حرکت میکند. باید در نظر داشت هرچه بکاریم همان را درو میکنیم. البته نمیتوان گفت در قبال این رفتارهای هنجارشکنانه فقط مردم مقصر هستند، این رفتار محصول سیستم کل جامعه است. اگر کسی در اروپا درست رانندگی میکند، به این معنی نیست که او ژن برتر است، به آنها رانندگی و خطرهای احتمالی آن را آموزش دادهاند. بنابراین این شیوه رانندگی، ناشی از نقص در سیستم آموزش کشور است و به مدیران بازمیگردد. از طرفی باور و درک اجتماعی نسبت به این موضوعات هم تاثیر زیادی دارد که مردم کار غلط را به یکدیگر یادآوری کنند.
در روزهای اخیر زمزمههایی از توقف تردد اتوبوسها در شب شنیده میشود، آیا این تصمیم امکانپذیر است؟
بحث توقف حرکت اتوبوسها در شب مطرح نیست. سیستمی در جامعه درست کار میکند که متناسب با نیاز و تقاضای اجتماع باشد. یک سیستم حمل و نقل زمانی کارآمدی دارد که خدماتی را که جامعه نیاز دارد در اختیارش قرار دهیم. در سیستم حمل و نقل ایران، اغلب دانشجو، سرباز و کسانی که برای کار اداری سفر میکنند، سوار اتوبوس میشوند. این افراد میخواهند صبح اول وقت به مقصد برسند، برای همین شب حرکت میکنند. نوع حرکت ما در بخش حمل و نقل مسافری شبرویی است و نمیتوان این شکل تقاضا را حذف کرد، چون مردم به مشکل برمیخورند. در این جلسات بحث توقف اردوهای شبانه مطرح شده است. در حال حاضر عامل اصلی واژگونی اتوبوس حامل دانشآموزان، در کمیسیون ایمنی راهها بر اساس ارائه گزارش تیم کارشناسی خستگی و خوابآلودگی راننده اعلام شد. بهرغم اینکه ساعت کار و باقی استانداردهای کاری برای راننده رعایت شده بود، اما به هر حال یکلحظه غفلت منجر به سانحه شده است. در صورتی که شاید این امکان وجود داشت که دانشآموزان را به وقت شب جابهجا نکنند. بنابراین آنچه مطرح شده این است که تردد دانشآموزان، سربازان و راهیان نور را در شب کنترل کنند.