کار جانکاه
آیا کارگران ایرانی فشار روانی بیشتری را در محیط کاری تجربه میکنند؟
با وجود افزایش سطح ایمنی در محیطهای کاری و فعالیت نهادهایی که امنیت روانی و جسمی افراد مشغول به کار در مشاغل گوناگون را به صورت پیوسته مورد ارزیابی قرار میدهند، هنوز هم شمار افرادی که بر اثر سوانح و بیماریهای ناشی از کار جان خود را از دست میدهند، قابل توجه است.
با وجود افزایش سطح ایمنی در محیطهای کاری و فعالیت نهادهایی که امنیت روانی و جسمی افراد مشغول به کار در مشاغل گوناگون را به صورت پیوسته مورد ارزیابی قرار میدهند، هنوز هم شمار افرادی که بر اثر سوانح و بیماریهای ناشی از کار جان خود را از دست میدهند، قابل توجه است. مرگ سالانه دو میلیون و 300 هزار نفر در جهان، آمار تکاندهندهای است که بر واقعیت تداوم تهدیدهای فیزیکی و روانی محیط کار در دنیای امروز صحه میگذارد. در این میان، حوادث ناشی از کار تنها علت مرگ 317 هزار نفر است و بیش از دو میلیون نفر به دلیل انواع بیماریهای شغلی جان خود را از دست میدهند؛ بیماریهایی که عوامل استرسزای محیط کار، منشأ اصلی ایجاد آنها به شمار میروند و با همین نسبت در مقایسه با سوانح کاری، مسبب اغلب مرگومیرهای شغلی در ایران نیز هستند. تا آنجا که تنها در میان جامعه پرستاران کشور، 16 نفر در طول یک سال و نیم گذشته جان خود را بر اثر فشارهای ناشی از کار از دست دادند؛ اتفاقی تلخ که به طرح این پرسش کلیدی میانجامد که آیا تعداد مرگومیرها در کشور با عللی که از عدم رعایت مسائل ایمنی و توجه به سلامت روانی در محیطهای کار ناشی میشود، بیش از میانگین جهانی است یا خیر. اما برای پاسخ به این سوال، متاسفانه آماری که به صورت مشخص تعداد تلفات ناشی از فشارهای روانی و بیماریهای مربوط به کار در کشور را گزارش دهد، وجود ندارد و تمام آنچه دراینباره توسط مراجع رسمی اعلام میشود، تعداد مرگومیرهایی است که حوادث کاری مسبب آنها بودهاند. بر این اساس در سال گذشته هر روز دو نفر به دلیل مخاطرات موجود حین انجام کار، دچار سوانح منجر به مرگ شدهاند که با توجه به نسبت 6 تا 12 برابری مرگومیرهای ناشی از کار به دلایلی غیر از حوادث و سوانح و با در نظر گرفتن مرگ روزانه 6300 کارگر در جهان، آمار بالایی است؛ تعبیری که با اظهارات دبیرکل خانه کارگر کشور در واکنش به آمار تلفات کاری اعلامشده در سال 95، مورد تایید قرار میگیرد. علیرضا محجوب با نگرانکننده دانستن این آمار، رتبه جهانی ایران را در حوادث کاری دوم یا سوم اعلام کرده است.
در شرایطی که ایجاد اشتغال به عنوان یکی از مهمترین مسائل روز کشور به محلی برای جدل جناحهای سیاسی کشور بدل شده است، پرداختن به مسائل پس از آن یعنی افزایش سطح استانداردهای فیزیکی و روانی در محیطهای کاری، نمیتواند چندان مورد توجه مسوولان امر قرار گیرد. به همان نسبت نیز این موضوع از سوی کارگران و صاحبان مشاغلی که شغل خود را به سختی به دست آورده و به دلیل احساس حضور نیروهای تازهنفسی که هر لحظه میتوانند موقعیت شغلی آنها را تصاحب کنند، از حقوق خود چشمپوشی میکنند، کمتر به عنوان یک مطالبه مطرح میشود. در این میان نبود بستر مناسب برای فعالیت اتحادیههای کارگری در جایگاه یک نهاد مدنی رسمی که کارگران از آن طریق بتوانند مسائل صنفی خود را پیگیری کنند نیز با دامن زدن به احساس ناامنی در محیطهای کاری، فشارهای شغلی را دوچندان و آسیبهای ناشی از آن را پررنگتر میکند. مجموعه عواملی که نهتنها سرعت رشد اقتصادی در کشور را بهشدت تحت تاثیر قرار میدهند که با تحمیل هزینههای درمانی آسیبهای بدنی و روانی واردشده به کارگران، غیبتها و مرخصیهای شغلی و نیز از دست دادن نیروی انسانی بر اثر مرگ، مبالغ هنگفتی را بر دولت تحمیل میکنند.