رنج گنج
چرا مشاغل در دنیای امروز تا این اندازه پرمخاطرهاند؟
در دنیای کنونی، کار به عنوان مهمترین منبع تامین رفاه و درآمد برای انسانها به شمار میآید.
در دنیای کنونی، کار به عنوان مهمترین منبع تامین رفاه و درآمد برای انسانها به شمار میآید. با توجه به نیازهای جدیدی که هر روز به دنبال گسترش تکنولوژی و همچنین تبلیغات متعدد و... برای انسانها به وجود میآید، دیگر سخت است که بتوان تصور کرد انسان همانند زمانهای قدیم با کار کم بتواند از زندگی خود راضی و خشنود باشد چراکه در آن صورت توان تامین نیازهای رنگارنگ ایجادشده برای خود را نخواهد داشت. البته باید توجه کرد که این نیازهای رنگارنگ لزوماً غیرضروری نیستند و در بسیاری موارد این نیازها در واقع در راستای افزایش سطح رفاه و سلامتی افراد قرار دارند. اما نکتهای که نباید از آن غافل شد سلامتی افراد است. مشاغلی که میتوانند به سلامتی افراد صدمه وارد آورند در واقع با هدف کار کردن در تعارض هستند. پس چگونه است که افراد مشاغلی را انتخاب میکنند که به سلامتی آنها آسیب وارد میکند؟ پاسخ روشن است. تامین نیازهای اولیه و عدم دسترسی یا پیدا کردن شغل مناسب یا درآمد نسبتاً بالای شغل که بتواند هزینههای مخاطرات واردشده را جبران کند.
مشاغل سخت و زیانآور
از مشاغل سخت میتوان بیشتر به مشاغل مرتبط با معدن و برخی شغلهای خدماتی در اماکنی نظیر اصطبل اشاره کرد. حمل و دفن زباله شهری، کار در کارگاههای دباغی و گندآبروها، کار مستمر در طویله و سالنهای پرورش طیور را هم میتوان در این دسته قرار داد. دسته دیگر مشاغل سخت نیز شامل شغلهایی میشوند که برای بدن آسیبهایی را به همراه دارند. کار مستمر در فضای باز و ارتفاع بیش از پنج متر روی دکل، اتاقکهای متحرک، داربست و اسکلتها، کار مستمر روی خطوط و پستهای انتقال برق با فشار 63 کیلوولت به بالا، مشاغل شنپاشی، پخت آسفالت دستی، قیرپاشی، جوشکاری در داخل مخزن، کار مستمر با اشعههای زیانآور مانند رادیواکتیو، کار در محلهایی با فشار محیط بیش از حد طبیعی مانند غواصی، کار مستمر در محیطهایی که با وجود رعایت ایمنی موجب بروز بیماریهای شنوایی میشود، سمپاشی باغها، مزارع، اماکن پرورش دام و طیور، تولید و ترکیب سموم و حشرهکشها و کار با وسایل دارای ارتعاش زیانآور، جزو مشاغل سخت هستند.
طبق آییننامه اجرایی قانون مشاغل سخت و زیانآور، کار در زندانها و ندامتگاهها که مستقیماً با زندانی در ارتباط است نیز جزو مشاغل سخت محسوب میشود. البته در عین حال مطمئناً مشاغل سخت و زیانآور دیگری را نیز میتوان به ذهن آورد که در این لیست ذکر نشده است.
همچنین باید توجه داشت که نهتنها این مشاغل بلکه خیلی از مشاغلی که به نظر مشاغل آسانی هستند و در شرایط جوی پیچیده یا تحت تاثیر تشعشات و... هم نیستند میتوانند تبدیل به مشاغلی شوند که سلامت افراد را تحت مخاطره قرار دهند. به صورت کلی، زمانی که اصول و قواعد بهداشت محیطی کار، اصول ارگونومی کار و همچنین اصول بهداشت روانی کار رعایت نشود شاهد در خطر قرار گرفتن سلامت روح یا جسم افراد هستیم. همچنین عدم توجه به استراحت و زمانبندی صحیح زمان اشتغال هم میتواند برای کارکنان مخاطرهآمیز باشد. بعضاً مشاهده میشود بهرغم توصیههایی که چه به صورت قانونی و چه به صورت علمی تحت عنوان کتابهای راهنمای مختلف در مورد زمانبندی استراحت بین کار و توجه به سلامت افراد عنوان میشود، کارفرمایان یا حتی کارگران به این موارد توجهی نمیکنند و به سلامتی خود و دیگران اهمیتی نمیدهند.
بهطور کلی مهمترین دستورالعملی که باید در خصوص محیطهای کاری برای ارتقای سطح سلامتی نیروی کار و بهویژه کاهش مخاطرات شغلی در نظر داشت، توجه ویژه به اصول علم ارگونومی، توجه به استانداردها و قوانینی که به این منظور تدوین شده و همچنین توجه ویژه به اصول بهداشت روانی است.
راهکارهای مقابله با استرس شغلی
در این میان، برخورداری از بهداشت روان که به معنای سلامت فکر و قدرت سازگاری فرد با محیط و اطرافیان است، تاثیر قابل توجهی بر میزان مقاومت افراد در برابر چالشهای کاری آنها دارد. از آنجا که ما انسانها در مواجهه با چالشها و مشکلات روزمره، بهطور معمول بر اساس ویژگیهای روانی خود واکنش نشان میدهیم، هرچه از سلامت روانی بیشتری برخوردار باشیم، به یقین آسیبپذیری ما هم کمتر خواهد بود. پس همچنان که از جسم خود مراقبت میکنیم، باید روح خود را نیز مقاومتر کنیم تا در مواجهه با استرسهای کاری، زندگی بهتری داشته باشیم. ایجاد فرصت برای شکوفایی استعدادها، تواناییها و کنار آمدن با خود و دیگران یکی از اهداف مهم و اساسی بهداشت روانی است. بهداشت روانی در محیط کار یعنی مقاومت در مقابل پیدایش پریشانیهای روانی و اختلالات رفتاری در کارکنان سازمان و سالمسازی فضای روانی کار به نحوی که هدفهای چندگانه زیر تامین شود: 1- هیچ یک از کارکنان سازمان به دلیل عوامل موجود در سازمان گرفتار اختلال روانی نشوند. 2- هر یک از کارکنان از اینکه در سازمان محل کار خود به فعالیت اشتغال دارند احساس رضایت کنند و علاقهمند به ادامه کار در آن سازمان باشند. 3- هر یک از کارکنان سازمان نسبت به خود، روسا، همکاران خود و بهطور کلی نسبت به جهان اطراف خود و خصوصاً نسبت به جایگاه خود در سازمان احساس مثبتی داشته باشند. 4- همه کارکنان سازمان قادر به ایجاد روابط مطلوب با محیط کار و عوامل موجود در آن باشند.
اصول بهداشت روانی در هر سازمان را هم میتوان این گونه دستهبندی کرد: 1- ایجاد جو صمیمیت، همدلی و صداقت
2- همکاری و احترام متقابل در میان کارکنان سازمان 3- پرهیز از اعمال روشهای مبتنی بر زور و اجبار 4- شناسایی استعدادهای بالقوه کارکنان و فراهم ساختن رشد و شکوفایی این استعداد، در حد توان و امکانات سازمان 5- پرهیز از قضاوتهای کورکورانه در مورد کار و رفتار کارکنان سازمان 6- شناسایی دلایل واقعی کمکاری، غیبت از کار، بیحوصلگی و بیعلاقگی به کار، کمتوجهی و بیدقتی کارکنان توسط مدیر 7- آشنا کردن کارکنان با واقعیتهای محیط کار و حذف آن دسته از معیارها و عوامل سازمانی که از لحاظ اخلاقی، انسانی و فرهنگ سازمانی صحیح تلقی نمیشوند.
بنابراین مدیران باید تلاش کنند تا محیط کار برای کارکنان اضطرابآور نباشد و کارمندان با احساس امنیت شغلی و شادی و نشاط و شوق و انگیزه به دور از هر گونه خشم و درگیری بیهوده به وظایف خود عمل کنند.
نکته دیگری که باید به آن توجه داشت، این است که توانایی مدیریت استرس و اضطراب باید آموزش داده شود. متاسفانه در کشور ما برخلاف سایر کشورهای دنیا دانش زیادی پیرامون مدیریت استرس وجود ندارد. توانایی مدیریت استرس در محیط کار نهتنها بهداشت و سلامت جسمی و روحی را بهبود میبخشد بلکه تفاوت زیادی بین موفقیت یا عدم موفقیت در کار ایجاد میکند. احساسات مسری هستند و استرس بر تعامل و رابطه افراد با یکدیگر تاثیر میگذارد. هر چقدر بهتر بتوان استرس را کنترل کرد، از تسری آن به اطرافیان جلوگیری خواهد شد و احساسات منفی و استرس دیگران نیز کمتر روی فرد تاثیر خواهد گذاشت. در همین راستا روشها و اقدامات متفاوتی برای کاهش فشار و استرس کار وجود دارد که یادگیری مهارتهای کلامی برای سهولت و بهبود ارتباطات از جمله آنهاست.
از دلایل شایع استرس کاری میتوان به ترس از اخراج، اضافهکاری بیش از اندازه به دلیل کمبود کارکنان و انتظار بیش از اندازه مدیر از کارمندان بدون توجه به رضایت شغلی اشاره کرد که بیشتر این دلایل هم مرتبط با قوانین کار هستند. بنابراین در صورتی که کارگر امکان استیفای حق و حقوق خود را داشته باشد، بخش زیادی از استرس محیط کار کم میشود.