انعطاف شرکتی
شرکتها در زمان بحران چگونه تصمیمگیری میکنند؟
اگر به دقت به اطرافیانمان نگاه کنیم متوجه خواهیم شد عموماً افرادی که انعطافپذیری بیشتری نسبت به بقیه دارند، در مواجهه با مشکلات عملکرد بهتری دارند. به عنوان مثال در یک مسافرت، این تیپ افراد به راحتی میتوانند با شرایط مختلف وفق پیدا کنند و نسبت به تغییرات عکسالعمل بهتری نشان دهند. در صورتی که در برنامههای این مسافرت مشکلاتی پیش بیاید، به عنوان مثال در درست کردن غذا یا پیدا کردن مکانی مناسب برای کمپ کردن، افراد انعطافپذیر به راحتی میتوانند با این شرایط کنار بیایند و از سفر خود با وجود این مشکلات غیرمنتظره لذت ببرند. در محیط کاری نیز همینگونه است. برخی از کارکنان را میتوان یافت که نسبت به بقیه انعطافپذیری بیشتری دارند و میتوانند خود را با تغییرات سریع در شرایط کاری وفق دهند. بسیاری از شرکتها و کارخانهها نیز به دنبال اینگونه افراد هستند. با توجه به پیشرفت سریع تکنولوژی در کنار تغییرات بسیار سریع، در بازارهای جهانی و همچنین تغییراتی در سیاستگذاریها و قوانین کشور که مستقیماً بر عملکرد شرکتها موثر است، شرایط کاری در عصر جدید همواره با برخی اتفاقات غیرقابل پیشبینی مواجه میشوند که بدون شک بازار را تحت تاثیر خود قرار میدهد. در چنین شرایطی وجود کارمندانی با انعطافپذیری بالا میتواند به کمک شرکتها بیاید و در مواقع اورژانسی و مشکلات ناگهانی شرایط را آرام کنند و چالشهای بهوجودآمده برای شرکت را به سرعت برطرف کنند. تنها کارکنان نیستند که میتوانند انعطافپذیر باشند، بلکه در مقیاس بزرگتر میتوان دید که شرکتها نیز میتوانند مانند همین کارکنان، منعطف باشند و با تغییرات کوتاهمدت و مشکلات غیرمنتظره به سرعت کنار بیایند و راهی برای حل این مشکلات بیابند. شرکتها میتوانند در موضوعاتی همچون ساعت کاری، نرخ استخدام، میزان حقوق پرداختی به کارمندان و میزان سرمایهگذاری انعطاف داشته باشند. شرکتهایی که به دنبال افزایش بهرهوری و افزایش تعامل بین کارکنان خود و کارهای گروهی هستند، غالباً از این سیاستهای منعطفانه در پیشبرد اهداف خود استفاده میکنند. آیا واقعاً این گروه از سیاستهای شرکتها کارگشا خواهد بود؟ و باعث افزایش بهرهوری خواهد شد؟ و همچنین انعطافپذیری شرکتها چه تاثیری بر برنامهریزیهای آنها دارد؟ اینها سوالاتی است که گروهی از محققان اقتصادی در پژوهشی که با نام «انعطاف شرکتی در زمان یک بحران» در فوریه 2022 در NBER به چاپ رسید، به بررسی آن پرداختند. آنها برای بررسی این موضوع از اطلاعات مربوط به شوک ناشی از همهگیری کرونا و نحوه مواجهه شرکتهای مختلف با این بحران استفاده کردند. در ادامه خلاصهای از این مقاله ارائه میشود.
انعطافپذیری فردی و انعطافپذیری شرکتی
بدون تردید میتوان گفت که هم انعطافپذیری کارمندان و هم منعطف بودن خود شرکت بر بهرهوری آن موثر است اما تفاوت زیادی بین این دو وجود دارد. به عنوان مثال فرض کنید که یک کارخانه تولید نان در یک روز بهخصوص سفارشهای زیادی از سمت مشتریان خود دارد که باید تا فردای آن روز تحویل دهد و از طرفی میزان این سفارشها چندین برابر میانگین تولید روزانه این کارخانه است. این کارخانه قصد دارد تا پایان روز کاری، این سفارشها را به دست مشتریان برساند و طبق برنامهریزیهای مدیر کارخانه، سفارشها تا آن موقع آماده خواهد شد. اما دست بر قضا، برای یکی از دستگاههای کارخانه مشکل ایجاد میشود و باعث از بین رفتن خمیر میشود. با توجه به این شرایط، کارکنان باید دوباره شروع به خمیرگیری کنند و از ابتدا کار خود را از سر گیرند که فرآیندی زمانبر است. همین موضوع باعث میشود که تمامی کارکنان این کارخانه نتوانند طبق برنامهریزی پیش بروند و مجبور میشوند که بیشتر از زمان کاری خود در کارخانه بمانند تا بتوانند سفارشها را تا فردای آن روز به مشتریان تحویل دهند. این نمونهای از انعطافپذیری کارکنان است که با به وجود آمدن چنین مشکلی، کارخانه به سرعت توانسته با کمک انعطافپذیری کارکنانش از این وضعیت بحرانی خارج شود. اما موضوع انعطافپذیری شرکت کمی متفاوت است و به نوعی میتوان آن را به مسائل بلندمدت شرکت مربوط دانست. یکی از آشناترین انواع انعطافپذیری شرکتها، قضیه ساعت کاری است. ساعت کاری منعطف به کارکنان این اجازه را میدهد تا کارهای مهم خود را در خلوتترین ساعات روز انجام دهند و در نتیجه بتوانند کارهای بیشتری را انجام دهند. یکی دیگر از انعطافهای شرکتی، مکان کاری منعطف (workplace flexibility) است. به عبارت دیگر، کارکنان به صورت تماموقت یا برای تعداد مشخصی از روزها یا ساعتها در هفته دورکاری میکنند. به عنوان مثال در بحرانی مانند همهگیری کرونا، شرکتهایی که توانستند به راحتی با دورکاری کارکنان خود کنار بیایند و نسبت به مکان کاری کارمندان خود منعطف بودند، وضعیت به مراتب بهتری نسبت به دیگر کارخانهها و شرکتها داشتند. همانطور که شاهد بودیم، در دوران همهگیری کرونا به دلیل وجود محدودیتها، بسیاری از کارکنان نمیتوانستند سر کار بروند که باعث تعطیلی بسیاری از کارخانهها و ادارات در این دوران شد. اما در این میان شرکتهایی نیز بودند که با وجود این محدودیتها همچنان به کار خود ادامه میدادند. این شرکتها که اغلب خدماتی بودند، به کارکنان خود اجازه دورکاری داده بودند تا از این طریق بتوانند از این بحران خارج شوند. از انواع دیگر انعطافپذیری شرکتی میتوان به انعطافپذیری مالی و انعطافپذیری سرمایهگذاری اشاره کرد. برگردیم به همان مثال کارخانه تولید نان. زمانی که این کارخانه با بحرانی مانند افزایش شدید در قیمت نهاده مثل آرد مواجه میشود، هزینه تولیدش بالا میرود ولی نمیتواند به سرعت قیمتهای خود را افزایش دهد. در این شرایط ممکن است این افزایش قیمت نهادههای تولید نان باعث کاهش میزان تولید یا حتی ورشکستگی این کارخانه شود. از اینرو، به بسیاری از کارخانهها توصیه میشود که برای آمادگی برای این شرایط وجوهی را به عنوان پسانداز داشته باشند. این موضوع همان انعطافپذیری مالی در شرکتهاست. انعطافپذیری سرمایهگذاری نیز به توانایی شرکت در برنامهریزی برای خرید کالاهای سرمایهای و داراییها در مواجهه با بحرانها برمیگردد. این انعطافپذیریها بهطور کلی باعث میشود که دست شرکت برای اجرای برنامههای مختلف باز باشد و در مواجهه با مشکلات ضمن حفظ نیروی کار در شرکت، بهرهوری و روحیه کارکنان بالا باقی بماند.
یافتههای پژوهش
نویسندگان این مقاله با استفاده از نظرسنجیهایی که در اوایل شروع همهگیری کرونا در سال 2020، انجام داده بودند به بررسی تغییرات در برنامهریزی شرکتها با توجه به میزان انعطافپذیری آنها در مواجهه با این بحران پرداختند. بخشهایی از پلن شرکتها که این محققان بر روی آن تمرکز کردهاند مربوط به میزان استخدام و سرمایهگذاری این شرکتها در مواجهه با همهگیری کروناست. آنها در این پژوهش اثر سه نوع از انعطافپذیریهای شرکتی (مالی، مکان کاری و سرمایهگذاری) را بر روی این برنامهها بررسی کردند. یافتههای این مقاله نشان میدهد شرکتهایی که از نظر مالی منعطفترند، پس از مواجهه با بحران کرونا در برنامههای خود قصد دارند که میزان استخدام و میزان سرمایهگذاری را با هم افزایش دهند. همچنین در شرکتهایی که هزینههای ثابت به نسبت بیشتر است، تاثیر انعطاف مالی بر میزان استخدام شرکت بیشتر خواهد بود. این شواهد با این شهود اقتصادی که اگر بیشتر هزینههای یک شرکت از نوع هزینههای ثابت باشد، در مواجهه با بحران درآمدهای شرکت کاهش مییابند اما هزینهها تغییری نمیکند، همراه است. در این صورت، دسترسی به پول و داشتن انعطاف مالی به کمک شرکت میآید و هزینهها را پوشش میدهد. در مقابل، اگر هزینههای یک شرکت غالباً از نوع متغیر باشد، در مواجهه با بحران، شرکت فعالیتهای تولیدی خود را کاهش میدهد که باعث کاهش درآمدها و هزینهها میشود و در نتیجه نیازی به داشتن پول نقد اضافی نخواهد بود.
نویسندگان این مقاله همچنین دریافتند که بالا بودن میزان انعطافپذیری در مکان کاری باعث افزایش در میزان استخدام برنامهریزیشده شرکت میشود. به عبارت دیگر، شرکتهایی که کارمندان آن، توانایی دورکاری دارند، در مواجهه با بحرانها به احتمال زیاد نهتنها تعدیل نیرو نمیکنند، بلکه ممکن است نیروی کار جدید نیز استخدام کنند. اما این نوع انعطافپذیری باعث افزایش در میزان سرمایهگذاری نمیشود. طبق بررسیهای این مقاله، دورکاری باعث کاهش هزینههای سرمایهای و کاهش سرمایهگذاری در شرکت میشود. در بخشی از این مقاله، به بررسی نقش انعطافپذیری سرمایهگذاری در شرکتها و ارتباط آن با انعطافپذیری در مکان کاری پرداخته شده است. یافتههای این بخش نشان میدهد که دورکاری بر نحوه تصمیمگیری بنگاهها و زمان استفاده از انعطافپذیری سرمایهگذاری تاثیر میگذارد. به عبارت سادهتر، شرکتهایی که از نظر مکان کاری منعطفترند، میتوانند در طول بحران نسبتاً راحتتر تصمیمگیری کنند و از انعطافپذیری سرمایهگذاری بالاتر خود در جهت افزایش هزینههای سرمایه استفاده کنند. در مقابل، شرکتهایی با انعطافپذیری پایین در مکان کار، شرایط نامساعدی را تجربه میکنند و از انعطافپذیری سرمایهگذاری بیشتر خود برای کاهش یا به تعویق انداختن هزینههای سرمایه خود استفاده میکنند.
این محققان در بخش آخر مقاله خود به مقایسه اثر این انعطافپذیریها بر برنامهریزی شرکتها بین دو بحران مالی سال 2008 و بحران کرونا در سال 2020 پرداختند. نتایج آنها نشان میدهد که انعطافپذیری در مکان کاری نقش مهمی در بحران سال 2008 نداشته است، در حالی که در بحران کرونا، نقش اصلی و عمده را در برنامهریزی شرکتها ایفا میکرده. انعطافپذیری سرمایهگذاری نیز به همین نحو بوده است. ولی در بحران مالی سال 2008، انعطافپذیری مالی نقش بسیار تعیینکنندهای در برنامهریزی شرکتها داشته است. زیرا در این دوران بسیاری از شرکتها و بانکها ورشکسته شده بودند و وجود وجه نقد برای بنگاهها موضوعی حیاتی به حساب میآمد که میتوانست آنها را از ورشکستگی و تعطیلی نجات دهد.