سرریز ریسک
نفت چگونه بازارها را نوسان میدهد؟
اگر شما در بازار سهام فعال باشید، حتماً برایتان این پرسش مطرح است که نوسان قیمت نفت چه اثری روی بازارها بهخصوص بازار سهام دارد. بدیهی است؛ درک این رابطه میتواند به شما درباره تحلیل سهام شرکتهایی که به نوعی با نفت در ارتباط هستند کمک کند.
اقتصاددانها میگویند از آنجا که نفت دارای اثرات سرریز نوسان و همگرایی متنوع در کشورهای مختلف است، برای کشورهای صادرکننده نفت، شوکهای قیمتی موجب افزایش درآمد ملی، مخارج عمومی و سرمایهگذاری میشود. بنابراین انتظار میرود که قیمت سهام افزایش یابد. برخی نیز معتقدند که قیمت نفت تاثیر معناداری بر بازار سهام ندارد. زیرا استدلال میشود که سیاستهای پولی و مالی موثر بر تورم و متغیرهای کلان اقتصادی است که در آنها قیمت نفت لحاظ میشود. به این ترتیب بررسی و تحلیل سرریز نوسان بازار نفت و بورس از دو منظر حائز اهمیت است: اول اینکه نفت محور تحرکات سیاسی و اقتصادی در کشورهای صادرکننده است و به نظر میرسد سازوکارهای انتقال شوکهای قیمتی نفت در کشورها باید متفاوت از یکدیگر باشد. دیگر اینکه بازار سهام کشورها دارای تفاوت قابل ملاحظه نسبت به یکدیگر از منظر حجم، عمق و کارایی هستند. بنابراین فهم این رابطه مهم میتواند به سرمایهگذاران در اتخاذ تصمیمات مالی مناسب و به سیاستگذاران اقتصادی در اتخاذ تصمیمات کاراتر کمک کند.
نتایج بهدستآمده از پژوهش اقتصاددانها نشان میدهد نوسانهای زودگذر قیمت نفت برنت، صنایع نفتی و صنایع پتروشیمی به ترتیب بیشترین اثر سرریز را دارا هستند. بنابراین، در کوتاهمدت این نوسانات قیمت نفت و شاخص سهام صنایع مرتبط با آن هستند که بیشترین تاثیر را بر نوسان بازار سهام، ارز و طلا در ایران دارند. براساس دادههای روزانه و هفتگی، به ترتیب نوسان دائمی طلا و شاخص بورس اوراق بهادار تهران بیشترین تاثیرپذیری و تاثیرگذاری را بر نوسانات سایر متغیرها خواهند داشت. به علاوه، بر اساس دادههای روزانه، نوسانات زودگذر شاخص فرآوردههای نفتی، نرخ ارز و طلا با توجه به معیارهای ارائهشده دارای بیشترین اهمیت است.
سرریز ریسک
یکی از انواع ریسکهایی که در بازارهای مالی وجود دارد، ریسک سرریز تلاطمها از یک بازار دیگر به بازارهاست. در بین بازارهای تاثیرگذار، بازار نفت همواره به عنوان بازاری استراتژیک و مهم که تاثیری معنیدار بر اقتصاد کلان و بازارهای مالی کشورهای جهان داشته، مطرح بوده است. اصولاً، یکی از ویژگیهای قیمت در بازارهای انرژی، تلاطم است. وجود این تلاطم و نااطمینانی، بسیاری از تحلیلگران، سرمایهگذاران و سیاستگذاران در حوزه بازارهای مالی را نگران کرده و موجب شده که به دنبال راهکار یا ابزارهایی برای کاهش ریسک و مدیریت سبد داراییهای خود باشند. طی دورههای خاصی مانند بحرانهای مالی، میانگین و همبستگی در بازده داراییهای مالی تغییر چشمگیری از خود نشان میدهند. در حقیقت، رکودها و رونقها در بازار جهانی نفت به افزایش احتمالات بروز حرکتهای غیرطبیعی بازارهای مالی منجر میشود که نمیتوان از آنها چشمپوشی کرد. همچنین، مطالعات متعددی طی یک دهه گذشته نشان میدهند که بازارهای مالی و نفت خام رابطه دوطرفهای را به وجود میآورند؛ به طوری که بخش تولید بهشدت تحتتاثیر قرار گرفته و متناسب با آن بازارهای مالی همچون بازار سهام و ارز نیز متاثر از این تلاطمهای قیمتیخواهند شد. در این میان، قیمتهای نقدی نفت برنت یکی از مهمترین شاخصهها برای تحلیل اقتصادی در جهان بر بازارهای دیگر همچون بازار پول، سرمایه، طلا، ارز و... به شمار میآید. بهتبع این تغییرات و اثرها، بازارهای مالی کشورهای صادرکننده نفت از جمله ایران دستخوش تغییر خواهد شد. در این زمینه، دلایل متعددی برای اهمیت فهم سرریز تلاطم از بازار نفت به دیگر بازارهای مالی وجود دارد. یکی از دلایل اصلی برای مطالعه سرریز تلاطم در این بازار، فهم چگونگی تاثیر حرکاتبه هموابسته ناشی از تلاطم بر توزیع عایدی یک سبد دارایی است زیرا هرچه بازارها از تلاطم قیمت نفت تاثیر گیرند، عایدی سبد دارایی بیشتر تحتتاثیر قرار میگیرد. به این ترتیب، وجود اثر سرریز بین قیمت نفت و دیگر داراییهای مالی نشان از ریسک بالا دارد. همچنین، آگاهی از وجود اثر سرریز تلاطم از منظر سیاستگذاران بسیار مهم است و به تلاش آنها در حفظ ثبات بازارها، پیشبینی آنها و دستیابی به سیاستگذاری کارآمد کمک میکند. بنابراین، واضح است که تلاطم قیمت بازار نفت برنت دریای شمال بر صنایعی تاثیر میگذارد که ارتباط مستقیمی با نفت و قیمت آن دارند.
فهم رابطه نفت و سهام نفتی
در بازار سهام، مهمترین عامل تصمیمگیری سرمایهگذاران، شاخص قیمت است. به طور کلی، عوامل متعددی در شکلگیری اطلاعات و دیدگاههای خریداران و فروشندگان بازار و در نهایت قیمت سهام شرکتها موثرند که بخشی از این عوامل داخلی و بخش دیگر نیز ناشی از وضعیت متغیرها در خارج از محدوده اقتصاد داخلی است. از سوی دیگر، ارزش سهام در تئوری برابر با مجموع تنزیلیافته جریانهای نقدی آینده است که تحتتاثیر رخدادهای اقتصاد کلان بوده و از این رو، میتوانند تحتتاثیر تکانههای نفتی نیز قرار گیرند.
بنابراین، منطقی به نظر میرسد که بازار سرمایه تلاطمهای نفتی را جذب کرده و در قیمت سهام منعکس کند. طبق نظریههای اقتصادی، تغییر قیمت نفت میتواند از طریق دو کانال عرضه و تقاضا بر روی اقتصاد و بازارهای مالی اثر بگذارد. تاثیر کاهش عرضه میتواند گویای این مساله باشد که نفت ماده اولیه بسیاری از تولیدات است. بنابراین، رشد هزینههای تولید، ضمن تاثیر منفی بر طرف عرضه اقتصاد، سبب افزایش هزینه تمامشده تولید در بخشهای انرژیبر و کاهش سودآوری شرکتهای مرتبط با آنها در بازار سهام خواهد شد. از سوی دیگر، با رشد ناگهانی قیمت نفت، بسیاری از کالاها و خدمات قابل مبادله در سطح بینالمللی افزایش یافته و از آنجا که کشورهای صادرکننده نفت نیز به نوعی واردکننده این محصولات در بازارهای جهانی هستند، نوعی تورم وارداتی بر اقتصاد تحمیل شده که خود میتواند اثر منفی بر هزینههای تولید و سودآوری شرکتهای بورسی بگذارد. به ویژه صنایعی که وابسته به واردات تجهیزات سرمایهای و کالاهای واسطهای هستند. از سوی دیگر، افزایش قیمت نفت، تقاضا برای نفت را کاهش میدهد؛ چراکه باعث سرمایهگذاری روی انرژیهای جایگزین در سبد انرژی کشورها خواهد شد و در طرف تقاضا نیز از طریق مصرف و سرمایهگذاری بر روی اقتصاد تاثیر میگذارد. البته کاهش درآمدهای حاصل از نفت و گاز، ایجاد رکود و به تبع آن کاهش درآمدهای مالیاتی نیز به کسری بودجه در کشورهای صادرکننده منجر شده و یکی از مهمترین اثرات آن کاهش بودجه عمرانی و زیرساختی و کاهش ارزش سهام مرتبط با این حوزه (به ویژه شرکتهای پیمانکاری) خواهد شد و برعکس.
وقتی قیمت نفت افزایش پیدا میکند تفاوت معنیداری بین خوراک دریافتی و قیمت فروش محصولات ایجاد شده و به رشد قابل توجه سود سهام پالایشگاهی در بازار بورس اوراق بهادار منجر میشود. قیمت مواد پتروشیمی نیز همبستگی مستقیمی با قیمت نفت داشته و شرکتهایی که محصولات شیمیایی، مواد مصرفی آنهاست یا تولیدات آنها به نحوی جزو محصولات استحصالشده از نفت قرار میگیرد وابستگی زیادی به قیمتهای نفت و تلاطم آن دارند.
در مجموع باید گفت تاثیر تلاطم در قیمت بازار نفت برنت بر دیگر بازارهای مالی همچون طلا و ارز و نیز شاخص سهام صنایع مرتبط با نفت به عوامل مختلفی چون رکود یا رونق جهانی، سیاستهای اقتصادی در اقتصادهای تاثیرگذار، میزان وابستگی صنعت به خوراک نفتی، سیاستهای ارزی کشور و... ربط دارد. در ایران، با توجه به حجم بالای تولید شرکتهای موجود در صنایع پتروشیمی و نیز با عنایت به ارزان بودن خوراک دریافتی این گروه در کنار شرکتهای گروه پالایشی، این شرکتها دارای نسبتهای سودآوری و ارزش فروش بالاتری در مقایسه با صنایع دیگر بوده و بنابراین قادرند در شرایط مناسب سیاسی صادرات بالایی را تجربه کرده و قیمت سهامشان افزایش مییابد. همچنین، با توجه به تجربیات گذشته، در شرایط افزایش قیمت جهانی نفت و بهتبع آن رشد درآمدهای نفتی، بازار ارز از نوسانات کمتری برخوردار بوده و تا حدودی سرایت تلاطم بین بازارهای مالی و بازار نفت کمتر مشاهده شده است.