تاریخ انتشار:
جک ما، بنیانگذار گروه علیبابا
زشت شکستناپذیر
کسی که دانشگاه هاروارد ۱۰ بار درخواست پذیرش او را رد کرده بود، بزرگترین فروش سهام در تاریخ را مدیریت کرد. جک ما، آموزگار سابق زبان انگلیسی با بومی کردن ایدههای پیشتر آزمودهشده در صنعت فناوری ایالات متحده، نهتنها تبدیل به یکی از ثروتمندترین کارآفرینان جهان شد، بلکه در جهان آیتی نیز بدل به یکی از ستارههای نهچندان پرشمار این عرصه شد.
کسی که دانشگاه هاروارد 10 بار درخواست پذیرش او را رد کرده بود، بزرگترین فروش سهام در تاریخ را مدیریت کرد. جک ما، آموزگار سابق زبان انگلیسی با بومی کردن ایدههای پیشتر آزمودهشده در صنعت فناوری ایالات متحده، نهتنها تبدیل به یکی از ثروتمندترین کارآفرینان جهان شد، بلکه در جهان آیتی نیز بدل به یکی از ستارههای نهچندان پرشمار این عرصه شد. «ما»ی 50ساله حالا با 8/ 21 میلیارد دلار ثروت، سی و سومین فرد ثروتمند جهان در آخرین فهرست میلیاردرهای فوربس است. داستان کسی که از کار در خانه به ثروتمندترین فرد چین بودن رسیده است، بدون تردید خواندنی است.
جک ما یا «ما یون» در سال 1964 در هانگژو، شهری در جنوب شرق چین زاده شد. او در دورهای بزرگ شد که نظام کمونیستی چین در اوج انزوای خود از جهان قرار داشت، امری که پشتیبانی او از سرمایهداری را جالب توجهتر مینماید. این دوره زندگی او با درآمد کم پدر و مادر سپری شد. جک در سالهای مدرسه کسی بود که مدام در دعواهای مدرسهای درگیر بود به قول خودش از آنرو که «از درگیر شدن با کسانی که از او بزرگتر بودند» نمیترسید. او حتی جیرجیرکها را به جان هم میانداخت و چنان در این «جنگ» حرفهای شده بود که اندازه و نوع جیرجیرکها را از صدای آنها تشخیص میداد. این شاید اولین نشانه هوشمندی او بود، اما در طول سالهای آینده نشانههای بیشتر و بیشتری بروز پیدا کرد.
سختکوشی او پس از بازدید ریچارد نیکسون از چین در سال 1972 آغاز شد. با تبدیل زادگاه او به یک مقصد توریستی مهم، مای نوجوان شروع به نشان دادن شهر به میهمانان خارجی در ازای دریافت آموزش زبان کرد. لقب «جک» را یکی از همین توریستها به او داد.
جک که نه پول و نه ارتباطاتی قوی داشت، تحصیلات را تنها راه پیشرفت خود دید، اما دو بار در آزمون ورودی کالج ناموفق شد. «ما» بالاخره با درس خواندن توانست پس از موفقیت در سومین آزمون وارد «موسسه معلمان هانگژو»(موسسه تربیت مدرس) شود. اما این نیز پایان مسیر ناهموار پیش روی او نبود. ما پس از فارغالتحصیلی از کالج تا توانست فرم استخدام پر کرد، اما درخواست او بارها رد شد. بیش از 12 کارفرما شامل KFC از استخدام او سر باز زدند تا آنکه او در نهایت به عنوان معلم زبان انگلیسی شروع به کار کرد. ما در این شغل ماهانه حقوقی برابر با 12 دلار دریافت میکرد، اما عاشق شغلش بود.
بر اساس آخرین دادههای مجله فوربس جک ما در سال ۲۰۱۴ به لحاظ رشد ثروت رتبه نخست جهان را کسب کرده است. ثروت این کارجوی سابق، این معلم سابق و این متقاضی سابق هاروارد در سال گذشته میلادی به کمک فروش سهام علیبابا در بورس نیویورک و مدیریت دیگر داراییها تقریباً دو برابر شده است.
تجربه استفاده از اینترنت اما مسیر زندگی او را دگرگون کرد. جک ما که هیچ تجربهای از رایانه یا برنامهنویسی نداشت، در نخستین برخورد با اینترنت در سفری به آمریکا در سال 1995 عاشق آن شد. اولین جستوجویی که ما در اینترنت انجام داد، واژهای مربوط به نوشیدنی بود، اما از اینکه هیچ شرکت چینیای در نتیجه جستوجوها حضور نداشت، شگفتزده شد. همینجا بود که تصمیم گرفت شرکتی اینترنتی برای چین راهاندازی کند.
او در این راه هم دو بار شکست خورد اما چهار سال بعد از آن تصمیم، 17 نفر از دوستانش را در آپارتمان خود گرد هم آورد و قانعشان کرد که برای ایده او سرمایهگذاری کنند. فیلم جالب این جلسه در اینترنت موجود است. «علیبابا» که فروش سهام آن در بورس نیویورک در سال 2014، رکوردی تاریخی بر جای گذاشت، اینگونه متولد شد. این سایت در ابتدا به صادرکنندگان اجازه میداد فهرست محصولاتی را که خریداران میتوانستند مستقیم بخرند، منتشر کند تا بعد تبدیل به غولی شود.
این خدمات به زودی مورد توجه کسانی از همه جهان قرار گرفت. تا اکتبر سال 1999، شرکت جک ما پنج میلیون دلار در گلدمنساکس و 20 میلیون دلار در سافتبنک ژاپن سرمایه داشت. در سال 2005، یاهو یک میلیارد دلار در علیبابا سرمایهگذاری کرد تا 40 درصد از سهام این شرکت را از آن خود کند. این امر هم قدرت رقابت علیبابا با «ایبی» را افزون کرد و هم سود خوبی نصیب یاهو.
نزدیکان او میگویند رفتار او پس از این خیز شگفتانگیز تغییر چندانی نداشته است. نکته خوب این است که ما حامی محیط زیست نیز هست، اتفاقی که با مرگ یکی از نزدیکان همسر او به دلیل آلودگی هوا تشدید شد. ما هماکنون عضو هیات «کمیسیون نگهداری از طبیعت» و از حامیان «ابتکار جهانی کلینتون» است.
البته با آنکه علیبابا و جک ما پس از موفقیت بزرگ آغاز به کار در بورس نیویورک، ستارههای رسانههای اقتصادیاند، پرسشهای مهمی پیرامون این شرکت اینترنتی چینی مطرح است. برخی معتقد بودند و هستند که علیبابا از آنجا که شرکتی جهانی نیست، در نهایت با افول مواجه خواهد شد. سوال بزرگ در مورد علیبابا و شرکتهای وابسته به آن این است که آیا سوددهی شگفتانگیز این شرکت در بلندمدت ادامه خواهد داشت؟
پاسخ پرسشهای درازمدت هرچه باشد، فعلاً مشخص است که علیبابا و جک ما در مسیر افت نیستند. بر اساس آخرین دادههای مجله فوربس جک ما در سال 2014 به لحاظ رشد ثروت رتبه نخست جهان را کسب کرده است. ثروت این کارجوی سابق، این معلم سابق و این متقاضی سابق هاروارد در سال گذشته میلادی به کمک فروش سهام علیبابا در بورس نیویورک و مدیریت دیگر داراییها تقریباً دو برابر شده است. او حالا نهفقط ثروتمندترین فرد چین است، بلکه ثروتمندترین چینی کارآفرین در صنعت فناوری در تاریخ هم هست، ابزاری که در نگاه اول عاشق آن شد.
یان شولتز، کارشناس اقتصادی در نوشتهای 30درسی را که جک ما به ما میدهد اینگونه فهرست کرده است: 1- دوردست را ببینید و به دنبال فرصت باشید. 2- هر فرصتی را به عنوان دری به سوی موفقیت ببینید. 3- در پی درک امور باشید. 4- سریع عمل کنید. 5- ورای شرایط حاضر را ببینید. 6- جاهطلبی خود را کانالیزه کنید. 7- شجاع باشید. 8- از بختهای جوانی استفاده کنید. 9- گروه کاری خود را برای هدفی مشترک متحد کنید. 10- همیشه برای خود جانشین داشته باشید. 11- کسانی را استخدام کنید که مهارتهای فنی بهتری نسبت به شما دارند. 12- با نگرش، سرسختی و متانت رهبری کنید. 13- استقامت داشته باشید. 14- طرز تلقی مهمتر از گنجایش است. 15- تصمیمگیری زیرکانه مهمتر از گنجایش است. 16- پول و قدرت سیاسی نمیتوانند همزیستی داشته باشند. 17- انعطاف هنگامی درک میشود که به سختی بر بخورید. 18- شغل شما سختتر و بلندپروازانهتر از دیگران است. 19- با نزاکت رقابت کنید. 20- تمام رقبا را جدی بگیرید. 21- خود را بزرگ نگه دارید. 22- برندگان ناله نمیکنند. 23- مشتریان اول، کارمندان دوم و سهامداران سوم هستند. 24- پول را فراموش کنید. 25- افراد مناسب را پیدا کنید، نه
لزوماً بهترینها یا ماهرترینها را. 26- دنیای «آزاد» دنیای بسیار پرهزینهای است. 27- انسان باهوش از مغز خود برای «صحبت کردن» استفاده میکند. 28- انسان خردمند از قلب خود بهره میگیرد. 29- ما برای لذت بردن از زندگی به دنیا آمدهایم، نه کار کردن. 30- تسلیم شدن بزرگترین شکست است.
دیدگاه تان را بنویسید