روابط ایران و ترکیه نیازمند تغییر ذهنیت است
تهران و آنکارا از کما خارج شدند
موقعیت خاص ژئوپولتیک ایران و ترکیه در منطقه خاورمیانه آنها را به بازیگرانی مبدل ساخته است که همواره در کشاکش تحولات صورتگرفته در منطقه نقش داشتهاند و به نوعی بازیگردان اصلی آن محسوب شدهاند.
موقعیت خاص ژئوپولتیک ایران و ترکیه در منطقه خاورمیانه آنها را به بازیگرانی مبدل ساخته است که همواره در کشاکش تحولات صورتگرفته در منطقه نقش داشتهاند و به نوعی بازیگردان اصلی آن محسوب شدهاند. اگر این کشورها میتوانستند در یک فرآیند دوجانبه به تقویت پیمانهای منطقهای خود و ارتقای روند مواجهه با دغدغههای مشترک بپردازند شاید دیگر در موضوعاتی چون سوریه با دوگانگی در اتخاذ تصمیمات مواجه نمیشدند. علاوه براین اگر روابط ایران و ترکیه بهگونهای نهادینه میشد که وابسته به سفر مقامات عالی رتبه کشورهای موردنظر نشود و از تاثیرگیری این موضوع که چه کسی در ایران و ترکیه مدیریت اجرایی را بر عهده دارد، دور میشد شاید صرفنظر از روی کار آمدن آقای احمدینژاد در ایران یا لائیکها در ترکیه منافع مشترک رهنمونکننده سیاستها میشد و دیگر کدورتی از باب تناقضهای سیاسی به وجود نمیآمد. رسیدن به این نقطه، عامل عبور روابط دو کشور از مدار سنتی فراز و نشیب بوده و میتواند سبب رسیدن روابط تهران-آنکارا، به نقطه استقرار و ثبات راهبردی شود. در دولت تدبیر و امید روابط با
همسایگان از اولویت خاص برخوردار و طبیعی است که در میان همسایگان، ترکیه جایگاه ممتازی داشته باشد؛ سفر آقای اردوغان به ایران که در بهمنماه صورت گرفت و سفر آقای روحانی به ترکیه که قرار است در ماه جاری انجام شود، در این راستا حائز اهمیت است. سفر مقامات به کشورهای مختلف آن هم در سطح روسای دولت فارغ از توافقاتی که صورت میگیرد بهخودیخود از اهمیت ویژه برخوردار بوده و دارای معنا و بار سیاسی خاص خود است؛ البته کشورهایی که سطح روابط آنها با یکدیگر به موقعیت استراتژیک ارتقا یافته و در این سطح نهادینهشده بهطور نسبی مستثنی از این امر بوده و رفتوآمدها و تغییر رهبران سیاسی عامل تعیینکنندهای در روابط آنان نیست. مسلماً ایران و ترکیه فارغ از الزامات ناشی از همسایگی، دلایل فراوانی برای نزدیکی و همکاری راهبردی با یکدیگر دارند، به شرطی که امنیت و توسعه در ذهنیت و عمل یکی باشد. از سفر اردوغان به تهران و روحانی به آنکارا باید استقبال کرد، اما باید برای این سفرها هدفی فراتر از اهداف معمول و گذرا تعریف کرد.
ایران و ترکیه دو همسایه مهم و از نگاه یکدیگر تاثیرگذار برهم و منطقه هستند. فارغ از اینکه داشتن روابط مناسب و روبه گسترش از الزامات ناشی از همسایگی است این هدف تامینکننده منافع ملی دو کشور نیز میتواند باشد.
امروز و در دوره جدید روابط تهران و آنکارا انتظار میرود رابطه دو کشور بیش از آنکه حاصل شرایط نابرابر باشد، در مسیر منافع متقابل بهنحوی تنظیم شود که حاصل جمع آن برد-برد در تمامی سطوح روابط شود. به نظر میرسد روابط ایران و ترکیه بیش از آنکه نیاز به طرحهایی با اهداف سیاسی گذرا داشته باشد، نیاز به تغییر ذهنیت دارد. باید روابط ایران و ترکیه را از اسارت تفکرات گذشته خارج کرد و این امکانپذیر نخواهد شد مگر اینکه ذهنیتها تغییر کند.
در این راستا روی کار آمدن دولت جدید در ایران به ریاست حسن روحانی و در پیش گرفتن سیاست دیپلماسی و همکاری در عرصه بینالمللی بهجای برخورد قهرآمیز در سیاست خارجی، ترکیه را بیش از پیش به ایران نزدیک کرد. روحانی در کنار اخذ رویکرد تعامل با غرب در مساله هستهای و شفافسازی در این حوزه و توسعه هر چه بیشتر روابط با همسایگان در منطقه، از سوی ترکیه نیز سیگنالهای مثبتی دریافت کرده است. روابط تهران و آنکارا همیشه از روندی منطقی پیروی کرده است. با تاسیس جمهوری ترکیه در سال 1923، ایران با این کشور همسایه همواره روابط حسنهای داشته است. حتی این روابط با پیوستن ترکیه به ناتو در آغاز دهه 50 هم پابرجا و باثبات بود. اگرچه روابط سیاسی در دورههایی با تنشهایی همراه بوده است، اما این موارد سبب کندی روند مناسبات اقتصادی و تجاری نشده است. عمده تجارت خارجی ایران بهجز نفت و گاز، توسط بخش خصوصی صورت میگیرد. اتاقهای بازرگانی مشترک دو طرف در این زمینه کوششهایی داشتهاند که روند متعادل را دنبال کنند. طبیعی است که شرکای تجاری سعی میکنند به نوعی در روند، نوع کالا و کالای مبادلهای
ثبات ایجاد کنند.
در سال 1380 حجم صادرات ایران به ترکیه 2/58 میلیون دلار و صادرات ترکیه به ایران 8/209 میلیون دلار بود. در این سال ترکیه 28/1 درصد از صادرات ایران را به خود اختصاص میداد که این رقم در برابر سهم ترکیه در واردات ایران 9دهم درصد بود که حتی به یک درصد هم نمیرسید. متاسفانه سهم ترکیه از کل تجارت با ایران فقط یک درصد از حجم تجارت خارجی کشورمان را تشکیل میداد.
اما در دهه بعد یعنی در سال 1390 ترکیه با صادرات 3/3 میلیارد دلار کالا به ایران 4/6 درصد از کل واردات ایران را به خود اختصاص داد و در مقابل ایران با صادرات 1/1میلیارد کالا (بدون نفت) حدود چهار درصد از کل حجم صادرات خود را مختص ترکیه کرد که در مجموع در این سال حجم تجارت خارجی دو کشور به 5/6 میلیارد دلار رسید. بدین ترتیب طی 10 سال گذشته دو کشور توانستهاند حجم تجارت خارجی خود را شش برابر افزایش دهند. مقامات هر دو کشور بر این باور هستند که حجم تجارت خارجی و همکاریهای اقتصادی دو کشور توانهای بالقوه فراوانی دارند که باید بهکار گرفته شوند و هنوز ظرفیتهایی خالی در هر دو طرف برای همکاریهای اقتصادی وجود دارد. خواست دولتمردان تهران و آنکارا رسیدن به رقم 30 میلیارددلاری در همکاریهای اقتصادی فیمابین است اما بخش خصوصی دو کشور حتی این میزان را نیز ناکافی قلمداد میکند و رسیدن به رقم 50 میلیارددلاری را در دستور کار قرار میدهند.
ترکها با برنامهریزیهایی که برای سرمایهگذاری در پروژههای نفتی و گازی ایران انجام دادهاند، امیدوارند که همپا و همگام با دیگر شرکتهای بزرگ جهان از بازار انرژی ایران سهمی داشته باشند. ترکیه از ایران نفت وارد میکند، نفت خام وارداتی ایران در پالایشگاههای ترکیه به محصولات نفتی تبدیل میشود. در این فرآیند شرکتهای نفتی ترک ارزشافزودهای ایجاد میکنند و از طرف دیگر مالیاتهایی به دولت پرداخت میکنند. بنابراین کوشش میشود در این روند وقفهای ایجاد نشود. پرداختهای ترکیه سبب گشایشهای اعتباری برای خرید کالاها و خدمات ترک توسط بخش خصوصی و دولتی ایران میشود. هر نوع توقف در این روند، میتواند برای هر دو طرف زیانآور باشد. ازاینرو سعی بر این است که در این مبادلات اقتصادی نظم و ترتیب و مهمتر از همه ثبات وجود داشته باشد. تغییر منبع واردات و نوع و ترکیب نفت میتواند سبب تغییر سیستمهای تولید و تصفیه باشد که روندی کند و پرهزینه است.
روند تجارت خارجی ایران با ترکیه به استثنای ترانزیت گاز ترکمنستان به ترکیه، از ثبات برخوردار بوده است. بنابراین برای سالهای آینده نیز این روند ادامه خواهد یافت. فراز و نشیب سیاسی در روابط دو کشور تاثیری مقطعی و کوتاهمدت داشته، ولی با توقف همراه نبوده است. سالانه صدها هزار گردشگر ایرانی از ترکیه دیدار دارند و درآمدهای قابل توجهی به بخش خدمات و گردشگری ترکیه سرازیر میکنند. علاوه براین هر دو کشور بهعنوان قدرتهای منطقهای و عضو اکو، ظرفیتهای خالی قابل توجهی برای همکاری دارند. ترکیه دارای تجربیات فراوانی در بخش خدمات بهویژه بخش گردشگری است که ایران میتواند از این تجربیات بهره گیرد. خروج نیروهای خارجی از افغانستان و مرحله بازسازی آن، زمینههای خوبی برای همکاری مشترک در بخشهای تجاری، ساختمان، صنعت و حتی خدمات آموزشی است که نیازمند فراهم آوردن جو همکاریهای دو کشور است. ترکیه برای رسیدن به افغانستان نیازمند گذر از خاک ایران است تا مزیتهایی برای همکاری ایجاد شود. آینده روابط تجاری و اقتصادی دو کشور در سالهای آینده روشن است، هرچند برخی جریانها از هر دو
سو سعی در آسیب رساندن بدان داشته باشند. این جریانها با پررنگ کردن اختلافات دو کشور در مناقشات سوریه یا استقرار سپر دفاع موشکی ناتو در خاک ترکیه به سردی و خاکستری کردن روابط تهران و آنکارا کمک شایان توجهی کردهاند اما هیچگاه نتوانستهاند این روابط را بهطور کامل متوقف سازند.
دیدگاه تان را بنویسید