تاریخ انتشار:
بورس جوان و تحلیلگران جوانتر، امسال همزمان رشد کردند
همگام با بازارهای موازی
سال۱۳۹۱ هم با وقایع اقتصادی تاریخیاش به پایان رسید.
تیر ماه و نتایج مذاکرات ایران و شش کشور مدعی سوق داد. تحریم خرید نفت از ایران در تیرماه که شروع شد گویی بورس تهران تازه متوجه شد تاثیر این مرحله از محدودیتها میتواند شدیدتر از همه مراحل قبلی باشد. این نگرانی همزمان ریزش بازار بورس تا مردادماه و رشد دلار را سببساز شد. با توجه به اینکه در شاخص این روزهای بازار سود نقدی مجامع تاثیر مثبت میگذارد، افت 10 درصدی شاخص معادل ریزش میانگین 22 درصدی قیمتها بود (12 درصد ارزش کل بازار به عنوان سود نقدی تقسیم میشود). هرچند صنایعی بودند که به واسطه کاهش معنیدار میزان تولید در گزارشهای سهماهه، قیمت سهامشان بسیار بیشتر از میانگین کاهش یافت. این روند ادامه یافت تا یک اتفاق جالب که نشان از کمتجربگی نسبی بورس تهران دارد، ورق را به سویی دیگر برگرداند.
بورس 40ساله که عملاً مدیران و تحلیلگرانش همزمان در حال رشد و تعالی هستند و سالبهسال بر تجربه خود میافزایند، تاکنون روند کاهش شدید ارزش پول ملی و تاثیر آن بر سهام شرکتها را به صورت کامل تجربه نکرده بودند. بنابراین اولین تاثیر بازار در ششماهه ابتدای سال روند نزولی ناشی از نگرانیها بود. کمکم این زمزمه در بورس پیچید که این شرکتهای معدنی که محصولاتشان مستقیم یا غیرمستقیم به قیمتهای جهانی و نرخ دلار وابسته است چهها که نمیکنند! از اینجا بود که بسته به نوع دیدگاه و کاراکتر تحلیلگران سودهای هر سهم شرکتها با تلرانس بعضاً 100 درصدی پیشبینی شد. اینکه در همه کشورها بعد از کاهش ارزش پول ملی و البته با یک دوره تاخیری، شاهد رشد شاخصهای بورس هستیم در ایران سال 1391 تجربه شد و برای همیشه در حافظه تاریخی کلی این بازار به ثبت رسید.
در این میان و از مهرماه مکانیسم اتاق مبادلات ارزی بعد از کلی بحث و تبادل نظر پیرامون تشکیل بورس ارز یا هر راهکار دیگری، عملیاتی شد. در ابتدا قرار بود نرخ ارز در این اتاق سه درصد زیر قیمت بازار آزاد باشد اما آنقدر این مکانیسم ناگهانی و بدون برنامهریزی شروع شد که به تدریج و بدون اینکه کسی سوالی بپرسد یا اساساً سوالی ایجاد شود نرخ حوالی دو هزار و 500 تومان با نوسان یک یا چند ریال در روز ثابت فرض شد و عملیات آن هم به تدریج نظم و نظام یافت. همزمان که این مکانیسم راهاندازی شد اقتصاد ایران هم بر اثر شوک ارزش واقعی پول ملی وارد فاز رکودی شد که عملاً به آرامتر شدن بازار ارز تا حدودی کمک کرد.
رشد شاخص کل بورس در ابتدا همگام با نرخ دلار بود. یعنی اگر دلار از دو هزار و 500 تومان شد سه هزار تومان بر شدت محاسبات سودآوری افزوده میشد و همین روند از سه هزار به سه هزار و 500 تومان اتفاق میافتاد. تا اینکه بورس کالا و وزارت صنعت، معدن و تجارت که این روند را برای کلیت اقتصاد و معیشت مردم خطرناک دیدند بحث کنترل قیمتگذاری در بورس کالا را پیش کشیدند و ترمز این سیکل رشد دلار، رشد قیمتها در بورس کالا و بعد هم رشد سهام شرکتها را کشیدند. از این پس قیمتها در بورس کالا با نرخ ارز مبادلهای محاسبه شد و کمتر شاهد رشد بیشتر قیمتها بودیم. به مرور هرچه گذشت و گزارشهای شرکتها در 9ماهه امسال منتشر شد، تحلیلگرانی که ذاتاً خوشبین هستند و سودهای نجومی برای شرکتها در نظر میگرفتند مشاهده کردند رشد بهای تمامشده همگام با رشد فروش آن بهشت مفروض را با دشواریهایی روبهرو کرده است. این بود که بازار از دیماه از رشد شتابان خود کاست و مجدداً به فکر فرو رفت که حالا چه میشود؟ برای اینکه پاسخ این سوال خود را بگیرد منتظر ماند. دی و بهمن به همین منوال گذشت تا اینکه گزارشهای شرکتها از پیشبینی سود سال 1392 بر تارنمای کدال آغاز شد. گزارشها عموماً به انتظارات نمیرسید. سال 1391 فقط با شش ماه اتاق مبادلات این سودها حاصل شد حالا چطور است که با فرض کل سال فروش با ارز مبادلهای، آن جهشهای مورد انتظار بازار در سودآوری شرکتها مشاهده نمیشود؟ خیلیها این موضوع را به محافظهکاری مدیران شرکتها نسبت دادند. محافظهکاریای که در مواقعی میتواند صفت پسندیدهای به خصوص برای مدیران باشد، بعضاً به حدی اغراقآمیز است که نمیتوان از آن به عنوان تصمیم درست مدیریتی یاد کرد. حالا بازار در حال محاسبه است که ببیند بالاخره برای سال 1392 میتوان به رشد بورس اطمینان پیدا کرد یا نه؟
بماند که هروقت میگوییم رشد منظور همان رشد ریالی است. همگان میدانند که با تبدیل شاخص بورس تهران به شاخصی دلاری نهتنها این همه رشد اخیر رشد نیست که ما را حتی به نزدیکیهای ارزش واقعی داراییها در یک سال قبل هم نمیرساند. بازدهی بازارهای موازی همچون ارز و طلا که از طرف مردم عادی جایگزین بورسی شد که هیچگاه بر فرهنگسازی درست و اصولی آن همت نگماردیم، به مراتب بیشتر از رشد ریالی بورس تهران بود.
در ماه پایانی همین سال پرتلاطم خبرهای خوبی از احتمال توافق در مسائل کلان و به تبع آن احتمال کاهش ارزش همین دلاری است که این همه نوسان و بعضاً تلاطم را به بازارها و زندگی مردم وارد کرد. اگر اینطور باشد این کاهش احتمالی تا کجا میتواند باشد و اصلیترین پایه مفروضات تحلیلگران چه میتواند باشد؟ آیا اگر دلار روند کاهشی در پیش بگیرد بورس تهران هم روندی مشابه خواهد داشت یا اینکه حالا نوبت رشد بازار است از محل افزایش آرامش و اطمینان؟ بورس جوان و تحلیلگران جوانتر با داستان دیگری روبهرو شدهاند. در پس این همه نوسان و شلوغی در بازار، محاسبات و جلسات پیچیدهای در اتاقهای آرام دفاتر شرکتهای سرمایهگذاری و بازیگران اصلی بازار در جریان است. واقعاً فکر میکنید سال 1392 چگونه سالی برای بورس تهران خواهد بود!؟
*تحلیلگر بورس تهران
دیدگاه تان را بنویسید