آیا حذف یارانهها امکانپذیر است؟
کسری بودجه و مشکل یارانه
قریب دو سال پیش بحثحذف یارانههای نقدی دهکهای بالا پیش آمده بود و دولت بر آن بود که ثروتمندان خود را به اختیار از یارانه محروم کنند.
قریب دو سال پیش بحث حذف یارانههای نقدی دهکهای بالا پیش آمده بود و دولت بر آن بود که ثروتمندان خود را به اختیار از یارانه محروم کنند. وبسایتی هم برای این کار تعبیه شده بود که قرار بر این بود که اگر کسی در آن ثبت نام نکند، یارانهاش قطع شود. این پروژه اما با شکست مواجه شد. در همان زمان راقم در مقالهای دلیل عدم موفقیت این سیاست را توضیح داد:
«این درست است که این یارانه درصد ناچیزی از کل درآمد دهکهای بالایی است، اما آنان بیتردید به این محرک (دادن یارانه به آنها) پاسخ دادهاند، اما چگونه؟
با دریافت این مبلغ، دولت بر این نکته به درستی پافشاری کرده است که این یارانه «حق» شماست.
شاید اگر دولت از ابتدا این مبلغ را به این افراد نمیداد این «حق» این گونه برای آنان معنی نمییافت، اما وقتی این پول به حساب فردی ریخته میشود، وی آن را جزیی از حق خود میداند و بسیار سخت است که از کسی بخواهی از حق خود چشمپوشی کند. ضمن آنکه این افراد ممکن است بپرسند، دولت اگر این یارانه را به ما ندهد با آن چه میکند؟ پاسخ روشن است، کمک به اقشار آسیبپذیر. اینجاست که قشر پردرآمد میتواند پاسخ دهد خود بهتر میداند «حق» خود را باید به چه کسی دهد و نیازی به مداخله دولت نیست. نکته این است که شاید واکنش این قشر به دریافت یارانه، دادن آن به افراد آسیبپذیر باشد. در حقیقت این احتمال قوی وجود دارد که آنان «رفتار خیرخواهانه» خود را تغییر دادهاند و اکنون نیازی نمیبینند که به خواست دولت برای عدم دریافت یارانه پاسخ مثبت دهند. آیا دولت تحقیقی در این مورد انجام داده است که با اعمال سیاست یارانه نقدی، میزان صدقات افزایش یافته است یا خیر؟ شاید اصولاً دولت مسالهای را میخواهد حل کند که خود بازیگران در اقتصاد آن را حل کردهاند.» (دنیای اقتصاد
17/12/1390)
اما حال یک بار دیگر برای کسری هزار میلیاردتومانی در هر ماه برای تامین یارانه نقدی، بحث حذف یارانه دهکهای پردرآمد مطرح شده است و این بار پررنگتر از گذشته است. در سال 1390 کسری بودجه به این شکل مطرح نبود و حال مشخص است که دولت پیشین برای تامین یارانه به خصوص در ماههای پایانی به حساب بسیاری از موسسات دولتی و به خصوص بانک مرکزی دست میزد تا بتواند هر بار این یارانه را از سر خود بگذراند. با این شرایط به نظر میرسد که این بار دولت به هر روی باید از میزان یارانه نقدی که میدهد بکاهد وگرنه این پرداخت دردی را از مردم دوا نمیکند و تنها آثار تورمی برای آنها خواهد داشت. این بار برخلاف گذشته دولت مجبور است در طرح خود برای کاهش یارانهبگیرها موفق باشد و راقم این بار نمیتواند چون گذشته بر این نظر باشد که نیاز به حذف یارانهبگیرها نیست. این بار باید راهی برای کاهش یارانهبگیرها پیدا کرد. پیش از آنکه در مورد امکان تشخیص دهکها صحبت کنیم، بگذارید ببینیم که یارانه واقعی دولت به پاییز سال 1389 که یارانهها پرداخت شد به چه میزان است.
یارانه واقعی هر فرد چقدر است؟
اگر بخواهیم بدانیم که 45500تومانی که امروز دولت به هر فرد میدهد در زمان آغاز طرح یارانههای نقدی چقدر بوده است، چه باید کنیم؟ این کار فرمول بسیار سادهای دارد:
45500×(CPI1389/CPI1392)
در این فرمول CPI شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی است. با استفاده از آمار بانک مرکزی و شاخص بها در آذر ماه 1389 و شهریور 1392، میتوان یارانه 45500تومانی امروز را به میزان آذر 1389 درآورد که خواهیم داشت:
45500×(84.2/176.6) =21693
به عبارت دیگر 45500 تومان امروز 21693 تومان آذرماه 1389 است. این بدان معناست که هزینه واقعی یارانه برای دولت، امروز نصف هزینهای که در شروع یارانهها داشت، نیست. اما همین میزان یارانه نیز برای دولت ایجاد مشکل کرده است. چرا؟ زیرا درآمدهای واقعی دولت نیز با وجود تحریمهای گسترده هماکنون کمتر از نصف درآمدهای واقعی سال 1389 دولت است. از همین رو است که حتی وقتی هزینه واقعی یارانهها کاهش یافته است، به دلیل کاهش بیشتر در درآمد واقعی، دولت دیگر قادر نیست این بار را به دوش کشد. اما چگونه میتوان دهکها را از هم جدا کرد؟
چگونه دهکها را تفکیک کنیم؟
بیتردید جدا کردن دهکها بدین راحتی نیست. فرهنگ عمومی به سوی عدم آشکار کردن درآمدها و ثروت است و این کار را برای تشخیص دهکها سخت میکند و بیتردید هر اسلوبی هم گذاشته شود، باز عدهای هستند که مخالف حذف شدن یارانه خود میشوند. با وجود این شاید بتوان از همین ترس عمومی برای فهمیدن میزان درآمد افراد توسط دولت استفاده کرد و افراد را وادار کرد تا خود از گرفتن یارانهها انصراف دهند. به عبارت دیگر دولت میتواند با این موضع نشان دهد که اگر از داراییهای افراد مطلع شود نهتنها یارانههای آنان را قطع میکند، بلکه از اموال شناساییشده مالیات بیشتری میگیرد. به عبارت دیگر دولت با تهدید به هزینه بالاتر در صورت تشخیص اموال افراد، میتواند در گام نخست با منطق خوداظهاری، بخش قابل توجهی از یارانهبگیرها تشویق به انصراف کند. از سوی دیگر برخی ممکن است با این منطق که اگر اکنون از یارانهها منصرف شویم از مزایای آتی که ممکن است دولت برای شهروندان تعیین کند، بینصیب بمانیم، حاضر نشوند که حتی با تهدید
فوق، خود را از دریافت یارانه محروم کنند. دولت میتواند بازگشت افراد را به لیست یارانهبگیرها تضمین کند. به عبارت دیگر اگر فردی از لیست حذف شود و در آینده خود را مستحق دریافت یارانه ببیند باید این راه از سوی دولت تضمین شود تا افراد بیمی از خوداظهاری در مورد عدم دریافت یارانه نداشته باشند. پس از این مرحله است که دولت میبایست خود به تشخیص افراد بپردازد. بیتردید کارشناسان دولت بیشتر از هر کس میدانند که دارای چه آماری از افراد هستند اما یکی از کانالهایی که میتوان از آن برای تشخیص دهکها استفاده کرد، اموال ثبتشده است. از سند املاک و مستغلات گرفته تا ماشین و... از سوی دیگر، بخش اعظمی از شاغلان اقتصاد ایران برای دولت کار میکنند یا دولت کارفرمای آنان است و برای دولت بسیار راحت است تا درآمدهای آنان را تشخیص داد. از همین رو میتواند افراد با درآمدهای بالا را تشخیص دهد و آنان را از لیست یارانهبگیرها حذف کند. از این روی اگر دولت بخواهد، آمار ذیقیمتی دارد که میتواند به وی در حذف افراد یارانهبگیر کمک کند و دولت در ابتدا میبایست
بدین آمار سهلالوصول توجه کند تا بخواهد به دنبال خلق آمار جدید باشد. اگرچه ممکن است پس از تعیین افراد پردرآمد اعتراضهایی صورت گیرد اما وضعیت بودجه دولت از یک سو و البته اعتماد بیشتری که اکنون بین توده مردم و دولت ایجاد شده، باعث میشود بپذیریم میتوان با دغدغه کمتری نسبت به گذشته نسبت به حذف یارانه اقشار پردرآمد اقدام کرد.
دیدگاه تان را بنویسید