زنان بدون مردان
بیوهشدگان کرونا چگونه در دام فقر گرفتار میشوند؟
پیامد پاندمی برای جهان تنها فشار بر سیستم بهداشتی و جانباختن انسانها نبود؛ کرونا مذبوحانه بر شکافهای اجتماعی و اقتصادی افزود و اولویتهای استراتژیک سیاسی و اقتصادی را به نحوی تغییر داد که بیشترین تاثیر نامطلوب را بر زنان و دختران و گروههای درحاشیهمانده گذاشت. در میان این همه فشار و تهدید، خطر دوبرابری مرگ مردان بر اثر کووید 19 هم دنیای زنانه را با بحران دیگری روبهرو کرد: بحران از دستدادن همسر و نانآور؛ آنقدر که نام آن را «ویروس بیوهساز» نامیدند و زنان شوهر ازدستداده را «بیوههای کووید» (covid widows) خواندند. ایران هم از این بحران بینصیب نمانده است؛ به روایت آمار از آغاز همهگیری تا پایان شهریورماه گذشته بیش از 126 هزار زن و کودک در کشور، نانآور خانواده خود را از دست دادهاند و به گفته کارشناسان به زودی با معضلات عدیدهای مواجه خواهند شد. به نظر میرسد در حالی که دموکراسیهای قوی و کشورهای توسعهیافته با سیستم حمایت اجتماعی قوی، آمادگی بیشتری برای پاسخگویی به این مرگومیرها داشتند، بسیاری از کشورهای در حال توسعه در آستانه یک فاجعه بیسابقه حقوق بشریاند. در این جوامع، زنان بیوه یکی از فقیرترین و محرومترین گروهها به شمار میروند و اقدامات اندکی برای رسیدگی به وضعیت آنها صورت میگیرد. حالا نیز همهگیری، با فقر ناشی از سلب ارث و از دست دادن زمین و دارایی بدون منبع حمایتی جایگزین، مشکلات پیشروی این گروه را دوچندان کرده است.
به گفته سازمان ملل 258 میلیون بیوه در سراسر جهان وجود دارند که تقریباً یک نفر از هر 10 نفر آنها در فقر شدید زندگی میکند. آنتونیو گوترش سال گذشته در «روز جهانی زنان بیوه» یادآور شد زمانی که کشورها از کووید 19 رهایی یابند باید برای از بینبردن قوانین تبعیضآمیز علیه زنان نیز تلاش کنند چراکه انزوا و مشکلات اقتصادی ناشی از همهگیری میتواند توانایی زنان بدون همسر را برای حمایت از خود و خانواده به خطر بیندازد. گوترش گفت: مرگ شریک زندگی در هر زمانی، میتواند زنان بسیاری را بدون حق ارث، از دارایی محروم کند. اما در زمان همهگیری، این زیانها برای زنان بیوه چندینبرابر شده و با انگ و تبعیض همراه است. زنان بیوه اکنون با موانع جدیدی روبهرو هستند. اگر مرد آنها تسلیم بیماری شود جایگاه زنان وابسته -از نظر اقتصادی- میتواند به دلیل حمایتهای قانونی اندک، فقدان اسناد و مدارک و هنجارهای محدودکننده اجتماعی تضعیف شود. آنها همچنین در معرض خطر تلاش بستگان همسر برای تصاحب ارث و زمین هستند.
گزارش بانک جهانی در سال 2016 نشان میداد که 90 درصد از 173 کشور جهان حداقل یک قانون برای محدود کردن مشارکت اقتصادی زنان -از جمله محدودیت در ارث بردن یا مالکیت زمین- دارند. گزارش دیگر بانک جهانی در بهار 2020 هم نشان داد که در 40 درصد از کشورها، زنان با موانع دائمی برای مالکیت -از جمله حقوق نابرابر در ارث و اختیار بر داراییها در طول ازدواج- مواجه هستند. بدون دسترسی ایمن به زمین و منابع دیگر برای حمایت از استقلال و خودکفایی، زنان بیوهشده برای تامین نیازهای روزمره خود و خانوادههایشان بهشدت تحت فشار قرار میگیرند؛ فشاری که با از دست دادن سایر حقوق مانند دسترسی به غذا، سرپناه، کار و آموزش همراه است. حالا کرونا مانند یک ذرهبین بر تصویر زنان بیوه متمرکز شده و به جهان یادآوری میکند در آیندهای نزدیک، بخش بزرگی از این زنان، از دسترسی به منابعی که برای شکوفایی به آن نیاز دارد محروم خواهد ماند.
تا پیش از کرونا هم بیوگان برای اشتغال با چالشهای بسیاری روبهرو بودند اما حالا، در شرایطی که تعداد آنها روبهافزایش است، قرنطینههای جهانی هم شرایط کاریابی را برای زنان بدتر کرده است. از آنجا که اغلب این زنان پس از مرگ همسر، از زمین و دارایی خود محروم میشوند و به منبع مالی پشتیبان و حمایتی دیگری هم دسترسی ندارند، بنابراین ناچار خواهند شد با پساندازهای ناچیز یا کمک اطرافیان زندگی کنند و در نهایت به جایی خواهند رسید که دیگر اندوختهای برای گذران زندگی وجود ندارد. و این، آغاز سقوط در چاه فقر شدید است. زنانی که به عنوان مهاجر، کارگر روزمزد یا موقت دور از محل زندگی خود کار میکردند نیز با از دست دادن همسر ناچار به بازگشت فوری به خانه شدهاند و بالطبع درمعرض خطرات بیشتری هستند. آنها علاوه بر آسیبپذیری مالی، در معرض آسیبهای فیزیکی قرار میگیرند. «صندوق جهانی زنان بیوه» سال گذشته زنگ خطر دیگری را برای این گروه از زنان به صدا درآورد. این صندوق مینویسد بیوگان کرونا در پی از دستدادن زمین و دیگر داراییهایی که برای امرار معاش استفاده میکردند دیگر هیچ ابزاری برای مدیریت مشکلات مالی ناشی از قرنطینهها ندارند و «ناامنی غذایی» که پیش از این نیز مشکلی اساسی برای زنان بیوه به شمار میرفت اکنون به «گرسنگی واقعی» تبدیل شده است. آنها به عنوان مادران فرزندان خردسال، بار اضافی تامین غذای کودکان خود را نیز به دوش میکشند و این میتواند آغاز یک بحران جدی سلامتی برای خود و دیگر اعضای خانوادهشان باشد.
از سوی دیگر برای زنانِ بدون همسری که به دلیل از دست دادن ارث از عهده هزینههای مدرسه برنمیآیند آموزش فرزندان همواره یک چالش بزرگ است. ناتوانی در فرستادن کودکان به مدرسه، دختران را در معرض کودکهمسری قرار میدهد و پسران را با خطر کار کودکان و بهرهکشی مواجه میکند. بیوههای خانوادههای فقیر اغلب از دسترسی به تکنولوژی و اینترنت هم محروماند. با تعطیلی مدارس به دلیل همهگیری فرزندان آنها اغلب نتوانستهاند از مدارس آنلاین بهرهمند شوند بنابراین شرایط شرکت در امتحانات پایان سال را ندارند و بدتر آنکه با پیامدهای منفی طولانیمدتی در مسیر آینده تحصیلی و شغلی روبهرو خواهند شد. آنچه بر وخامت این اوضاع میافزاید فقدان حمایتهای اجتماعی از جمله کمک هزینه تحصیلی برای زنان بیوه و فرزندان آنهاست.
در هر حال این نگرانی وجود دارد که در پایان کرونا این خانوادهها همچنان به حمایتهای معیشتی نیازمند باقی بمانند. خانوادههای آسیبدیده به فرصتهای معیشتی پایداری نیاز دارند تا بتوانند بر چالشهای فراوان دنیای پس از کرونا غلبه کنند. تضمین ارث، زمین و حقوق مالکیت بیوهها، ارائه حمایتهایی مانند بیمه بیکاری، کمک نقدی، جیره غذایی و کمک هزینه تحصیلی میتواند مزایای بسیاری، حتی برای چند نسل بعدی این خانوادهها داشته باشد. اقدامات حفاظتی هم برای کسانی که در مشاغل پرخطر با دستمزد کم یا سایر مشاغل نامطمئن اقتصاد غیررسمی کار میکنند -و بیشترِ زنان بیوه به عنوان کارگر روزمزد، پارهوقت یا کارگران خانگی، در این شرایط مشغول به کارند- اهمیت بسیار زیادی دارد. بانک جهانی نیز میگوید اصلاحات سیاستی در زمینه مالکیت دارایی، حقوق ارث، ثبت ازدواج و حقوق بازنشستگی زنان، از مهمترین اقداماتی است که میتواند از آسیبهای وارده بر زنان بیوهشده براثر کرونا بکاهد.