معجزه جمع
آیا تجمعهای محیط زیستی آثار ماندگار دارد؟
جهان روزبهروز پرچالشتر میشود. در این میان برخی موضوعات بیشتر مورد توجه بشریت قرار گرفته است. یکی از این موضوعات، چالشهای محیطزیستی است. در دهههای اخیر تغییرات اقلیمی و تهدیدات محیطزیستی به یک نگرانی دلواپسان جهانی تبدیل شده است، تا جایی که عدهای زندگی خود را وقف رسیدگی به این موضوع کردهاند. با این حال ثمربخش بودن تلاش آنها در هالهای از ابهام است. برای مثال در سپتامبر 2019، میلیونها دانشآموز در سراسر جهان به منظور جلب توجه جامعه جهانی به موضوع چالشهای محیطزیستی ناشی از تغییرات آبوهوایی دست به تظاهرات زدند. بسیاری این حرکت را تمجید کردند، در حالی که انتقادهایی از دو سوی سیاستگذاران و رسانههای پرنفوذ نسبت به اثرگذاری آن وارد شد. عمده این انتقادها این پرسش را مطرح کردند که آیا اساساً چنین حرکتهایی از سوی افراد اهمیت دارد؟ دراینباره در اظهارنظری از یکی از شناختهشدهترین فعالان حامی محیط زیست، گرتا تانبرگ، میخوانیم: «موضوع جالبتوجه اینجا در سوئد، در سایر نقاط دنیا، این است که مهم نیست ما چه کاری انجام میدهیم، چراکه همه ما کوچکتر از آن هستیم که تفاوتی ایجاد کنیم.»
این پاسخ فعال شناختهشده محیط زیست بیانگر نااطمینانیهای گستردهتر پیرامون منافع فعالیتهای داوطلبانه است. محققان نیز در مطالعات خود در بررسی اینگونه فعالیتها برخی چالشها را برمیشمارند. براون (1999) در مقاله خود به این نکته اشاره میکند که شکل فعالیتهای داوطلبانه محیطزیستی بهگونهای است که ارزیابی کمی منافع آن ساده نیست؛ چراکه نسبت به سایر فعالیتهای داوطلبانه، مخاطب (منتفع) مشخصی ندارد. این نوع نااطمینانیها میتواند پیامدهایی به همراه داشته باشد: برخی مطالعات نشان میدهند سطح پایین فعالیتهای محیطزیستی نه به خاطر کماهمیت بودن مشکلات این حوزه، بلکه ناشی از تردیدها پیرامون ثمربخش بودن این نوع فعالیتهاست. اگر این تردیدها درست باشند، بنابراین میتوان سطح پایین فعالیتهای داوطلبانه را مفید هم دانست، چراکه مانع از اقدامات هزینهبری میشوند که دستاوردی به همراه ندارند. اما اگر این تردیدها نادرست باشند، منحرف کردن اقدامات پرمنفعت، بسیار پرهزینه خواهد بود.
دو اقتصاددان به نامهای دنیل هانگرمن و ویوک مورتی از دانشگاه نتردام آمریکا در مقالهای، موضوع اثربخشی فعالیتهای عامالمنفعه، بهخصوص فعالیتهای زیستمحیطی، را مورد بررسی قرار دادهاند. تمرکز آنها نیز بر نخستین روز زمین اعلام شده (22 آوریل 1970) است. در آن روز، 22 آوریل 1970، دهها میلیون نفر در تلاش برای بهبود ارزشها، سلامت و کیفیت محیط زیست جوامع خود برای راهپیمایی و تظاهرات گردهم آمدند. در 22 آوریل سال 1970 به دعوت سناتور گیلورد نلسون میلیونها آمریکایی به خیابانها ریختند و درباره پاکسازی محیط زیست خود از دولت خواستند گامهای عملی بردارد و از آن سال به بعد 22 آوریل روز زمین یا روز زمین پاک نامگذاری شد. این روز دو بار در سال، یک بار در طول فصل بهار در نیمکره شمالی (۲۲ آوریل) و در طول فصل پاییز در نیمکره جنوبی (که فصل بهار آن نیمکره محسوب میشود) برگزار میشود.
در این مقاله این موضوع مورد پرسش قرار میگیرد که شرایط آن روز جوامع چه ارتباطی با تحولات سالهای بعد دارد.
بر این اساس ابتدا بررسی میشود که آیا نخستین روز زمین بر نگرش محیطزیستی جوامع تاثیر بلندمدت داشته است؟ البته چنین مطالعهای ممکن است با خطر علیت معکوس همراه باشد: جوامعی که روز زمین پرشور و موفقیتآمیزتری داشتند شاید در آنها نگرشهای حمایتی از محیط زیست بیشتر بوده باشد، و ادامهدار بودن همین نگرش حمایتی نیز موفقیت روز زمین را تضمین کرده باشد. برای رسیدگی به این نگرانی، وضعیت آبوهوایی در آن روز به عنوان معیار مورد بررسی قرار میگیرد، نظیر مقایسه جاهایی که به طور غیرمعمول آبوهوای خوب یا بد داشتند. فرض هم این است که آبوهوای آن روز (روز زمین) هر چه که بوده باشد، نباید تاثیری بر نگرش جوامع نسبت به محیط زیست داشته باشد. اگر این فرضیه درست باشد، میتوان ارتباط قوی میان شوکهای آبوهوایی رخداده در 22 آوریل 1970 با پیامدهای سالهای بعد را شاهدی از اهمیت روز زمین دانست.
با استفاده از آمارهای سالهای 1977 تا 1993 «نظرسنجی عمومی اجتماعی» در این مقاله نشان داده میشود که شرایط آبوهوایی در روز زمین اثرگذاری قابلتوجه و معناداری بر نگرش محیطزیستی جوامع دارد: در جاهایی که روز زمین آنها آبوهوای نامساعد دارد، افراد حمایت کمتری از سرمایهگذاریهای زیستمحیطی برای 10 تا 20 سال بعد میکنند. این یافته بهخصوص برای افرادی که در روز زمین زیر 20 سال سن دارند مشهود است. برای این گروه، یک واحد افزایش در انحراف معیار بارندگی در روز زمین، معادل 08 /0 واحد کاهش در حمایت از سرمایهگذاریهای زیستمحیطی است. برای ایام بعد از روز زمین اما شوکهای آبوهوایی آثار چندانی بر نگرش محیطزیستی افراد به همراه ندارد.
در گام بعد این موضوع مورد بررسی قرار میگیرد که آیا شرایط جوی در روز زمین بر کیفیت محیط زیست اثرگذار است؟ دراینباره به منظور ارزیابی کیفیت زیستمحیطی مکانها، از اطلاعات آلودگی هوا استفاده میشود. بر این اساس یافتهها حاکی از آن است که شرایط نامساعد جوی در روز زمین با سطح بالاتر آلایندههای هوا، بهخصوص مونوکسید کربن ، در سالهای بعد مرتبط است. بر این اساس یک واحد افزایش در انحراف معیار بارندگی در روز زمین به افزایش 086 /0واحدی در انحراف معیار میانگین مونوکسیدکربن در 20 سال بعد منجر میشود. البته در مورد سایر آلایندهها چنین ارتباطی یافته نشده است.
در نهایت، مطابق با ادبیات تجربی گسترده پیرامون ارتباط میان کیفیت محیطزیست و سلامت کودکان، در این مقاله نیز شواهدی از اثرگذاری نخستین روز زمین بر سلامت کودکان یافت شده است. بر این اساس یک واحد افزایش در انحراف معیار بارندگی روز زمین، در 10 تا 20 سال بعد به افزایش 13 /0واحدی در انحراف معیار بخشی از تولدهای با ناهنجاری مادرزادی منجر میشود. طبق نتایج، این یافته برای کودکانی از مادران با وضعیت ضعیف اقتصادی و اجتماعی، مشهودتر است.
غیر از این مقاله، مطالعات دیگری نیز در این زمینه انجام گرفته است. یکی از موارد، پژوهشی است که میدستام و همکارانش در سال 2013 انجام دادند. آنها با بررسی نمونههایی از فعالیتهای اجتماعی بزرگ در مطالعه خود نشان دادند که شرایط در طی گردهماییهایی نظیر اجتماعات سیاسی میتواند بر نتایج انتخابات بعد از آن اثرگذار باشد. اما این مقاله از چند جنبه با مطالعه فوق تفاوت دارد: اول، تمرکز این مقاله بر فعالیتها و گردهماییهای محیطزیستی است، نه سیاسی. همانطور که پیشتر اشاره شد فعالیتهای محیطزیستی عموماً ماهیت داوطلبانه دارند و با توجه به مبهم بودن ذینفعان و کارکردهای اجتماعی آن، سودمندی آن چندان واضح نیست. دوم، در این مقاله پیامدهای اجتماعی حوزههای آلودگی و سلامت کودکان مدنظر است و آثار روز زمین بر این موضوعات مورد بررسی قرار میگیرد. سوم، افق زمانی مقاله به طور قابلتوجهی بلندمدت است: دههها پس از روز واقعه. گفتنی است آثار بلندمدت موضوعات محیطزیستی با پیامدهای جدیتری همراه است.
تاریخچه «روز زمین»
ایده روز زمین در سال 1969 به وسیله گیلورد نِلسون، سناتور دموکرات آمریکایی، مطرح شد. هدف او از نامگذاری این روز، کشاندن موضوعات زیستمحیطی به گفتمانهای سیاسی بود. در 22 آوریل 1970 که روز زمین نامیده شد، بین 20 تا 25 میلیون نفر- تقریباً یک نفر به ازای هر 10 آمریکایی-مشارکت کردند. تا آن زمان، روز زمین بزرگترین گردهمایی سازماندهیشده تاریخ بشر به شمار میرفت.
روز زمین و آثار بلندمدت زیستمحیطی
روش برآورد مقاله، بهرهگیری از وضعیت مختلف آبوهوا در نخستین روز زمین است. روز زمینی که در سال 1970 برگزار شد برای مدتها-تا سال 1990- تکرار نشد و منحصر بهفرد بود. بنابراین بازه زمانی مورد بررسی مربوط به دهههای 1970 و 1980 میلادی است و ارتباط تحولات رخداده در این بازه زمانی با شرایط آبوهوایی که روز زمین داشت سنجیده میشود. معیاری هم که برای شرایط آبوهوایی به کار میرود، بارندگی است. آمارهای بارندگی نشان میدهد در 22 آوریل 1970، نخستین روز زمین، وضعیت آبوهوا در عمده مناطق آمریکا مساعد بود. با این حال هر یک از ایالات در آن روز در برخی نقاط بارشهایی داشتند، بهخصوص ایالتهای شمال و شمال شرقی.
اثرگذاری وضعیت آبوهوایی روز زمین بر میزان مشارکت یک تحلیل ادراکی است. بر این اساس به نظر میرسد که وضعیت آبوهوایی خوب، مزیتهایی به همراه دارد. علاوه بر اثرگذاری بر تعداد مشارکتکنندگان، شرایط آبوهوایی خوب بر مدت و کیفیت مشارکت و همچنین پوشش رسانهای آن اثرگذار است. در مقابل نیز شواهدی از اثرپذیری منفی فعالیتهای زیستمحیطی از شرایط نامساعد وجود دارد. برآوردها از آمارهای این حوزه حاکی از آن است که بارش در زمان گردهماییهای اجتماعی به کاهش مشارکت منجر میشود.
طبق یافتهها، بارندگی در روز زمین با آثار قابلتوجه و معناداری همراه است. بر اساس نتایجی که از نظرسنجیها به دست آمد، بارش در این روز به مخالفتهای بیشتر با هزینه در موضوعات زیستمحیطی طی هفت تا 23 سال بعد منجر میشود. با این حال این اثرگذاری در مورد افرادی که در روز زمین زیر 20 سال دارند کمتر است. در واقع آثار منفی بارندگی در روز زمین بر فعالیتهای داوطلبانه محیطزیستی، با بیشتر شدن سن مشارکتکنندگان افزایش مییابد.
در بخش دیگری از مقاله، اثرگذاری روز زمین بر آلودگی هوا و سلامت کودکان در سالهای بعد مورد ارزیابی قرار گرفته است. بر این اساس برآوردها حاکی از آن است مناطقی که در روز زمین بارندگی بیشتری داشتند، طی 20 سال بعد، سطح مونوکسید کربن هوای آنها (معیاری از آلودگی هوا) بالاتر از میانگین بود. در مورد ناهنجاریهای مادرزادی کودکان نیز نتایج نشان میدهند شرایط بد آبوهوایی در روز زمین با افزایش این ناهنجاریها در 10 تا 20 سال بعد مرتبط است. بنابراین باید در نظر داشت که چگونه منافع اقدامات محیطزیستی میتواند به کاهش بیماریهای جنینی کمک کند. دراینباره برای مادرانی که در وضعیت اقتصادی-اجتماعی ضعیف قرار دارند این اثرگذاری مشهودتر است.
این یافتهها بیانگر آثار بلندمدت روز زمین بود. اما آیا میتوان پویایی این اثرگذاری را مورد ارزیابی قرار داد؟ دادههای مربوط به آلاینده هوای مونوکسید کربن برای تمام دوره مورد بررسی در دسترس است. بنابراین میتواند دید که چطور برآوردها پیرامون این آلاینده در طول زمان تغییر میکند. طبق برآوردها، ضریب این متغیر به تدریج در اواخر دهه 1970 کاهش مییابد و سپس در دهه 1980 ملایم میشود. با این حال از لحاظ آماری این ضریب تنها چند سال پس از روز زمین معنادار میشود. این یافته بیانگر آن است که در مطالعات پیرامون اقدامات عامالمنفعه زمانی که آثار کوتاهمدت وجود ندارد میبایست به دقت پیامدهای میانمدت و بلندمدت مدنظر قرار گیرد. یک توضیح برای این یافته این است که آنهایی که نظرات آنها از روز زمین به بعد بیش از همه تغییر یافت، یعنی دانشآموزان، باید به سنی میرسیدند که تصمیمات آنها در روند متغیر مورد بررسی نقش داشت. بهعلاوه این پویاییها میتواند از واکنش مختلف افراد به تغییرات فناوری اثرپذیر باشد (همچون معرفی مبدل کاتالیزور در مثال آلاینده هوا). در مجموع باید گفت که آثار فعالیتهای داوطلبانه ممکن است بسیار بلندمدت باشد، و این آثار سالها بعد از انجام گرفتن فعل نمایان شود.
کلام پایانی
در این یادداشت نشان داده شد که عموم مردم میتوانند با تلاش داوطلبانه خالصانه و یک روز دور هم جمع شدن ارزشها، سلامت و پاکی جوامع خود را برای سالها تضمین کنند. بر این اساس در مقالهای که از نظر گذشت این روز، روز 22 آوریل 1970، نخست روز زمین بود. در آن روز میلیونها نفر در سراسر آمریکا برای پراهمیت جلوه دادن موضوعات زیستمحیطی گرد هم آمدند. همانطور که مشاهده شد آثار این فعالیت داوطلبانه بسیار ماندگار بود و در برخی حوزهها (مانند آلودگی هوا) این آثار سالها بعد نمایان شد.
یافتههای این مقاله داستان روز زمین را متحول کرد، یافتههایی که نشان دادند گردهمایی در این روز با آثار غیر قابل انتظار و ماندگار مختص هر جغرافیا همراه است. با در نظر گرفتن آثار ملی اینگونه حرکتها (نظیر اثری که گردهمایی روز زمین در آمریکا بر تصویب قانون گونههای در معرض انقراض داشت)، منافع اجتماعی آن احتمالاً بسیار قابلتوجهتر خواهد بود.