آب به مثابه نفت
آیا بازتخصیص آخرین راهحل کمبود آب است؟
جواد حیدریان: ابرچالش آب در ایران به قول متخصصان علم هیدرولوژی و محیط زیست دیگر از مرحله بحران گذر کرده و ایران در حوزه منابع آب، کشور ورشکستهای شده است. این حقیقت تلخی است که ممکن است بیانش مثل خیلی از حقیقتها بسیاری را آزار دهد. وقوع چنین واقعه هولناک سرزمینی، محصول یک شب و دو شب نیست بلکه نتیجه دههها سیاستگذاری غلط و بیتوجهی به ویژگی اقلیمی و جغرافیایی ایران است. ایرانی که در کمربند خشک جهان بارش میانگین حدود 200 میلیمتر در سال داشت و هرچه گذشت با تغییرات اقلیمی و گرمایش زمین، میزان بارش، الگوی بارش و نوع بارش آن تغییر کرد و حالا با افزایش دما و کاهش بارش و افزایش تبخیر ایران وضعیت به مراتب شکنندهتری نسبت به گذشته پیدا کرده است. علاوه بر دگرگونیهای اقلیمی، آبوهوایی و جغرافیایی، سیاستگذاری غلط مثل بهرهکشی از آبهای زیرزمینی بدون رعایت ضوابط تخصصی، سدسازی و افزایش مصرف، انتقال آب بینحوضهای و افزایش جمعیت و... مثل خوراندن مُسکنهای بیفایده به مریض بدحالی است که دچار کمآبی است.
شش دهه بعد از تصویب قوانینی در رابطه با ملی شدن منابع آبهای سطحی و زیرزمینی، هنوز پرسشهایی درباره این واقعیت مطرح است که چرا آب در ایران به اندازهای که باید جدی گرفته نشده است. قانون مدنی ۱۳۰۷ اولین قانون مدونی است که به موضوع منابع آب پرداخته است. در این قانون، آیین کهن مالکیت و بهرهبرداری از منابع آب بر پایه اصول فقه به صورت یک قانون مدون معرفی شده است و آبها به عنوان یکی از اموال مباح رسمیت پیدا کردهاند. دهه ۱۳۴۰ اوج قانونگذاری در مورد منابع آب و بهرهبرداری از آنها بود. 27 تیرماه سال 1347 قانون آب و نحوه ملی شدن آن در مجلس شورا تصویب شد. 16 اسفند سال 61 نیز مجلس شورای اسلامی قانون توزیع عادلانه آب را تصویب کرد که تا حد بسیار زیادی به قانون سال 47 شباهت داشت. اخیراً بحثهایی درباره بازتخصیص آب مطرح شده که میگوید آب یک منبع منطقهای نیست و باید ملی شمرده شود. یعنی به صرف اینکه منابع آب در یک منطقه فراوانتر از دیگر مناطق است، به آن منطقه تعلق ندارد و یک کالای ملی است. گروهی که این دیدگاه را مطرح کردهاند معتقدند وقتی منابع جدید برای توسعه وجود ندارد، باید همین منابع موجود را بازتوزیع کرد. این دیدگاه آب را مثل نفت، ملی میشمرد و تاکید دارد که همه مردم یک کشور یا حتی ساکنان کشورهای همجوار در منابع آب شریک هستند و دولتها یا جوامع محلی نباید آب را جزو ثروت اختصاصی خود به حساب آورند. احتمالاً بر اساس همین دیدگاه است که در سالهای گذشته دولتها تلاش کردهاند آب را از مناطق پرآب به مناطق کمآب هدایت کنند.
در این پرونده میخواهیم به تبیین مفهوم بازتخصیص آب بپردازیم و پس از دستهبندی نگاه موافقان و مخالفان، این پدیده را از منظر دانش اقتصاد تحلیل کنیم.