توفیق اجباری
نظام آموزشی ایران بعد از کرونا تکان خواهد خورد؟
نیلوفر حامدی: مدتهاست که نقش سرمایههای اجتماعی در توسعه جوامع ثابت شده است و حکومتهایی موفق قلمداد میشوند که بتوانند با اتخاذ سیاستهای لازم و ارائه راهکارهای مناسب در ارتباط با جامعه به تولید و توسعه سرمایه اجتماعی بیشتر نائل شوند. نیروی انسانی که قدرت بازتولید داشته باشد، مفهوم اهمیت خود را تغییر داده و تبدیل به سرمایه میشود. بهرغم نقش تکنولوژی در تحقق توسعه اقتصادی و صنعتی، نهتنها از اهمیت منابع انسانی کاسته نشده بلکه توجه به آن به عنوان خالق و بهکارگیرنده فناوری، ضرورتی روزافزون یافته است. در واقع سرمایه اجتماعی، مکمل سایر منابعی است که تحت کنترل افراد و سازمانها قرار دارد. حال، جوانترین گروه سنی این سرمایه از یک سالونیم پیش با یک پاندمی در جهان روبهرو شد و محل بروز و ظهور استعدادهایش، یعنی مدرسه و دانشگاه در چالهای عمیق افتاد. چالهای که حالا قرار است جامعه آماری آموزشی کشور از آن خارج شود و تجربه این چند ماه تعلیم و تربیت متفاوت را به مرحله ظهور و اجرا بگذارد. منتقدان مدارس سنتی معتقدند این مدارس دستکم در 50 سال گذشته تغییر نکردهاند اما کووید 19 معلمان را وادار کرد ظرف مدت زمان کوتاه به آموزش از راه دور روی آورند. معلمان و دانشآموزانی که نزدیک به دو سال تحصیلی با صفحات نورانی موبایل، تبلت و کامپیوترها با هم دیدار کردند، درس خواندند، امتحان دادند، نمره گرفتند و زنگهای تفریح را با یکدیگر گذراندند، حالا دوباره قرار است از سال تحصیلی جدید، داخل کلاسهای حضوری و پشت نیمکتها، روبهروی تخته سیاه به ملاقات هم بروند.
اما این موضوعی نیست که خودِ وزارتخانه هم نسبت به آن بیتوجه بوده باشد. شخص وزیر بارها در اظهاراتش به تاثیرات کرونا بر تغییرات آتیِ آموزش و پرورش اشاره کرده است. محسن حاجیمیرزایی، معتقد است که با توجه به شیوع کرونا در کشور، ساختار به سمت آموزش مجازی رفته و تحقق آموزش مجازی مستلزم برنامهریزی و مدیریت دقیق است. او گام نخست در راستای کاهش و رفع محرومیت آموزشی را هوشمندسازی مدارس دانست و گفت: این کار با کمک وزارت ارتباطات انجام شد و تمام مدارس کشور به اینترنت متصل شدند. البته هوشمندسازی دارای مراتب مختلف است.
لازم است در گامهای بعدی شبکهسازی مدارس انجام و امکان تبادل ارتباط بین مدرسه و معلم، معلم و خانواده و معلم و دانشآموز فراهم شود و افزایش یابد. این مهم از طریق شبکه شاد به عنوان اپلیکیشن رسمی آموزش و پرورش میسر خواهد بود. هرچند طبق برنامهها و اسناد سیاستی، باید از مدتها پیش آموزش در فضای مجازی در آموزش و پرورش آغاز میشد، ولی متاسفانه به دلیل برخی مشکلات و عدم تامین زیرساختهای کافی این کار به تعویق افتاده بود.
از نظر حاجیمیرزایی، با بروز کرونا، نیاز به آموزش در این فضا بیشتر و باعث شد به سمت این نوع آموزش در زیستبوم جدید حرکت کنیم. در این میان نقش معلم، دانشآموز و نیروهای صف و ستاد نیز تغییر کرد چراکه آموزش و پرورش قبلِ کرونا با
آموزش و پرورش بعد کرونا یکسان نیست و دچار تغییراتی شده است. به عقیده او، میتوان در ساختار جدید که در حال شکلگیری است، نقش اصلی و تحولی داشته باشیم. در این راستا به کمک وزارت ارتباطات برای تقویت و توسعه عملکرد و کارکرد شبکه شاد نیاز داریم.
هرجایی که فکر ردوبدل شود فضای حقیقی است
بر اساس گزارش یونسکو، ۶۷ درصد معلمان در جهان، برای نخستینبار آموزش الکترونیکی را در سطح جهان تجربه کردهاند. این اتفاق نو از یکسو که از قضا و این بار نه بحرانی مختص ایران که معضلی جهانی بود، در کنار فقدانهای مختلف، سالهای تحصیلی امیدوارکنندهای را برای خانوادهها و محصلانشان نساخت. در بسیاری از مناطق کشور، محدودیت دسترسی به اینترنت و فقدان ابزار آموزشی جدید یعنی تبلت و موبایل، تعدادی را از تحصیل محروم کرد یا حداقل فرآیند آموزش را برای آنها با وقفههای متعدد روبهرو کرد. عده دیگری اگرچه به همه ابزار دسترسی داشتند، اما نتوانستند کیفیت آموزش حضوری را در کلاسهای مجازی تجربه کنند. اینها تازه ابعاد آموزشی است. دور شدن از مدارس برای دانشآموزان مساوی شد با دور شدن از دوستان و مشارکتهای اجتماعی. بسیاری از آنها از تجربه، مواجهه و آموزش مهارتهای زندگی دور ماندند.
برخی دیگر دچار افسردگی و پرخاشگری شدند و عدهای هم نتوانستند همراه با رشد تحصیلی از نظر بلوغ اجتماعی رشد کنند. موضوعی که مسوولان وزارت آموزش و پرورش هم در این مدت بارها روی آن تاکید کرده و به واسطه همین مساله بر بازگشایی سریعتر مدارس تاکید دارند.
در حالی که در مقابل کارشناسان زیادی معتقد بودند که الزاماً نرفتن به مدرسه باعث ایجاد این فضا نشده است. سیامک طهماسبی، عضو هیات علمی دانشگاه بهزیستی و توانبخشی دانشگاه شهید بهشتی، با تاکید بر همین موضوع، فضای مجازی را جایی برای انتقال دانش و فرهنگ در روزهای تعطیلی مدارس میداند و میگوید: جامعهپذیری فرد در حال رخ دادن است یعنی ما در همان فضای مجازی همه آن چیزی را که در فضای حقیقی داشتیم، داریم.
هرجایی که فکر ردوبدل میشود، فضای حقیقی است و این مفهوم مجازی چندان درست نیست، یعنی عملاً جامعهپذیری و اجتماعی شدن و حتی کسب مهارتهای اجتماعی در حال رخ دادن است، ارتباط، ارتباط است، چالش هست، بحث هست، نظر هست، یارگیری هست، مثلاً باند بشوند علیه یکدیگر هست یعنی همه آن مسائل فضای فیزیکی که مدرسه بود در فضای مجازی هم هست فقط نکته مهم این است که فضای مدرسه را بیشتر میشد کنترل کرد. نکتهای را هم در نظر داشته باشید که پیش از این اتفاق هم برای جامعهپذیری دانشآموزان برنامه منسجم و منظمی نداشتیم یعنی اینطور هم نبوده است که قبل از کرونا ما یک برنامه سیستماتیک و قوی داشته باشیم و الان از آن برنامه محروم شده باشیم. اگر هم چیزی بود خلاقیت مدیر بود یا استثنایی بود و تصادفی و کشف خود دانشآموزان. بهخصوص در نوجوانان که تاثیری که از همسالانشان میگیرند به مراتب بیشتر از سیستم آموزشی و والدین است.
توجه به حوزه علم و دانش و در یک کلام، توجه به دانایی مهمترین زیرساخت توسعه است و همواره باید در سرلوحه امور مسوولان باشد. سند تحول بنیادین آموزش و پرورش که سالهاست تصویب و ابلاغ شده، امروز نیازمند تدابیری ویژه برای عملیاتی شدن در صحنه عمل است. در دوران کرونا هم دانشآموزان نشان دادهاند که چقدر مشتاق یادگیری هستند. آنها در شرایط دشوار و با حمایت معلمان و والدین متعهد درس خود را ادامه دادهاند. اما بسیاری از کودکان برای ازسرگیری و ادامه آموزش خود پس از بازگشایی مدارس به حمایت بیشتری نیاز دارند. بسیاری از مدارس برای کمک به بازگرداندن سریع دانشآموزان به وضعیت تحصیلی نرمال، در حال برنامهریزی ارائه دروس جبرانی هستند، ازجمله برگزاری دورههای تقویتی یا یادآوری، برنامههای بعد از مدرسه یا تکالیف تکمیلی که باید در خانه انجام شود. اما از آنجا که این احتمال وجود دارد که تمامی مقاطع به صورت تماموقت باز نشوند، مدارس ممکن است «مدل آموزش ترکیبی» یا همان ترکیبی از آموزش همزمان حضوری و غیرحضوری (خودآموزی از طریق تمرینات خانگی، رادیو، تلویزیون یا آموزشهای مجازی) اجرا کنند. با ایجاد یک برنامه منظم و روتین در مورد مدرسه و کارهای مدرسه، از فرزندتان در خانه حمایت بیشتری کنید. اگر احساس بیقراری یا مشکل در تمرکز داشته باشند، این کار به آنها کمک خواهد کرد. میتوانید با معلم یا مدرسه فرزند خود در ارتباط باشید و سوالات خود را بپرسید و اطلاعات لازم را دریافت کنید. اگر فرزند شما با چالشهای خاصی روبهرو است، مثلاً سوگواری برای از دست دادن یکی از اعضای خانواده یا اضطراب زیاد ناشی از همهگیری بیماری کرونا، حتماً این موارد را به اولیای مدرسه بگویید.
آموزههای کرونا در روزهای پساکرونا
با این حال اما نمیتوان گفت که خلأ ناشی از شیوع کرونا، بدون دستاورد بود. شاید بارزترین آن، ایجاد انعطاف در سیستم آموزشی بود که سالها حاضر نبود از مواضع خود عقبنشینی کند و حالا به فناوری، روی خوش نشان داده است. دانشآموزانی که با اختلالات اضطراب ناشی از حضور در جمع روبهرو بودند، فرصت این را پیدا کردند تا در خانههای امن خود، تواناییهایشان را نشان دهند. حذف تردد هرروزه، وقت بیشتری به آنها داد تا به تفریحات کودکانه خود بپردازند و احتمالاً فرصت بیشتری برای معاشرت با خانواده داشته باشند. در همین فضا هم کمکم میبینیم تعدادی از دانشآموزان به کلاسهای درس باز میگردند. 105 کشور از کل 134 کشور جهان که مدارس در آنها بسته است (78 درصد) تصمیم گرفتهاند در تاریخی معین مدارس خود را باز کنند. 59 کشور از 105 کشور مدارس خود را قبلاً بازکردهاند یا قصد دارند به زودی بازگشایی کنند.
لازم است مدارس از قبل برنامهریزی کنند و ببینند چه اقدامات دیگری میتوانند برای اطمینان از ایمنی دانشآموزان، معلمان و سایر کارکنان هنگام بازگشت به مدرسه بیندیشند تا افراد جامعه اطمینان لازم برای فرستادن فرزندان دانشآموز خود به مدرسه را داشته باشند. اما بازگشت به مدرسه این بار کمی متفاوت به نظر میرسد. از آنجا که شرایط هر لحظه در حال تغییر است، مقامات باید انعطافپذیری لازم را داشته باشند تا خود را برای هر تغییری در راستای کمک به ایمن نگه داشتن تکتک دانشآموزان آماده کنند.
در این میان بسیاری از کارشناسان معتقدند وقت آن رسیده که با تجربه کرونا وارد فاز جدیدی از روند تحصیل و سیاستگذاری آموزشی شویم و آنچه در دوران قرنطینه یاد گرفتهایم را رها نکنیم. وجود همزمان تحصیل حضوری و آنلاین، یکی از اصلیترین تاکیدات این متخصصان است. پدیده جهانیشدن از بحثبرانگیزترین مسائل روز جهان بهشمار میرود. پدیدهای که در تصمیمگیریها و فعالیتهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی انسانها نقش تعیینکنندهای داشته و مرزهای جغرافیایی را به حداقل ممکن کاهش میدهد، منافع مردم و کشورها را بیش از پیش بههم تنیده کرده و علاوه بر کالا و خدمات، افکار و دانش بشری را نیز آسانتر و بیحد و مرزتر از گذشته مبادله میکند. نکته قابل توجه اینکه امروزه، تقریباً تمام کسانی که به دنبال توسعه و اصلاحات هستند در همه جای دنیا از آموزش و پرورش شروع میکنند و رویکردهای برآمده از عصر جدید ارتباطات و فناوریها در تعلیم و تربیت از جمله دیدگاه حداکثری مبتنیبر خودیادگیری و چگونگی یادگیری (فراشناخت)، یادگیری فرآیندمدار و مستقل موجب حرکت تدریجی در بازتعریف مفاهیم اساسی تعلیم و تربیت شده است. علم، تدریس، معلم، شاگرد، محتوای درسی و مدرسه در حال احراز تعاریف جدید هستند. اما همواره بر سر جهانی و مدرن شدن هر پدیدهای مجموعهای از موانع هم وجود دارد. موانعی که از ردههای بالای تصمیمگیران شروع میشود و تا ذینفعان اقتصادی و مجریان و ناظران بر اجرا تسری پیدا میکند. برای همین هم نمیتوان بهطور قطع درباره تغییرات سیستم آموزشی ایران بعد از شیوع کرونا نظر داد و نیاز است تمامی ابعاد آن بهطور جدی بررسی شود. این گزارش هم، مجالی برای بررسی همین ابعاد است. اینکه پاندمی شوم کرونا، آیا توانسته در کنار هزاران پیامد منفیاش برای جهان، باعث ایجاد دگرگونی در نظام آموزشی ایران شود؟ آیا آموزههای کرونا در دوران پساکرونا به مدد سیستم آموزشی ما خواهد آمد یا همان رویکرد سنتی راه خود را ادامه خواهد داد؟