انتخاب با چشمان بسته
نااطمینانی با فرد و جامعه چه میکند؟
حسین جلالی: ایرانیان با فهرست بلندی از نااطمینانیها روبهرو هستند: از جمله اینکه مشخص نیست سیاستگذاری در زمینه ارتباط با کشورهای منطقه و جهان چیست. مشخص نیست انتخابات چه سمتوسویی پیدا میکند. مشخص نیست وضعیت همهگیری کرونا به چه سمتی خواهد رفت و دولت چه سیاستی در برابر آن اتخاذ خواهد کرد. آینده اقتصاد و سیاستگذاری برای نرخ ارز مشخص نیست و خلاصه آنکه مشخص نیست مهمترین تصمیمات بر چه اساسی گرفته میشوند.
وقتی بحث را از نگاه اشخاص دنبال کنیم وضعیت بدتر هم میشود. جوان زیر بیست سال مطمئن نیست که دانشگاه رفتن برای او فایده داشته باشد و در یافتن کار به او کمک کند. میانسال نمیداند که چطور میتواند از عهده کرایه خانه سال بعد (یا شاید همین امسال) برآید. فرد پا به سنگذاشته نمیداند با این اوضاع تورم چقدر به حقوق بازنشستگی او افزوده خواهد شد. کارفرما و کارگر نمیدانند تا کی باید بسته باشند یا چه سرنوشتی در انتظار کسبوکارشان است. خانوارها نمیدانند با پسانداز خود چه کنند.
زندگی با نااطمینانی بالا چه مختصاتی دارد؟ این پرسشی است که در این پرونده پاسخش را جستوجو میکنیم. توجه به نقش نااطمینانی در اقتصاد موضوع جدیدی نیست. در نگاه اول مشهود است چطور نااطمینانی تمایل خانوار برای مصرف و سرمایهگذار برای سرمایهگذاری را کاهش میدهد. نااطمینانی اقتصاد یک کشور را میتواند از پا درآورد و درنتیجه رفاه و اشتغال را به میزان شدیدی کاهش دهد. اقتصاددانها مدلها و شاخصهای متعددی را برای سنجش نااطمینانی بهوجود آوردهاند. اما نااطمینانی زندگی فردی و اجتماعی ما را، فراتر از تاثیری که بر اقتصاد میگذارد، متاثر میکند.
در این پرونده عباس عبدی، پژوهشگر اجتماعی، توضیح میدهد که چطور وجود نااطمینانی باعث میشود که ظرفیتهای بالقوه استفاده نشوند. او تاکید میکند آزادی کم اما تضمینشده به مراتب برای یک جامعه مفیدتر است تا آزادی زیاد اما ناپایدار. عبدی نشان میدهد که چطور نااطمینانی زندگی و رفتار افراد را تحت تاثیر قرار میدهد: «آدمها [در شرایط نااطمینانی] میخواهند خودشان را حفظ کنند و در این حفظ کردن هم چارهای ندارند جز اینکه خودشان را بیشتر محور قرار دهند و تلاش کنند نااطمینانی را با کار و پسانداز و احتیاط، ولو به زیان افراد دیگر، جبران کنند.» عبدی نقش قانون (به عبارت بهتر نبود حاکمیت قانون) را نیز در زمینه نااطمینانی مورد توجه قرار میدهد و از تاثیر آن بر روابط اجتماعی میگوید. نازنین موسوی نیز در تحلیل خود از نگاه اقتصاد رفتاری و دستاوردهای این گرایش توضیح میدهد که نااطمینانی با ذهن و فرآیند تصمیمگیری چه میکند. او با تدقیق مفهوم نااطمینانی و تمایزگذاری بین آن و ریسک، تبعات نااطمینانی برای فرد را مورد توجه قرار میدهد.