اقبال جهانی شدن
علیاصغر سعیدی از دلایل پیگیری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا میگوید
انتخابات ریاست جمهوری آمریکا ایرانیان زیادی را وادار کرد این رقابت نفسگیر را دنبال کنند. البته علیاصغر سعیدی جامعهشناس اقتصادی معتقد است این پیگیری مختص جامعه ایرانی نبوده بلکه در تمامی دنیا به دلیل سابقهای که تاثیرگذاری این انتخابات بر روندهای جهانی دارد، دنبال میشد. تاکید بر فرآیند جهانی شدن و اقبال ایران به این مساله نیز در این گفتوگو مورد بررسی قرار گرفته است. علیاصغر سعیدی معتقد است: من از جهانی شدن حرف میزنم. گاه این با جهانیسازی اشتباه میشود. در جهانیسازی دست عاملها بیشتر باز میشود اما این یک روند ساختاریافته است و افراد به راحتی نمیتوانند قوام این ساختار را به هم بزنند. رشد تکنولوژی به نحوی به فرآیند جهانی شدن کمک کرده است. برای مثال ماجرای همهگیری کووید 19 نشان میدهد چطور جهان با این اتفاق بیش از گذشته به هم مرتبط شده است.
♦♦♦
به نظر میرسد مردم ایران با اشتیاق زیادی انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را دنبال کردند. البته کشورهایی مثل ایرلند، چین، هند و... هم در راس دنبالکنندگان بودند که دلایل خاصی داشتند. تهران بیشترین جستوجوی گوگل درباره انتخابات ریاست جمهوری را در میان شهرهای جهان دارد. ایران هم سومین کشور جهان است. انگیزه و هدف دنبالکنندگان انتخابات ریاستجمهوری آمریکا چیست؟ آیا به مساله جهانی شدن ارتباط دارد؟
ابتدا باید تاکید کنم که این اقبال به انتخابات ریاستجمهوری آمریکا یک پیشزمینه کلی در جهان دارد. ممکن است کشورهای دیگر مثلاً اروپاییها کمتر دنبال کرده باشند ولی این نشاندهنده این نیست که آنها تمایل کمتری دارند. انگلیسیها شاید از طریق گوگل دنبال نکرده باشند، ولی قطعاً از طریق شبکههای دیگر دنبال کردهاند. بسیاری از تحلیلگران بر این باور هستند که انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بر روی انگلستان حتماً تاثیر خواهد گذاشت. بوریس جانسون در انگلیس و نتانیاهو در اسرائیل با ترامپ ارتباط خوبی داشتند. حتی کشورهای عربی نیز به دلیل نزدیکیای که به ترامپ داشتند این ماجرا را دنبال کردند. شاخص گوگل نمیتواند شاخص جامعی باشد. بر این تاکید دارم که پیگیری اخبار مرتبط با انتخابات مهم ریاست جمهوری آمریکا یک پیشزمینه اولیه در تمامی کشورها دارد. این مساله هم مدتهاست وجود دارد و به «جهانی شدن» مربوط است که اگر اتفاقی در یک گوشهای از دنیا بیفتد این اتفاق به مراتب میتواند تاثیرگذارتر از اتفاقی باشد که در همسایگی ما رخ میدهد. بنابراین اتفاقات جهانی به دلیل همین مساله جهانی شدن، هم بر زندگی فرد و هم بر نظامهای سیاسی تاثیرگذار است. بنابراین فقط ایرانیان نیستند که انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را دنبال میکنند. اگر ترامپ انتخاب میشد، تحلیلگران میگفتند این انتخابات بر راست افراطی در اروپا تاثیرگذار خواهد بود. چرا که تمایلات آنها را بیشتر تحریک میکند. با این حال این تغییرات در بسیاری از کشورها اتفاق افتاده است. در انگلستان این اتفاق رخ داد و وقتی ترامپ رئیسجمهوری شد و وقتی بوریس جانسون را تایید کرد رای او و حزب محافظهکار خیلی بیشتر شد. این به این خاطر نیست که جانسون اقبال بیشتری داشته بلکه این تصور مردم بوده که با وجود ترامپ اگر به بوریس جانسون رای دهند، حزب محافظهکار و آقای جانسون در ماجرای برگزیت دست بازتری دارند و منفعت ملی آنها بیشتر تامین میشود و امکان اینکه قرارداد منحصربهفردی با آمریکا ببندند بیشتر میشود. هدف از طرح این مساله این است که جهانی شدن، یک واقعیت است که نزدیک به دو دهه از قطعی شدن آن میگذرد. اگر به گذشته نگاه کنید، متوجه میشوید در گذشته تردیدهایی در مورد مساله جهانی شدن وجود داشت اما الان آن تردیدها وجود ندارد و جامعه ایران نیز به دلیل تاثیرپذیری از این فرآیند درگیر نتایج انتخابات آمریکا شده است. در حقیقت رفتارها و اعمال ترامپ به این دلیل که خلاف اندیشه جهانی شدن بود، مورد توجه بود اما پیروزی بایدن که ریاست جمهوری ترامپ را یکدورهای کرد، ثابت کرد جهانی شدن یک واقعیت تثبیتشده است. بنابراین میتوان اینطور نتیجه گرفت که ممکن است کسانی بیایند و خود را در معرض رای مردم بگذارند و انتخاب شوند اما این مساله پایدار نیست و جهانیشدن خود را تثبیت کرده است. ترامپ و بوش چنین قصدی داشتند اما راه جهانی شدن بهرغم این انتخابها، راه بازی است و دارد کار خودش را انجام میدهد.
اگر در ایران چنین اقبالی به انتخابات ریاست جمهوری وجود دارد، به عقیده شما در ادامه همان سیاست جهانی شدن تعریف میشود؟
بله، همینطور است. من از جهانی شدن حرف میزنم. گاه این با جهانیسازی اشتباه میشود. در جهانیسازی دست عاملها بیشتر باز میشود اما این روندی است که ساختاریافته است و افراد به راحتی نمیتوانند قوام این ساختار را بههم بزنند. رشد تکنولوژی به نحوی به فرآیند جهانی شدن، کمک کرده است. برای مثال ماجرای همهگیری کووید 19 نشان میدهد چطور جهان با این اتفاق بیش از گذشته به هم مرتبط شده است. ارتباطات بیشتر شده و ترابری بیشتری بین مردم جهان رخ داده است. وقتی یک بیماری همهگیر مثل ایدز یا کرونا میآید، همه را درگیر میکند. در مورد ایران قطعاً من هم فکر میکنم این ماجرا ما را بیشتر تحت تاثیر قرار داده است. این چیز غیرمنتظرهای نبوده است.
ساخت سیاسی در ایران به نظر میرسد اقبالی به مساله جهانی شدن ندارد. از جمله معدود دولتهایی در جهان هستیم که به مساله جهانی شدن به چشم یک فرصت نگاه نمیکند. اما پیام اقبال ایرانیان مانند بسیاری دیگر از ملل دنیا، به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا برای سیاستگذاران داخلی چیست؟
باید به اعمال نگاه کرد تا به اظهار نظرها. اعمال نظام سیاسی ما نشان میدهد بیشتر به فرآیند جهانی شدن تمایل دارد. ممکن است بسیاری با این روضش موافق نباشند اما فعالیتهای منطقهای ایران بسیار وسیع است. اینکه ما به موضوعات منطقهای تمایل داریم و برای افزایش ضریب نفوذ، برنامه منطقهای داریم، یعنی درگیر فرآیند جهانی شدن هستیم. جهانی شدن مراحل مختلفی دارد. یکی از این مراحل منطقهای شدن است. وجود اتحادیه اروپا خود یک مساله مهم در روند جهانی شدن است. بیرون آمدن انگلستان از اتحادیه اروپا خود نشان میدهد این کشور دنبال ارتباط بیشتر با جهان است و از طریق خروج از اتحادیه اروپا به دنبال دستیابی آسانتر به کشورهای دیگر است. اینکه ایران در سیاستهای منطقهای نقش مهمی دارد و بقیه رقبا و حتی قدرتهای جهانی تلاش دارند ایران را از این مسیر بیرون بیاورند، خود نشان میدهد ایران تمایلات منطقهای جدی دارد. من بر عکس فکر میکنم. درست است که ایران نمیخواهد با آمریکا ارتباط داشته باشد یا نمیخواهد ارتباط زیادی داشته باشد، این به این خاطر است که آمریکا تلاش دارد نفوذ منطقهای ایران را کاهش دهد اما ایران تمایل ندارد از این کار دست بکشد و این تضاد خود نشان میدهد ایران وارد این فرآیند شده است. توافق ایران با قدرتهای جهانی بر سر برجام که البته در دو سال اخیر از سوی ترامپ متوقف شد، از مهمترین دلایل علاقه ایران به این مساله است و این نشان میدهد در فرآیند جهانی شدن ما میتوانیم دیپلماسی فعالی داشته باشیم، از اینرو اتفاقاً فکر میکنم نظام سیاسی ما گرایش بیشتری به مساله جهانی شدن دارد. این دستاوردی است که در دوره دو سال پایانی ترامپ فراموش شد. البته نقدی که به ترامپ وارد شده این است که بسیاری معتقد هستند ترامپ در تلاش بوده هژمونی آمریکا بر جهان را بردارد ولی در مورد ایران از قضا میخواسته هژمونی خود را شدیدتر کند. یعنی میخواسته به ایران بگوید آنچه من میگویم را باید انجام دهید. گفتمان ترامپ در حقیقت برای ایران ضد جهانی شدن بود و این باعث تشویق مردم به دنبال کردن فرآیند انتخابات آمریکا شده است. در نظر بگیرید ایرانیان به دلیل شرایط خاصی که کشور دارد و به خاطر پرستیژی که دارد نمیخواسته پیششرطهای مذاکره با ترامپ را بپذیرد. بنابراین به این شیوه تحت فشار قرار گرفته است. در نهایت باید بر این نکته تاکید کنم که سیاست برونگرایی ایران شروع شده و بسیاری بر این باور هستند که ایران در تلاش برای احیای امپراتوری ایران است. یعنی اگر به انتقادات اسرائیلیها و عربها نگاه کنید متوجه میشوید که آنها دارند بر این نکته تاکید میکنند که ایران دارد به خودش وسعت میدهد. بنابراین وقتی بپذیریم وسعت دادن خودش از فرآیندهای جهانی شدن است متوجه میشویم که ایرانیان به این سمت حرکت میکنند. از این جهت من معتقد هستم ما بیشتر به سمت جهانی شدن تمایل داشتیم تا ترامپ. چراکه معتقد هستم ترامپ ضدجهانی شدن است. رفتارهای او با کردهای سوریه و تنها گذاشتن ترکیه، افغانستان، ناتو و... نشان میدهد او در تلاش برای پس کشیدن آمریکا از هژمونی جهانیاش است. از این نظر ما اقبال بیشتری داشتیم که بتوانیم این تحولات را دنبال کنیم. دلیل آن هم این است که نخبگان ایرانی و اقشار مختلف طبقه متوسط بیش از دیگران انتخابات را دنبال میکردند. آنها از مهاجرت به آمریکا محروم شده بودند. اکنون با آمدن بایدن اولین کاری که او میخواهد بکند، این است که دست ایرانیان و دیگر کشورهای مسلمان را برای مسافرت به آمریکا باز بگذارد. از اینها مهمتر زندگی عموم ایرانیان با خارج شدن از برجام تحت تاثیر قرار گرفت. قبل از خروج از برجام وضعیت اقتصاد کشور و کیفیت زندگی در ایران بهبود پیدا کرده بود. همه ظرفیتهای سرمایهگذاری در ایران را رصد میکردند و فعال شده بودند اما همینکه آمریکا از برجام خارج شد از ترس تحریمها فعالیت با ایران را متوقف کردند و این زندگی ایرانیان را متاثر کرد. برای مثال شرکت هواپیمایی بریتیش ایرویز پروازهای خود را به ایران قطع کرد. یک شرکت هواپیمایی که بیشتر از بیزنسکلاسش سود میبرد وقتی متوجه شد بعد از خروج از برجام نمیتواند از ارتباطاتش استفاده کند، از ایران خارج شد. شرکتهای دیگری پشت سر هم از ایران خارج شدند. این ابعاد مختلفی را در اقتصاد ایران تحت تاثیر قرار داد. اتفاقاً اگر خوب دقت کنید میبینید گروههای اقتصادی و شرکتهای خارجی که مایل به سرمایهگذاری در ایران هستند نیز با اشتیاق انتخابات آمریکا و رفتن ترامپ را دنبال میکردند. چون برای آنها نیز این مساله مهم بود. با بازگشت احتمالی بایدن به برجام و رفع بخشی از تحریمها این شرکتها راحتتر میتوانند به ایران بیایند.
فشارهایی که ترامپ بعد از خروج از برجام بر ایران وارد کرد و تحریمهای بیشتری را در ابعاد بیسابقهای بر کشور تحمیل کرد، معیشت مردم و کسبوکارها را نیز به شدت تحت تاثیر قرار داد. آیا مردم از مدیریت داخل ناامید شده و دنبال این هستند که ببینند در آمریکا چه کسی میآید تا فشار بر آنها کمتر شود؟
بانک مرکزی برای اینکه قیمت دلار را کنترل کند و پایین نگه دارد باید وارد بازی میشد اما به خاطر تحریمها و اینکه دسترسی به منابع ارزی خارج از کشور نداشت این توان را نداشت. بعد از اینکه رسانههای جهان از شکست ترامپ نوشتند، به راحتی با یک خبر قیمت دلار چند هزار تومان کاهش پیدا کرد. بخشی از این مشکلات اقتصادی از جمله تورم و رکود به روانشناسی مردم و تفکر و تمایلاتی برمیگردد که نسبت به رخدادها دارند. اقتصاددانان هم بر این موضوع تاکید میکنند. این نگرشها بر رفتار مصرفکنندگان تاثیر میگذارد. ممکن است برخی از گروههای طبقه متوسط ناراحت شده باشند، دلیل ناراحتی آنها این است که در این مدت که فشارها بیشتر شده بود آنها برای حفظ داراییهای خود ثروتشان را به دلار و سکه تبدیل کردهاند. اقشار مختلف از این تحولات آسیب دیدهاند ولی اشتیاق آنها نسبت به این انتخابات و نتایج آن متفاوت بوده است. خیلی از گروهها نسبت به اینکه ترامپ برود تمایل داشتند. ترور سردار سلیمانی اتفاق بسیار مهمی بود. اگر شما این مساله را نگاه کنید متوجه میشوید بعد از ترور سلیمانی کشور با همه مشکلاتی که داشت به پا خاست و نسبت به این ترور واکنش نشان داد. نفس این اتفاق نشان داد که مردم نسبت به احتمالات جنگ آمریکا علیه ایران حساس شدند. از سویی حتی دموکراتهای آمریکایی نیز نسبت به ترور سردار سلیمانی واکنش نشان دادند و گفتند ترامپ با این کار نه تنها قوانین آمریکا را زیر پا گذاشته بلکه امنیت داخلی برای آمریکاییها را هم به خطر انداخته است. همه نگران این بودند که ایران کی قرار است این را تلافی کند. بعد از انتخابات البته در ایران بخشی از گروههای جامعه در حوزههای اقتصادی از جمله حوزه عرضه و تقاضا نسبت به این ماجرا واکنش مثبتی نشان دادند و فشار روانی بر آنها کمتر شده است و نسبت به آینده خوشبینتر هستند. چرا که تصور آنها این است که در دوره جدید نظم بیشتری بر سازوکار آنها نسبت به دوره ترامپ ایجاد میشود. ترامپ ادبیات غیردیپلماتیکی هم داشت که سبب میشد با حضور او در ایران اتفاقات به شکل دیگری رخ دهد. او در طول تبلیغات انتخاباتی دائم تاکید داشت که ایرانیان در هفته اول بعد از انتخابات به او تلفن خواهند زد. این به لحاظ دیپلماتیک شایسته نبود. غیر از این افرادی که متخصص روابط بینالملل هستند معتقدند وضعیت جهانی در دوره مدیریت ترامپ بر دستگاه اجرایی آمریکا را باید بر اساس تئوریهای آشوب نگاه کنند. چراکه او به دنبال برهم زدن نظم موجود به نفع منافع داخلی آمریکا بود. در گذشته نیز چنین بوده، اگر ترامپ از پیمان کیوتو بیرون آمده است به خاطر انتفاع معدنکاران است که در فلوریدا کار میکنند. اینکه ایرانیان تمایل بیشتری نسبت به این تغییرات داشتند میتواند به این دلایل مقداری طبیعی باشد.
واکنش مقامات در ایران این بود که برای آنها فرقی نمیکند چه کسی در آمریکا بر سر کار میآید. در حالیکه به نظر میرسد بر خلاف ادعای مسوولان بین ترامپ و بایدن تفاوتهای زیادی وجود دارد. از نظر روانشناسی اجتماعی چرا مردم و مسوولان دو نگرش متفاوت را بروز دادند؟
من فکر میکنم این دو خیلی با هم تفاوت دارند و واکنش مردم طبیعی است. اگر به موضع مقامات ایران قبل و بعد از انتخابات آمریکا نگاه کنید، متوجه میشوید که آنها هم هدفمند اظهار نظر کردهاند. مقامات نظام اتفاقاً در این دوره بیش از آرمانگرایی به عملگرایی اقبال داشتند. درست است که ما کشور آرمانگرایی هستیم ولی در بسیاری از موارد عملگرا هم بودهایم. قبل از انتخابات با سابقهای که آمریکا و ترامپ داشته است، به نظر میرسد طبیعی است که چنین عکسالعملی از سوی مقامات داشته باشیم. انتظار میرفت که ترامپ مجدداً رئیسجمهوری آمریکا باشد. من تفاوتی بین اقبال مردم و مسوولان نمیبینم. هر دو در یک راستا هستند. اگر آمریکا با رئیسجمهوری جدید فشار بر اقتصاد ایران را بردارد مسوولان هم مثل مردم خوشحال میشوند. مسوولان به تناسب موقعیت و جایگاهی که دارند چنین نگرشی دارند. در سیاست نمیتوان به آسانی اظهار نظر کرد. برای اینکه بسیاری از اطلاعات در دسترس ما نیست و نمیدانیم در این مدت مسوولان با آمریکا به طور مستقیم یا غیرمستقیم پیامی رد و بدل کردهاند یا خیر.