همزیستی با طبیعت
محمد درویش از اثرات ویروس کرونا بر مناسبات محیط زیست میگوید
انتشار جهانی ویروس کرونا که از آن به پاندمی کووید 19 نام میبرند اگرچه تمام ساختارهای اقتصادی و سیاسی را متاثر کرده و امروز علناً جهان را به تعطیلی کشانده و میلیاردها دلار خسارت روی دست دولتها گذاشته و مرگ بسیاری و بیماری بیشمار انسان را فراهم آورده اما گویی در یک چیز موفق عمل کرده؛ افزایش شاخص پایداری و جلوگیری از خسارتهای محیط زیستی لااقل از روز فراگیری تا اکنون! محمد درویش کنشگر و فعال محیط زیست از آمار و ارقامی میگوید که به طرز باورنکردنی کیفیت محیط زیست زمین را به 30 سال قبل بازگردانده است. آرزویی که با وجود همه کنوانسیونها و توافقات جهانی و تعهدات بینالمللی محال به نظر میرسید، اکنون با انتشار یک ویروس به واقعیت تبدیل شده است. به نظر تنها وجه مثبت کرونا، بهتر شدن حال طبیعت و زمین است. از کاهش گازهای گلخانهای تا کاهش آلودگی شهرهای بزرگ و پیدا شدن کوهستانهای سترگی چون رشتهکوه هیمالیایا بعد از 30 سال از میان چشماندازهای دهلی یا زلال شدن آب کانالهای شهر رویایی ونیز که به دلیل توقف تردد در این شهر، حالا حتی کف دریا و اقیانوس را با ماهیان زیبایش میتواند دید. آیا کرونا برای نجات محیط زیست خودش را تکثیر کرده است؟ البته این پرسش کمی داهیانه است اما بیتردید توقف فعالیتهای انسانی توانسته تا حدود بسیار زیادی به بهبود کیفیت محیط زیست جهان کمک کند.
♦♦♦
بحثی که این روزها جهان دارد میشنود این است که بهرغم همه مصائبی که کرونا بر جوامع متعدد و متنوع در دنیا تحمیل کرده و روزانه شاهد مرگ هزاران نفر هستیم، اما از منظر محیط زیست لااقل مفید بوده است. مثلاً خبرها از کاهش گازهای گلخانهای، کاهش آلودگی هوا، کاهش آلودگی صوتی و مسائلی از این دست حکایت دارد. آیا شما هم فکر میکنید کرونا فرصتی برای محیط زیست و نفس کشیدن طبیعت ایجاد کرده است؟
در مجموع من بر این باور هستم که کرونا برای محیط زیست و طبیعت جهان یک فرصت است به شرطی که بشر و رهبران جهان آن را خردمندانه تحلیل و تفسیر و درک کنند. در بدبینانهترین شرایط کرونا یک زنگ استراحت برای طبیعت خواهد بود. این کتمانناپذیر است. کرونا اکنون جهان و انسان را با این چالش و پرسش جدی روبهرو کرده که آیا آن تعریفهایی که از امنیت در کشورها ارائه شده بود و اینکه جامعهای امنیت بیشتری دارد که ثروت بیشتری داشته باشد، که سلاح نظامی بیشتری داشته باشد آیا اکنون هم میتوان با عنایت به این داراییها به امنیت مردم کشورها نگاه کرد؟ آیا کشورهایی که بمب اتم دارند، ناوشکن دارند یا موشکهای قارهپیما و پول بسیار دارند، توانستهاند مشکل کرونا را حل کنند و جامعهشان را از گزند مرگبار این ویروس برهانند؟ آیا توانستهاند در مقابل ویروس کرونا آسیبپذیری کمتری داشته باشند؟ یا اینکه کشورهایی مثل آلمان، کره جنوبی، ژاپن و... که از قضا به دلیل شکست در جنگ جهانی دوم در تجهیز زیرساختهای نظامی خود محدودیت داشتند و نمیتوانستند یگان نظامی خود را توسعه دهند آنها هستند که به موضوع سلامت و محیط زیست بیشتر توجه کردند و حالا خسارات کمتری را از ماجرای کرونا دارند تقبل میکنند. آیا این نشان نمیدهد که دولتها در مانیفستهای خود برای ایجاد امنیت پایدار به جای اینکه دو هزار میلیارد دلار پول برای جنگافزار مصرف کنند، بخشی از این پول را در حوزه پژوهشهای سلامت و محیط زیست خرج کنند. تا جهان پساکرونا جهانی باشد که به موضوع حفاظت از محیط زیست عمیقاً و جدیتر میپردازد و اعتبار بیشتر به این حوزه سبب میشود استعدادهای بیشتری جذب این حوزه شود. به جای اینکه استعدادها بروند در حوزههای نظامی و صنعتی جذب شوند، بیایند و در حوزههای محیط زیستی و پزشکی و سلامت سرمایهگذاری شوند. اینها همه اتفاقاتی است که به صورت مثبت حتماً خواهد افتاد و شکی در آن نیست.
آیا این نشانههایی که از بهبود وضعیت محیط زیست با توجه به متوقف شدن فعالیت غالب کارخانهها و صنایع و توقف ترددها در جهان دیده میشود، به اندازهای است که بتوان گفت تنفسی برای طبیعت دارد اتفاق میافتد؟
اکنون ما شاهد کاهش بسیار محسوس میزان گازهای گلخانهای هستیم. برای مثال میزان گازهای گلخانهای در ماه مارس 2020 به رقمی رسید که در ماه مارس 1990 گزارش شده بود. یعنی بعد از 30 سال ما توانستهایم این جریان خطرناک را کاهش دهیم. این دستاورد بزرگی است. شما در نظر بگیرید در اجلاس پاریس که 195 کشور این توافقنامه را امضا کردند، متعهد شدند تا سال 2030 میزان کربن و گازهای گلخانهای را به میزان تولید در سال 2010 برسانند. این نشاندهنده این است که خطر تغییرات اقلیمی و آب شدن یخها، اینکه سالانه بین 700 تا هزار گونه جانوری و گیاهی در جهان در معرض انقراض کامل قرار میگیرد دستکم کاهش پیدا میکند. سالانه بین 7 میلیون نفر تا 10 میلیون نفر از مردم جهان بر اثر آلودگی هوا کشته میشوند. یک میلیون و 300 تا یک میلیون و 350 هزار نفر سالانه بر اثر تصادفات رانندگی در جهان کشته میشوند. چهار برابر این رقم معمولاً معلول میشوند. در نظر بگیرید کاهش این ترددها و کاهش آلودگی هوا سبب میشود که ما انتظار داشته باشیم امسال دستکم پنج میلیون نفر کمتر کشته شوند. این کاهش ترددها و کاهش ترافیک حملونقلهای زمینی و هوایی، سبب شده لرزشهای کره زمین به حداقل برسد و دانشمندان زمینشناسی بهتر بتوانند زمین را بررسی کنند. همچنین سکوتی که در جهان اتفاق افتاده است به شدت آلودگی صوتی را هم در محیط زیست انسانی و هم در طبیعت و محیط زیست طبیعی کاهش داده است. کاهش آلودگی صوتی استرس و تنش را در حیات وحش کاهش میدهد. کاهش این آلودگی سبب میشود که پرندگان در مسیریابی و کوچشان دچار اشتباه نشوند. در شهرها نیز پرخاشگری و ناراحتی گوارشی و کندذهنی کودکان را کاهش میدهد. اینها همه تازه بخشهایی از ماجراست. به شدت بر کاهش میزان مصرف تاثیر گذاشته است. مصرف پلاستیک کاهش محسوسی داشته است. به خاطر اینکه حملونقل هوایی و ریلی و اتوبوسی کاهش پیدا کرده است. پیشبینیها بر این اساس است که ماهانه 15 میلیون تن مصرف پلاستیک در جهان کاهش پیدا کرده است. جشنها و عروسیها، کارناوالها و مراسم مذهبی و سنتی و اعیاد و عزاداریها به دلیل ویروس کرونا برگزار نشد یا بسیار محدود برگزار شده است. بازارها تعطیل شده و به دلیل کاهش این مراسم میزان مصرف پلاستیک و ظروف یکبارمصرف پایین آمده است. همه اینها سبب کاهش بار آلایندگی بر محیط زیست جهان بوده است. البته در کنار این حجم عظیم کاهش آلایندگی، میزان مصرف مواد شوینده، مصرف دستکشها و ماسکها افزایش پیدا کرده است. آب شرب مصرف بالایی پیدا کرده که باید کنترل شود. خیلیها از این بالا رفتن مصرف آب و موادی که برای ضدعفونی و مقابله با کرونا استفاده میشود ابراز نگرانی میکنند. اما در مقایسه با میزان بسیار بالای کاهش حجم مصرف در جهان بهخصوص مصرف پلاستیک در مجموع این نیز به نفع محیط زیست بوده است.
به نظر میرسد شما مثل بسیاری از کنشگران محیط زیست بر این باور هستید که دولتها و حکمرانان جهان به دلایل متعددی سیاستهایشان را با توجه به انتفاعی که محیط زیست برده و از طرفی سود آن عاید کیفیت بهتر زندگی انسانها میشود، مجبور باشند سیاستهای خود را در قبال محیط زیست تغییر دهند. اما دیدگاهی وجود دارد که معتقد است کرونا توانسته و میتواند نظامهای سیاسی و اجتماعی را کنترل کند و حتی تغییر دهد. آیا شما نیز این تلقی را دارید که دنیای پساکرونا دنیایی سازگارتر با محیط زیست و توسعه پایدار خواهد بود؟
صد درصد این اتفاق خواهد افتاد. یکی از دلایل اصلی فروپاشی دیکتاتوری کلیسا در غرب، شیوع طاعون بود. تا قبل از طاعون دینفروشان نزدیک به قدرت به مردم میگفتند بیایید دردهایتان را به ما بگویید و مالیات را نیز به ما بدهید تا ما از خداوند بخواهیم که از شما محافظت کند و شما را سالم نگه دارد. اما مردم بعد از طاعون متوجه شدند که نهتنها این دینفروشان نمیتوانند واسطه آنها با خداوند شوند و آنها را از شر این بیماری نجات دهند، بلکه خودشان اولین گروههایی بودند که قربانی شدند و نتوانستند کاری برای خود بکنند. این خرافات و دینفروشی از بین رفت و بعد از اینکه حکومت تفتیش عقاید در کلیسا از بین رفت ما با یک رنسانس در اروپا مواجه هستیم که نهتنها سرنوشت این قاره را عوض کرد بلکه تمام دنیا را متاثر ساخت. اکنون نیز همین اتفاق خواهد افتاد و در تمامی ساختارهای اجتماعی و سیاسی که در پس امور دیگری مبارزه با کرونا را جستوجو خواهند کرد، اتفاقاتی رخ میدهد. جریانهای فکری و نظامهای سیاسی متاثر خواهند شد. آگاهی بسیار فراگیری در جهان به وجود خواهد آمد که همه مردم را از آنچه امروز هستند آگاهتر و روشنتر خواهد کرد. این بزرگترین دستاورد است چراکه هرچه مردم جهان بتوانند زودتر از خرافه و اوهام فاصله بگیرند و واقعیت جهان و زمین و طبیعت را درک کنند، مسیر رشد و توسعه هموارتر و سازگارتر و پایدارتر خواهد بود. این باعث کاهش تنشهای قومی و جنگهای عقیدتی و نژادی در جهان خواهد شد. اینها همه نقاط مثبتی است که در جهان پساکرونا اتفاق خواهد افتاد.
تاکید من بر تغییر رفتار حکومتها در مواجهه با واقعیات محیط زیستی بعد از کروناست. برای نمونه کشورهایی بودند که کنفرانس پاریس را به رسمیت نشناختند و حتی دولتی مثل آمریکا و رئیسجمهوری مثل ترامپ رسماً از توافقنامه پاریس خارج شد. حتی این رهبر بزرگترین کشور جهان کرونا را جدی نگرفت تا اینکه در ماه دوم بعد از انتشار جهانی، بالاترین نرخ ابتلا و مرگومیر را دارد. هرچند دولتی ثروتمند با ساختار بهداشتی بسیار قوی است. پرسش این است آیا دولتها مجاب خواهند شد که قواعد و چیدمان توسعه را بر پایه محیط زیست قرار دهند و آیا محیط زیست میتواند قواعد خود را بر قوانین و سیاستهای حکمرانی در جهان غالب کند؟
اینکه انتظار داشته باشیم که معجزهای اتفاق بیفتد و اتوپیایی رخ دهد بعید است. اما در مقایسه با شرایط پیشاکرونا حتماً وضعیت بهتر خواهد شد. دولتها معمولاً به خاطر منافعی که ظاهراً جنبههای اقتصادی دارد، مثل مهار تورم، رشد اقتصادی، رشد اشتغال، کاهش بیکاری و مواردی از این دست، ملاحظات زیستمحیطی را ذبح میکردند ولی الان وضعیت فرق کرده است. اکنون در عرض دو ماه ایالات متحده آمریکا، چند هزار میلیارد دلار خسارت دیده است. نزدیک به 15 میلیون نفر بیکار شدهاند. دنیا در واقع در حالت تعطیلی کامل قرار گرفته است که خسارات آن بیشتر از 12 هزار میلیارد دلار بوده است. این نشان میدهد اگر ما میخواهیم به یک توسعه پایدار و درخور برسیم به جای اینکه به جنگ قوانین طبیعت برویم باید با درک قوانین حاکم بر طبیعت، توسعه را چیدمان کنیم. آن زمان این یک دستاورد بسیار بزرگ خواهد بود. خواهناخواه دولتها به سمت بودجههای بیشتر برای پژوهش در حوزههای بهداشت و محیط زیست پیش خواهند رفت و این اختصاص بودجههای بیشتر به معنای کاهش بودجه در حوزههایی مثل تولید جنگافزارها و سلاحهای کشتار جمعی خواهد بود و به خودی خود جهان در خدمت محیط زیست و در خدمت صلح و سلامت خواهد بود و این میتواند یک پیام روشن و واضح برای مردم و دنیای پساکرونا باشد.
در ایران فکر میکنید چه تغییری در حوزه محیط زیست خواهیم داشت. شما اکنون خودتان یکی از منتقدان جدی مدیریت محیط زیست و منابع طبیعی در ایران هستید. آیا ما با روند مدیریت رو به بهبودی مواجه خواهیم بود؟
خیلی میتواند موثر باشد. ما در ایران با نگرشهای اشتباهی مواجه هستیم که برخی هنوز و با وجود ابعاد خسارت جهانی آن معتقد هستند این ویروس واقعی نیست و دستکاری ژنتیکی و مسائل برساخته انسانی و کار حکومتهای دیگر برای مشکلآفرینی برای ماست. در حالی که واقعیت چیز دیگری است. این دسته به شدت دچار شرمندگی هستند. اکنون چین با بحران شدید اقتصادی مواجه شده است و خود قربانی بزرگی است. آمریکا بزرگترین قربانی این ویروس است. هیچ کشوری در جهان نیست که از چنگ خسارت جانی و مالی و رکود و ورشکستگی این ویروس جان سالم به در برده باشد. اقتصاد بسیاری از کشورهای جهان متضرر شده است. اکنون همه باید متوجه شده باشند که ساکن یک قایق هستیم و اگر گوشهای از این قایق سوراخ شود همه ما غرق خواهیم شد. ما تنها با همدلی تمام کسانی که در قایق هستیم میتوانیم بر مشکل غرق شدن فائق بیاییم. بنابراین ایران نیز نیازمند کاهش تنشها با دنیاست. محیط زیست ایران هم تغییر خواهد کرد و رویههای مدیریتی در آن بهبود خواهد یافت. کسانی که بر طبلهای افتراق در حوزه محیط زیست میکوبند قطعاً کمتر مورد توجه جامعه خواهند بود. آنها به سمت اقلیت شدن خواهند رفت و کمتر در معادلات سیاسی کشور نفوذ خواهند داشت و این یک دستاورد مثبت خواهد بود. اگرچه من پیشبینی نمیکنم مسیر اقتدار سازمانهای متولی طبیعت و محیط زیست در ایران تغییر کند. حتی نگاه مدیران حوزه سلامت جامعه هم به عقیده من نمیتواند در آینده از متوسط جامعه بالاتر برود. اما پیشبینی میشود که وضعیت نسبت به شرایط پیش از کرونا بدتر نشود.
کرونا چه درسهایی برای جامعه ما و دیگر ملل دنیا از نظر تغییر نگرشها به محیط زیست و منابع طبیعی خواهد داشت؟
دنیا اکنون و کشور ما نیز شاهد بهترین کیفیت آب و هوایی است. تعداد روزهای پاک و سالم را همه دنیا دارند درک میکنند. دنیا اکنون دارد درک میکند، چیزی که پیش از این به عنوان توسعه پایدار به خوردش داده بودند چقدر با واقعیت فرق دارد. اینکه اکنون حیات وحش به زیستگاههای شهری نزدیک میشود یعنی ما در ایجاد توسعه مطلقاً در مسیر توسعه پایدار حرکت نمیکردیم. اکنون دنیا دارد درک میکند، این دخل و تصرفهای آزمندانه که بشر در طبیعت کرد، این تجاوز به حریم دیگر گونهها از جمله حیات وحش و جنگلها و منابع طبیعی، تجارت کثیف حیات وحش و پرورش آنها سبب شده این ویروسهای ناشناخته و خطرناک وارد زیستگاههای انسانی شود. پس باید سعی کند کمتر به زیستگاههای طبیعی تجاوز کند. بشر باید سعی کند حرمت طبیعت را حفظ کند اگر میخواهد خودش هم به عنوان یکی از عناصر اکوسیسم به زندگی خود ادامه دهد. میزان همزیستی انسان با طبیعت در جهان پساکرونا افزایش پیدا میکند و این همزیستی باعث میشود در حوزههای مختلف دچار تحول شویم. شکار کم خواهد شد، تخریب جنگلها و مراتع، فرسایش خاک، آلودگی شهرها، آلودگیهای صوتی و بسیاری موارد دیگر به شدت کاهش پیدا خواهد کرد و همه اینها درسهایی است برای ما که دیگر به سمت تخریب منابع و طبیعت و مادر زمین حرکت نکنیم.