کرونا و فرصت پایداری
کرونا چگونه توسعه پایدار را بازآفرینی کرد؟
برای بحرانی که جهان امروزی پس از پیشرفتهای چشمگیر علمی و تکنولوژیک (به ویژه دستاوردهای چند دهه اخیر) با آن مواجه شده است کمتر مورد مشابهی در یک قرن اخیر میتوان یافت. ناتوانی در درمان یا پیشگیری پزشکی از یک ویروس نوظهور سبب شده است تا در اکثریت مناطق جهان تمامی ابعاد و جنبههای زیست طبیعی و انسانی تحتالشعاع قرار گیرد و شرایط زیستی و مدیریتی وضعیت دور از ذهنی به خود بگیرد.
برای بحرانی که جهان امروزی پس از پیشرفتهای چشمگیر علمی و تکنولوژیک (به ویژه دستاوردهای چند دهه اخیر) با آن مواجه شده است کمتر مورد مشابهی در یک قرن اخیر میتوان یافت. ناتوانی در درمان یا پیشگیری پزشکی از یک ویروس نوظهور سبب شده است تا در اکثریت مناطق جهان تمامی ابعاد و جنبههای زیست طبیعی و انسانی تحتالشعاع قرار گیرد و شرایط زیستی و مدیریتی وضعیت دور از ذهنی به خود بگیرد.
کووید 19 به عنوان پدیدهای غریب که چه به لحاظ شکلگیری و فراگیری و چه به لحاظ اثرگذاری و خاتمهپذیری غیرقابل کنترل و پیشبینی بوده و هست سبب شده تا روزانه هزاران نفر در سراسر جهان در پی ابتلا به این بیماری از بین بروند و تاکنون تلاشهای مختلف ملی و بینالمللی فاقد هرگونه اثربخشی قطعی و امیدبخش باشد. همهگیری سریع، تلفات بالا و اثرپذیری شدید اقتصادی کشورهای بزرگ و پیشرفته علاوه بر آنکه نشان داد که اپیدمی شدن این بیماری چندان ارتباطی به سطح توسعهیافتگی کشورها ندارد و میتواند طیف گستردهای از توسعهنیافتهترین تا توسعهیافتهترین کشورها را درگیر خود سازد، نشان داد تمامی ساختارهای حکمرانی و اقتصادی موجود در مواجهه با یک بحران همهگیر دچار ضعف و چالشهای بسیار جدی هستند. آسیبهای جدی که این بیماری به اقتصاد کشورهای مختلف وارد کرد نااطمینانی در شرایط اقتصادی جهان را به میزانی افزایش داده که شرایط آینده اقتصاد جهان غیرقابل پیشبینی بوده و اینکه اقتصاد جهانی چه زمان از اثرات این بیماری رهایی خواهد یافت در هالهای از ابهام قرار گرفته است. اما در کنار این اثرات منفی اقتصادی که در پی کاهش در سطح تولید و مبادلات تجاری بوده است، محیط زیست و منابع طبیعی جهان فرصتی کمیاب و تاریخی در برابر خود میبیند. کرونا با اثراتی که در اقتصاد جهانی داشته سبب شده تا با کاهش تولید صنایع بزرگ و متوسط و در نتیجه کاهش در مصرف سوختهای فسیلی از یکسو و کاهش در مبادلات تجاری و همچنین کاهش در رفت و آمد نیروی کار از سوی دیگر، آلایندههای زیستمحیطی کاهش یافته و در نتیجه تولید گازهای گلخانهای در سراسر جهان و بهویژه در کشورهای صنعتی به شکل محسوس و قابل توجهی کاهش یابد. علاوه بر این تغییرات مثبت زیستمحیطی، شرایط پیشآمده میتواند در زمینه نوع برنامههای اقتصادی و توسعهای و جایگاه محیط زیست در این برنامهها تغییرات جدی ایجاد کند و بار دیگر به مطرح شدن مفاهیم محیط زیستی در برنامههای توسعهای و توسعه پایدار منجر شود. مفهومی که در سایه رشد اقتصادی و صنعتی شدن کمتر مورد توجه قرار گرفته است و حتی در کشورهای نوظهور اقتصادی که تجربه آسیبزای کشورهای توسعهیافته را نیز در برابر خود میبینند بسیار کمتر مورد توجه قرار گرفته است و بسیاری از کشورهای در حال توسعه از آن به عنوان یک محدودیت در مسیر رشد و توسعه خود یاد میکنند. در حالی که با توجه به مفهوم پایداری رهاورد توسعه پایدار اثربخشی و دوام بهینه و بلندمدت است.
کرونا و اثبات اولین اصل توسعه پایدار؛ حذف تصور قدر قدرتی انسان
در برشمردن اصول توسعه پایدار از کنار گذاشتن تصور قدر قدرتی به عنوان اولین اصل یاد میشود. شاید تا پیش از فراگیری کرونا در سطح جهان کمتر نمود عینی و ملموسی برای اثبات این اصل وجود داشت و دولتها و سیستمهای اقتصادی با اتکا به داشتههای خود و احاطه بر محیط طبیعی هیچ محدودیتی برای خود متصور نبوده و خود را فراتر از محیط طبیعی میدیدند اما با همهگیری این بیماری و ناتوانی ساختارهای دولتی و مراکز علمی و دانشگاهی در کنترل کامل، پیشگیری یا درمان قطعی بیماری و همچنین آسیب جدی به اقتصاد کشورها، این اصل بهخوبی اثبات شد که باوجود تمامی پیشرفتهای علمی، تکنولوژیک و حکمرانی این تصور که انسان مالک و قادر محیط خود است و هر کاری میتواند انجام دهد اشتباه بوده و انسان به عنوان یک ارگانیسم از مجموعه ارگانیسمهای محیط طبیعی میبایست روابط منطقی و متعادلی با محیط طبیعی و دیگر موجودات نظام هستی داشته باشد و در غیر این صورت چه در کوتاهمدت و چه در بلندمدت آسیبهای جدی خواهد دید.
کرونا و بازآفرینی دیگر اصول توسعه پایدار
تعطیلی یا کاهش لاجرم تولید و خانهنشینی انسانها علاوه بر غبارزدایی از طبیعت و بهبود آب و هوا سبب شد موجودات بسیاری که در پی برنامههای توسعهای ناپایدار توسط انسانها خود یا محیط زیستشان حذف شده بودند بار دیگر به محیط خود برگردند. در واقع به دنبال نگاه تکبعدی به مساله توسعه که با محور قرار دادن رشد و سود اقتصادی صرف ایجاد شده سایر بخشهای محیط طبیعی نهتنها دیده نشده بلکه در این برنامهها آسیب جدی دیدهاند. حال این موجودات در خلأ عملکرد مکانیسمهای توسعهای فرصتی دیگر بار برای حضور یافتهاند. حضور انسان در غیاب سایر موجودات یا حضور سایر موجودات در غیاب انسان به هیچ وجه مطلوب نبوده و با اینگونه زیستبخشی غیرمتعادل نمیتوان آینده روشنی برای محیط زیست جهان، انسان و سایر موجودات متصور بود. در حالی که پایداری به نگهداشتن در کنار یکدیگر در بازه زمانی بلندمدت معنا میشود.
این اصل که باید تناسب میان توسعه و پایداری رعایت شود یکی دیگر از اصولی است که با پیدایش کرونا و نتایج آن قابل طرح است و قبل از هر چیز به متناسب شدن برنامههای اقتصادی به شرایط محیطی برخواهد گشت. لزوم همکاریهای بینالمللی در جهت مبارزه با کرونا نیز اصل مشارکت و همکاری توسعه پایدار را بار دیگر مطرح میکند. تجربه نشان داده است بدون همکاری نزدیک علمی و پژوهشی و همچنین در اختیار قرار دادن تجربیات در زمینه مبارزه با بیماری میان کشورها و حتی کمکهای کالایی و خدماتی کاهش اثرات این بیماری دشوار خواهد بود. از سوی دیگر اثری که رفتار و عملکرد کشور چین در پیدایش و تسری این بیماری به سایر کشورها داشته است لزوم توجه به اصل تفکر جهانی و عملکرد محلی در توسعه پایدار را مطرح میسازد. اینکه با توجه به درهمتنیدگی جهان امروزی ضرورت دارد کشورها به عملکرد محلی و منطقهای خود بیشتر توجه کرده و با مسوولیتپذیری در برابر رفتار خود اثرات عملکردهای خود بر سایر کشورها را بیشتر در نظر داشته باشند. اصل مردممحوری نیز به عنوان یکی دیگر از اصول توسعه پایدار، ضرورت در اولویت قرار گرفتن سلامت و حیات مردم برای دولتها را مطرح میکند و اینکه با توجه به جدی بودن اثرات این بیماری، نباید برنامههای توسعهای دولتها منافع اقتصادی را بر مردم ترجیح دهد.
جمعبندی
تجربه نشان میدهد بحرانها با همه شدت و ضعف خود و با تمامی اثرات و آسیبهایی که از خود بهجا میگذارند کاهش پیدا کرده، ضعیف شده و از بین میروند اما در قالبها و ابعاد دیگری مجدداً به وجود میآیند اما آنچه در این میان حائز اهمیت است عبرتآموزی جهت کاهش اثرات منفی بحرانهای بعدی است. تجربه کرونا و اثرات آن نشان میدهد جهت جلوگیری از تشدید آثار این بحران، ایجاد بحرانهای جدید یا کاهش اثرات آن بحرانها ضرورت دارد به تغییر رویکردهایی که خود مسبب ایجاد بحران هستند پرداخته شود. با توجه به علل شکلگیری و اثرات بیماری کرونا آنچه از این بحران میتوان آموخت لزوم توجه بیشتر به پایداری توسعه و بازتعریف مجدد برنامههای توسعهای است. به دیگر سخن بحرانی که در پی این بیماری شکل گرفته است بهخوبی نشان میدهد ضرورت دارد برنامههای توسعهای کشورها بهویژه کشورهای در حال توسعه، پایداری و اصول مربوط به آن مورد توجه قرار گیرد.