قلب آزرده
خوزستان را چه میشود؟
خوزستان بینظیر است؛ چه خودش چه رنجهایش. بیست و پنجم آذر با یک بارندگی زندگی مردم به هم ریخت. مدارس و دانشگاهها و ادارات تعطیل شدند، آب معابر را فرا گرفت، فاضلاب شهری وارد خانهها شد، عدهای گیر افتادند و چهار نفر به خاطر قطعی برق در بیمارستان جان دادند. در حالی که در سال جاری سابقه سیل و سیلاب در خوزستان وجود داشت؛ به گفته استاندار خوزستان «سیستم دفع و جمعآوری آبهای سطحی در اهواز وجود ندارد و بخش زیادی از سیستم فاضلاب نیز دچار فرسودگی است».
محمد ناظری: خوزستان بینظیر است؛ چه خودش چه رنجهایش. بیست و پنجم آذر با یک بارندگی زندگی مردم به هم ریخت. مدارس و دانشگاهها و ادارات تعطیل شدند، آب معابر را فرا گرفت، فاضلاب شهری وارد خانهها شد، عدهای گیر افتادند و چهار نفر به خاطر قطعی برق در بیمارستان جان دادند. در حالی که در سال جاری سابقه سیل و سیلاب در خوزستان وجود داشت؛ به گفته استاندار خوزستان «سیستم دفع و جمعآوری آبهای سطحی در اهواز وجود ندارد و بخش زیادی از سیستم فاضلاب نیز دچار فرسودگی است».
این خسارتها در حالی رخ داد که هنوز بحث حوادث ماهشهر و شادگان مطرح است، خسارتهای سیل نوروز ترمیم نشده، بیکاری و حاشیهنشینی بیداد میکند و اخبار اعتراضات کارگری هنوز شنیده میشود. هوا همچنان آلوده است، تالابها بیشتر خشک میشوند و میسوزند، منابع آب به استانهای مرکزی منتقل میشود و آب سالم کمیاب است. مردم یا مهاجرند یا معترضاند و ریزگردها در کمین نشستهاند. پروانه سلحشوری بعد از حوادث اخیر خوزستان با بیان اینکه بعد از گذشت 30 سال از جنگ مردم خوزستان نه آب سالم دارند، نه هوای سالم، نه مدیریت توانمند و دلسوز و رنجور و افسردهاند، نوشت: «گناه مردم خوزستان چیست؟»
خوزستان بینظیر است؛ با موقعیت جغرافیایی و خاک حاصلخیز و منابع طبیعی یکی از مستعدترین استانها برای توسعه است. 37 درصد کل صنعت پتروشیمی و 90 درصد تولید گاز کشور و 83 درصد کل تولید نفت در خوزستان انجام میشود. رتبه دوم تاسیسات بندری و رتبه نخست سدسازی در کشور نیز از آن خوزستان است. به گفته علی ساری، نماینده اهواز در مجلس، واقعیت استراتژیک خوزستان، تنوع قومیتی و منابع نفتی آن، این استان را «ویژه و خاص» کرده است. اما مساله واقعاً بینظیر این است که چنین استانی امروز جولانگاه مشکلات و حوادث و فقر و نارضایتی باشد و در سالهای اخیر به دلیل آب ناسالم، ریزگردها، شرایط اقلیمی، بیکاری و... 400 هزار نفر این خاک را ترک کرده باشند. بینظیر است که مردمی که بیشترین خسارتها را در جنگ دیدند به جایی رسیدهاند که همواره معترضاند. چه در دیماه 1396 و چه در آبان 1398 شهرهای بزرگ و کوچک این استان مثل ایذه و ماهشهر، شدیدترین اعتراضات و درگیریها را به خود دیدند و خوزستان از معدود استانهایی بود که در بین این دو تاریخ هم شاهد اعتراضات متعددی بود. هرچند در بسیاری از استانهای مرزی مشکلات بسیاری وجود دارد اما خوزستان از زمین و هوا و خشکسالی و سیل و همه چیز رنج میبرد. انگار که به کل خاک ظلم شده است. بینظیر است که یک خواننده به استانش بگوید «از خاکت، از نفتت، از خونت، شب دستش رنگینه رنگینه» و دیگری بخواند «من آخرین شهید این قبیلهام، قبیلهای که آب و نون ندارن».
زمین و هوای خوزستان رو به نابودی است و مردم حالا کلکسیونی از انواع بحرانها را تحمل میکنند. حالا که چه باران بیاید، چه نیاید نمیتوانند نفس بکشند و 95 درصد آنها میخواهند مهاجرت کنند، برخی مقامات از تعیین مسوول ویژه یا استاندار منتخب مردم برای خوزستان سخن میگویند. واقعاً خوزستان به چه عارضهای گرفتار شده است و در آینده باید منتظر چه چیزی باشد؟