پیوند ممنوعه
بازار کلیه در ایران چه مختصاتی دارد؟
علی ملکحسینی، فوق تخصص پیوند کلیه و کبد، اخیراً در مراسم آغاز عملیات اجرایی نخستین شعبه مرکز پیوند اعضای کشور در رامهرمز، گفته است: خرید و فروش کلیه در حال تخریب وجهه ایران در این زمینه است و به نظر میرسد که هرچه سریعتر خرید و فروش این عضو از بدن باید متوقف شود.
فاطمه شیرزادی: علی ملکحسینی، فوق تخصص پیوند کلیه و کبد، اخیراً در مراسم آغاز عملیات اجرایی نخستین شعبه مرکز پیوند اعضای کشور در رامهرمز، گفته است: خرید و فروش کلیه در حال تخریب وجهه ایران در این زمینه است و به نظر میرسد که هرچه سریعتر خرید و فروش این عضو از بدن باید متوقف شود.1 این پزشک صاحبنام چند سال پیش هم با طرح این سوال که آیا شما فرد غنی را دیدهاید که کلیهاش را بفروشد، گفته بود: در این حوزه همیشه فقیر به غنی داده است. ملکحسینی تنها منتقد وضعیت فعلی خرید و فروش کلیه نیست که صراحتاً خواستار ممنوعیت مطلق آن شده است. بسیاری از مردم مانند این پزشک آرزو میکنند برگههایی که برای فروش کلیه و اعضای بدن روی دیوار میزنند دیگر نباشد، اما در صورت متوقف کردن روند کنونی، مشکل کمبود کلیه برای بیماران و استیصال فقرایی که تن به فروش عضو بدنشان میدهند حل میشود؟ شاید تعجبآور باشد، اما گری بکر، اقتصاددان مشهور دانشگاه شیکاگو، برای حل مشکل کمبود کلیه در جهان پیشنهادی ارائه کرده که تنها نمونه موفق اجرای آن در ایران در جریان است. او معتقد است از آنجا که تمامی ما دارای دو کلیه هستیم که بدون یکی از آنها نیز میتوانیم زندگی کنیم، عملاً یک «مازاد عرضه کلیه» در جهان وجود دارد و مشکل اصلی در بازار کلیه این است که قیمت کلیه بسیار پایین است. به اعتقاد وی، در صورتی که خرید و فروش کلیه مجاز شود و یک بازار برای کلیه شکل بگیرد، قیمت تعادلی کلیه (در آمریکا) حدود 15 هزار دلار خواهد بود (طبق محاسبه وی در سال ۲۰۰۷) و مشکل کمبود کلیه حل خواهد شد. پیشنهادی که فقط و فقط در ایران عملی شده و هیچ کشور دیگری در جهان خرید و فروش کلیه را مجاز نکرده است. البته پیشنهاد گری بکر منتقدان بسیاری دارد. مایکل سندل و دبرا ساتز، اصلیترین منتقدان تشکیل یک بازار برای کلیه، معتقدند شکلگیری چنین بازاری به معنی استثمار فقرا توسط ثروتمندان است. به اعتقاد آنها، این ادعا که در چنین بازاری یک شخص به شکل «اختیاری» کلیه خود را به فروش میرساند درست نیست چراکه این شخص تنها به دلیل محدودیتهای مالی حاضر به فروش اعضای بدن خود شده است. پاسخ مخالفان هم این است که انسانها با تعریف فوق بسیاری از شغلها را به شکل «اختیاری» انتخاب نمیکنند و نیازهای مالی آنها را به پذیرفتن آن شغلها مجبور کرده است. علاوه بر آن، حامیان یک بازار پولی برای کلیه معتقدند که مخالفان این بازار از این حقیقت غافلاند که سالانه هزاران انسان به دلیل نداشتن کلیه جان خود را از دست میدهند در حالی که تمامی ما انسانها دارای دو کلیه هستیم که بدون یکی از آنها با احتمال بسیار خوبی میتوانیم بدون مشکل زندگی کنیم.2 در این پرونده با بررسی مختصات بازار کلیه در ایران به این موضوع میپردازیم که ممنوعیت این بازار چه تبعاتی به دنبال خواهد داشت.
پینوشتها:
1- ایرنا، خبر شماره 83556099
2- پیوند اقتصاد و نظریه گراف در طراحی بازار کلیه، محمد اکبرپور، تجارت فردا، شماره 64