خروج یونان از اتحادیه اروپا به نفع کل اتحادیه است
گفتو گو با مایکل اسپنس، نوبلیست اقتصاد در سال 2001
مایکل اسپنس میگوید: از نظر من یونان و احتمالاً پرتغال باید از اتحادیه اروپا خارج شوند تا طرح تازه اروپا بتواند به نتیجه مطلوب برسد زیرا این کشورها دارای چالشهای زیادی در بخش مالی خود هستند و امکان اصلاح این مشکلات در آینده نزدیک وجود ندارد
مایکل اسپنس متولد 7 نوامبر سال 1943 میلادی در ایالت نیوجرسی آمریکا است. او که تحصیلات دانشگاهی خود را تا مقطع دکترای اقتصاد در دانشگاههای هاروارد، استنفورد و پرینستون انجام داده است هماکنون یکی از استادان برجسته این رشته محسوب میشود. اسپنس در سال 2001 میلادی به دلیل تحقیقات گسترده در زمینه تحلیل بازار با اطلاعات نابرابر برنده نوبل اقتصاد شد. او هماکنون در دانشگاههای استرن نیویورک و مدرسه بازرگانی دانشگاه استنفورد مشغول به تدریس است. اسپنس یکی از منتقدان اصلی طرح ریاضت اقتصادی در اروپاست و در پی مشکلات مالی کشورهای یونان، اسپانیا و پرتغال تاکید کرد که این بحران در نتیجه تلاش اروپا برای حفظ اقتصاد آسیبدیده یونان در داخل اتحادیه ایجاد شده است. او طرح خروج یونان از اتحادیه اروپا را یکی از مهمترین طرحهای اقتصادی دوره جدید میداند و بر این باور است که عدم خروج یونان سبب میشود تا تمام اروپا بحرانی شود. این نوبلیست اقتصاد مصاحبهای با شبکه بلومبرگ انجام داده است که متن کامل این مصاحبه تلویزیونی را در زیر میخوانید.
♦♦♦
بحران اقتصادی اروپا از دو سال گذشته شدت گرفته است و اوج آن را میتوان در سال 2011 میلادی و همزمان با ورشکستگی دولت یونان دانست. اما با اعلام ورشکستگی یونان و تلاشهای زیاد اتحادیه در کمک به این اقتصاد بحرانزده کشورهای دیگری هم اعلام کردند با بحران روبهرو هستند از جمله این کشورها میتوان به پرتغال، اسپانیا، ایتالیا و ایرلند اشاره کرد. به نظر شما این بحران در چه مرحلهای قرار دارد؟
از نظر من بحران اقتصادی اروپا در سالهای پایانی دهه گذشته شروع شد و به تدریج گسترش پیدا کرد. در سال 2011 میلادی این بحران عیان شد و این زمانی بود که زیرساختهای اقتصادی اغلب کشورها به اندازهای آسیب دیده بود که دیگر با طرحهای اقتصادی ساده حل مشکل امکانپذیر نبود. رشد بدهیهای دولتی در سالهای گذشته باعث شد تا برخی از اقتصادهای اروپایی آسیب جدی متحمل شوند ولی برخی دیگر به دلیل زیرساختهای توسعهیافته این بحران را به عنوان شوکی منفی تحمل کردند.
کشورهای بحرانزده اروپایی طرح ریاضت اقتصادی را برای بازسازی بخشهای آسیبدیده و ایجاد ثبات اقتصادی انتخاب کردهاند ولی به نظر میرسد تا زمانی که یک طرح اروپایی قابل اعتماد ایجاد نشود نمیتوان از روند اصلاحات اقتصادی این کشورها اطمینان یافت. به نظر شما بهترین طرح برای اروپا چیست؟
از نظر من یونان و احتمالاً پرتغال باید از اتحادیه اروپا خارج شوند تا طرح تازه اروپا بتواند به نتیجه مطلوب برسد زیرا این کشورها دارای چالشهای زیادی در بخش مالی خود هستند و امکان اصلاح این مشکلات در آینده نزدیک وجود ندارد. وضعیت ایتالیا و اسپانیا متفاوت است زیرا این کشورها تنها دارای سطح بالای بدهی دولتی هستند و زیرساخت مالی آنها آسیب چندانی ندیده است. بنابراین استفاده از طرحهای ریاضت اقتصادی و ابزارهای پولی و مالی و کمکهای اتحادیه اروپا میتواند این کشورها را نجات دهد.
چرا یونان با این سطح بالای بدهی دولتی و کسری بودجه زیاد و بحرانهای زیاد در بخش مالی و بانکی باید اتحادیه اروپا را ترک کند. به نظر شما خروج این کشور از اتحادیه اروپا به معنای خودکشی اقتصادی یونان نیست؟ از طرف دیگر برخی از مقامات اقتصادی و سیاسی اروپا هم میگویند که خروج یونان سبب میشود تا صلح و ثبات اقتصادی و اجتماعی در این کشورها از بین برود. به نظر شما این مساله امکانپذیر است یا خیر؟
برای پاسخ به این سوال باید به چندین سوال دیگر پاسخ داده شود مثلاً اینکه چگونه امکان رشد اقتصادی برای کشوری وجود دارد که راندمان فعالیتهای تولیدی در آن 50 درصد کمتر از استاندارد اتحادیه اروپاست یا در شرایطی که تمامی کشورهای دنیا برای ارتقای سطح درآمدهای خود از حوزه تجارت اقدام به کاهش ارزش پول ملی خود میکنند ولی این کشور به دلیل مشکلاتی که در بستر مالی خود دارد نمیتواند از این ابزار استفاده کند. البته یونان میتواند تصمیم بگیرد که در اتحادیه باقی بماند ولی در صورتی که این تصمیم را اتخاذ کند باید خود را برای مشکلات اقتصادی زیاد در دورهای بسیار طولانی آماده کند و طرحهای پیشنهادی دیگر اعضای اتحادیه از قبیل طرح ریاضت اقتصادی را برای سالهای طولانی در کشور اجرا کند. در ضمن من فکر نمیکنم خروج یک کشور از اتحادیه اروپا سبب شود تا صلح و ثبات این منطقه بر هم بخورد. شاید خروج یک کشور آسیبدیده سبب بهبود شرایط اقتصادی اروپا شود و زمینه را برای توسعه فراهم آورد. کشورهای اروپایی باید یک نظام پولی دیگر ایجاد کنند که در این نظام کشورهایی که رشد اقتصادی بیشتری دارند و از نظر توسعه صنعتی در جایگاه بالاتری قرار دارند از قبیل آلمان از یک واحد پولی قویتر استفاده کنند و مابقی کشورهای عضو اتحادیه اروپا از یک واحد پول دیگر استفاده کنند. ایجاد دو واحد پول برای اروپا تغییر بزرگی است که میتواند زمینه رشد را برای کشورهای ضعیفتر ایجاد کند و به دنبال آن انگیزه رشد اقتصادی را در کشورهای عضو اتحادیه دوم پولی بالاتر ببرد. به نظر من این طرحی است که میتواند زمینهساز رشد بیشتر اروپا شود.
به دنبال انتخاباتی که اخیراً در یونان برگزار شد حزبی روی کار آمد که باقی ماندن یونان در اتحادیه اروپا در زمره برنامههای اصلیاش بود. در واقع مردم با انتخاب این حزب تصمیم خود را اعلام کردند. به نظر شما این وضعیت تا کی میتواند ادامه داشته باشد؟
بدون شک یونان میتواند برای مدتی در اتحادیه باقی بماند در شرایطی که کسری بودجه و بحرانهای مالی مختلفی را تجربه میکند. از طرف دیگر با توجه به مشکلات زیادی که در بازار سرمایه و زیرساختهای اقتصادی و مالی یونان وجود دارد، باقی ماندنش در اتحادیه اروپا نه تنها برای یونان نادرست است بلکه خطرات زیادی را هم متوجه بازارهای مالی و بازار سرمایه دنیا میکند. به نظر من تصمیم یونان برای باقی ماندن در اتحادیه اروپا در کوتاهمدت قابل اجراست ولی در بلندمدت نمیتواند در این اتحادیه باقی بماند زیرا با فشارهای ناشی از رکود تورمی در کشور روبهرو است و اقتصادی بسیار آسیبدیده دارد و به نظر من مقامات اقتصادی یونان در بلندمدت تصمیم میگیرند از اتحادیه اروپا خارج شوند و از بار فشارهای اقتصادی روی مردم بکاهند. بدون شک حضور یونان در اتحادیه اروپا خطرات زیادی را هم به اقتصادهای اروپایی تحمیل میکند پس خروجش برای هر دو طرف بهتر است. این وضعیتی است که در آینده نه چندان دور گریبانگیر اقتصاد پرتغال هم خواهد شد پس بهتر است کشورهای اروپایی به گونهای با یونان برخورد کنند که به نفع همه باشد و فرصت اجرای طرحی مشابه برای دیگر کشورهای بحرانی را نیز ایجاد کنند.
به دنبال بحران اقتصادی در یونان کشورهایی از قبیل اسپانیا و ایتالیا هم با بحران روبهرو شدند که برخی از اقتصاددانان انتقال بحران یونان به این کشورها را یکی از دلایل بروز مشکل در اسپانیا و ایتالیا میدانند. آیا این مساله محتمل است یا اینکه ریشه مشکلات اقتصادی دو کشور مذکور را باید در سیاستهای نادرست اقتصادی داخلی آنها جست و جو کرد؟
بدون شک سرایت بحران اقتصادی از یک کشور به کشور دیگر به خصوص در شرایطی که حجم تجارت بالایی دارند و یا عضو یک اتحادیه پولی یکسان هستند غیر قابل اجتناب است. به همین دلیل است که از نظر من خروج یونان از اتحادیه هم برای خود کشور خوب است و هم به نفع کل اتحادیه است. تداوم حضور این کشور بحرانی با توجه به ضعفهای زیرساختی زیادی که دارد تنها سبب میشود تا بحران در سرتاسر اتحادیه اروپا گسترش پیدا کند و کل اتحادیه به خطر بیفتد. تجربه سرایت بحران اقتصادی از یک کشور به کشور دیگر را میتوان در بحران اقتصادی دهه 90 در قاره آسیا دید.
حال که یونان تصمیم گرفته است در اتحادیه اروپا باقی بماند، بانکهای مرکزی به عنوان ارگان تنظیمکننده سیاستهای مالی چگونه میتوانند باعث کاهش فشارهای مالی به این کشور شوند؟ آیا این ارگان اقتصادی در جریان بحران اخیر اروپا و امریکا وظیفه خود را به خوبی انجام داده است یا خیر؟
من تصور نمیکنم وظیفه بانکهای مرکزی ورود به این حیطه باشد. آنها وظایف دیگری در اقتصاد دنیا ایفا میکنند که در جریان بحران اقتصادی غرب نیز به خوبی آن وظایف را ایفا کردند. اما بانک مرکزی اتحادیه اروپا به عنوان ارگانی که کنترل شرایط اقتصادی کل اتحادیه را بر عهده دارد باید ابزارهایی بهکار گیرد که باعث رشد اقتصادی در کل کشورها شود و قوانینی وضع کند که کشورها با تبعیت از آن بتوانند توسعه را تجربه کنند. این وظیفه اتحادیه اروپاست که با ابزارهای مختلفی که در دست دارد از فشارهای موجود بر اقتصاد یونان بکاهد.
مقامات اقتصادی و سیاسی یونان نگران این هستند که در جریان این بحران اقتصادی بخش بزرگی از سرمایههای فیزیکی و حتی سرمایههای انسانی از کشور خارج شوند و در دیگر کشورهای اروپایی مشغول به کار شوند. این مساله میتواند روند بازسازی اقتصادی یونان را نیز با تاخیر مواجه کند و اقتصاد یونان را درگیر بحرانهای بزرگتری کند. به نظر شما این نگرانی صحیح است یا خیر؟
بدون شک این اتفاق میافتد. زمانی که یک کشور با بحرانهای اقتصادی و صنعتی روبهرو است و فشارهای مالی روی ساکنان آن زیاد است نه تنها بخش بزرگی از سرمایهها از کشور خارج میشوند تا سود بیشتری در خارج از چارچوب اقتصاد داخلی به دست آورند بلکه افراد تحصیلکرده و توانمندی که سرمایههای انسانی یک کشور به حساب میآیند برای پیدا کردن محل بهتری برای زندگی از کشور خارج میشوند. بدون وجود این سرمایههای انسانی و فیزیکی بازسازی اقتصاد آسیبدیده یونان سختتر خواهد بود.
راه حل چیست. چگونه میتوان سرمایههای فیزیکی و جوانان تحصیلکرده را در کشور حفظ کرد و انگیزه خروج آنها را از بین برد؟
در مرحله اول باید سرمایهگذاری دولتها برای ایجاد آیندهای روشن برای اقتصاد بیشتر شود. آینده ای که در آن رشد اقتصادی و صنعتی وجود داشته باشد و فرصتهای شغلی جدیدی برای تمامی ساکنان کشور به خصوص جوانان تحصیلکرده وجود داشته باشد. افزایش هزینههای مصرفی دولتی و ایجاد زمینه برای رشد درآمد افرادی که دارای مهارت بالا و تحصیلات بالا هستند نیز عامل دیگری است که از خروج سرمایههای انسانی که اهمیت بیشتری نسبت به سرمایههای فیزیکی دارند جلوگیری میکند.
البته این نگرانی که مقامات یونان از آن یاد میکنند تنها مختص این کشور نیست زیرا هماکنون شمار زیادی از کشورهای دنیا شاهد کاهش نرخ رشد اقتصادی خود هستند و فرصتهای شغلی در کشورهایی از قبیل آمریکا از بین رفته است. به همین دلیل شمار جوانانی که برای پیدا کردن فضای بهتر برای کار و زندگی از کشور خارج میشوند هر روز بیشتر میشود.
در سالهای گذشته کشورهای اروپایی تلاش زیادی برای افزایش قدرت رقابت خود با دیگر اعضای اتحادیه و با کشورهای صنعتی و بزرگ دنیا کردهاند. یکی از این کارها ایجاد پول واحد و افزایش قدرت رقابت آن در فضای جهانی بود. استفاده از ابزارهای مختلف پولی در کشورهای اروپایی از قبیل ابزار نرخ بهره و زمینهسازی برای رشد فضای صادرات و ارتقای درآمد از این بخش هم مساله دیگری بود که وجود داشت. ولی یونان در این مسیر چندان فعال نبود و همیشه سرمایهگذاری اصلی خود را در بخش توریسم انجام میداد بدون اینکه بسترسازی لازم برای ورود توریست و جذب توریست بیشتر هم انجام شود. هماکنون فضای مالی و اقتصادی یونان بسیار آسیب دیده است و فساد اقتصادی در بخشهای مختلف این کشور دیده میشود. به نظر شما آیا با تمام این ضعفها میتوان انتظار بهبود شرایط اقتصادی را در یونان داشت یا خیر؟ آیا دولت این کشور تلاش خاصی برای اصلاح شرایط کرده است؟
در مورد اینکه آیا تلاشهای کافی برای اصلاح شرایط اقتصادی صورت گرفته است یا خیر نمیتوان نظری داد ولی نکته مهم این است که آغاز بحران اقتصادی در یونان به دلیل افزایش بدهیهای دولتی در این کشور بود که خود عاملی در جهت کاهش قدرت این ارگان در اقتصاد شد. بنابراین دولتی که به دلیل مشکلات مالی ضعیف شده است قدرت مقابله با بحرانهای اقتصادی و مالی را ندارد و نخواهد توانست از بخشهای آسیبدیده اقتصاد حمایت کند. از طرف دیگر فساد مالی و اقتصادی نتیجه بحرانهای مالی است و تمامی شرایطی که هماکنون در اقتصاد یونان میبینید به دلیل سیاستهای نادرستی است که در سالهای گذشته در اروپا اتخاذ شد و هماکنون باعث ورشکستگی بانکهای بسیاری و نا کارآمدی برخی دیگر از ارگانهای مالی کشور شده است. شاید بهتر باشد این طور مطرح کنیم که دولت کنونی یونان توانایی لازم برای مقابله با بحران را ندارد و تنها در شرایطی میتواند این مشکلات را پشت سر بگذارد که تغییرات بنیادین در سیاستهای اقتصادی ایجاد کند و از کمکهای مالی اروپا و سازمانهای بینالمللی بهرهمند شود.