پایبندی به اصول سرمایهگذاری
آیا زمان مناسبی برای خرید سهام است؟
بورس تهران پس از پیمایش یک دوره زمانی طولانی رکود، با رشد و اقبال مواجه شده است. شاخص کل بورس از 96289 واحد در پایان سال گذشته به بیش از 188 هزار واحد تا لحظه نگارش این مطلب رسیده است که بیانگر بازدهی 95درصدی است. این بازدهی خیرهکننده البته در شرایطی شکل گرفته که بازدهی در بازارهای مشابه مانند دلار و طلا به مراتب بالاتر بوده است.
بورس تهران پس از پیمایش یک دوره زمانی طولانی رکود، با رشد و اقبال مواجه شده است. شاخص کل بورس از 96289 واحد در پایان سال گذشته به بیش از 188 هزار واحد تا لحظه نگارش این مطلب رسیده است که بیانگر بازدهی 95درصدی است. این بازدهی خیرهکننده البته در شرایطی شکل گرفته که بازدهی در بازارهای مشابه مانند دلار و طلا به مراتب بالاتر بوده است. غول تورمی که چندی خفته بود، بیدار شده و انتظارات تورمی در جامعه به اوج رسیده است. در چنین زمانی پاسخ به این سوال که زمان مناسبی برای خرید سهام است یا خیر، میتواند از دشوارترین پاسخها باشد، زیرا بازار سهام به عنوان یک بازار که میتواند به مثابه ویترین اقتصاد مورد استقبال سرمایهگذاران داخلی و خارجی واقع شود، هدف قرار نگرفته، بلکه به عنوان یکی از بازارها برای تطبیق با شرایط تورمی و جلوگیری از کمارزش شدن پول به کار گرفته شده است. از آن مهمتر آنکه فاعلیتی در این پروسه قابل مشاهده نیست، اینطور نبوده که با اراده سیاستگذار، بورس تغییر وضعیت داده باشد و مثلاً قرار باشد در یک برنامه بلندمدت از بازار پولمحوری، به محوریت بازار سرمایه برسیم. آنچه اتفاق افتاده پس از بازدهی تند و افسارگسیخته دلار بوده، شرایطی که در سالهای 91 و 92 هم اتفاق افتاده بود. اوضاع روابط بینالمللی نامشخص و تا حدودی بحرانی است و چشمانداز تاثیر تحریمها هم پیش رو است.
با این شرایط تصمیمگیریهای اقتصادی دشوار و نیازمند نگاه همهجانبه است، با فراهم شدن ابزارهای مالی مدرن نظیر صندوقهای سرمایهگذاری الزامی به سرمایهگذاری مستقیم نیست و اگر سرمایهگذاری تابهحال وارد بازار نشده، بهتر است از این ابزارها بهره گیرد.
باید به محرکهای رشد بازار توجه شود، درست است که بازدهی بازار مثبت است اما بررسی دلاری شاخص گویای آن است که این رشد، تنها تطبیق باارزش ریال است که اگر اینطور به شاخص نگاه شود، هنوز جای رشد بین 30 تا 70 درصد وجود دارد. علاوه بر دلار، بازارهای جهانی و قیمت فلزات و نفت از جمله عوامل موثر بر بورس هستند. بورس کامودیتی محور تهران، همیشه تحت تاثیر شرایط این بازارهاست و در مقاطعی که رکود اقتصادی فراگیر در اقتصادهای بزرگ دنیا به وجود آمده، بورس تهران هم مسیر نزولی در پیش گرفته، مانند سال 1387 که همزمان با بحران جهانی 2008 بود، گزارشهای بسیار وقوع رکود را در سال 2020 محتمل میدانند، اما این عامل در کوتاهمدت، احتمالاً نمیتواند مانع از رشد بازار شود.
با این توضیحات در زمان خرید سهام بهتر است چه سوالاتی را از خودمان بپرسیم:
1- درست است که با سرمایه کوچکمان مالک بخش کمی از یک شرکت حاضر در بورس میشویم، اما همیشه نگاهمان این باشد که میخواهیم مالک کل آن شرکت شویم، آیا حاضریم پولمان را برای خرید آن هزینه کنیم؟ در ماههای پیش دیده شده است که بعضی از شرکتها رشد قیمتی را تجربه کردهاند که چند سال است تولیدی ندارند، یا کارگران خود را اخراج کردهاند، آیا حاضریم چند میلیارد تومان از پولمان را صرف خرید کارخانهای کنیم که تولیداتش متوقف شده است؟ البته پاسخ ممکن است مثبت باشد، ممکن است کارآفرین باشیم و بخواهیم آن شرکت را متحول کنیم، اما اگر برنامهای نداشته باشیم، باز این کار درست است؟ بنابراین تخصیص درست سرمایه مساله مهمی است.
2- مدیریت اعتبارات مساله مهمی است، همانقدر که سود کردن در بازار مهم است، حفاظت از سود هم اهمیت دارد. وقتی اهرم وارد سرمایهگذاری میشود بدان معناست که ریسک افزایش پیدا کرده و مثلاً اگر اهرم سرمایهگذاری ما چهار باشد، با یک نوسان 10درصدی در یک روز 40 درصد اصل سرمایه هم از بین میرود. اول آنکه از اهرم بالایی در سرمایهگذاریها استفاده نکنیم و دوم آنکه سعی در مدیریت اعتبارات داشته باشیم که نقش بالایی در حفاظت از سرمایه و سودهایمان دارد.
3- حد ضرر داشته باشیم، اینکه تحلیل ما از خرید یک سهم اشتباه باشد، چندان مهم نیست، زیرا بهترین تحلیلگران مالی هم اشتباه میکنند، مهم واکنش ما در برابر آن اشتباه است، اینکه چقدر انعطافپذیری داشته باشیم. حد ضرر اصل ابتدایی است که بسیاری از سرمایهگذاران ما آن را رعایت نمیکنند بلکه بالعکس عمل میکنند، در ضررها بسیار صبور و در سود و حفظ آن کمحوصله هستند. دست بالای حد ضرر یک سرمایهگذاری 15 تا 20 درصد میتواند باشد. بسیاری از کتابهای مالی و توصیههای سرمایهگذاران موفق، 8 تا 10 درصد را مطلوب دانستهاند.
4- از خرید و فروشهای متعدد پرهیز کنیم، این کار تنها هزینه مبادلات را بالا میبرد و در بازارهای صعودی به نفع ما نیست. به جای آنکه خریدوفروشهای متعدد انجام شود، کمی در انتخاب سهام وسواس داشته باشیم و پس از آن صبر کنیم.
5- حتیالامکان در سهام نقدشونده و با حجم معامله بالا سرمایهگذاری کنیم، اگر به لیست بلند شرکتهای پذیرفتهشده در بورس نگاه کنیم، بعضی شرکتهای بزرگ هستند که بیشتر معامله میشوند و سرمایهگذاران بیشتری در آنها حضور دارند، ورود و خروج پول به اینگونه نمادها آسانتر است. این مساله به ویژه در زمانی که بازار منفی میشود اهمیت بیشتری مییابد، این در حالی است که بیشتر کانالهای تلگرامی که این روزها رونق پیدا کردهاند، اگر دقت کنید، در حال پیشنهاد دادن سهام کوچک و بعضاً بیبنیاد به سرمایهگذاران هستند.
اما در این شرایط که رونق به سمت بورس تهران آمده، نهاد ناظر هم وظایفی دارد، بهتر بود از قبل تمهیداتی برای عرضه اولیه شرکتهای بزرگ در نظر گرفته شود، زمان عرضه شرکتهای بزرگ این دوره زمانی است که حجم معاملات روزانه بورس به بیشتر از 1000 میلیارد و 2000 میلیارد تومان در روز رسیده، وگرنه در زمان رکود که باز این عرضهها بیفایده خواهد بود. الان است که نقدینگی در حال ورود به بازار است. از طرفی برخی اقتصاددانان دوره فعلی را برای بورس فرصتی تاریخی میدانند تا تامین مالی از بانک به بورس منتقل شود. تحقق این امر نیاز به تحرک بیشتر مسوولان بورس و قرار گرفتن بورس در برنامههای توسعه دارد. زیرساختهای فنی هم در بورس تهران مشکل دارد، اگر روزانه با بورس تهران در تماس باشیم بارها پیش آمده که هسته معاملات قفل شده یا در دسترسی سرمایهگذاران برای انجام معاملات مشکلاتی بروز کرده است، در زمانی که سرمایهگذاران ناآشنا به بورس وارد شدهاند عدم آمادگی زیرساختها میتواند مشکلات زیادی را به وجود آورد. بهتر است قبل از ورود به بورس و خرید و فروش مستقیم در بازار، فرهنگسازی انجام شده باشد. البته کارهایی در این زمینه انجام شده و بسترهایی مانند صندوقهای سرمایهگذاری هم مهیاست. برخی از نهادهای مالی هم کارهای بسیار خوبی را در این زمینهها انجام دادهاند، اما این نهاد ناظر است که میتواند بودجه قابل توجهی را به این مساله اختصاص دهد. واقعاً اگر حجم تبلیغات در بازار سرمایه را با بانکها مقایسه کنیم، بهتر متوجه عمق این مساله خواهیم شد که برای نفوذ به جامعه هنوز راه درازی در پیش است.
در جمعبندی میتوان گفت، فضای بورس تحت تاثیر تضعیف ریال و رشد انتظارات تورمی از ابتدای امسال مساعد بوده است و به لحاظ بنیادی میتواند این وضع ادامه داشته باشد. اما در خرید سهام باید اصولی را رعایت کرد، از جمله سرمایهگذاری از طریق صندوقهای گذاری برای تازهواردها و مدیریت ریسک و حد ضرر، نهاد ناظر هم میتواند از این فضایی که بدون زحمت در اختیارشان قرار گرفته برای افزایش ضریب نفوذ در جامعه و عرضه سهام شرکتهای بزرگ استفاده کند، در عین حال باید زیرساختها را هم در نظر داشته باشد و نسبت به رفع اشکالات موجود اقدام کند.