سه دلیل جذابیت
چرا آلمانیها پیشگام سرمایهگذاری خارجی در بازار سرمایه ایران هستند؟
پس از تفاهم برجام بسیاری از فعالان و سیاستگذاران اقتصادی انتظار جذب سرمایهگذار خارجی در بخشهای مختلف صنعتی و مالی را در کشور داشتند و با خوشبینی از هدف جذب 50 میلیارد دلار سرمایهگذاری مستقیم خارجی سخن به میان میآمد.
پس از تفاهم برجام بسیاری از فعالان و سیاستگذاران اقتصادی انتظار جذب سرمایهگذار خارجی در بخشهای مختلف صنعتی و مالی را در کشور داشتند و با خوشبینی از هدف جذب 50 میلیارد دلار سرمایهگذاری مستقیم خارجی سخن به میان میآمد. ولی با گذشت زمان مشکلات عدیدهای نشان از آن داشت که جذب سرمایهگذاری مستقیم در حوزههای مختلف نسبت به دهههای گذشته و تجربه دولت اصلاحات بسیار دشوارتر بوده و کشورهای سرمایهگذار استانداردهای سختگیرانهتری را برای مشارکت اقتصادی در نظر گرفتهاند. این در حالی است که در حوزه پولی و مالی در عرصه بینالمللی کار بسیار دشوارتر بوده و عملاً عدم انطباق محیط پولی و مالی داخلی با الزامات بینالمللی دسترسی به میوه برجام را غیرممکنتر میکرد که در زیر به صورت فهرستوار به برخی از آنها اشاره میکنیم:
1- وجود مشکلات در روابط کارگزاری بانکی میان بانکهای ایرانی و بانکهای بینالمللی و عدم ارتباط بانکهای ایرانی با بانکهای بزرگ بینالمللی که موجب سوق دادن بانکهای ایرانی به همکاری با بانکهای کوچکتر (boutique bank) شده است و عملاً بسیاری از بانکها از سرویسدهی به بانکهای ایرانی خودداری میکنند. این امر از آن رو است که همچنان بانکهای ایرانی با مقررات بینالمللی تطابق پیدا نکردهاند و عملاً نهادهای مالی بینالمللی در اندازههای بزرگ امکان برقراری روابط کارگزاری بانکی را با بانکهای ایرانی ندارند.
2- تهدیدات انجامگرفته از سوی آمریکا برای خروج از برجام و تحریمهای جدید در رابطه با مسائل موشکی و حقوق بشری علیه ایران نیز موجب شده است سرمایهگذاران محتاطتر در بازار ایران حضور یابند و عملاً مذاکرات با طرفهای خارجی در بسیاری از مواقع منجر به مسکوت ماندن محمل مذاکره تا تعیین تکلیف طرفین شده است.
3- در ایران بازارهای مالی به علت توسعهنیافتگی ابزارهای مدیریت ریسک را در اختیار سرمایهگذاران قرار نمیدهند و یکی از این ابزارهای مهم قراردادهای آتی و اختیار معاملات ارزی است و با توجه به نبود ابزار مناسب سرمایهگذاران کنترلی برای محدود کردن ریسک سرمایهگذاری خود ندارند.
4- هنوز در بدنه بانک مرکزی و بانکهای کشور (حتی بانکهای خصوصی) حرکت چشمگیری در رابطه با تحول به سوی بینالمللیسازی سیستم بانکی ایران انجام نشده و ایستایی بالای سیستم بانکی سنتی در ایران موجب شده است اقدامات اصلاحی بانک مرکزی به صورت بسیار کند صورت پذیرد و در سادهترین مسائل از جمله افتتاح حساب بانکی برای اتباع خارجی در ایران نیز فرآیند به مشکل بربخورد و مشتریمدارانه نباشد.
5- گزینههای محدود سرمایهگذاری در بازار بورس ایران (بیش از 65 درصد از بازار بورس ایران مربوط به تولیدکنندگان کالاهای خام و شرکتهای سرمایهگذاری مادر آنهاست) باعث شده است بورس تهران جذابیت اندکی داشته باشد و عملاً جذب منابع بیشتر در حوزه ابزار درآمد ثابت و حوزههای غیربورسی صورت گرفته است.
6- وجود ریسکهای سیستماتیک منطقهای مانند تحولات عربستان، یمن، قطر، عراق و سوریه در اطراف ایران نیز باعث شده است در فرآیند جذب سرمایهگذاری خارجی در ایران اختلالهایی به وجود آید.
7- چندصدایی در داخل در میان گروهها از بابت اختلافات شکلگرفته باعث عدم تمرکز قوای اقتصادی سیاسی ایران برای جذب سرمایهگذاران خارجی شده است و مهمترین مسالهای که در این میان فراموش شده آن است که جذب سرمایهگذاران خارجی یک فرآیند سیاسی-اقتصادی است و تنشهای داخلی و خارجی منجر به کاهش جذب سرمایهگذاران خارجی میشود.
مطابق با توضیحات فوق بورس تهران نیز بهرغم تلاشهای مهم صورتگرفته از سوی سازمان بورس و شرکتهای بورس و فرابورس ایران در جذب سرمایهگذاران خارجی توفیق چندانی نداشته و بنابر آمارهای رسمی نزدیک به هزار کد معاملاتی برای سرمایهگذاران خارجی صادر شده است لکن بسیاری از این کدهای معاملاتی منجر به ایجاد گردش در حوزه بازار سرمایه نشده است و تنها در مرحله دریافت کد متوقف مانده است. بخش عمدهای از کدهای متوقفمانده مربوط به نهادهای مالی بینالمللی است که شرایط انطباقپذیری (Compliance) با مقررات بینالمللی موجب شده است عقبنشینی گستردهای در این زمینه از سوی نهادهای مالی صورت بگیرد و آمار تعداد مجوزهای فیپای (FIPPA) صادرشده از سوی سازمان سرمایهگذاری و کمکهای فنی اقتصادی وزارت اقتصاد برای بورس نیز نشان از محدود بودن جذابیت بورس ایران برای سرمایهگذاران خارجی است.
مهمترین جذابیتهایی که در بورس تهران برای سرمایهگذاران خارجی وجود دارد و بخش عمدهای از پرتفوی آنها را به خود اختصاص داده اوراق بهادار با درآمد ثابت، سهمهای گروه وابسته به فناوری اطلاعات و سهمهای مربوط به گروه خدمات و صنایع مصرفی است. دلیل این امر بدان جهت است که سرمایهگذاران خارجی سرمایهگذاری در بازارهای کالایی را در بازارهای بینالمللی ترجیح میدهند و به بخشهایی که ارتباط کمتری با بازارهای بینالمللی دارند استقبال بیشتری نشان میدهند، همچنین مهمترین جذابیت بازار ایران اوراق درآمد ثابت است که بخش عمده آن مربوط به اوراق کمریسک اسناد خزانه اسلامی و اوراق اجاره دولت است که با نرخهای رایج جهانی اختلاف بسیاری دارد و جذابیت بالایی را برای سرمایهگذاری در آنها ایجاد میکند.
دلایل پیشگامی آلمانیها
در میان سرمایهگذاران واردشده در بازار ایران گروههای آلمانی به عنوان یکی از پیشگامان بودند که در مصاحبه اخیر مدیر جذب سرمایهگذاریهای خارجی سازمان بورس بدان اشاره شد، دلیل عمده جلو افتادن سرمایهگذاران آلمانی نسبت به سایر سرمایهگذاران را میتوان دلایل زیر برشمرد:
1- روابط کارگزاری بانکهای ایرانی با بانکهای آلمانی به سبب وجود بانکهایی مانند EIH است که موجب راحتتر شدن نقل و انتقال پول به ایران شده. EIH یک بانک ایرانی آلمانی است که با سرمایهگذاری بانکهای ایرانی در آلمان ایجاد شده است و در گسترش روابط تجاری ایران و آلمان نقش بسزایی داشته اما چنین شرایطی برای سایر کشورها به ویژه کشورهای حوزه یورو وجود نداشته است.
2- تراز تجاری ایران و روابط تجاری ایران با کشور آلمان به عنوان یکی از مهمترین صادرکنندگان به ایران همواره در میان سایر کشورهای اروپایی سرآمد بوده است و این روابط تجاری منجر به شناخت بیشتر طرفین شده و امکان فرصت تهاتر ارزی برای بنگاههای ایرانی و آلمانی را به وجود آورده است.
3- آلمان به عنوان یکی از کشورهای پیشرفته شناخته میشود که بازارمحور نیست و بانکها نقش مهمی در تامین مالی بنگاهها دارند و از این لحاظ ساختار مشابهی مانند ایران دارد. این امر موجب شده است تنوع ابزارها به ویژه ابزارهای بینالمللی در این بازار کمتر از بازارهای مشابه مانند بورس لندن باشد و از اینرو سرمایهگذاری در بازارهای جدید مانند بازار ایران جذابیت ویژهای را برای طرف آلمانی دارد.
مطابق با آنچه در فوق اشاره شد مهمترین مزیت آلمان نسبت به سایر کشورها داشتن روابط تجاری بیشتر و شناخت بیشتر نسبت به بازار ایران بود و همچنین تسهیل نقل و انتقال پول بین دو کشور از طریق بانکهای ایرانی و آلمانی و شروع به فعالیت تعدادی از بانکهای ایران برای اخذ مجوز ایجاد شعبه در آلمان موجب جذابیت بازار ایران برای آنها نسبت به سایر سرمایهگذاران آلمانی شده است و از اینرو این مدل تجاری میتواند مسیر راهی شود که برای سایر کشورهای اروپایی و کشورهای سرمایهگذار دیگر بتوان از آن استفاده کرد ولی باید به این نکته نیز توجه داشت که اقدامات موجود تنها منجر به جذب سرمایهگذاران خرد و خطرپذیر در بازارهای مذکور میشود و عملاً این سرمایهگذاران حجم چندانی را به خود اختصاص نخواهند داد چراکه طی آمارهای رسمی ارائهشده میزان گردش ایجادشده از سوی سرمایهگذاران خارجی نزدیک به 20 هزار میلیارد ریال است که عملاً در شرایط فعلی بورس تهران تغییر چندانی را ایجاد نمیکند و برای گستردهتر کردن بازار ایران در فضای بینالمللی باید مسائل کلان ذکرشده در ابتدای این یادداشت مورد توجه قرار گیرد.