صدای گرسنگان
هوش مصنوعی چه چیزی را از چرخه کشاورزی حذف میکند؟
وارد دوره جدیدی از بحرانهای زیستمحیطی و نابرابری اقتصادی شدهایم. این دوره که حول محور غذا و کشاورزی متمرکز است، تا هفت سال آینده، بیش از 100 میلیون انسان را دچار ناامنی غذایی میکند و در کمتر از سه دهه، اکولوژی زیستی 7 /9 میلیارد نفر را در جنگهای خونین آب و غذا، به نابودی میکشاند. پیشبینی ترسناکی که در رهیافتهای زیستی و غذایی اتاقهای فکرِ کنونی گرچه مورد توجه قرار گرفته اما هنوز به تصویر واقعی دنیایِ مبتلا به «همهگیری گرسنگی»، اپیژنتیک رفتاری شریرانه، جنگ و آوارگی اجباری، نزدیک هم نشده است. بر همین مبنا، تشدید محرکهای اصلی ناامنی غذایی و سوءتغذیه -درگیریها، افراطهای آبوهوایی، کندی و رکود اقتصادی و نابرابری فزاینده- که اغلب به صورت ترکیبی اتفاق میافتد، همچنان امنیت و بقای انسانی را تهدید میکنند و مفهومِ خامِ «انقلاب سبز»، شانس دستیابی جهان به اهداف توسعه پایدار (SDGs) را ناچیز کرده است. به نحوی که امکان دارد جهان نهتنها هدف ریشهکنی گرسنگی تا سال 2030 از سوی600 میلیون نفر را از دست بدهد که در حداقل هفت مورد از هفده SDG جهانی کاملاً وابسته به صنعت کشاورزی یعنی «پایاندهی به فقر شدید، گرسنگی صفر، کار شایسته و رشد اقتصادی، مصرف و تولید مسوولانه، اقدامات اقلیمی، حیات آبزی و زندگی در زمین»، کاملاً شکست بخورد و به خاطر تاثیر غیرمستقیم کشاورزی بر «سلامت جهانی» -کیفیت غذا و کنترل بیماریها- و «برابری جنسیتی» -افزایش دسترسی به منابع و اشتغال برای زنان و کودکان- با تهدیدات نوظهوری مواجه شود. کمااینکه ائتلافهای جهانی اقتصاد کشاورزی، در روند تثبیت زنجیره تامین و کنترل بحران جهانی غذا از زمان جنگ جهانی دوم، به خوبی به این اجماع رسیدهاند که اگر آب شدن 234 میلیارد تن یخ در گرینلند، انحراف ترموهالین و تغییرات اکولوژی تاندرا، میتواند زمین را جهنمِ انسانها کند، شکست در قدیمیترین شغل حیاتی جهان، قطعاً دنیا را فقیر خواهد کرد؛ چراکه جان 10 میلیارد نفر تا سال 2050 در حالی وابسته به 70 درصد محصولات تولیدی کشاورزی خواهد بود که جلبکها، انواع سوسکها، ملخها و گوشتهای عجیبوغریب کشتشده در آزمایشگاهها، وارد سبد غذایی ما میشوند. جنگ آب، حدود 8 /1 میلیارد نفر را وادار به زندگی در کمآبی مطلق خواهد کرد. وسعت اراضی کشاورزی، تا 60 درصد کاهش خواهد یافت و نگرانکنندهتر آنکه، آغاز زودهنگام این روند فقر و قحطی، با نظر به گزارش «امنیت غذایی و تغذیه در جهان»، قاطعانه بر شدت بحرانهای غذایی خواهد افزود.
اورژانس غذا
طبق گزارش «امنیت غذایی و تغذیه در جهان» که در بخش اقتصاد کشاورزی «فائو» چهار ماه قبل، در 316 صفحه منتشر شد، پدیده «گرسنگی جهانی» که با شیوع سوءتغذیه سنجیده میشود، سال گذشته حدود 2 /9 درصد از مردم جهان را تحت تاثیر قرار داد و باعث شد 783 میلیون نفر گرفتار بحران گرسنگی شوند که با در نظر گرفتن قشر متوسط یعنی جمعیتی 735 میلیوننفری، عملاً 122 میلیون انسان دیگر به جمع گرسنگان دنیا اضافه شد و متاسفانه این روند همچنان در آسیای غربی، کارائیب و تمامی مناطق آفریقا در حال افزایش است؛ به نحوی که پیشبینی میشود در کمتر از هفت سال، صرفاً به خاطر جنگ اوکراین، 23 میلیون نفر، ناامنی غذایی را با شدتی بالا تجربه کنند، بیش از 600 میلیون نفر دچار سوء تغذیه مزمن شوند، از 4 /2 میلیارد نفرِ دچار ناامنی غذایی در سال 2022، حدود 900 میلیون نفرشان به مرز فقر برسند و شکاف جنسیتی غذایی که با پاندمی رشد کرد به 9 /5 درصد افزایش یابد و به طور نامتناسبی بر زنان، کودکان و مردم ساکن در مناطق روستایی تاثیر بگذارد. بدین نحو که، بر جمعیت 1 /3 میلیاردنفری ناتوان در پرداخت هزینه یک رژیم غذایی سالم و 1 /185 میلیون کودک زیر پنج سال دچار توقف رشد قدی، اضافهوزن و لاغری در سال گذشته افزوده شود، این روند افزایشی در مناطق روستایی، پیشرفت خطی داشته باشد و علاوه بر آن، با رشد شهرنشینی و این پیشبینی که تقریباً از هر 10 نفر، هفت نفر تا سال 2050 از روستا به شهرها میروند، نابرابری غذایی و کشاورزی، شدت یابد و یک تریلیون دلار به جهان خسارت بزند. نابرابری که به زعم احمد مظهری، رئیس مایکروسافت آسیا، به معنای نابودی صنعت کشاورزی دموکراتیک است و «اورژانس غذایی جهان» را در مناطقی چون آسیا، خاورمیانه و آفریقا، قطعاً بزرگ و بزرگتر خواهد کرد؛ و به باور چینگ فنگ ژانگ، مدیر ارشد بانک توسعه آسیایی، نهتنها عامل توسعه اورژانسهای غذا خواهد شد که با ابتنا به دادههای شرکت مورگان استنلی، بزرگترین «النینو غذایی» یک قرن اخیر را در آسیا و خاورمیانه باعث میشود.
رنجِ زنانگی و زورِ نابرابری
بر اساس شاخصهای کلیدی گزارش جدید «ADB» که کمتر از یک ماه پیش منتشر شد، تا زمستان سال گذشته، حدود 2 /155میلیون نفر در آسیا در فقر شدید و نابرابری غذایی زندگی میکردند -منظور از فقر شدید به معنای زندگی با کمتر از 15 /2 دلار در روز با احتساب قیمتها، قدرت خرید و تورم در سال 2017 است- و این بدین معناست که مردم فقیر آسیا بیشترین آسیب را از افزایش هزینههای زندگی متحمل شدهاند و به قطع، دیگر توانایی تامین نیازهای ضروری مانند غذا با قیمتهای سال 2023 را ندارند چه برسد به دیگر نیازهایشان؛ کمااینکه، افزایش قیمت غذا و خدمات حیاتی، همیشه فقرا را محروم از پسانداز، پرداخت هزینه مراقبتهای بهداشتی، سرمایهگذاری در آموزش و سایر فرصتهای توسعهای فردی میکند و بدتر آنکه، زنان فقیر چون درآمد کمتری نسبت به مردان دارند و اغلب مشمول کار بدون دستمزد و خانهداری هستند، بیشترین آسیب را در این میان میبینند. اکثر آمارهای رسمی نشان میدهد، علاوه بر اثرات مخرب آزادسازی و کالاییسازی کشاورزی و همچنین بحران آبوهوا، زنان بهویژه در نتیجه نابرابریهای جنسیتی در سراسر زنجیره غذایی صنعتی بیشتر به حاشیه رانده شده و مورد استثمار قرار میگیرند. به واقع و با آنکه، به رسمیت نشناختن و کمارزش دانستن سهم زنان در تولید غذا و موانع نهادی که دسترسی آنها به زمین و سایر منابع را محدود میکند، برخی از علل اصلی ناامنی غذایی در سطح جهان است، اما هنوز کار کشاورزی زنان اغلب به عنوان امتداد وظایف خانگیشان در نظر گرفته میشود، درصورتیکه زنان به همان اندازه کار در خانه در تولید هم سهم دارند. به عنوان مثال، در بخش شیلات -صید، پرورش، تمیزکردن، پردازش و بازاریابی غذاهای دریایی- نقش ماهیگیران و کارگران صنعت را بازی میکنند و در کشاورزی، علاوه بر اینکه، مسوولیت مدیریت درآمد و هزینههای خانوار را بر عهده میگیرند، نقش مهمی در صرفهجویی بذر، آمادهسازی زمین، وجین، کاشت نهال، نشا، برداشت و بازاریابی محصولات دارند. اما سنتهای مردسالارانه، عادیسازی و پرداختیهای اندک، کار آنها را به نفع جامعه سرمایهداری کرده و حتی زنانهشدن و زنانهزدایی کشاورزی نیز به ضرر آنها تمام شده یا از آنها یک ابزار ساخته یا آنان را گرسنه و آواره کرده یا حق مالکیت را از زنان گرفته است. مثلاً در فیلیپین، در مقایسه با 418 هزار مرد، فقط 94 هزار زن دارای حق ثبت اختراع هستند و تنها 62 هزار زن موفق به دریافت گواهینامه مالکیت زمین (CLOA) در مقایسه با تقریباً 4 /1میلیون مرد شدهاند. بدینسان، چون زنان اغلب فاقد عناوین قانونی برای زمینهای خود هستند، اکثر آنها وقتی زمینشان به وسیله سرمایهگذار، شرکت یا دولت گرفته میشود، نمیتوانند هیچ ادعایی برای غرامت داشته باشند و در برابر غصب زمین، جابهجایی و بهرهبرداری بهویژه در مواقع بحران آسیبپذیرتر و فقیرتر میشوند. توانایی آنها برای تامین نیازهای اساسی چون غذا کاهش مییابد و خطر خشونت علیه آنها (VAW) را افزایش میدهد. کمااینکه، بر اساس گزارش 2023 فائو، 388 میلیون زن و دختر در مقایسه با 372 میلیون مرد و پسر طی نیمه نخست سال 2022 در فقر شدید زندگی کردند و تا پایان این سال، تعداد آنها به 446 میلیون زن و دختر رسید -25 درصدشان از مناطق مرکزی، جنوبی، شرقی آسیا بودند- که چنانچه این روند ادامه یابد تا سال 2059 هیچ اتفاقی برای کاهش نابرابری غذایی بهخصوص در میان زنان و کودکان رخ نخواهد داد. حتی دامنه این نابرابری در تامین غذا و داشتن یک رژیم غذایی سالم شدیدتر و مردم دنیا بهویژه در آسیا فقیرتر خواهند شد.
آسیای فقیرِ فقیر
به استدلال ایوان تامسون، پژوهشگر ارشد مجمع جهانی اقتصاد، وقتی بیش از نیمی از مردم گرسنه جهان در آسیا زندگی میکنند و توزیع ناامنی غذایی متفاوتی دارند، به عنوان مثال، در یک سال، میزان بروز ابتلا به سوءتغذیه از 5 /2 درصد در آسیای شرقی تا بیش از 8 /15 درصد در جنوب آسیا تغییر میکند یا اینکه حدود 51 میلیون نفر در پنج منطقه آسیایی و کشورهای افغانستان، بنگلادش (بازار کاکس)، میانمار، پاکستان و سریلانکا فقط در طول سال گذشته، سطح بالایی از ناامنی غذایی حاد را تجربه میکنند و پیرو آن، به خاطر شوکهای اقتصادی، افغانستان و سریلانکا، شاهد کمبود و کاهش شدید تولیدات کشاورزی و افزایش نرخ تورم سالانه قیمت مواد غذایی تا 64 درصد هستیم یا کاهش شدید تولیدات کشاورزی و دامی پاکستان را پس از بارش بارانهای موسمی سه برابر بیشتر از میانگین 30 سال گذشته، سیل ناگهانی و رانش زمین میبینیم، بیشک نمیتوانیم امیدی به کاهش نابرابری اقتصادی و غذایی در کل جمعیت منطقه آسیا حداقل تا سال 2030 داشته باشیم و غیرمنطقی است اگر در این بحبوحه، برابری غذایی میان زنان و مردان را امکانپذیر بدانیم. مضاف بر آن، پیشبینی میشود، جمعیت جنوب شرقی آسیا تا سال 2035 با 12 درصد افزایش از 670 میلیون نفرِ سال 2020 به 750 میلیون نفر افزایش یابد، تقاضا برای غذا را تا سال 2050 بیش از 40 درصد افزایش دهد وکماکان، با وجود فشارهای فزاینده بر عرضه مواد غذایی، 40 درصد مواد غذایی تولیدشده در آسیای جنوب شرقی که معادل تولید غذا از 8 /1میلیون هکتار زمین و تقریباً برابر با 22 درصد از زمینهای کشاورزی مالزی است، هدر رود و تشدید جنگ، گرانی، تورم افزایشی و حکمرانی اقتصادی توتالیتری، مطابق با پژوهش«حاکمیت غذایی و آگرواکولوژی»، آسیا بهویژه آسیای جنوب شرقی را به فقیرترین مناطق جهان از حیث امنیت غذایی تبدیل کند، موضوعی که مورد تایید پروفسور پل تنگ، رئیس و مدیرعامل موسسه ملی آموزش بینالمللی (NIEI) نیز هست. به اعتقاد او، ضعف سیستماتیک اقتصاد سیاسی-کشاورزی آسیایی، اینک میلیونها انسان در این منطقه را به سمت انتهایی و عمیقترین ابعاد فقر رانده و بسیاری از آنها، از بیماری و /یا گرسنگی جان خود را از دست میدهند. علاوه بر آن، سازمان بینالمللی کار (ILO) تخمین میزند که بعد از پاندمی و تا به امروز بیش از 81 میلیون شغل در منطقه آسیا از بین رفته و حدود 7 /4 میلیون نفر به سمت فقر شدید رانده شدهاند، بر اساس دادههای بانک توسعه آسیایی با کمتر از 90 /1 دلار در روز زندگی میکنند و هنوز از سیاستهای مالیاتی جدید و افزایش نرخ تورم سیلی میخورند. مثلاً با نگاهی به کامبوج، فیلیپین و تایلند در آسیای جنوب شرقی و هند در جنوب آسیا، میتوانیم ببینیم که نرخ تورم در سال 2022 بیش از هشت درصد افزایش یافته و درحالیکه غذا سهم بزرگی - حدود 30 تا 40 درصد - از سبد شاخص قیمت مصرفکننده را به خود اختصاص داده است، از زمان بحران مالی جهانی در سال 2008، شاخص قیمت مواد غذایی به سطح قبل از بحران کاهش نیافته و عصر غذای ارزان در آسیا و بهخصوص در خاورمیانه دیگر هیچگاه تکرار نخواهد شد و این بدین معناست که با تلاقی جهانیشدن، آزادسازی تجارت کشاورزی، کالاییشدن کشاورزی، نابرابری جنسیتی در زنجیره غذایی، جنگ، آوارگی و کشتارهای سیستماتیک در آسیا، دهقانان، کشاورزان، کارگران، ماهیگیران، مردم بومی و زنانی که برای حقوق خود در زمین، آب و حمایت از امرار معاش در میان فشارهای فزاینده در این منطقه مبارزه میکنند، نمیتوانند به اهداف توسعه پایدار سازمان ملل در صنعت کشاورزی و رسیدن به هدف «گرسنگی صفر» امید زیادی داشته باشند، بهویژه آنکه بسیاری از کشورهای خاورمیانه از سال 2023 به بعد در زمینه آب، خشکسالی، تغییرات دما و اراضی کشاورزی دیگر نمیتوانند روی خوش رفاه و امنیت را ببینند و بزرگترین واردکننده محصولات و مواد غذایی خواهند شد.
جبرِ جنگِ آب و غذا
گزارش جدید موسسه منابع جهانی نشان میدهد پنج کشور در جهان؛ بحرین، قبرس، کویت، لبنان، عمان و قطر، از اکنون با بحران آب مواجه شدهاند. امارات متحده عربی، عربستان سعودی، اسرائیل، مصر، یمن، ایران، اردن، تونس، عراق، هند، سوریه، مراکش، اریتره و الجزایر هم جزو 30 کشور اول با تنش آبی بالا هستند که بیش از 80 درصد منابع آب تجدیدپذیر خود را برای آبیاری، دام، صنعت و نیازهای خانگی استفاده میکنند و روی مرز قحطی و جنگ آب ایستادهاند؛ بهنحویکه، حتی یک خشکسالی کوتاهمدت در این کشورها، میتواند دیپلماسی دولتهایشان را از همکاری به منازعه و /یا جنگ و بستن شیر آب به روی یکدیگر بکشاند و با تکرار خشکسالیهای فاجعهبار همراه با رکوردهای دمایی بالا و بیسابقه، با نابودی کامل صنعت کشاورزی، این 30 کشور را دچار تنش، ناامنی غذایی، قحطی و فقر کند؛ کمااینکه، بر اساس «اطلس خطر آب قنات موسسه منابع جهانی»، انتظار میرود درحالیکه تعداد حوضههای آبخیز فقط 19درصد بیشتر شود، تقاضای جهانی آب 20 تا 25 درصد افزایش یابد، تا سال 2050، یک میلیارد نفر دیگر در تنشهای آبی بسیار بالا زندگی کنند، این تنش در بخشهایی از آسیا و خاورمیانه شامل 100 درصد جمعیت آن تا 27 سال آینده شود و در کشوری چون ایران که به خاطر چندین دهه مدیریت ضعیف و استفاده ناپایدارِ منابع آبی از اکنون در کشاورزی با تنشهای جدی مواجه شده است، امکان زندگی تا 10 سال آینده به پایینترین سطح خود برسد و بیش از 70 درصد جمعیت آن در صورت عدم تبیین راهکارهای ملی-بینالمللی مجبور به مهاجرت شوند که با نظر به موقعیت ژئوپولیتیک این کشور در تامین مواد غذایی کشاورزی-صنعتیِ بسیاری از کشورها، عملاً مناطق قابل توجهی از جهان با بحرانهای جدی مواجه خواهند شد؛ و در مجموع چون زمین باید برای تغذیه 10 میلیارد نفر تا سال 2050، حدود 56 درصد بیشتر از سال 2010 کالری غذایی تولید کند، افزایش محدودیتهای آب، خشکسالی، سیل و تورم اقتصادی میتواند ثبات جهانی غذا را به خطر بیندازد. خطری که سونال وارما، اقتصاددان ارشد حوزه آسیا، هند و ژاپن معتقد است، حداقل در تولید و تامین نیشکر، گندم، برنج و ذرت زودتر از پیشبینیها رخ داده و دیگر برنامه 766 میلیوندلاری تابآوری سیستمهای غذایی غرب آفریقا، کمک 150میلیوندلاری مرحله دوم تابآوری امنیت غذایی یمن، کمک مالی 50 میلیوندلاری تاجیکستان با هدف افزایش انعطافپذیری بخش کشاورزی، پروژه 125میلیوندلاری اردن به منظور افزایش کنترلگری آبوهوا، طرح 300 میلیوندلاری بولیوی برای کشاورزی هوشمند، پروژه اضطراری 630 میلیوندلاری تامین مالی واردات گندم در مصر و تونس، یا حتی برنامه 3 /2 میلیارددلاری سیستمهای غذایی کشورهای شرق و جنوب آفریقا، نمیتواند مانع از تبعات ناگوار آن شود. این پژوهشگر تاکید دارد، با وجود اثرات منفی رشد اقتصادی، جنگ اوکراین، تورم غیرقابل کنترل، افزایش نرخ بهره بانکی و مدیریتهای گیج حوزه کشاورزی، کشورهای منطقه آسیا و خاورمیانه از اکنون با یک «النینو غذایی» مواجه هستند و حتی در تامین سبزیجات، گندم، برنج، روغن نخل وگوجهفرنگی، بهشدت آسیبپذیر شده و ناامنی حاد غذایی را تجربه میکنند. برای مثال، سنگاپور و هنگکنگ اکنون در تامین برنج موردنیاز خود 100 درصد به واردات متکی هستند. مالزی 7 /42 درصد برنج مصرفی خود را وارد میکند. فیلیپین به عنوان «آسیبپذیرترین» کشور در برابر افزایش قیمت مواد غذایی با تورمی 8 /34درصدی، بیش از 2 /24 درصد برنج مورد نیازش را که بهتنهایی 9 /8 درصد از سبد غذایی آن را تشکیل میدهد با واردات تامین میکند. ذخایر برنج چین پس از افزایش سیل در سه استان که به طور معمول حدود یکچهارم تولید برنج این کشور را بر عهده دارند، در معرض خطر قرار گرفته است. ممنوعیت هند بر صادرات برنج سفید غیرباسماتی، تامین برنج در ویتنام و تایلند را بحرانی کرده و همه اینها در حالی است که میزان تولید برنج و گندم در آسیا و خاورمیانه و حتی دیگر نقاط جهان اکنون روندی کاهشی دارد و در مقابل قیمت آن عملاً کنترل ناشدنی شده است که این موضوع کشورهای زیادی را به «دروازه گرسنگی جهانی» میکشاند و باید برای آن کاری کرد.
از ماه تا میز شام
اما با این شرایط چه چیزی میتواند به بقای چرخه حیات، توسعه کشاورزی، ساخت مزارع پایدار، هدف صفر گرسنگی و کاهش تبعات پاندمی فقر غذایی و قحطی کمک کند؟ آیا واقعاً راهکار موثری وجود دارد؟ ژاکلین هرد، مدیرعامل و بنیانگذار Enko که راهحلهای ایمن و پایدار را برای بزرگترین تهدیدات کشاورزی جهان طراحی میکند، باور دارد با فناوری و نوآوری عملی میتوان کشاورزان و تمامی جهان را از بحران و ناامنی غذایی نجات داد. بهزعم او، کشاورزی هوشمند که سومین انقلاب سبز جهان است، با ترکیبی از فناوریهای تحلیلی مبتنی بر داده، مانند تجهیزات کشاورزی دقیق، اینترنت اشیا، تجزیهوتحلیل دادههای بزرگ، وسایل نقلیه هوایی بدون سرنشین، پهپادها و روباتهای خودمختار، پتانسیل آن را دارد که شکل مولدتر و پایدارتری از تولیدات کشاورزی را تا سال 2050 به دنیا عرضه کند و حتی در کشورهای کمتر توسعهیافته، عصر جدیدی از کشاورزی را بسازد. به استدلال هرد، با آنکه انقلاب صنعتی چهارم، هر صنعتی را در فناوریهای جدید غرق کرده، اما جامعه کشاورزی کمتر دیجیتالشده همانند گذشته مقاومتی عجیب در برابر نوآوری دارد؛ درحالیکه، کشاورزان و جامعه اقتصادی فعال در این حوزه، همواره و همیشه از نجاتدهندگی فناوری آگاه بودهاند و حتی حالا هم بهخوبی میدانند تراکتورهای مستقل، روباتهایی که به تولید و برداشت محصولات کشاورزی کمک میکنند و هواپیماهای بدون سرنشین که دقیقاً ورودیهای پراکنده این صنعت را زیر نظر دارند، میتوانند تحولی بزرگ در ایجاد و توسعه مزارع پایدار آینده به وجود آورند و فقط سطح چگونگی کمک به مقابله با چالشهای مبرم، مانند تغییرات آبوهوا و محدودیتهای عرضه غذا را به ما نشان نمیدهند. از اینحیث، با سرمایهگذاریهای AgriTech در بالاترین سطح خود، اینک استارتآپها و بازیگران اصلی اقتصاد کشاورزی، میتوانند به طرز متفکرانهای، از نوآوریهایی مانند هوش مصنوعی در کل زنجیره ارزش کشاورزی استفاده کنند و آینده یک صنعت کشاورزی نوظهور را شکل دهند. کمااینکه، انتظار میرود اندازه بازار جهانی کشاورزی هوشمند از 15 میلیارد دلار در سال 2022 به 33 میلیارد دلار آمریکا تا سال 2027 افزایش یابد. تا سال 2025، بازار جهانی روباتهای کشاورزی به 6 /20 میلیارد دلار برسد و ضمن تسهیل چالش افزایش 50درصدی تولید جهانی غذا، DNA محیطی کشاورزی را تغییر دهد. بازار کشاورزی هوشمند در منطقه آسیا و اقیانوسیه نرخ رشد مرکب سالیانه 1 /20درصدی را پشت سر بگذارد. اندازه بازار پهپادها در AgriTech به 8 /8 میلیارد دلار تا سال 2028 برسد. سیستمهای سختافزاری هوشمند، طی یک دهه آینده، 3 /72 درصدِ بازار جهانی کشاورزی را تصاحب کنند. 60 درصدِ کشاورزان کشورهای توسعهیافته فقط تا هفت سال دیگر، به کمک هوش مصنوعی، عجیبترین نقش را در شیوهها و ساختارهای کشاورزی دنیا بازی کنند. 70 هزار روبات کشاورزی چیزی برابر با تعداد روباتهای کاربردی ساختهشده در صنایع نظامی جهان، تا سال 2042، مشکلات جامعه 7 /8 میلیوننفری کنونی کشاورزی را حل کنند و به تعبیر رابین سالوکس، یکی از بنیانگذاران و مدیرعامل استارتآپ متمرکز بر فناوری آبوهوا (eAgronom)، «غذای آینده» را با Web3 از مزرعههای واقعی به سر میز شام برسانند بیآنکه اسیرِ ماهِ جایگزین خورشیدشده، باشند.
منوی غیرزمینی فردای آیندگان
رابین سالوکس، یکی از بنیانگذاران و مدیرعامل استارتآپ متمرکز بر فناوری آبوهوا (eAgronom)، تاکید دارد، کشاورزی هوشمندی که بیبهره از Web3 نباشد، میتواند منوی غذایی جمعیت 10میلیاردی زمین را بهگونهای تغییر دهد که نیاز کمتری به گوشتهای مصنوعی یا سبزیجات غیرزمینی پیدا کنیم و البته از فقر غذا و در قحطی هم نمیریم، چیزی که فعالان کشاورزی جهان، دیگر نباید نسبت به آن بیتفاوتی خودخواسته داشته باشند. او با بیان اینکه، ظهور Web3 باعث شده است تا نوآوری در بخش کشاورزی با سرعتی باورنکردنی بهخصوص در مورد استفاده از دادهها شکوفا شود، میگوید: زنجیرههای تامین مواد غذایی اینک، به طرز عجیبی، طولانی و پیچیده شدهاند و ردیابی منشأ محصولات برای خردهفروشان عملاً دشوار است، چه رسد به مصرفکنندگان؛ ولی بااینحال، هوش مصنوعی قادر است اطلاعات هر محصولی را ثبت کند. شما اکنون میتوانید، با کمک حسگرهای هوشمند و AI، ریشههای کاهوی سالادتان را هم ردیابی کنید و ببینید که آیا از کود شیمیایی برای آن استفاده شده یا در هنگام برداشت، بستهبندی و حملونقل، روند بدون آسیبی را طی کرده است یا خیر. از سویی، بر اساس گزارش بانک جهانی، فعلاً نیمی از کشاورزان جهان، حدود 440 میلیون کشاورز، کارت یا حساب بانکی ندارند. اما 98 درصد کشاورزان در کنیا، صاحب تلفن همراه هستند و تلفن هوشمند به آنها فرصت دسترسی آسان به خدمات مالی را داده است. خدماتی مانند استفاده از پلتفرمهای ارزهای دیجیتال برای دریافت وامهای خرد یا توانایی پرداخت آنی، مستقیم و بدون واسطه هزینه کالاها و خدمات. به عبارتی، درحالیکه بسیاری از جوامع برای تمامی نیازهای غذایی خود به کشاورزان محلیشان وابسته هستند، توسعه مبتنی بر وب 3، پتانسیل واقعی برای بهبود رژیم غذایی و معیشت در مناطق در حال توسعه را فراهم کرده است. فراتر از آن، با وجود تصورات غلط رایج، حدود 95 درصد از مزارع جهانی، مزارعی کوچک با کمتر از پنج هکتار زمین هستند که 80 درصد غذای برخی مناطق از جمله آسیا و جنوب صحرای آفریقا را تولید میکنند؛ اما متاسفانه، این مناطق قبلاً تحت تاثیر تغییرات آبوهوایی قرار گرفتهاند و حالا یک رویداد شدید جغرافیایی میتواند اثرات بحرانزایی بر معیشت کشاورزان و جوامع محلی داشته باشد و این در حالی است که دادههای دیجیتالی پاک ایستگاههای هواشناسی و مزارع در بلاکچین را نمیتوان بهعنوان اساس بیمه شاخص مبتنی بر Web3 دستکاری کرد و این قابلیت اجازه میدهد پرداختها، سریع و خودکار پردازش شوند، کشاورزان، ریسکها را بهتر مدیریت کنند و در برابر اثرات نامطلوب رویدادهای جوی، خرابی تجهیزات و سایر مشکلات کمتر آسیبپذیر شوند. علاوه بر تمامی اینها، درحالیکه امروزه کشاورزی یکی از منابع اصلی انتشار گازهای گلخانهای جهانی است، صنعت فرصتساز بزرگی هم برای حذف دیاکسید کربن از جو شده است، ولی بسیاری از کشاورزان در حال حاضر بودجه لازم برای حرکت به سمت شیوههای کشاورزی پایدار را ندارند، پس طبیعتاً فرصت دریافت گواهی کربن را هم پیدا نمیکنند و قراردادن راهبری زیستمحیطی، اجتماعی و ابرشرکتی (ESG) در قلب الگوهای عملیاتی به طور فزایندهای، گزینه انتخابی آنها نخواهد بود. ازاینرو، درحالیکه سازوکارهای مالی سنتی اغلب نمیتوانند نیازهای پولی کشاورزان را برآورده کنند، ظهور فناوری بلاکچین و وب 3 به کشاورزان نگران این امکان را میدهد تا بهسرعت برای تامین مالی، گرد هم آیند و این دقیقاً همان چیزی است که ما در حال حاضر در بازارهای کربن شاهد آن هستیم؛ جایی که تعدادی از پلتفرمهای مبتنی بر بلاکچین به وجود آمدهاند تا پروژههای کربن کشاورزیِ با کیفیت بالا را تامین مالی کنند و Web3، حکم ظهور اولین تراکتور در حدود 150 سال پیش را بیابد و بسترساز امکاناتی بیپایان برای بهبود معیشت کشاورزان و مصرفکنندگان محصولات کشاورزی در راستای زیست پایدار و اکولوژی سبز شود. همان کاری که روباتهای هوشمند هم برای این صنعت انجام میدهند و سییینگتو، اقتصاددان ارشد بازارهای نوظهور به آن نام «تلاش روباتها برای بقای زیست انسانی» را داده است.
امنیت زیر سایه درخت مرگ
سییینگتو، تحلیلگر اقتصاد کلان آسیای سابق (Asia ex-Japan)، با اشاره به قدرت 30 روبات پیشرفته نمایشگاه «Robotics for Good» در اجلاس جهانی هوش مصنوعی 2023 ژنو که ماه قبل برگزار شد، میگوید، روباتها، یک امتیاز اضافی برای ما انسانها در جمعآوری دادههای ارزشمند به منظور تنظیم دقیق عملکرد محصولات کشاورزی-زراعی و مدیریت دقیق منابع کنونیمان با هدف ساخت آینده پایدار کشاورزی، یک صنعت کشاورزی هوشمندانه و نه سخت و پیچیده هستند که کمک میکنند ما روی زمین بیشتر بمانیم و زمین، ما را پس نزند. او با این استدلال که روباتها برای کشاورزی حکم کاشفان فضا را دارند، از فعالان این صنعت میخواهد که از خود بپرسند آیا از ادغام روباتها با بخش کشاورزی، آیندهای مرفهتر، انعطافپذیرتر و پایدارتر را نخواهند ساخت؟ و اگر جوابشان مثبت است، اجازه دهند روباتها بیشتر به آنها کمک کنند و با آنها، کشاورزی آینده را در آغوش بگیرد. سییینگتو، با بیان اینکه، شبکههای حسگر پیشرفته، پلتفرمهای تجزیهوتحلیل دادهها و سرویسهای مبتنی بر فضای ابری زودتر از هر زمان پیشگوییشده، به طور فزایندهای رایج خواهند شد و کشاورزان را مجبور میکنند تا عملیاتهای خود را کارآمدتر مدیریت کنند، وجود روباتهایی مانند «بازوی دیجیتال مزرعه» که با خودکارسازی فرآیند شناسایی و حذف علفهای هرز، به کشاورزان کمک میکند تا سطح وابستگی خود را به علفکشها و سایر مواد شیمیایی مضر کاهش دهند، پهپاد کاملاً خودمختار «AGRIM-X» که از پیشرفتهترین الگوریتمهای بینایی کامپیوتری و هوش مصنوعی برای ارائه تصاویری با وضوح بالا از محصولات کشاورزی استفاده میکند تا کشاورزان تصمیمات غیرمعقولی نگیرند، بهترین موقعیتیاب جهانی «Vision-RTK 2» را که امکان تراز دقیق و قوی در زیر پوشش گیاهان و درختان سمی مانند «سیبچه مرگ» که هیچ جانداری حق نزدیک شدن به آن را ندارد، فراهم میکند، ابزارهای گذار از کشاورزی سنتی به عصر روباتهای شگفتانگیز کشاورزی هوشمند میداند که پذیرش آنها، گواهی بر میزان قدرت دگرگونکننده فناوری در مقابله با چالشهای جهانی غذایی است. شگفتیهای تکنولوژیک که مصرف و تولید مسوولانه دارند کمتر از 90 درصد آب را برای بیش از 20 برابر مقدار هر محصول در هکتار مصرف میکنند. به عنوان کارگران خستگیناپذیر بیماریهای محصولات باغی و مزارع را زود تشخیص میدهند، دسترسی به غذا را در مناطقی با منابع محدود افزایش میدهند. با کاهش هزینههای تولید، غذا را برای مصرفکنندگان مقرون بهصرفهتر میکنند و نمیگذارند دو میلیارد انسانی که تا چند سال آینده به جمعیت انسانهای روی زمین اضافه میشوند، در قحطی و با شکم گرسنه بمیرند.