شناسه خبر : 45128 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

شکاف جنسیتی در ثبت اختراع

چرا به اختراعات زنان کمتر توجه می‌شود؟

 

حامد وحیدی / نویسنده نشریه 

66توازن و تعادل جنسیتی یکی از مسائل مهمی است که در سال‌های اخیر، توجهات زیادی را به خود جلب کرده؛ چه در محیط کار، چه در فضای آموزشی، تلاش بر این است که این توازن برقرار شود. در بخش اختراعات نیز، تلاش‌های فراوانی برای برقراری تعادل جنسیتی شده که نتیجه آن افزایش چشمگیر میزان مشارکت زنان در پرونده‌های ثبت اختراع طی ۲۰ سال گذشته بوده و طی این مدت تقریباً دو برابر شده است؛ اما همچنان شکاف بزرگی میان مردان و زنان در این بخش احساس می‌شود. با آنکه زنان نیمی از جمعیت جهان را تشکیل می‌دهند اما آمارهای مربوط به تعداد زنان مخترع بسیار کمتر از مردان است و حداکثر به ۱۳ درصد می‌رسد؛ یعنی به ازای هر هفت مرد مخترع، یک مخترع زن وجود دارد. سوالی که اینجا مطرح می‌شود این است که با وجود اینکه ذهن نوآورانه و خلاق در مردان و زنان به نسبت یکسان است و در حقیقت شواهدی وجود ندارد که خلاف این نظریه را ثابت کند، چرا تعداد مخترعان زن اندک است؟ باید به این نکته توجه داشت که در فضای آکادمیک میزان مشارکت مرد و زن تقریباً برابر است و در دهه‌های گذشته مشارکت زنان در این بخش رشد قابل ‌توجهی داشته به‌طوری که نسبت زنان و مردان در مقاطع تحصیلی مختلف تقریباً یکسان است. به‌رغم اینکه در سال‌های اخیر، تعداد دانشجویان و فارغ‌التحصیلان در حوزه STEM (علوم، تکنولوژی، مهندسی و ریاضی) افزایش قابل‌ ملاحظه‌ای داشته، اما ورود زنان به عرصه اختراعات همچنان با اختلاف کمتر از مردان است. به نظر می‌رسد مخترعان زن هنگام تلاش برای اختراع با موانع مهمی روبه‌رو هستند. پژوهش جنسن، کوواکس و سورنسون (2018) نیز ادعا می‌کند که زنان در فرآیند تایید اختراع با مشکلات مختلفی مواجه هستند که سبب می‌شود زنان در درخواست برای ثبت اختراع کمتر حضور داشته باشند. در نتیجه این موضوع ممکن است انتظار داشته باشیم که به‌طور میانگین اختراعات زنان کیفیت بالاتری نسبت به اختراع مردان داشته باشد، بنابراین، بیشتر مورد توجه دیگران قرار گیرد. با این حال، یک بررسی ساده از استنادات ثبت اختراعات نشان می‌دهد که به اختراعاتی که مخترع آن زن هستند، کمتر از آنهایی که از سوی مردان اختراع شده است، استناد (citation) می‌شود. با توجه به اینکه هر اختراعی نیازمند حمایت‌های ویژه از سمت دولت است، این موضوع نشان می‌دهد یا کیفیت گرنت‌هایی که برای حمایت از اختراعات زنان اعطا می‌شود پایین‌تر است یا اینکه اختراعاتی که زنان تولید می‌کنند در قالب استنادهای آتی شناخته نمی‌شود؛ به عبارت دیگر، اختراعات زنان کمتر مورد توجه پژوهشگران و مخترعان آینده قرار می‌گیرد.

زمانی که یک اختراع ثبت می‌شود، حقوق انحصاری به مخترع اعطا می‌شود که این امکان را برای او فراهم می‌کند که برای یک بازه زمانی محدود، از اختراع مربوطه استفاده و بهره‌برداری کند و با این حق انحصاری که به آن گرنت می‌گویند، می‌تواند از استفاده غیرمجاز دیگران از اختراعش، جلوگیری کند. اینکه یک حق ثبت اختراع تا چه حد می‌تواند از حقوق مخترع دفاع کند بستگی به نوع محصول و کیفیت خدماتی دارد که دفتر مالکیت فکری مربوطه ارائه می‌دهد. به‌طور معمول، استنادهایی که به یک اختراع می‌شود می‌توانند معیاری برای کیفیت یک پتنت (حق ثبت اختراع) باشند. در یک محیط ایده‌آل، استنادهایی که به اختراعات می‌شود باید تصادفی باشد و ربطی به جنسیت مخترع نداشته باشد؛ یعنی اگر کیفیت یک اختراع در میان زن و مرد یکسان باشد، سهم استنادهایی که به اختراع آنها می‌شود باید به‌طور تقریبی با هم برابر باشد. اما وجود اختلاف زیاد در میزان استنادهایی که به اختراعات بانوان و اختراعات مردان می‌شود، باعث شده تا مطالعات زیادی به بررسی این تفاوت جنسیتی بپردازند. یکی از جدیدترین مقالاتی که در این زمینه به چاپ رسیده، پژوهشی است که از سوی ییل هوچبرگ، علی کاخبد، پییائو لی و کونال ساچدوا انجام شد. این گروه از پژوهشگران با استفاده از کلان‌داده‌های مربوط به این زمینه و به‌کارگیری تکنیک‌های جدید ماشین لرنینگ، به بررسی این موضوع و اندازه‌گیری سهم علی جنسیت در استناد به پتنت‌های با کیفیت مشابه می‌پردازند. در ادامه خلاصه‌ای از این مقاله ارائه می‌شود.

روش‌شناسی پژوهش

روش‌شناسی این مقاله بر پایه مجموعه‌ روبه‌رشدی از تحقیقات در حوزه علوم کامپیوتر است که می‌تواند با استفاده از داده‌های متنی، روابط علی را شناسایی کند. به همین دلیل این پژوهشگران، رویکردی را که در این مقاله از آن استفاده می‌کنند تجزیه و تحلیل متن علّی یا C-TEXT می‌نامند. در این رویکرد، تاثیرات علی از داده‌های متن مشاهده‌ای تخمین زده می‌شود و برای ویژگی‌های مخدوش‌کننده متن، مانند موضوع یا کیفیت نوشتار تنظیماتی قرار داده می‌شود. محتوای متن برای شناسایی روابط علّی بسیار مناسب است، اما برای تحلیل پیچیدگی زیادی دارد. رویکرد C-TEXT این مقاله با بازنمایی اسناد نسبتاً کم‌حجم، اطلاعات کافی برای شناسایی روابط علی را حفظ می‌کند و در عین حال پیچیدگی را کم می‌کند تا تخمین کارآمد برای بررسی اثرات علی داشته باشد. این اسناد کم‌حجم باید فرض شناسایی را داشته باشند که طبق این فرض، متن این اسناد باید حاوی تمام اطلاعات لازم برای اندازه‌گیری تاثیرات مورد نظر (کیفیت پتنت و استنادهای آتی، اطلاعات مربوط به جنسیت) باشد. مدل C-TEXT این مقاله همچنین قابل تعمیم یافتن است که می‌تواند روابط غیرخطی بین ورودی‌ها و خروجی‌ها را، به ویژه زمانی که با ورودی‌های با ابعاد بالا سروکار داریم به خوبی شناسایی کند. باید خاطرنشان کرد که در الگوی این مقاله از اطلاعات مربوط به پتنت و ثبت اختراع به عنوان ورودی و از اطلاعات مربوط به استنادهایی که به اختراع شده، به عنوان خروجی استفاده شده است. این پژوهشگران از این طریق می‌خواهند میزان استنادهایی را که در آینده به هر اختراع می‌شود، پیش‌بینی کنند.

نمونه اصلی این مقاله، شامل همه پتنت‌های کاربردی اعطاشده از سوی اداره ثبت اختراع ایالات‌متحده (USPTO) از سال 1976 تا 2021 می‌شود. برای تحلیل‌های اصلی، این پژوهشگران روی نام اولین مخترع در پتنت (مخترع اصلی) تمرکز می‌کنند و اگر اولین مخترع فهرست‌شده در پتنت زن باشد، پتنت‌ها را به عنوان مخترع اصلی زن و اگر اولین مخترع مرد باشد، ثبت اختراع را به نام مرد نامگذاری می‌کنند. پس از جمع‌آوری نمونه داده‌های ثبت اختراع، آن را هم روی ورودی‌ها و خروجی‌های مربوط به مخترع با جنسیت موافق و هم روی ورودی‌ها و خروجی‌های مربوط به جنسیت مخالف اجرا می‌کنند. این مجموعه‌ای از تعداد استنادهای خلاف واقع برای هر پتنت تولید می‌کند که همه چیز را برابر نگه می‌دارد و فقط جنسیت نویسندگان را تغییر می‌دهد. به عبارت دیگر، مقاله در این بخش می‌خواهد ببیند که اگر اختراع یک زن (مرد) با نام مرد (زن) ثبت اختراع می‌شود، چه میزان استناد به این اختراع کم یا زیاد می‌شود. در مرحله بعد، آنها روش C-TEXT را برای به دست آوردن استنادهای خلاف واقع (برای جنس مخالف) اعمال می‌کنند. با استفاده از این موارد متضاد، یک میانگین اثر (ATE) محاسبه می‌کنند که همان تفاوت بین استنادهای پیش‌بینی‌شده برای پتنت‌های هر جنسیت است. علاوه بر این، برای هر پتنت یک دلتا محاسبه می‌شود که آن را به عنوان تفاوت بین تعداد واقعی استنادهای پیش‌بینی‌شده دریافتی و استنادهای پیش‌بینی‌شده در صورتی که مخترع مرد بود، تعریف می‌کنند.

67

یافته‌های پژوهش

تخمین‌های پایه این مقاله نشان می‌دهد پتنت‌هایی که مخترع آن زن است استناد بیشتری دریافت می‌کردند اگر اولین مخترع آن مرد بود. در حاشیه گسترده، نشان داده می‌شود که میانگین اثر برای نمونه مورد بررسی منفی 95 /1 است. به عبارت دیگر، هر پتنت معین که در آن محتوای پتنت و نحوه نگارش ثابت است، در صورتی که اولین مخترع فهرست‌شده زن باشد، تقریباً دو استناد کمتر از زمانی که اولین مخترع فهرست‌شده مرد باشد، دریافت می‌کند. و با مقایسه استنادهای پیش‌بینی‌شده واقعی با مواردی فرضی که در آن فرض می‌شود مخترع اصلی مرد است، مشاهده می‌شود که پتنت‌هایی با مخترع اصلی زن تقریباً 5 /13 درصد استناد کمتر نسبت به زمانی که همین پتنت از سوی مخترع مرد ارائه می‌شد، دریافت می‌کند. این تفاوت معادل تقریباً 9 /1 استناد کمتر در هر پتنت است. تاثیر این میزان کم‌استناد در اختراع زنان، برای پتنت‌ها تاثیرگذارتر، حتی بیشتر نیز هست، به‌طوری که پتنت‌های مولف اصلی زن، کمتر به رتبه‌های بالای استناد می‌رسند. در بررسی اثرات مربوط به ATE نتایج مشابهی پیدا می‌شود، و یافته این قسمت نیز عددی در حدود منفی 66 /2 است. طبق بررسی‌های رگرسیونی نیز، پتنت‌هایی با مخترع اصلی زن تقریباً 7 /8 درصد کمتر از پتنت‌های مخترع اصلی مرد استناد دریافت می‌کنند که این تفاوت تقریباً 86 /1 استناد کمتر به ازای هر پتنت است.

نتایج همچنین برای رویکردهای مختلف برای تعریف حق ثبت اختراع «تالیف زن» مشابه است. به عنوان مثال، نتایج مشابهی هنگام مقایسه استنادات به اختراع با یک مخترع زن با موارد دارای یک مخترع مرد یا اختراعات با تیم‌های متشکل از اکثریت زن در مقابل پتنت‌هایی از سوی گروه‌های متشکل از اکثریت مرد، به دست می‌آید. حتی این استنادها در گروه‌های مختلف نیز متفاوت است. نتایج این مقاله در سراسر طبقه‌بندی پتنت تعاونی (CPC) و زیرمجموعه‌های اصلی فناوری ثبت اختراع، با ناهمگونی بر اساس زیرمجموعه‌ها وجود دارد. مشاهده می‌شود که این استنادات کمتر به ویژه در زمینه‌های فناوری نوظهور بیشتر است، با اینکه طبق آمار سهم زنان در این بخش در طول زمان افزایش یافته است.

شناسایی منبع این تفاوت در استنادات بسیار مورد توجه پژوهشگران است. خود مخترعان می‌توانند باعث این موضوع شوند یا ممکن است بستگی به جنسیت بازرس یا افراد مرتبط با اختراع داشته باشد. برای همین موضوع، این پژوهشگران با کنترل واحد بررسی، سال صدور، بازرسان، وکیلان و افراد صاحب امتیاز، استناد به پتنت‌ها را بار دیگر با هم مقایسه می‌کنند. در این بخش مشاهده می‌شود پتنت‌هایی که مخترع اصلی مرد دارند، به‌طور قابل ‌توجهی به پتنت‌های با مخترع اصلی زن کمتر استناد می‌کنند؛ در حالی که برعکس آن برقرار نیست و شواهد کمی از استناد نکردن مخترعان زن به پتنت‌هایی با مخترعان مرد وجود دارد. این پژوهشگران نتیجه می‌گیرند که پتنت‌های زنان عمدتاً به دلیل پتنت‌هایی که مخترع اصلی آن مرد است کمتر استناد می‌شود که این نشان‌دهنده زیر پا گذاشتن حقوق مخترعان زن است.

در انتهای مقاله بررسی می‌شود که آیا ارزش اقتصادی پتنت‌ها که از طریق واکنش بازار به صدور آن محاسبه می‌شود با میزان استنادات واقعی یا با استنادات پیش‌بینی‌شده برای همان پتنت در صورتی که مخترع آن مرد می‌شد، ارتباط بیشتری دارد یا خیر. برای همه پتنت‌های مخترع زن، این معیارهای ارزش اقتصادی در استنادهای آتی واقعی و استنادهای پیش‌بینی‌شده برای همان پتنت در صورت مرد بودن مخترع حفظ می‌شود. وقتی مقایسه می‌کنیم، مشخص می‌شود که معیارهای ارزش اقتصادی به‌طور قابل ‌توجهی با معیار استناد پیش‌بینی‌شده همخوانی دارند، اما با استنادهای آتی واقعی همخوانی ندارند. به‌طور کلی نتایج نشان می‌دهد که ارزش اقتصادی مورد انتظار، همان‌طور که با واکنش‌های بازار اندازه‌گیری می‌شود، ممکن است یک پروکسی کمتر مغرضانه برای کیفیت ثبت اختراع نسبت به معیارهای استاندارد استنادهای آینده تحقق‌یافته برای یک اختراع باشد.

پرده پایانی

اگرچه اختراعات زنان در سال‌های اخیر افزایش داشته است، ولی این افزایش هنوز با فاصله زیادی نسبت به مردان قرار گرفته است. با توجه به این اختلاف نیاز است که بررسی شود چه عواملی باعث مشارکت پایین زنان در عرصه اختراعات شده. آیا عوامل محدودکننده‌ای برای ورود زنان به عرصه اختراعات وجود دارد؟ به‌طور کلی بررسی‌های گذشته نشان می‌دهند هنگامی که زنان برای ثبت اختراعات خود اقدام می‌کنند، درصد پایینی از آنان موفق به دریافت مجوز ثبت اختراع خود یا پتنت می‌شوند. علاوه بر این، اختراعات گرنت‌شده‌ای که مخترعان آن زنان هستند نیز، نسبت به مردان کمتر مورد استناد قرار می‌گیرد. در همین راستا، گروهی از پژوهشگران اقتصادی به بررسی علت پایین بودن استناد به پتنت‌های زنان پرداختند. آنها با بررسی اظهارنامه‌های اختراع ثبت‌شده در اداره ثبت اختراعات آمریکا (USPTO) و با اجرای یک تکنیک یادگیری ماشینی پیشرفته اقدام به شناسایی علل این موضوع کردند. این پژوهشگران نشان می‌دهند که پتنت‌های زنان نسبت به زمانی که مخترع اصلی مرد باشد، 10 درصد کمتر مورد استناد قرار می‌گیرد. طبق نتایج این مقاله، مخترعان مرد تمایل کمتری به استناد به پتنت‌های زنان دارند در حالی که عکس این موضوع برقرار نیست. اما بررسی ارزش بازاری پتنت‌ها باعث می‌‌شود که پتنت‌های مربوط به اختراعات زنان، اثر قابل توجهی بر تعداد استنادها داشته باشد. 

دراین پرونده بخوانید ...