تاریخ انتشار:
استیضاحکنندگان فرجیدانا پشیمان شدهاند
عبور از خاکریز
استیضاح اولین وزیر علوم، تحقیقات و فناوری دولت یازدهم را به واقع میتوان یکی از مهمترین حوادثسال ۹۳ درباره مباحثمربوط به دستگاه دولت و مجلس خواند؛ موضوعی که نباید آن را آنگونه که گاه در رسانهها مطرح میشود، ساده انگاشت بلکه ابعاد این موضوع و پشت پرده آن بسیار عمیقتر از چیزی است که در برخی اخبار در رسانهها آمده است.
استیضاح اولین وزیر علوم، تحقیقات و فناوری دولت یازدهم را به واقع میتوان یکی از مهمترین حوادث سال 93 درباره مباحث مربوط به دستگاه دولت و مجلس خواند؛ موضوعی که نباید آن را آنگونه که گاه در رسانهها مطرح میشود، ساده انگاشت بلکه ابعاد این موضوع و پشت پرده آن بسیار عمیقتر از چیزی است که در برخی اخبار در رسانهها آمده است. عملاً آنچه از عملکرد رضا فرجیدانا، وزیر استیضاحشده دولت یازدهم به چشم میخورد، اولویت دادن به کارهای اساسی بود که طی 9 ماه به انجام رسید و از آن میان میتوان به برنامهریزیهای اساسی و تعریف صحیح برخی اهداف اشاره کرد؛ اهدافی که وصول به آنها میتوانست برای آموزش عالی کشور موثر باشد. بنابراین، همین نکته کافی است برای اینکه بدانیم این استیضاح بیش از آنکه لایهای علمی داشته باشد یا بر استدلالهای مبتنی بر منطق علمی همراه باشد، صرفاً یک مقوله سیاسی بود و بس؛ چه آنکه انتقادها به عملکرد ایشان در عزل و نصب معاونان و مدیران عالیرتبه دستگاه این وزارتخانه نیز به آن دلیل مطرح شده بود که منطبق با خواست بسیاری از افراد و طیفهای سیاسی نبود.
اگرچه در روزهای معرفی رضا فرجیدانا به عنوان وزیر پیشنهادی علوم، تحقیقات و فناوری، به دلیل آنکه انتظار فردی را برای این وزارتخانه میکشیدیم که بتواند وضعیت بحرانی وزارت علوم را سامان دهد، خود برخلاف کمیسیون آموزش یکی از مخالفان فرجیدانا بودم اما با گذشت 9 ماه از فعالیت او در راس وزارت علوم توفیقات قابل مشاهده بود. رضا فرجیدانا توانسته بود با تدبیر در بحث سیاستهای کلان، این سیاستها را برای وزارتخانه متبوعش در مرحله عمل به توفیق نزدیک کند. به تعبیری دیگر، سیاستهایی که رضا فرجیدانا در بحث ماموریت وزارت علوم تعیین کرده و آنها را یک به یک به کار گرفت به نظر من کاملاً منطقی، عملیاتی و در نهایت برخوردار از محصول شد.
حال به باور ما، اشتباه بزرگ مخالفان در استیضاح این وزیر، نهتنها این وزارتخانه را تاکنون به وضعیتی ساماندهیشده نزدیک نکرده بلکه آن را در نابسامانیهای دیگر درگیر ساخت. بر این اساس است که استیضاح وزیر سابق علوم نهتنها موقعیت، مسائل و معضلات این وزارتخانه را حل نکرده بلکه به مراتب وضعیت این وزارتخانه را پیچیدهتر از قبل ساخته است. این موضوع وضعیت متشنج عملکرد دانشگاههای مختلف از جمله دانشگاههای خصوصی و غیردولتی تا دانشگاههای بینالمللی و رشد بیرویه دوره دکترا در برخی از دانشگاههای غیرانتفاعی را آنچنان کرد که میتوان با اطمینان گفت امروز، استیضاحکنندگان بر وضعیت به وجود آمده در وزارت علوم کاملاً آگاهی داشته و به اشتباهشان اذعان دارند. همچنین اعلام رسمی دکتر فرهادی وزیر کنونی علوم مبنی بر اینکه موضوع دورههای تحصیلات تکمیلی از کنترل این وزارتخانه خارج شده است، خود گواهی بر نابسامان بودن وضعیت وزارت علوم در ایجاد دورههای مختلف رشتههای مقاطع تحصیلات تکمیلی است. در این باره به جرات میتوان گفت عدهای خواهان به وجود آمدن نابسامانی در این وزارتخانه بودند هرچند که نمیتوان همه مخالفان فرجیدانا در جریان
استیضاح را در این طیف قرار داد. به هر روی با استیضاح وزیر، پروژه ایجاد نابسامانی در وزارت علوم کلید خورد؛ نابسامانیهایی چون دانشگاههای بینالمللی که اجرای اساسنامه آن تنها موضوعی است که در این دانشگاهها وجود ندارد؛ نمونه کوچک آن حضور نداشتن حتی یک دانشجوی خارجی در پردیسهای بینالمللی است؛ موضوعی که مغایر با اساسنامه این دانشگاههاست. از سوی دیگر امروز شاهد آن هستیم که بر سر هر کوچه و چهارراه به راحتی مدارک دانشگاهی به فروش میرسد. با این آشفتگیها پرسش این است که این چه سیستم آموزش عالی است که هیچ نظارتی بر شئون مختلف کار خودش ندارد؟ پاسخ این سوال را میتوان در موضوع استیضاح وزیر علوم جست چه آنکه همه این موضوعات را از آشفتگی دوران پس از استیضاح میدانیم. به عبارت دیگر این آشفتگی و نابسامانیها تبعات کاملاً حسابشده و برنامهریزیشدهای است که قابل پیشبینی بود اما متاسفانه حامیان استیضاح نهتنها این مشکلات را نادیده انگاشتند بلکه بر انجام استیضاح اصرار کرده و اوضاع را در این مقطع از زمان، به بنبست مدیریتی و برنامهریزیهای منطقی در وزارت علوم رساندند.
فارغ از همه دلایل گفتهشده از سوی موافقان استیضاح، یک موضوع دیگر هست که آتش مخالفان فرجیدانا به برکناری او را تندتر کرد؛ موضوع اعطای سه هزار بورسیه غیرقانونی در دولت قبل که خاطر برخیها را آزرد و داستان آن همچنان باقی است. در واقع موضوع بورسیهها را اگر نشود به عنوان دلیل اصلی استیضاح رضا فرجیدانا خواند اما میتوان گفت تاثیر بسزایی در این موضوع داشته است چراکه مفسدهای در چارچوب آموزش عالی کشور رخ داد و این با هیچ منطقی قابل تفسیر نیست و نخواهد بود. در اینجا میتوان به صراحت اعلام کرد که مجلس شورای اسلامی پس از استیضاح رضا فرجیدانا به اشتباه خود پی برد و علاوه بر آن دانست که در این استیضاح نهتنها به برد یا پیروزی تصورشده دست نیافت بلکه به دنبال این استیضاح، آموزش عالی کشور به مشکلات علمی دچار شد که خروج از این آشفتگی نیز به سادگی میسر نیست.
دقت در این نکته لازم است که امروز داستان آموزش عالی کشور با حیات این کشور گره خورده و مقوله آموزش عالی کشور موضوعی است که دنیای غرب و مخالفان نظام هم روی آن سرمایهگذاری جدی کردهاند؛ آنان میخواهند ما خاکریز اولمان در مقابله با دنیای استکبار و مخالفان نظام یعنی خاکریز توسعه علمی را از دست بدهیم. بیشک امروز همه دنیا میداند که ایران در عرصه علمی در حال برداشتن گامهای بلندی است و بهترین راه مانع ایجاد کردن برای این کشور، ایجاد مانع بر سر تولید علم و توسعه علمی در ایران است. امروز هر انسان منصفی میتواند اذعان کند که استیضاح وزیر علوم و متولد شدن نابسامانیهای پس از آن، حرکتی نادانسته به سمت خواستههای دولتهای استکباری و دشمنان نظام بود.
به هر روی امروز، نابسامانی در وضعیت آموزش عالی به نفع کشور نیست و باید به سمتی برویم که اقتصاد دانشبنیان را در ایران پیگیری کنیم. بنابراین هر حرکتی که بر اساس سلایق سیاسی، جناحبندیها و جناحگراییهای سیاسی به صورت غیرمنطقی شکل بگیرد آب به آسیاب دشمن ریختن است و متاسفانه این داستان از این مقوله بیرون نخواهد بود. با نگاه به گزینههای بعدی رئیسجمهوری برای تصدی وزارت علوم و «نه» مجلس به آنها، لازم است بگوییم نگاه ما برای وزارت علوم و مدیریت کلان آن و در نظر گرفتن طیف خاصی برای تصدی این وزارتخانه مباحثی سیاسی است. سوال این است که کمیسیون آموزش مجلس که در زمان معرفی فرجیدانا به عنوان وزیر پیشنهادی رسماً موافقت و حمایت خود را اعلام کرده بود چگونه به یکباره دگرگون شده و خواهان استیضاح و برکناری فرد مورد تایید خود شد؟ این موضوع نشان میدهد پشت این قضیه مسالهای وجود دارد که نمیتوانیم به سادگی از آن بگذریم.
اگر امروز کوتاهی در عرصه آموزش عالی رخ دهد تنها به زیان فرد، گروه و دولت نیست بلکه به زیان حرکت نظام و پیشرفت نظام است. استیضاح فرجیدانا به ضرر نظام بود و بهترین فرصت را برای دشمنان نظام و ایجاد چالشهای کشور فراهم کرد؛ فرآیندی اشتباه که به این قضیه دامن زد و ما را به این نقطه رساند.
دیدگاه تان را بنویسید