تاریخ انتشار:
عربستان و اسرائیل زمان توافق جامع را به تعویق انداختهاند
خرابکاری در سوم آذر
تمدید چندباره گفتوگوهای هستهای میان ایران و ۱ + ۵ طی بیش از یک سال مذاکرات در زمان دولت حسن روحانی این سوال را مطرح میکند که کدام عوامل باعثعدم رسیدن به توافق یا تمدید مذاکرات میشوند. من معتقدم عمدهترین دلیل تمدید مذاکرات برای دومینبار در آذرماه ۹۳ کارشکنیهای رژیم صهیونیستی بود
تمدید چندباره گفتوگوهای هستهای میان ایران و 1+5 طی بیش از یک سال مذاکرات در زمان دولت حسن روحانی این سوال را مطرح میکند که کدام عوامل باعث عدم رسیدن به توافق یا تمدید مذاکرات میشوند. من معتقدم عمدهترین دلیل تمدید مذاکرات برای دومینبار در آذرماه 93 کارشکنیهای رژیم صهیونیستی بود. همچنان که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل بعد از مذاکرات اعلام کرد با تمام امکاناتشان تلاش کردهاند تا این مذاکرات به نتیجه نرسد. در واقع او از ابتدا این موفقیت را مصادره کرده بود. او خود به تلاشهایشان برای به نتیجه نرسیدن مذاکرات هستهای ایران با شش قدرت جهانی اعتراف کرد. متاسفانه مقامات آمریکا نیز سرنوشت خود را به دست اسرائیل سپردهاند. این کارشکنی در بعد رسانهای و با انتشار انواع اخبار پیگیری شد. در برخی مواقع بعضی از خبرگزاریها و سایتهای داخلی نیز همان اخباری را که رسانههای وابسته به رژیم اسرائیل منتشر میکردند به اسم اطلاعرسانی بازنشر میدادند. این در شرایطی است که این امر بسیار اشتباه است که برخی رسانههای داخلی در میدان اسرائیلیها بازی کنند. به هر حال مقامات رژیم صهیونیستی هم در حوزه رسانه و با انتشار انواع
اخبار دروغ و اشتباه و جوسازیها مانع رسیدن به توافق در موعد مقرر شدند و هم به لحاظ دیپلماتیک تمام امکانات دیپلماتیک خود را بسیج کردند تا بتوانند مانع از موفقیت این مذاکرات شوند. تماسهای اسرائیل با مقامات اتحادیه اروپا، اعراب، روسها و چینیها نیز در به نتیجه نرسیدن مذاکرات تاثیر داشت.
البته رژیم صهیونیستی تنها مقصر به نتیجه نرسیدن مذاکرات نیست بلکه زیادهخواهیهای آمریکا نیز در این رابطه بسیار نقش داشت. آمریکاییها گمان میکنند که سلاح یا اهرم فشار تحریمها در نهایت در مورد ایران جواب خواهد داد. به همین خاطر طرف آمریکایی خیلی محکم روی مواضعاش پافشاری کرد. آنها بر این تصور هستند که گذشت زمان به نفع آنهاست و اهرم تحریمها ایران را به دادن امتیازهای بیشتر مجبور خواهد کرد. همین گمان غلط یکی از دلایلی بود که باعث شد ایران و گروه 1+5 در تاریخ سوم آذرماه ۹۳ که برای دستیابی به توافق تعیین کرده بودند، به نتیجه نرسند. این در شرایطی است که ایران برای رسیدن به یک همکاری همهجانبه با گروه 1+5 تمامی اقدامات اعتمادساز را به عمل آورده است و گزارشهای آقای آمانو مدیرکل آژانس نشان میدهد ایران همه آن چیزی را که در توافق ژنو متعهد به اجرا شده بود، اجرا کرده و به آن پایبند بوده است. انتظار ایران این است که متقابلاً موانع اعتمادسوز از سوی طرف مقابل از بین برود. یکی از مهمترین عوامل مانع اعتمادسازی مساله تحریمهاست.
البته در داخل نیز باید پالسهایی به آنها داده شود تا متوجه شوند که اشتباه کردهاند و آدرسهایی که به طرف غربی به خصوص آمریکا میدهیم باید نشان بدهد تحریمها روز به روز کماثرتر میشود.
کارشکنی برخی عناصر داخلی نیز مزید بر علت است و اگر این سه عامل را با هم در نظر بگیریم میتوانیم برای علت تمدید مجدد مذاکرات در سوم آذر ۹۳ پاسخی پیدا کنیم.
در کنار این سه عامل اصلی باید نقش کشورهای عربی را نیز مدنظر داشت. البته این کشورها متناسب با نفوذشان در این ماجرا نقش داشتند. در این رابطه عربستان سعودی بسیار نگران قدرتیابی ایران است و معتقد است اگر ایران به این توافق دست پیدا کند موقعیتاش در منطقه بیش از پیش تثبیت خواهد شد که این مساله به زیان عربستان است. البته در عالم واقع چنین توافقی به نفع ریاض است و در چنین شرایطی عربستان راحتتر میتواند با تهران وارد همکاری و تعامل شود. زیرا ایران و عربستان دو کشور همسایه بزرگ و تاثیرگذار در منطقه هستند که میتوانند همکاریهای بسیار مفیدی با هم داشته باشند. در عین حال تاسیسات هستهای ایران هیچ تهدیدی برای عربستان به شمار نمیآید زیرا اصلاً بعد نظامی ندارد و کاملاً تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی هستهای است. اما در هر حال متاسفانه عربستان تقویت موقعیت ایران را تضعیف موقعیت خود تلقی میکند و این موضوع را یک تهدید میداند؛ لذا در حد امکان در تلاش است تا مانع از توافق شود. باید در نظر داشت امکانات و نفوذ عربستان در حد و اندازه رژیم صهیونیستی نیست و در میان کشورهایی که در روند مذاکرات موثر هستند، نمیتواند آنچنان
نفوذی داشته باشد. ما باید به این نکته دقت کنیم که در حال حاضر عربستان در جایگاهی نیست که بخواهد اراده شش کشور را به دست بگیرد و نتیجه مذاکرات را عوض کند.
در ادامه بررسی دلایل به نتیجه نرسیدن مذاکرات در سوم آذرماه و تمدید آن باید اختلافاتی را که میان دو طرف هست، نیز مدنظر داشت؛ یکی از این اختلافات، نحوه لغو تحریمهاست که درواقع ایران و 1+5 نتوانستند به موضع مشترکی در مورد آن دست پیدا کنند. به بیان دیگر آنها به دنبال لغو تحریمها نبودند بلکه در پی تعلیق آن بودند. همین سیاست و نگاه غرب و به خصوص آمریکا تاکنون باعث شده است مذاکرات به نتیجه مطلوب نرسد. راجع به تحریمها باید بدانیم که به سه دسته تقسیم میشوند. دسته اول، تحریم تجهیزات نظامی است. ایران 35 سال است که از این نظر تحریم شده است و دیگر به دنبال لغو این تحریمها نیست. زیرا در صورت لغو نشدن نیز آسیبی به ایران وارد نمیشود زیرا در این زمینه به خودکفایی رسیده است. دسته دوم، تحریم تجهیزات هستهای است. در این زمینه نیز ایران به خودکفایی لازم دست یافته است اما ایران از لغو این تحریمها استقبال میکند. دسته سوم که مهمترین تحریمها را شامل میشود، تحریمهای اقتصادی است؛ یعنی فروش نفت ایران، بانک مرکزی، سوئیفت و... را دربر میگیرد. این بدترین نوع تحریم در چند سال گذشته است و ایران در پی لغو آنهاست. این تحریمها
بسیار ناجوانمردانه علیه ایران اجرا شد. به نظر من به جز مذاکره، هیچ راهکار دیگری برای برطرف کردن مسائل بین ایران و قدرتهای بزرگ وجود ندارد. البته همانطور که گفتم همزمان باید در داخل ایران بر اقتصاد مقاومتی و اینکه اتکای کمتری بر صادرات نفت داشته باشیم، تاکید شود. چرا که در این صورت غرب با مشاهده چنین اقدامهایی، احتمالاً درباره استفاده ابزاری از اهرم فشار تحریمها تجدیدنظر میکند.
بحث توان هستهای و تعداد سانتریفیوژهای فعال ایران نیز دیگر موضوع مهمی است که مورد اختلاف میان ایران و کشورهای گروه 1+5 بود. از سوی دیگر شاهد بودیم که طرف آمریکایی گمان میکرد جمهوری اسلامی ایران نیازمند توافق بوده و حاضر است به هر قیمتی به توافق دست پیدا کند و لذا در مقابل مواضع حداکثری امتیازات بیشتری خواهد داد. اما با تداوم مذاکرات آمریکا به این رویکرد اشتباه خود پی برد.
برای به نتیجه رسیدن مذاکرات در این دور از مهلت تعیینشده دو طرف باید برخی موارد را مدنظر داشته باشند از جمله اینکه در مذاکرات این امر که فقط حرف یک طرف مطرح باشد، درست نیست بلکه برای دستیابی به نتیجه دو طرف باید به سمت یکدیگر حرکت کنند و به راهکارهای مشترک دست یابند. راهکار مشترک نیز زمانی حاصل میشود که منافعی مشترک تعریف شود؛ یعنی دو طرف به یک جمعبندی برسند که منافعشان تامین خواهد شد. این شرایط را در مذاکرات برد-برد میگویند. منتها تامین کردن منافع شش کشور مقابل ایران واقعاً کار دشواری است به خصوص که این شش کشور یعنی آمریکا، فرانسه، آلمان، انگلیس، روسیه و چین نیز اختلافاتی در داخل با هم دارند. اما در هر حال حرکت کردن دو طرف به سمت هم یک اصل اساسی برای رسیدن به توافق است. از سوی دیگر هر یک از طرفین باید از بخشی از خواستههای خود صرفنظر کنند البته این به معنای عدول از خطوط قرمز نیست. به عنوان مثال در رابطه با تعداد سانتریفیوژها میتوانند روش پلکانی را به اجرا در بیاورند یعنی همزمان با افزایش نیاز ایران به اورانیوم غنیشده تعداد سانتریفیوژها نیز افزایش یابد.
راجع به لغو تحریمها نیز اگر تحریمهای سوئیفت که هماکنون برای ایران بسیار مهم است، برداشته شود یک گام بسیار بزرگ است و میتوانند در خصوص باقی تحریمها در مراحل بعد مذاکره و تصمیمگیری کنند.
لذا برای حل و فصل تمامی اختلافنظرها راهکارهایی وجود دارد منتها باید اراده سیاسی لازم برای حل مساله در میان هر دو طرف شکل گرفته باشد و به سمت راهحلهای مشترک گام برداشته شود.
دیدگاه تان را بنویسید