بارقهای از امید
ایران و برنامه هستهای
برای اولین بار ارائه توسط پاورپوینت توجه حضار را جلب کرد.
برای اولین بار ارائه توسط پاورپوینت توجه حضار را جلب کرد. در 15 اکتبر وزیر امور خارجه و مذاکرهکننده ارشد هستهای ایران با وجود کمردرد شدید ظرف یک ساعت برنامهای زمانبندیشده از اعتمادسازی اولیه تا رسیدن به توافق نهایی را ارائه کرد. در مقابل محدودسازی برنامه هستهای ایران، کشورهای دیگر باید حق غنیسازی اورانیوم را برای این کشور به رسمیت بشناسند و تحریمهای فلجکننده اقتصادی را کاهش دهند. محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه و عباس عراقچی معاونش که گفتوگوها را با مذاکرهکننده ارشد آمریکا وندی شرمن ادامه دادند هر دو به طور سلیس انگلیسی صحبت میکنند. پس از سالها ناامیدی و بنبست در مذاکرات بین ایران و شش قدرت جهانی (پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل و آلمان که به 1+5 معروف هستند) هنوز خیلی زود است که بتوان از پیشرفتی فوقالعاده صحبت کرد. اما جزییاتی که آقای ظریف در صحبت خود با عنوان «بستن بحران غیرضروری؛ گشودن افقهای جدید» به آنها پرداخت و همچنین جدیت ایرانیان در رفع نگرانیهای غرب درباره قابلیت نظامی بالقوه برنامههای هستهای این کشور بیسابقه بود. امیدواریها از اینکه انتخاب حسن روحانی رئیسجمهور میانهرو در ماه ژوئن بتواند به تغییر رویکردها منجر شود اکنون به بار نشسته است. در بیانیه مشترکی که در پایان دو روز مذاکرات صادر شد کاترین اشتون رئیس گروه سیاست خارجی اتحادیه اروپا که هدایت گروه 1+5 را بر عهده دارد و آقای ظریف مذاکرات را پرمحتوا و آیندهنگر توصیف کردند. گفتوگوها سه هفته دیگر از سر گرفته خواهند شد و تلاش میشود در اولین مرحله از فرآیندی که امید میرود در 6 تا 12 ماه به نتیجه برسد پیشرفتهایی حاصل شود. در این مرحله ابتدایی قصد بر آن است تا چارچوبی توافقی بین شش قدرت جهانی و ایران به وجود آید و در آن وضعیت نهایی برنامه هستهای ایران و اهداف مشترک دو طرف توضیح داده شوند. متعاقب آن و در مرحله دوم ایران میپذیرد محدودیتهایی را در فعالیتهای هستهای خود اعمال کند که این کار با کاهش گام به گام تحریمهای غرب همراه خواهد بود. رفع تحریمهای صادرات نفت و گاز و محدودیت امور مالی این کشور که تجارت آن با سایر نقاط جهان را با مشکل مواجه کرده است اهمیت ویژهای پیدا میکند. در حال حاضر فقط یک طرح کلی و بدون جزییات از پیشنهادات ایران در معرض دید عموم قرار گرفته است. به نظر میرسد این پیشنهادات درصدد رفع نگرانیهای مرتبط با برنامههای هستهای ایران برآمده باشند اما بیش از آن مطلبی بیان نمیکنند. مذاکرهکنندگان آمریکایی به خصوص میدانند نباید اشتیاق زیادی از خود نشان دهند. باراک اوباما مجبور است در هر مورد از رفع تحریمها کنگره بدبین ایالات متحده را قانع کند. کنگرهای که به اتهامات صادرشده از طرف بنیامین نتانیاهو حساس شده است. نخستوزیر اسرائیل اوباما را متهم کرد که حاضر است هر نوع پیمان و توافقنامهای را امضا کند تا مجبور نباشد درباره اقدام نظامی علیه ایران تصمیمگیری کند. پذیرش پروتکل الحاقی پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای از جانب ایران میتواند کلید هر توافقنامهای باشد. در این صورت بازرسان آژانس بینالمللی انرژی هستهای آزادی بیشتری خواهند داشت تا به هر مکانی که بخواهند دسترسی داشته باشند. این آزادی شامل حق تقاضای دسترسی به مناطق «اعلامنشده» که ممکن است برای مقاصد هستهای به کار رود نیز خواهد بود. با وجود این منتقدانی مانند دیوید آلبرایت بازرس سابق سلاح و رئیس موسسه علم و امنیت بینالمللی در واشنگتن اعتقاد دارد ایران باید در مورد تلاشهای گذشتهاش برای ساختن سلاح هستهای شفافسازی کند. در این صورت است که میتوان به اعتبار مقاصد کنونی این کشور و آنچه میگوید اعتماد کرد. هنوز مشخص نیست ایران تا چه اندازه آماده است نگرانیها را درباره برنامه کنونیاش رفع کند. به عنوان مثال صرف عدم افزایش تعداد سانتریفوژهای مورد استفاده کافی به نظر نمیرسد. در کمتر از دو سال ایران تعداد سانتریفوژها را دو برابر کرده است. طبق گزارش ماه آگوست آژانس بینالمللی انرژی اتمی ایران هم اکنون تقریباً 18500 سانتریفوژ مدل IR-1 را در خط تولید قرار داده است و حدود یک هزار -یا بیشتر- از مدل IR-2 در اختیار دارد که میتوانند در مقایسه با مدلهای گذشته با سرعتی پنج برابر بیشتر غنیسازی کنند. این مقدار توانایی بسیار بیشتر از آن چیزی است که ایران برای مقاصد هستهای غیرنظامی نیاز دارد و به همین دلیل این نگرانی دیده میشود که در صورت تمایل ایران میتواند به سرعت به اورانیوم دارای غنای 90 درصد و مناسب برای ساخت سلاح هستهای دست یابد. به گفته آلبرایت ایران میتواند قبل از تشخیص آژانس بینالمللی انرژی اتمی اورانیوم لازم برای ساخت دو بمب را تولید کند. گرگ جونز از مرکز آموزش سیاست منع گسترش در نزدیکی واشنگتن عقیده دارد ایران قادر است اورانیوم لازم برای تولید یک بمب را ظرف شش هفته تهیه کند و حتی اگر بپذیرد موجودی اورانیوم 20درصدی خود را مطابق یک توافقنامه به کشوری دیگر بفرستد باز هم توانایی آن را دارد که ظرف هشت هفته اورانیوم غنیشده بسازد. بدون کاهش ظرفیت سانتریفوژهای کنونی نمیتوان انتظار داشت تواناییهای هستهای ایران کمتر شود، دو مورد از مراکز هستهای ایران نیز موضوع اصلی مناقشه هستند. مرکز غنیسازی فردو که در اعماق کوهها در نزدیکی شهر مقدس قم تاسیس شده است 2700 سانتریفوژ دارد. این تاسیسات قادر هستند هر ماه بیش از 40 کیلوگرم اورانیوم 20درصدی تولید کنند که نشان میدهد میتوانند ظرف چهار ماه اورانیوم لازم برای تولید بمب را بسازند. با توجه به اینکه فردو را فقط با سلاحهای بسیار پیشرفته آمریکایی میتوان در معرض خطر قرار داد بستن آن - به ویژه برای اسرائیل- اولویت زیادی دارد. پیشنهاد تعلیق تولید اورانیوم در این مرکز کافی نیست. آینده رآکتور آب سنگین اراک نیز موضوع مناقشهبرانگیز دیگر است. این مرکز که در اواخر سال 2014 به بهرهبرداری میرسد میتواند به ایران روشی جایگزین ارائه دهد و به جای اورانیوم، پلوتونیوم تولید کند و مواد لازم برای تهیه بمب را فراهم سازد. توقف ساختوساز و سوختگیری تاسیسات اراک مذاکرهکنندگان غربی را راضی نمیکند. آنها احتمالاً اصرار خواهند کرد که یا مرکز به طور دائم تعطیل شود و یا اینکه به رآکتور آب سبک تغییر کاربری یابد و از اورانیوم با غنای کمتر (5/3 درصد) ایران استفاده کند. همانند آمریکا، مذاکرهکنندگان ایرانی باید مراقب اوضاع و واکنشهای داخلی کشور باشند. آقای ظریف کمردرد خود را با حملات رسانههای محافظهکار مرتبط میداند. قطعاً این گروه و حامیانشان که از نظر سیاسی قدرت زیادی دارند حملات خود را تشدید خواهند کرد، اما سوال اساسی آن است که رهبر ایران تا چه اندازه انعطاف نشان خواهد داد. چرا که انعقاد یا عدم انعقاد هر توافقی به او بستگی دارد.
دیدگاه تان را بنویسید