راه خطا
مشکلات پژوهشهای علمی
پژوهش علمی جهان را متحول ساخت اما اکنون نوبت آن است که خود را متحول سازد. اصل زیربنای علمی این است: «اعتماد کن اما صحت آن را بسنج». نتایج پژوهش همیشه باید در معرض آزمایش قرار گیرند. این نظریه ساده اما قدرتمند باعثشده است که پیکره عظیمی از دانش پدیدار شود.
پژوهش علمی جهان را متحول ساخت اما اکنون نوبت آن است که خود را متحول سازد. اصل زیربنای علمی این است: «اعتماد کن اما صحت آن را بسنج». نتایج پژوهش همیشه باید در معرض آزمایش قرار گیرند. این نظریه ساده اما قدرتمند باعث شده است که پیکره عظیمی از دانش پدیدار شود. از زمان پیدایش علوم نوین در قرن هفدهم، این علوم جهان را کاملاً متحول ساخته و آن را به سمت بهتر شدن هدایت کردهاند. اما موفقیت میتواند به خودخواهی بینجامد. دانشمندان عصر نوین بیش از حد به نتایج اعتماد میکنند و کمتر درصدد سنجیدن آنها برمیآیند. این کار به ضرر کل علوم و انسانیت است. بسیاری از یافتههای عالم علم محصول آزمایشهای بیاعتبار و تحلیلهای ضعیف هستند. سرمایهگذاران خطرپذیری که در حوزه فناوری زیستی فعالیت دارند این را به عنوان یک اصل بدیهی پذیرفتهاند که نیمی از پژوهشهای منتشرشده قابل تکرار نیستند. حتی چنین اصلی نیز خوشبینانه است. پژوهشگران موسسه فناوری زیستی امژن سال گذشته متوجه شدند تنها شش مورد از 53 مطالعه برجسته در زمینه سرطان قابل تکرار هستند. پیش از آن گروهی از متخصصان در شرکت دارویی
بایر توانستند فقط یکچهارم از 67 پژوهش مهم انجامشده را تکرار کنند. یکی از صاحبنظران برجسته علوم کامپیوتری با تاسف اظهار کرد که سهچهارم مقالات رشته او بیارزش هستند. در سالهای 2000 تا 2010 حدود 80 هزار مریض در آزمایشهای بالینی شرکت کردند که مبتنی بر آزمایشهایی بودند که بعدها به خاطر اشتباه یا عدم دقت رد شدند.
خروارها زباله
حتی اگر پژوهشهای اشتباه زندگی انسانها را به خطر نیندازد باعث میشود پول و ذهن تعدادی از بهترین استعدادهای جهان به هدر رود. اندازهگیری هزینه فرصت مطالعات غلط دشوار است اما احتمالاً مقدار آن بسیار زیاد خواهد بود. این هزینه رو به افزایش است. رقابتی بودن علم یکی از دلایل بروز این پدیده است. در دهه 1950 و هنگامی که پژوهشهای دانشگاهی نوین پس از موفقیت در جنگ جهانی دوم اعتبار زیادی پیدا کردند هنوز انجام پژوهش به عنوان کاری برای پر کردن اوقات فراغت محسوب میشد. تعداد کل دانشمندان پژوهشگر چند صد هزار نفر بود. با افزایش شمار آنها به شش تا هفت میلیون نفر - مطابق آخرین آمار- دانشمندان دیگر نظارت بر خود و کنترل کیفیت را از یاد بردهاند. الزام به نشر مقاله به خاطر خطر از دست دادن اعتبار بر عالم دانشگاهی مسلط شده است. رقابت برای دستیابی به شغل بسیار شدید است. یک استاد تمام در آمریکا در سال 2012 به طور متوسط سالانه 135 هزار دلار درآمد داشت که از حقوق قضات هم فراتر میرفت. هر شش سال یک بار فارغالتحصیلان جدید
دورههای دکترا در جستوجوی جایگاههای دانشگاهی با یکدیگر رقابت میکنند. امروز تعیین صحت نتایج پژوهشهای دیگران در ارتقای شغلی پژوهشگر نقشی ندارد و بدون تعیین صحت، یافتههای مشکوک همچنان باعث گمراهی دیگران خواهند شد. تمرکز بر ارتقای شغلی همچنین باعث میشود در مورد نتایج اغراق شود. نشریات معتبر برای حفظ وضعیت انحصاری خود حدود 90 درصد از مقالات ارسالی را رد میکنند. تنها یافتههایی که بیش از همه تعجبآور و جدید باشند شانس چاپ شدن در نشریه را پیدا میکنند. بنابراین تعجبی ندارد که از هر سه پژوهشگر یک نفر اطلاع دارد همکارانش دادههای مشکلساز را از پژوهشهایشان حذف میکنند. و از آنجایی که گروههای پژوهشی زیادی در جهان درباره یک موضوع کار میکنند این احتمال وجود دارد که حداقل یک نفر به جای تلاش برای رسیدن به یافته واقعی به دستکاری آمار بپردازد. این گونه روابط همبستگی غلط اما جذاب اغلب در نشریاتی چاپ میشوند که خواهان مقالات حیرتآور هستند. اگر این مقالات درباره موضوعاتی مانند نوشیدنیها، کهنسالی و یا اجازه دادن به کودکان برای بازی رایانهای باشد ممکن
است در صفحات اول روزنامهها نیز به چاپ برسند. در مقابل، پژوهشهایی که نتوانند فرضیهای را به اثبات برسانند راهی به دنیای نشر پیدا نمیکنند. از سال 1990 تعداد مقالات چاپشده دارای نتایج منفی از 30 درصد به 14 درصد کاهش یافته است. اما دانستن آنچه غلط است به همان اندازه دانستن آنچه صحیح است در جهان علم اهمیت دارد. اگر ناکامیها گزارش نشوند پژوهشگران پول و تلاش خود را در کوچههای بنبستی به هدر میدهند که قبلاً توسط دانشمندان دیگر امتحان شده بودند. علاوه بر این، بازبینی مقالات توسط همکاران نیز آنچنان که باید به دقت انجام نمیگیرد. زمانی یکی از نشریات مهم پزشکی پژوهشی را در اختیار صاحبنظران قرار داد تا آن را بازنگری کنند. این نشریه متوجه شد هیچکدام از داوران متوجه اشتباهاتی که به عمد در مقاله گذاشته شده بود نشدند هر چند به آنها گفته شده بود این کار نوعی آزمایش و امتحان است.
مرمت شکستهها
همه این موارد باعث میشود شرکتهایی که بر اساس کشفیات واقعی کار میکنند نتوانند بنیان محکمی برای کار خود داشته باشند. برای اصلاح این وضعیت چه باید کرد؟ یکی از اولویتهای تمام رشتههای علمی باید آن باشد که استانداردها را سختگیرانهتر سازند. یکی از این راهها سختگیری آماری است که به ویژه باید در مورد پژوهشهایی اعمال شود که دادههای فراوانی دارند. متخصصان علوم ژنتیک چنین کاری را انجام داده و نتایج بیشمار حاصل از دنبالههای ژنتیکی را به چند مورد کاملاً صحیح و قابل اعتماد کاهش دادهاند. بهترین حالت آن است که پروتکلهای پژوهشی تدوین و ثبت شوند تا نتوان رویه اصلی پژوهش را به منظور دستیابی به نتایج مورد نظر دستکاری کرد. این کار در آزمایشهای بالینی مرتبط با داروها انجام میشود. علاوه بر این هر زمان که امکانپذیر باشد دادههای این آزمایشها برای بازرسی و امتحان مجدد در اختیار پژوهشگران دیگر قرار میگیرد. اکنون نشریات معتبر نظر منفی کمتری نسبت به مقالات تکراری دارند. برخی بنگاههای پژوهشی مانند موسسه ملی بهداشت
آمریکا که با بودجه دولتی اداره میشوند و سالانه 30 میلیارد دلار صرف پژوهش میکنند تلاش دارند پژوهشگران را به تکرار مطالعات تشویق کنند. تعداد زیادی از دانشمندان جوان اکنون با علم آمار آشنا هستند. اما این رویهها باز هم باید بیشتر گسترش یابند. نشریات باید فضایی را برای کارهای تحقیقاتی غیرجذاب اختصاص دهند و موسسههای تامین هزینه نیز بودجهای را برای آنها لحاظ کنند. بررسی توسط همکاران باید جدیتر باشد. یا اینکه ارزیابیهایی پس از انتشار مطلب به شکل اظهار نظرهای منتقدانه چاپ شوند. این رویه در علوم فیزیک و ریاضیات موثر بوده است. سرانجام اینکه دولتمردان باید مطمئن شوند موسساتی که از بودجه دولتی استفاده میکنند تابع مقررات هستند. علم شایسته احترامی فراوان است اما این جایگاه انحصاری زمانی ارزشمند است که علم صحیح باشد و در صورت اشتباه بتواند خود را اصلاح کند. جهان هنوز رازهایی واقعی دارد که تا نسلها دانشمندان را به خود مشغول خواهند داشت. آزمایشهای غلطی که بر مبنای پژوهشهای نادرست انجام میگیرند مانعی بزرگ و غیرقابل بخشش در مقابل درک و فهم انسانی هستند.
دیدگاه تان را بنویسید