تاریخ انتشار:
درباره اکبر هاشمیرفسنجانی
بیجایگزین
یکی از سنتهای روزهای سال نو برای بسیاری از چهرههای سیاسی، هنری، اقتصادی و رسانهای ایران در نزدیک به چهار دهه اخیر عیددیدنی با اکبر هاشمیرفسنجانی بوده است. عیددیدنیهایی که از اواسط دهه ۸۰ عمومیتر شده و چهرههای بیشتری درباره میزبانشان در ساختمان مرمر اظهارنظر کردهاند.
یکی از سنتهای روزهای سال نو برای بسیاری از چهرههای سیاسی، هنری، اقتصادی و رسانهای ایران در نزدیک به چهار دهه اخیر عیددیدنی با اکبر هاشمیرفسنجانی بوده است. عیددیدنیهایی که از اواسط دهه 80 عمومیتر شده و چهرههای بیشتری درباره میزبانشان در ساختمان مرمر اظهارنظر کردهاند. هاشمیرفسنجانی نیز در روزنوشتهایی که تاکنون از او به زیور طبع آراسته شده است، در اینباره شرحهای مختصری ارائه داده است. شرحهایی که برای تحلیلگران و مورخان تاریخ ایران از جذابیت ویژهای برخوردار است. افرادی که عید سال 1395 شانس حضور در برنامه عیددیدنی اکبر هاشمی را داشتند، با سیاستمدار 82سالهای مواجه شدند که در دهه نهم حیات مجدداً خود را به داوری ملت قرار داده است و شهروندان نیز رای خیرهکنندهای به او و فهرستش دادهاند. طبق شنیدهها او در این نشست ضمن بررسی ابعاد مختلف این پیروزی، خواستار تکرار این تجربه در مرحله دوم انتخابات شده بود. خواستهای که با نیمنگاهی به نتایج مرحله دوم انتخابات مجلس در اردیبهشت سال 1395 درمییابیم که تا حدود زیادی جامه عمل به تن کرد. هاشمی همچنین نگران آینده حسن روحانی در قامت ریاستجمهوری بود. او در
این نشست ضمن برشمردن موفقیتهای دولت یازدهم خواهان استمرار زمامداری روحانی در چهار سال دیگر شد. در این جلسه کمتر چهرهای در مخیلهاش میگنجید که این عیددیدنی واپسین عیددیدنی هاشمیرفسنجانی به شمار رود. حدود 9 ماه پس از این برنامهها رسانههای کشور خبر از رحلت ناگهانی او دادند. این خبر اکثر قریب به اتفاق مردم این کهندیار را تحت تاثیر خود قرار داد. در شامگاه 19 دیماه چهرهای در این کشور به دیار باقی شتافت که چه بخواهیم و چه نخواهیم نقش مهمی در ترسیم تصویر ایران امروز و سرنوشت تکتک شهروندان این مرز پرگهر ایفا کرده بود. چهرهای که اکثر قریب به اتفاق تحلیلگران امور ایران بر این باورند که او در دوران حیات رهبر کبیر جمهوریاسلامی ایران نزدیکترین چهره به ایشان بود. هاشمیرفسنجانی به سبب مسوولیتهای فراوان و حضور مستمر در قدرت قاعدتاً در آینده مورد قضاوتهای متفاوتی قرار خواهد گرفت، با این حال از منتقدان سرسخت او تا شیفتگان این چهره سیاسی نمیتوانند از یک نکته مهم چشمپوشی کنند و آن اعتقاد این سیاستمدار به میانهروی بود. چه آن زمان که در دهه 60 در خطبههای نماز جمعه از عدالت اجتماعی سخن به میان آورد، چه آن
زمان که در دهه دوم حیات جمهوریاسلامی به پشتیبان سیاست تعدیل تبدیل شد و چه در سالهای اخیر که به مهمترین نماد اعتدال در ایران بدل شده بود، همواره در مقابل افراطیون قرار داشت. او در دهه هشتم زندگی با بررسی تهدیدهایی که اسلام، جمهوری اسلامی و ایران را تهدید میکند، تلاش کرد برای هر کدام از آنها نسخههایی کاربردی تهیه و تدوین کند. این فقیه و مفسر قرآن در این دهه به شدت برای نزدیکی فرق مذهبی جهان اسلام تلاش کرد و ضمن گفتوگوی مستقیم با بزرگان فرق اسلامی از جمله یوسف القرضاوی تلاش کرد با فاصلهگیری از اختلافات مذهبی و تاکید بر مشترکات فرق اسلامی به ایجاد نوعی گفتمان رحمانی دینی در مقابل گفتمانهای تندروانه و تکفیری همت گمارد. در گفتمان درون مذهبی نیز او به شدت علاقهمند به اجتهادهای تخصصی در مذهب تشیع بود. او در این زمینه نیز خواهان تاسیس شورای فقهی و افتا در میان مراجع شیعه شد. رویدادی که اگر به وقوع بپیوندد میتواند سرمنشأ گامی بزرگ در تحول فقه شیعه شود. هاشمیرفسنجانی در حوزه سیاست نیز نگران از پرچمداری ماجراجویان پوپولیست به این نتیجه رسیده بود که باید با تقویت احزاب و آگاهیدهی به مردم مانع از ورود آنها
به حوزه اجرا و تصمیمسازی شود؛ سیاستی که به نظر میرسد در انتخابات ریاستجمهوری یازدهم و مجلس شورای اسلامی دهم تا حدود زیادی به نتیجه رسیده باشد.
درست پس از خروج تحلیلگران، فعالان سیاسی و شهروندان این کهندیار از شوک اولیه این حادثه، این پرسشها به دغدغه اصلی بسیاری از شهروندان بدل شد که چه فرد یا افرادی میتوانند ثلمهای را که به نظام و فضای سیاسی کشور وارد شده است التیام ببخشند. از آن مهمتر برنامهها و طرحهای اکبر هاشمی به چه سرنوشتی دچار خواهند شد.
برای پاسخ به نخستین پرسش باید ابتدا نقش هاشمیرفسنجانی تاریخ معاصر را کندوکاو کرد. از یکسو این روحانی کرمانی هیچگاه در یکقطب خاص در صورتبندیهای سیاسی نیروهای انقلاب محدود نمیشود، از سوی دیگر این چهره سیاسی با وجود مرزبندیهای واضحش، به یک معنا به سنگصبور و محرم اکثر قریب به اتفاق بازیگران عرصه سیاست بدل شده بود. او پیش از انقلاب با اکثر گروههای مذهبی و ملی ضدشاه از جبهه ملی و سازمان مجاهدین تا گروههایی مانند منصورون، فلق، موتلفه، نهضت آزادی و... ارتباط داشت و به صورتی مانع از بسیاری از موازیکاریها در روند مبارزه میشد. هاشمیرفسنجانی پس از انقلاب اسلامی و استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران نیز به صورتی دیگر این نقش را بر عهده داشت. اصولاً هاشمیرفسنجانی در دوران فعالیت سیاسی خود به متعادلکننده مناسبات سیستم -پیش از انقلاب در حوزه نیروهای ضدرژیم و پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران در عالیترین سطوح اداره کشور- بدل شده بود. این موقعیت با هیچ حکم و امضایی به دست نیامده بود؛ این موقعیت به سبب نبوغ ذاتی، سوابق مبارزاتی، خلقیات مناسب بهویژه دوری از کینههای شخصی در تصمیمگیریهای کلان و سیاسی،
وزانت فقهی، تحلیلهای سیاسی قرین با واقعیت، دوستی و نزدیکی با امام (ره) و سایر بزرگان انقلاب و... به وجود آمده بود. با این توضیح بعید به نظر میرسد که در آیندهای نزدیک بتوان جانشینی برای او در سپهر سیاست ایران متصور بود.
اصولاً هاشمیرفسنجانی در دوران فعالیت سیاسی خود به متعادلکننده مناسبات سیستم - پیش از انقلاب در حوزه نیروهای ضدرژیم و پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران در عالیترین سطوح اداره کشور - بدل شده بود.
قاعدتاً تا چند صباح دیگر بنا به رسم زمانه کرسیهایی که آیتالله بر آن تکیه میزد به چهرههایی دیگر سپرده میشود، اما به احتمال قریب به یقین کسی نخواهند توانست جای خالی آیتالله هاشمیرفسنجانی را برای مردم، اسلام، نظام و رهبری پر کنند. به قول معروف جامعه ما مانند مصدومی در یک حادثه هولناک میماند که هنوز عمق آسیب را درک نکرده است؛ هر روز که از این حادثه فاصله بگیریم بیشتر به عمق ثلمهای که به جمهوری اسلامی وارد شده است، پی خواهیم برد و درخواهیم یافت بعید به نظر میرسد که ایران امروز بتواند در آیندهای نزدیک جای خالی آیتالله را پر کند. در زمینه پیشبینی سرنوشت برنامههای هاشمی نیز باید به جایگاه او در میان مردم اشاره کرد. هر چند اگر به تاریخ چهار دهه اخیر ایران نگاهی بیفکنیم کمتر چهرهای را مییابیم که به اندازه هاشمیرفسنجانی مورد حملات، بدگوییها، تهمتها و انتقادات قرار گرفته باشد، با این حال بدرقه میلیونی ایرانیان از هاشمی نشان داد او جایگاهی ویژه در اذهان آنان دارد. با این پیشفرض میتوان پیشبینی کرد که بیرق این سیاستمدار ایرانی روی زمین نخواهد ماند، نخستین بزنگاه سنجش این انگاره نیز اردیبهشت سال 1396
و میزان رای به حسن روحانی خواهد بود.
دیدگاه تان را بنویسید