تاریخ انتشار:
آیا حسین فریدون به چهرهای حاشیهای علیه دولت تبدیل خواهد شد؟
ماهی لغزانی بیرون تور
با شروع سال جدید که در شصتمین روز آن انتخابات ریاستجمهوری برگزار میشود، شاید هیچ خبری برای مخالفان تندوتیز روحانی، خوشایندتر از این نباشد که برای برادر و دستیار ویژه او - حسین فریدون - یک گرفتاری جدی قضایی پدید آید.
با شروع سال جدید که در شصتمین روز آن انتخابات ریاستجمهوری برگزار میشود، شاید هیچ خبری برای مخالفان تندوتیز روحانی، خوشایندتر از این نباشد که برای برادر و دستیار ویژه او-حسین فریدون- یک گرفتاری جدی قضایی پدید آید.
یکی دو بار هم این علاقه یا عطش از زبان نمایندگان برخی رسانههای طیف اصولگرا در کنفرانسهای خبری سخنگوی قوه قضائیه ابراز شده اما پاسخها چنان نبوده که بتوانند روی آن مانور بسیاری دهند. حجتالاسلام محسنیاژهای تنها یک نوبت بیآنکه از اتهام صریحی سخن بگوید از فردی به نام «دانیالزاده» نام برد و در مرتبه بعد هم تصریح کرد: «پرونده در مرحله ابتدایی و اولیه است.»
حسین فریدون اهل گفتوگو و سخنرانی نیست اما در تمام سال 1395 شماری از رسانهها روی او زوم کرده بودند. چه هنگامی که در جلسات هیات دولت حضور داشت و چه زمانی که غایب بود. چه همراه رئیسجمهور به سفری میرفت و چه در کنار او نبود. او در هر صورت سوژه بوده و تا صبح انتخابات هم سوژه خواهد بود تا جایی که برخی از حامیان رئیسجمهوری از پروژه «مشاییسازی» سخن به میان آوردهاند.
حسین فریدون 15 سال از حسن روحانی کوچکتر و مانند برادر، متولد سرخه سمنان است اما از این خانواده تنها شیخ حسن فریدون بود که چون به لباس روحانیت درآمد نام خانوادگی را به «روحانی» تغییر داد.
یک روایت هم این است که روحانیون مبارز سالهای پیش از انقلاب به نامهای دیگری جز نام خانوادگی سجلی شهرت داشتند تا برای خروج از کشور یا موارد دیگر دچار مشکل نشوند و حسن فریدون نیز چنین کرد.
حسین اما فریدون باقی ماند و در پی پیروزی انقلاب 1357 فرماندار نیشابور و کرج شد و بعد به وزارت خارجه رفت و دو دوره سفیر ایران در مالزی بود و به یک دیپلمات تبدیل شد. با اشتهار برادر به «شیخ دیپلمات» بیش از پیش به حسن روحانی نزدیک شد و جدای برادری، نقش مشاور او را هم در عرصه دیپلماسی ایفا کرده است.
اوج فعالیت دیپلماتیک حسین فریدون اما در مذاکرات هستهای بود که هر چند بهعنوان رابط تیم مذاکرهکننده به سرپرستی جواد ظریف با شخص رئیسجمهوری عمل میکرد اما خود او نیز با موضوع بیگانه نبود.
ماجرای مدیرعامل بانک رفاه نیز میتوانست برای حسین فریدون دردسرساز شود تا جایی که یک بار رئیس سازمان بازرسی کل کشور درباره علی صدقی که به خاطر دریافت حقوق کلان در صدر مدیرانی نشست که آماج انتقاد قرار میگرفتند به صراحت از برادر رئیسجمهوری نام برد و گفت: «مدیرعامل بانک رفاه با فشار آقای حسین فریدون ماندگار شد.» این بحث اما دیگر ادامه نیافت یا اتهام خاصی از آن برنخاست.
خبرگزاری تسنیم اما خصوصاً در نیمه دوم سال کوشید از حسین فریدون سیمای یک «متهم فساد مالی» را ترسیم کند. با این حال به نظر میرسد سوژه حسین فریدون آنقدر که روی آن حساب کرده بودند به کار اصولگرایان رادیکال نیامده و تا سر و کار او به زندان نیفتد به مراد خود نمیرسند. اما این اتفاق هم مستلزم تکاپویی در اندازههای موضوع مهدی هاشمی و تمهیدات و مقدماتی است که پیداست در دو ماه اول سال 1396 به دشواری فراهم میآید.
اصل حضور برادر در کنار یک رئیسجمهور در مقام مشاور یا دستیار یا بازرس ویژه او که بهعنوان امینی مرتبط با دستگاههای مختلف گزارشهای متعدد و متنوعی را ورای مجراهای اصلی به رئیسجمهور منتقل کند امری پذیرفتهشده و مسبوق به سابقه است و از این حیث منتقدان نتوانستهاند انتقادی را متوجه حسن روحانی کنند. چرا که رئیسجمهور، برادر خود را بهعنوان معاون منصوب یا برای وزارت معرفی نکرده بلکه همراه دارد تا او را یاری رساند.
محمود احمدینژاد هم برادر خود -داوود احمدینژاد- را بهعنوان رئیس دفتر بازرسی ریاستجمهوری منصوب کرده بود هر چند بعدتر اسفندیار رحیممشایی را ترجیح داد و هر که را که با او سازگار نبود کنار گذاشت ولو آنکه برادرش باشد.
سیدمحمد خاتمی از برادر کمسر و صداتر خود -علی خاتمی- با سابقه مدیریت در سازمان صنایع ملی ایران و بهصورت مشخص کارخانههای فیلکو استفاده کرد و مسوولیت دفتر خود را پس از سیدمحمدعلی ابطحی به او سپرد. آیتالله هاشمیرفسنجانی نیز در دفتر مجمع از برادر خود با سابقه عضویت در این نهاد و در دفتر ریاستجمهوری از فرزند خود -محسن- بهره میبرد.
برادران در همه اوقات به رئیسجمهور دسترسی دارند و انتصاب منسوبین در اینگونه سمتها و نه بخشهایی که حاوی امتیازات ویژه است بهخودیخود بهانهای به دست مخالفان نمیدهد. درباره حسین فریدون اما به نظر میرسد حساسیتها به چند دلیل خاص بالا رفت یا چنین وانمود میکنند:
نخست: وقتی با شخص رئیسجمهور نمیتوان وارد مجادله شدید شد از طریق برادر این کار را انجام داد.
دوم: انگشت گذاشتن روی یکی از بستگان، شخص صاحبمنصب را دچار پارادوکس میکند. اگر سکوت پیشه کند هم میتواند به منزله قبول اتهامات یا بیعملی و انفعال باشد و اگر واکنش نشان دهد گفته خواهد شد تا نوبت به منسوبین درجه اول شد صدایشان درآمد و در قبال دیگران سکوت میکرد.
اصل حضور برادر در کنار یک رئیسجمهور در مقام مشاور یا دستیار یا بازرس ویژه او که به عنوان امینی مرتبط با دستگاههای مختلف گزارشهای متعدد و متنوعی را ورای مجراهای اصلی به رئیسجمهور منتقل کند امری پذیرفتهشده و مسبوق به سابقه است.
ضمن اینکه برخی هم این احتمال را طرح میکنند که تمرکز روی حسین فریدون با هدف خشمگین کردن رئیسجمهوری و فاصله انداختن میان او و دستگاه قضایی صورت میپذیرد.
از پرونده یا ماجرای حسین فریدون مادام که او نقش دستیار رئیسجمهوری را ایفا میکند آبی برای اصولگرایان رادیکال که برای یکدورهای کردن ریاستجمهوری روحانی از هیچ کوششی فروگذار نمیکنند، گرم نمیشود مگر آنکه او به حبس افتد ولو کوتاهمدت باشد.
در این حالت میتوانند موضوع حقوقهای کلان را با او پیوند بزنند یا از اتهام سابقه زندان حمیدرضا بقایی-کاندیدای احمدینژادیها برای رقابت به روحانی- سر بلند کنند و بگویند از این موارد برای همه روسایجمهور اتفاق میافتد.
با این حال به نظر میرسد امید رادیکالها به چنین رخدادی قدری زیاده از حد است چرا که دستگاه قضا نیز ملاحظات خود را دارد و جناحی رفتار نمیکند. سخنگو نیز باب میل آنان نگفته است و مهمتر اینکه بعید است حسن روحانی خود را برای مدیریت چنین پدیدهای آماده نکرده باشد. اینها همه البته در حد حدس است و بیشتر شرح آرزوهای مخالفان دولت وگرنه حسین فریدون همچنان دستیار ویژه رئیسجمهوری است؛ چونان ماهی، لغزان و فعلاً بیرون تور.
دیدگاه تان را بنویسید