متفاوت با کره شمالی
توافق با ایران
برای کسانی که با توافق هستهای برای مهار برنامه ایران در ۱۴ جولای مخالف بودند، وضعیت کاملاً روشن بود.
برای کسانی که با توافق هستهای برای مهار برنامه ایران در 14 جولای مخالف بودند، وضعیت کاملاً روشن بود. ایرانیان زیرک توانستند بهترین بهرهبرداری را از یک رئیسجمهور سادهلوح و پنج رهبر دیگر به عمل آورند. رهبرانی که ترجیح میدادند به جای رویارویی با یک دولت ناآرام آن را آرام کنند. به عقیده مخالفان، توافق با کشوری مانند ایران ارزش نوشتن بر روی کاغذ را هم ندارد. آنها میگویند هنگامی که جهان غفلت کند، ایران با سهولت به بمب دسترسی پیدا خواهد کرد.
انتقاد پیچیدهتر و تا حدی قانعکنندهتر این ادعاست که توافق با ایران شبیه همان پیمانی است که دولت کلینتون با کره شمالی در سال 1994 منعقد کرد. مارکو روبیو سناتور فلوریدا و سناتور تام کاتن از آرکانزاس چنین مقایسهای را مطرح کردهاند. بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل نیز در گفتوگو با تلویزیون CBS گفت: «من فکر میکنم این تکرار اشتباه با کره شمالی است. حالا بیایید جواب مردم را بدهید.»
بیانیه دو هفته پیش باراک اوباما در استقبال از توافق در حقیقت انعکاس ادعاهایی بود که کلینتون 21 سال پیش مطرح کرد. در آن زمان کلینتون چنین گفت: «امروز پس از 16 ماه مذاکرات فشرده و دشوار با کره شمالی ما توافقی را کامل کردیم که ایالات متحده، شبهجزیره کره و جهان را امنتر میسازد. تحت این توافق کره شمالی پذیرفت تا برنامه هستهای کنونی خود را متوقف سازد و بازرسی بینالمللی از تاسیسات موجود را بپذیرد... آژانس بینالمللی انرژی هستهای پیروی این کشور از توافق را تایید خواهد کرد.» آن پیمان هشت سال بعد از هم گسیخت و پنج سال پس از آن کره شمالی اولین سلاح هستهای خود را آزمایش کرد.
میان توافق با ایران و توافق با کره شمالی شباهتهایی دیده میشود. هر دو کشور در زمینه حقوق بشر، تروریسم و پیمان منع گسترش، هنجارهای بینالمللی را کنار گذاشتهاند. توافق با ایران همانند توافق با کره شمالی منافع اقتصادی را در آینده به بار میآورند و به این ترتیب پاداشی برای رفتارهای نامطلوب آن [از نظر غربیها] خواهد بود. اما شباهتها در همین مرحله به پایان میرسند.
انگیزه پایبندی به تعهدات برای ایران بسیار قویتر از کره شمالی است. توافق با ایران از آن جهت قابل توجه است که شامل پروتکل راستیآزمایی و ساز و کارهایی برای پاسخگویی به موارد بالقوه نقض پیمان میشود. به گفته جرج پرکویچ از موسسه کارنگی چارچوب قرارداد با کره شمالی فقط چهار صفحه بود و هیچ نوع راستیآزمایی نداشت.
تفاوتهای دو توافق بسیار چشمگیر هستند. سندی کاملاً دقیق که با ضمائم بیش از 100 صفحه میشود و حاوی دقیقترین اقدامات بازرسی هستهای است که تاکنون طراحی شدهاند. نهتنها بازرسان حق دارند به هر سایت مشکوک سر بزنند، بلکه هر مرحله از چرخه سوخت و همچنین زنجیره عرضه هستهای ایران مورد پایش قرار میگیرد. این توافق به طور تلویحی فرض میکند ایران تخطی خواهد کرد مگر آنکه بداند دستش رو میشود.
توافق کره شمالی هیچ اشارهای به فعالیتهای غنیسازی اورانیوم نداشت و رژیم پیونگیانگ در زمان مناسب از آن سوءاستفاده کرد. اما اوباما میگوید در مورد ایران هرگونه مسیر به سمت بمب اتمی مسدود شده است.
علاوه بر تفاوتهای فنی میان دو توافق، اختلافات بین دو جامعه نیز اهمیت دارند. کره شمالی مهر و مومشدهترین کشور روی کره زمین است. خاندان کیم به هیچ عنوان نمیخواستند مردم وحشتزده و محروم کشور تحت تاثیرات بیرونی از انزوا خارج شوند.
در مقابل ایران جمعیت بزرگی از افراد جوان و تحصیلکرده دارد که از اینترنت و رسانههای اجتماعی استفاده میکنند. انتخاب آقای روحانی به ریاستجمهوری محصول آگاهی بخش تجاری و عموم شهروندان از آسیبهای اقتصادی ناشی از تحریمها بود. فرصت تجارت با سایر کشورهای جهان میتواند به اقتصاد ایران جانی دوباره ببخشد.
بخشهایی از حکومت با این توافق مخالف هستند و همین میتواند نقطه تمایز دیگری باشد. گروههای سیاسی در ایران برای کسب قدرت با یکدیگر رقابت میکنند. در مقابل کره شمالی خودکامهترین جامعه را در جهان دارد. بقای حکومت برای خاندان کیم امری شخصی است. آنها از وضعیت اسفبار کشور به نفع خود استفاده میکنند. تجهیز به سلاح هستهای تنها راهی است که تضمین میکند کسی به آنها کاری ندارد. ایران انگیزههای قدرتمندی دارد تا خود را به آنچه مذاکرهکنندگانش با سختی به دست آوردهاند پایبند بداند. جریمه بازگشت تحریمها در صورت تخطی از پیمان ویرانگر خواهد بود. در مورد کره شمالی نقض تعهدات بدون درد و تا حدی نیز منطقی بود. توافق با ایران کامل نیست؛ اما هر چه که هست خیالپردازی دوباره نیست.
دیدگاه تان را بنویسید