تاریخ انتشار:
نقش سیستمهای دولتی در صیانت از منابع آبی چیست؟
بحران آب، بحران حاکمیت
«حکمرانی آب»، واژهای است که طی دودهه اخیر راه خود را به مکالمات معمول میان کارشناسان و افراد آکادمیک فعال در حوزه آب باز کرده است.
«حکمرانی آب»، واژهای است که طی دودهه اخیر راه خود را به مکالمات معمول میان کارشناسان و افراد آکادمیک فعال در حوزه آب باز کرده است. گرچه این واژه کاربردها و تعریفهای مختلفی دارد، اما استفاده از آن خالی از معنا نیست بلکه این واژه بیانگر تغییر در مناسبات دولت-جامعه در کشورهایی است که مسوولیتها و فعالیتهای مرتبط با مدیریت آب و خدمات آتی آن را به شکل اساسی افزایش و توسعه دادهاند. حکمرانی آب به کلیه فعالیتها و نظامهایی اطلاق میشود که در فرآیند سیاستگذاری و تصمیمگیری درباره توسعه و مدیریت منابع آب نقش دارند. ماهیت اصلی حکمرانی آب سیاسی است و مشخص میکند چه کسی و چه میزان در استفاده از منابع آبی محق است. امروز، حضور فعالان غیردولتی، بخش خصوصی و سازمانهای غیردولتی در مدیریت آب، تخصیص منابع و مدیریت خدمات مرتبط آبی، افزایش چشمگیری یافته است. تا سال 2050 میلادی، تقاضا برای آب 55 درصد افزایش مییابد که نیاز برای فعالیتهای صنعتی، مصارف داخلی و تولید برق و انرژی، عامل اصلی این افزایش قابل توجه هستند. مدیریت و تامین دسترسی به آب برای همه تنها با هدف کسب درآمد انجام نمیشود بلکه به همان نسبت، حاکمیت صحیح در
مدیریت منابع آبی نیز در این امر دخیل است.
حاکمیت بهتر در بخش آب
همانگونه که گفته شد، حاکمیت آب شامل مجموعهای از قوانین، فعالیتها و فرآیندهایی میشود که برای مدیریت منابع آبی و خدمات مرتبط با آن اعمال میشود. باتوجه به محدودیت منابع موجود، آنچه اهمیت دارد، بررسی تمام اقدامات موجود و انتخاب بهترین شیوه از میان آنهاست تا بتوان سیاستهای مرتبط با مدیریت آب را به بهترین نحو اجرا کرد. در بحث حاکمیت آب، دیدگاههای مختلفی وجود دارد. این فرآیند از یک سو دچار برداشتها و تعابیر مختلف است که در این بین دو رویکرد اصلی از سایر دیدگاهها قابل تفکیک هستند. از جنبه نخست، از حکمرانی آب بهعنوان یک رویکرد ابزارمحور در پیشبرد مدیریت آب و بهبود بهرهوری آن استفاده میشود. از این دیدگاه، حاکمیت بهعنوان یک «ابزار» یا «برنامه» مورد نیاز برای حصول نتایج مورد نظر استفاده میشود. اما در رویکرد دوم، واژه حکمرانی برای تحلیل فرآیندهای تصمیمگیری و رقابتی، تخصیص متعاقب این منابع و خدمات تصمیمگیریهای فوق و تاثیر اینگونه تصمیمگیریها بر میزان و نحوه دسترسی به منابع و خدمات عوامل مختلف، استفاده میشود. در این رویکرد، فرآیند فعالیتهای حاکمیت دولتی به شکل نقادانه مورد تحلیل قرار میگیرد.
چشمانداز تیره و تاریک منابع آبی، دولتها را بر آن داشته تا با کمترین امکانات موجود، بهترین بهرهبرداری را از این منابع بهعمل آورند. بنابراین حکمرانی و حاکمیت صحیح آب در نیل به این هدف اهمیت بسیاری پیدا میکند. در حال حاضر، میزان دسترسی به منابع آب آشامیدنی باکیفیت محدود است. پیشبینیهای سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه (OECD) حاکی از این است که 40 درصد از جمعیت جهان در حال حاضر در حاشیه رودخانهها زندگی میکنند که با محدودیت منابع آبی مواجه هستند و از حیث ظرفیت آبی به شدت تحت فشار هستند ضمن اینکه میزان تقاضا برای آب نیز تا سال 2050 حدود 55 درصد افزایش مییابد. برداشت بیش از حد از منابع آبی و آلودگی آنها در سراسر جهان، چالشهای جدی را بر امنیت غذایی، سلامت اکوسیستمها و تامین آب آشامیدنی سالم ایجاد کرده است. پیشبینی میشود تا سال 2050 میلادی، 240 میلیون نفر همچنان به آب آشامیدنی سالم دسترسی نداشته باشند. همچنین حدود یک میلیارد و 400 میلیون نفر به بهداشت اولیه دسترسی نخواهند داشت. این آمارها، اهمیت حاکمیت آب و مدیریت جدی دولتها را بیش از پیش نشان میدهد.
ضرورت حکمرانی آب
چالشهای امروز که منابع محدود آب با آن روبهرو هستند، مهمترین عامل برای مدیریت صحیح منابع موجود و جلوگیری از بهرهبرداری غیرقانونی از آن است. چالشهایی نظیر افزایش نیاز و تقاضا برای آب، دسترسی به منابع آبی و نبود اعتماد و شفافیت از ضرورتهای اصلی اصلاح حاکمیت آب است. توسعه سریع اقتصادی و تغییرات اجتماعی، فشار فزایندهای را بر منابع آبی اعمال کرده به طوری که حتی در برخی مناطق جهان، میزان مصرف آب از حجم تولید فراتر رفته و تحت چنین شرایطی، که از آن با عنوان شرایط هشدار یاد میشود، منابع آبی به کلی تحت بهرهبرداری قرار گرفته و اهمیت حاکمیت موثر آب افزایشی جدی پیدا میکند. ازسوی دیگر، کمبود جدی آب، خواه آن که مطلق باشد یا مقطعی، تنها دلیل اصلی برای ارتقای حاکمیت موثر آب محسوب نمیشود بلکه عواملی نظیر آلودگیهای زیستمحیطی نیز منجر به کمبود منابع آب و محدودیت دسترسی به منابع آب آشامیدنی سالم میشود. درنهایت، فساد در سیستمهای دولتی، همچنان یکی از چالشهای جدی در مقوله حاکمیت و مدیریت آب محسوب میشود که مغفول مانده است. تاکنون، دولتها و نهادهای مختلف، بهطور تلویحی وجود فسادهای سیستمی را در حاکمیت آب تایید
کردهاند. در بسیاری از کشورهای جهان، ضمانت اجرایی قوانین ضعیف است و سیستمهای قضایی نیز بهاندازه کافی کارآمد نیستند. وقتی این عوامل با دستمزدهای پایین و فاصله فاحش درآمدی همراه میشود، میزان اعتماد و شفافیت در این سیستمها نیز به همان نسبت کاهش مییابد و امیدی به بهبود شرایط مدیریت منابع آبی نمیرود، مگر آنکه تدابیری اتخاذ شود تا نخست این سیستمها با تمرکززدایی و اصلاحات ساختاری، وظایف و تعهدات خود را به درستی ایفا کنند.
الگوی OECD برای حکمرانی آب
فائق آمدن بر چالشهای حال و آینده، نیازمند تشدید سیاستهای دولتی است. حاکمیت آب تا حد زیادی میتواند به طراحی و پیادهسازی این سیاستها طی یک مسوولیت مشترک بین ردههای مختلف دولتی، جوامع مدنی، تجار و طیف وسیعی از سهامدارانی که نقش مهمی در سیاستگذاریها و تصمیمگیریهای اقتصادی دارند، بینجامد. الگوی حکمرانی آب OECD، بهمنظور کمک به اجرای سیاستهای ملموس و نتیجهگرا بر مبنای سه جنبه دارای برآیند مشترک و مکمل تهیه شده که شامل موارد ذیل میشود:
- اثربخشی به سهم حاکمیت در تعریف شفاف اهداف و همینطور اهداف دولتها در تمامی سطوح برای اجرایی کردن این سیاستها جهت تحقق اهداف تعیینشده، منتهی میشود.
- بهرهوری به سهم حاکمیت در به حداکثر رساندن مزایای مدیریت پایدار آب و معیشت مردم، با تحمیل کمترین هزینه برای جامعه منتهی میشود.
- همکاری و تعهد به بخشی از حاکمیت مرتبط است که در آن اعتماد عمومی جلب و نسبت به شمول حداکثری سهامداران از طریق مشروعیت دموکراسی در جامعه اطمینان حاصل میشود.
انتظار میرود این الگوی OECD آب بتواند منتهی به بهبود حاکمیت در چرخه آب شود و آن را از جنبه سیاستگذاری به جنبه عملی درآورد.
از آنجا که کمآبی هریک از قارهها و مناطق مختلف جهان را به نحو متفاوتی تحت تاثیر قرار میدهد، لذا با یک رویکرد و حاکمیت ثابت نمیتوان با این پدیده مقابله کرد.
دیدگاه تان را بنویسید