اموال ایرانیان چگونه در آمریکا بلوکه شد؟
از تحریم تا شکستن «پنجه عقاب»
چند ماه پیش از انقلاب، در ۳۱ دسامبر ۱۹۷۷، جیمی کارتر و محمدرضا پهلوی در تلویزیون با یکدیگر دیدار داشتند و کارتر از این سخن گفت که چقدر مردم ایران شاه را دوست دارند. این امر منجر به خشم ایرانیان ضدشاه شد.
چند ماه پیش از انقلاب، در 31 دسامبر 1977، جیمی کارتر و محمدرضا پهلوی در تلویزیون با یکدیگر دیدار داشتند و کارتر از این سخن گفت که چقدر مردم ایران شاه را دوست دارند. این امر منجر به خشم ایرانیان ضدشاه شد. پس از انقلاب، دولت کارتر کوشید احساسات ضدآمریکایی را با یافتن رابطهای با دولت جدید ایران و ادامه همکاریهای نظامی با ایران تلطیف کند. در اکتبر 1979، شاه مخلوع درخواست بستری شدن در مرکز درمانی کورنل را به دولت آمریکا ارائه داد. دولت در ابتدا درخواست را نپذیرفت اما در نهایت، با سفارش چهرههای برجستهای چون هنری کیسینجر و دیوید راکفلر، موافقت کرد. پس از اینکه ایالات متحده به شاه مخلوع اجازه داد برای معالجه وارد آمریکا شود و پس از گسترش گمانهزنیها درباره کودتای نظامی دیگر به حمایت آمریکا، گروهی از دانشجویان انقلابی با تسخیر سفارت ایالات متحده آمریکا در تهران، ابتکار عمل را در دست گرفتند.
واقعه تسخیر سفارت آمریکا در ایران، هیجان زیادی را در میان آمریکاییان به راه انداخت. گفته میشود مردم آمریکا در دهه 60 و 70 بر سر هیچ مسالهای به اندازه مساله تسخیر سفارت آمریکا با یکدیگر متحد نشده بودند. مردم آمریکا این اقدام را نه اقدامی دیپلماتیک بلکه اعلام جنگ علیه دیپلماسی میدانستند. اخبار تلویزیونی به صورت روزانه مساله را پوشش میداد. والتر کرونکایت، مجری مشهور اخبار عصر سیبیاس در ژانویه 1980 هر برنامه را با ذکر تعداد روزهای گذشته از تسخیر به پایان میبرد. در طول روزهای مانده به کریسمس، دانش آموزان دبیرستان کارتهای کریسمسی طراحی کردند که برای گروگانها در ایران ارسال شد. گروههای اجتماعی دیگر نیز دست به اقدام مشابهی زدند.
در واکنش به این اقدام، جیمی کارتر، رئیسجمهور وقت آمریکا، حکم اجرایی 12170 را صادر کرد. در این حکم آمده است: «پیرو مسوولیتی که قانون اساسی و قوانین موضوعه ایالات متحده آمریکا، از جمله مصوبه وضعیت اضطراری بینالمللی قدرتهای اقتصادی به عنوان رئیسجمهور بر من محول کرده است، من، جیمی کارتر، رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا، بر این نظرم که اوضاع ایران تهدیدی غیرعادی و بیسابقه را بر امنیت ملی، سیاست خارجی و اقتصاد ایالات متحده آمریکا دربر دارد و بدین جهت وضعیت اضطراری ملی را برای مقابله با این تهدیدها اعلام میدارم. بدین وسیله من تمام اموال و بهره اموال دولت ایران، وسایل و نهادهای کنترلشده آن و بانک مرکزی ایران را که درون قلمرو قدرت ایالات متحده قرار دارند یا در مالکیت و کنترل افرادی درون قلمرو قدرت ایالات متحده هستند، بلوکه میکنم. وزارت دارایی وظیفه دارد تمامی قدرتی را که به وسیله مصوبه وضعیت اضطراری بینالمللی قدرتهای اقتصادی به من اعطا شده، برای اجرای قیود این حکم به کار ببندد. این حکم فوراً دارای اثر قانونی است و باید به کنگره تحویل داده شده و در فدرال رجیستر چاپ شود.» بر اساس این حکم، آمریکا در
نوامبر 1979 حدود 12 میلیارد دلار از داراییهای ایران، از جمله سپردههای بانکی، طلا و اموال دیگر را بلوکه کرد. بخشی از این داراییها که به گفته مقامات ایرانی 10 میلیارد دلار و به گفته مقامات آمریکایی بسیار کمتر از این است، هنوز بلوکه هستند. این اولین تحریمی بود که آمریکا علیه ایران اعمال کرد. علاوه بر این، طبق حکم جیمی کارتر، واردات محصولات ایرانی، به جز هدیههای کوچک، مواد اطلاعاتی، غذا و فرش به آمریکا ممنوع شد. شورای امنیت سازمان ملل در چهارم و سی و یکم دسامبر 1979، دو قطعنامه درباره مساله گروگانگیری صادر کرد. در قطعنامه اول، قطعنامه 457، پس از ابراز نگرانی درباره اینکه سطح بالای تنش بین ایران و ایالات متحده تهدیدی برای امنیت بینالمللی است، شورای امنیت از ایران خواست فوراً گروگانها را آزاد کند و به آنان اجازه دهد به کشورشان بازگردند. قطعنامه از همه کشورها خواست کنوانسیون وین درباره روابط دیپلماتیک و کنوانسیون وین درباره روابط کنسولی را که کشورها را به حفظ صیانت کارگزاران دیپلماتیک و کنسولی متعهد میکند، محترم بشمارند. شورای امنیت در این قطعنامه از دو کشور خواست تا تنشهای میان خود را حلوفصل کنند.
شورای امنیت در قطعنامه دوم، قطعنامه 461، به افزایش تنشها میان ایران و ایالات متحده اشاره کرد و ایران را به خاطر تداوم نگه داشتن گروگانها محکوم کرد. شورای امنیت خطر تهدید و استفاده از زور در روابط بینالملل را به اعضا یادآوری کرد و باز هم خواهان آزاد کردن گروگانها شد. قطعنامه 461 از دبیر کل سازمان ملل، کورت والدهایم خواست تا کارگزاران خود را به منظور دستیابی به راهحلی برای این بحران بفرستد.
در داخل آمریکا اختلافات بر سر نحوه رویارویی با این بحران شدت گرفته بود. این اختلافات با زمینگیر شدن نیروهای آمریکایی در طبس قوت گرفت. فرماندهی عملیات پنجه عقاب بر عهده جیمی کارتر، سرلشگر جیمز ب.وات، سرهنگ جیمز کایل و سرهنگ چارلز آ. بکویت قرار داشت. شکست این عملیات تاثیر فراوانی بر شکست کارتر در انتخابات داشت. در هم شکسته شدن بالگردهای آمریکایی، موجب تحقیر آمریکا در جهان شد. این شکست را میتوان با شکست لشگرکشی ارتش ایتالیا در سال 1896 به حبشه مقایسه کرد. جمهوریخواهان از جمله رونالد ریگان، رقیب انتخاباتی کارتر و جورج بوش پدر، معاون ریگان برای پیروزی در انتخابات استفاده بسیاری از این بحران کردند. گمانههای بسیاری وجود دارد مبنی بر اینکه ریگان و جمهوریخواهان آزادی گروگانها را به عمد عقب انداختهاند. همزمانی روز آزادی گروگانها، 20 ژانویه 1981، با روز سخنرانی تحلیف ریگان به این گمان دامن میزند. ریگان قصد داشت سخنرانی تحلیف خود را در مقام رئیسجمهور آمریکا با اشاره به آزادی گروگانها انجام دهد. کن کاچیگیان، نویسنده متن سخنرانیهای ریگان بر سر این مساله با او اختلاف پیدا کرد. او میگوید «من گفتم این کار کیفیت
تاریخی سخنرانی را کاهش میدهد. این کار را به سادگی میتوان پس از سخنرانی نیز انجام داد ولی برای ماهیت سخنرانی سوگند مناسب نیست. اگر آنها در طول سخنرانی آزاد میشدند و او متوجه میشد، حتماً این کار را میکرد.» گروگانها اندکی پس از سخنرانی سوگند ریگان و در لحظهای که کارتر کاخ سفید را ترک کرد، آزاد شدند. در نتیجه ریگان نتوانست سخنرانیاش را با فخرفروشی به آزادسازی گروگانها آغاز کند. در دوران ریاستجمهوری ریگان، پس از آزادی گروگانها و در دوران جنگ ایران و عراق، تحریمهای آمریکا علیه ایران ادامه یافت.
دیدگاه تان را بنویسید