سردار آزمون هنوز ۹۰ درصد استعدادهایش را رو نکرده است
فرااستعداد
«به هنرمندیات ادامه بده پسر قوی و ترکمن. تو هنرمندی سردار؛ هنری که میدانم روزی دروازههای آنفیلد، اولدترافورد، سنسیرو و آلیانس آرنا را به گلهای خود آذین خواهد کرد.
«به هنرمندیات ادامه بده پسر قوی و ترکمن. تو هنرمندی سردار؛ هنری که میدانم روزی دروازههای آنفیلد، اولدترافورد، سنسیرو و آلیانس آرنا را به گلهای خود آذین خواهد کرد. این واقعیت روزی به حقیقت تبدیل میشود و من آن روز احتمالاً به حس و علاقه فراوانی که از یک همذاتپنداری بین خودم و خودت ناشی میشود، فکر میکنم؛ هر چقدر من مربی ملی بودم و کمتر فرصت حضور در باشگاهها را داشتهام، تو هم با آقای گلی در تمام تورنمنتهای ملی که در آن حضور داشتی و البته گلهایی که کمتر در فوتبال باشگاهی نشان دادی. در این دو رده، دو چهره متفاوت داری. فوتبال ایران برای تویی که کمتر در داخل کشور فرصت درخشیدن داشتی، اعتبار مضاعف به ارمغان میآورد و تو با گلهایت بیش از پیش، خون این فوتبال تشنه به افتخارات بزرگ را تازه میکنی. تو و علیرضا (جهانبخش)، نماینده تیمی هستید که همهچیزش با علم و عشق پیش رفت. شما با هم، در کنار هم، بدوید و بجنگید که چشم یک ملت به جوانان دوستداشتنی است که در کنار باتجربهها ثابت میکنند آینده از آن آنهاست و البته امیدوارم روزی تمام آن تیم در کنار هم یادآور خاطرات خوب گذشته باشید.»
در زمان استعدادیابی تیم ملی نوجوانان، نوع بازیها در لیگ برتر کشور و در رده جوانان و نوجوانان، این استنباط را ایجاد میکرد که مهارت بازیکنان برای رسیدن به سطح اول آسیا فاصله بسیاری دارد. اگر میخواستم یکسری بازیکنان عالی و خلاق از این بازیکنان بسازم، ناگزیر میبایست متد و روش مربیگری دیگری انتخاب کرده و آنها را در تمام سطوح آماده میکردم. با ایجاد فضای مربیگری مناسب و با کمک تمامی اعضای کادر نوجوانان، تا حدودی توانستیم بازیکنان را تشویق کنیم تا تکنیک، مهارت و خلاقیتهای خود را گسترش دهند. نوجوانان در این سن، نیازمند مربی هستند که به اندازه کافی و بدون هیچگونه ترسی از شکست، شجاعت به خرج دهد و حتی با وجود اشتباهاتشان به تشویق بازیکنان بپردازد. بازیکنانی که دارای خلاقیت بالایی هستند برای اینکه دفاع مقابل را به هم بریزند، باید از تکنیکهای غیرقابلپیشبینی استفاده کنند و این چنین به رشد خود ادامه خواهند داد. گل سردار به قطر را به یاد میآورم که البته مشابه آن را در بازیهای مقدماتی جوانان آسیا به ترکمنستان هم زده بود؛ تا همه بدانند این گل اتفاقی و آن تصمیماش شانسی نبود و ماحصل آموزش استاندارد و تلفیقی از
علم یعنی دانستن و هنر یعنی توانستن بود. در جهان فوتبال، بازیکنان بسیاری که به صورت حرفهای بازی میکنند، دارای ویژگیهای برجستهای مانند مهارتهای پاس تکضرب، تصمیمگیریهای سریع، شوتهای دقیق و... هستند.
این از خلاقیت سردار بود که سبب شد او را در سن و سال کم پیدا کنم و حالا لذت میبرم و خدا را شکر میکنم، وقتی میبینم در بالاترین سطح فوتبال آسیا در حال درخشیدن است. در همان روز اول، موفقیتهای امروزش را میدیدم. سرش پایین بود و موهایش جلوی چشمانش را گرفته بود تا هیچ چیزی را نبیند، جز فوتبال. آن زمان، یعنی مسابقات نوجوانان آسیا در تاشکند ازبکستان و بازی مقابل سوریه را خوب خاطرم هست؛ چه گلهایی که نزدیم و حذف شدیم که البته سهم سردار در گلنزنی بیش از بقیه بود؛ یا آن تکبازی لعنتی برابر جوانان کره جنوبی در امارات که اگر میبردیم جهانی میشدیم و سردار غایب بود و غیبتش بسیار برایمان گران تمام شد. بعد از بازیها هم خانوادهمان از هم پاشید و... خانوادهای بااستعداد که میتوانست مثل تیم امارات در جام ملتهای استرالیا با مربیگری مهدی علی، هر روز و هرسال پیشرفت بیشتری داشته باشد و فوتبال خسته و فرسودهمان را صاحب اعتبار نوینی کند اما حیف که نشد. با این حال اکنون به این نتیجه رسیدهام که باید همه آن اتفاقات میافتاد و ما از هم دور میشدیم تا امروز علی جهانبخش در مهمترین تورنمنت دنیا یعنی جام جهانی و سردار آزمون در
معتبرترین تورنمنت قاره در تیم بزرگسالان ایران بدرخشند. مطمئنم که شادی امروز مردم به ناراحتی آن روز خانوادهمان میارزد. سردار در همه آن لحظاتی که در استرالیا در حال سلفی گرفتن با هواداران تیم ملی بود، من را به یاد بازیکنان بزرگ میانداخت؛ ستارههایی مثل زلاتان ابراهیموویچ و فرانچسکو توتی؛ آنهایی که برای محبوب شدن، تواناییهای اکتسابی و غریزی را با هم دارند. این قضاوت من ناشی از یک بازی و حتی بابت لذت دیدن گل دنیس برگکمپی او به قطر نیست. هرکه ندیده باشد و نداند، من که زیاد دیدهام و خوب میدانم سرداری که در استرالیا یک کشور را خوشحال کرد، هنوز ۹۰ درصد تواناییهایش را رو نکرده؛ پاس دادن و بازی به وسیله پاها، اساسیترین تکنیک اوست و توانایی برای چرخش و حمل توپ باعث بالا بردن کیفیت بازیاش میشود. توانایی برای مانور با توپ و همچنین نگهداری توپ در قسمتهای شلوغ زمین، از جمله امتیازات اوست. همه بازیکنان اگر میخواهند در سطح بالایی بازی کنند باید این مهارتها را داشته باشند که همراه تمام تکنیکهای خود تصمیم خودشان را پنهان کنند و سردار این گونه است. تازه خوب میدانم که با ضربات سرطلایی که مقابل بنفیکا و همه
شکارهای قبلیاش زده بود، میتواند قفل هر دروازهای را با سر هم باز کند. سردار با استفاده از مهارتهای بدنی، ذهنی و تکنیکی، بالاترین سطح فوتبال را به نمایش میگذارد. چنان با آسودگی مهارتهای خود را اجرا میکند که گویی تواناییاش مادرزادی است و این گونه به دنیا آمده است. به هر حال راهی که به تکامل حرفهای سردار ختم میشود صرفاً طی کردن ساعتهای مدید تمرین نیست. در راه تبدیل شدن به یک حرفهای، چالشها و موانع زیادی پیش پایش وجود دارد که باید ناگزیر بر آنها فائق شود. مصدومیت، از دست دادن آمادگی بدنی، بالا رفتن انتظارات، انتقادات، تردید در توانایی شخصی و فشارهای خارجی از طرف خانواده و دوستان و حتی هواداران، تنها گوشهای از خیل مشکلاتی است که او در راه رشد و پیشرفت خود با آنها روبهرو میشود. شانس، موقعیت و فرصت مناسب را نیز میتوان به فهرست پیچیدگیهای این راه اضافه کرد که نقش بسیار تعیینکنندهای ایفا میکند و باید توجه شایانی به آنها کرد. اینکه پدر و مشاورانش، چگونه سردار را نهتنها در مقابل مشکلات مذکور، بلکه در تمامی شئونات پیشرفت حرفهای، حمایت و مدیریت میکنند ممکن است به تفاوت بازیکنی که دوام میآورد و
به بازی ادامه میدهد و آن که از گود خارج میشود، ختم شود. او به خوبی میداند بازیکنان بسیاری هستند که با وجود آنکه به عنوان شخص بااستعداد شناخته شدهاند اما در راه بروز استعدادهای بالقوه خود با شکست مواجه شدهاند. گاهی دلایل این شکست، صرفاً فوتبالی است و گاهی هم نه؛ از آنجا که مسیر پیشرفت برای هر شخص منحصربهفرد و متفاوت است، نیازهای سردار هم در سرتاسر فرآیند تبلورش اعم از فنی، جسمانی، روانی و اجتماعی در نوسان است. با فرض گرفتن این موضوع برای تربیت موثر سردار، پرورش دادن یک عشق جاودانه برای بازی و آگاه بودن از روزنههای کلیدی برای پیشرفتهای فیزیکی و تکنیکیاش باید مورد توجه قرار گیرد. چگونگی تحول فوتبالی او طی 5 یا 10 سال آینده بستگی تام و تمام به پیشبینیهای موجود در انتخاب تیمهای خواهانش دارد. حضور بلندمدت در سطح اول لیگ فیزیکی روسیه و کار کردن با مربی بزرگی همچون قربان بردیف ترکمن که البته در سالهای گذشته در بین 10 مربی برتر اروپا بوده و 13 سال در روبین کازان افتخارات زیادی کسب کرده و دانستن این نکته که روسیه میزبان جام جهانی بعدی است به طور قطع و یقین او را به استانداردهای جهانی میرساند.
دیدگاه تان را بنویسید