آیا معصومه ابتکار میتواند در برابر اراده سیاسی و اقتصادی سدسازی بایستد؟
دایه محیط زیست
عملکرد رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در دولت یازدهم از دو منظر قابل تجزیه و تحلیل است.
عملکرد رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در دولت یازدهم از دو منظر قابل تجزیه و تحلیل است. نخست اینکه خانم ابتکار تا چه اندازه امکان بهبود وضعیت نابسامان محیط زیست را در اختیار داشت و تلاش کرد و نکته دیگر آن است که این سازمان با پشتوانه کارشناسی و بودجهای موجود تا چه اندازه میتواند ایفای نقش کند. این نخستین بار نیست که دکتر«معصومه ابتکار» بر مسند ریاست سازمان حفاظت محیط زیست مینشیند؛ او هشت سال یعنی در دولتهای هفتم و هشتم نیز تجربه مدیریت این سازمان را کسب کرد و نمیتوان گفت با مسائل زیستمحیطی، ناآشنا بوده است. اگر این شناخت در مقطع ورود او به سازمان اندک بوده یا وجود نداشته، هشت سال فرصت کمی برای کسب آگاهی از مشکلات محیط زیستی نیست. به همین دلیل بخشی از فعالان محیط زیست و تشکلهای مردمی با مثبت تلقی کردن وجود این تجربه در کارنامه ایشان، این استنباط را داشتند که خانم ابتکار بهترین گزینه برای حل مشکلات محیط زیست ایران است. البته من چندان به حل مسائل زیستمحیطی توسط ایشان، خوشبین نبودم و از قضا در همان مقطعی که فعالان زیستمحیطی در حال گمانهزنی درباره گزینههای ریاست سازمان بودند، مخالفت خود را با بازگشت
مجدد ایشان اعلام کردم. با این حال بعد از انتخاب وظیفه خود دانستم با ایشان همکاری کنم و به همین دلیل مطلبی به عنوان «20 انتظار از ابتکار» نوشتم و دیدگاهها و راهکارهای خود را برای بسیاری از مشکلات محیط زیستی منتشر کردم.
به رغم آنکه این نامه با اقبال رئیس سازمان حفاظت محیط زیست مواجه شد و او وعده داد که این توصیهها را مورد توجه قرار دهد اما پس از گذشت یک سال و نیم نتیجه قابل قبولی از ایشان، به ویژه در حوزه محیط طبیعی دیده نشد. البته بیانصافی است که بگوییم هیچ تلاشی صورت نگرفته است؛ بهطور مثال، او موضوع حذف بنزین پتروشیمی را دنبال کرد که قطعاً برای بهبود کیفیت هوای شهرهای بزرگ مفید بوده است. اما موافقت ایشان با تغییر کاربری جزیره آشوراده برای جامعه محیط زیست ایران شوکآور بود. حتی اخیراً موافقت با احداث جاده در حریم اکولوژیکی پارک ملی بختگان و افتتاح چندین سد برای فعالان حوزه محیط زیست، چالش جدی ایجاد کرده است که چرا در مورد این پروژهها مقاومت لازم صورت نمیگیرد. البته ما به خوبی آگاهیم که ممکن است این مقاومتها، برایشان هزینه در پی داشته باشد؛ چنان که در مورد جاده ابر شاهد برخوردهای شدید بخشی از نمایندگان مجلس بودیم که به دلیل یک درخواست غیراصولی تا مرز انحلال سازمان هم پیش رفتهاند. اما نباید فراموش کرد که رئیس سازمان اگر نمیتواند در مقابل ادامه پروژههایی که به پایداری اکولوژیکی کشور آسیب میرساند بایستد، باید آنها
را با مردم در میان بگذارد و در هیات دولت با اقتدار از رئیسجمهور کمک بطلبد. مساله دیگری که به شخص خانم ابتکار ارتباط مستقیم ندارد ضعف ساختاری شدید سازمان حفاظت محیط زیست ایران است.
نه بودجه آن و نه کادر کارشناسی آن متناسب با وظایف بسیار گسترده سازمانی نیست که حفاظت و نظارت بر محیط زیست انسانی و طبیعی کشوری با 6/ 1 میلیون کیلومترمربع وسعت و 76 میلیون جمعیت را بر عهده دارد. وقتی بودجه سازمان به اندازه بودجه یک سد مانند گلمندره -درهای خشک در جنوب غربی پارک ملی گلستان- است انتظار زیادی از این سازمان نمیتوان داشت. در حال حاضر حدود 50 هزار فارغالتحصیل رشتههای مربوط به محیط زیست در کشور بیکارند و سازمان نمیتواند حتی بخش کوچکی از این توان عظیم را به خدمت کشور بگیرد. با کدام نیرو و توان کارشناسی میتوان از سازمان خواست در مقابل درخواستهای اغلب ضد محیط زیستی مسوولان، نمایندگان مجلس و بخش خصوصی مقاومت کند؟ اگر دقت شود بسیاری از مدیران ردهبالای سازمان حتی تجربه کاری در این سازمان به عنوان متخصص و کارشناس نداشتهاند و حتی رشته تخصصی آنها اغلب از جنس محیط زیست نیست.
بدیهی است که این ضعفها -حتی اگر بهترین فرد هم در راس این سازمان باشد- کارایی آن را به شدت کاهش میدهد. نگاه مدیریت کلان کشور به سازمان بیشتر تشریفاتی و دکوری است. شاید یکی از دلایل آن جایگاه آن در معاونت ریاستجمهوری بودن است. معاونت ریاستجمهوری اگرچه از نظر جایگاه و سلسلهمراتب از وزیر بالاتر به نظر میرسد؛ اما از نظر قدرت مانور و اقتدار بسیار ضعیفتر از وزیر یک وزارتخانه است. تجربه نشان داده است برای روسای جمهور، صرفنظر از نگاه جناحی، به بار نشستن طرحهای کوتاهمدت اولویت بیشتری دارد که در اغلب مواقع، محیط زیست نمیتواند موافق چنین طرحهایی باشد. پس اغلب سعی دارند کسی را به ریاست سازمان منصوب کنند که حرفشنوی بیشتری دارد. اگر به میزان بودجهای که دولتها به سازمان اختصاص میدهند، توجه کنید این بودجه به اصطلاح «برای زنده ماندن کم و برای مردن زیاد است».
همین باعث شده که سازمان همیشه در مقابل دیگر دستگاهها از اقتدار لازم برخوردار نباشد و تاریخ هم نشان داده است دستگاههایی که توان سیر کردن کارکنان خود را ندارند، در مقابل وسوسههای صاحبان صنایع و دستگاههای تخریبگر به فساد آلوده میشوند. مثلاً هزینه ساخت پل صدر با حدود سه تا پنج هزار میلیارد تومان (رقم منتشرشده در رسانهها بسیار متغیر و نامطمئن است)، بیش از 30 برابر بودجه سازمان حفاظت محیط زیست کشور است. یعنی حفاظت محیط زیست کل کشور با حدود هشت هزار کارمند و محیطبان به اندازه چند پایه این پل یا یک مجتمع مسکونی و تجاری در تهران ارزش ندارد. حال چه انتظاری است که این سازمان بتواند در مقابل وزارتخانههایی همچون نفت، نیرو، کشاورزی و صنایع و شهرداریها مقاومت کند. شاید اتفاقاتی که در مورد ریزگردها افتاده است خود دلیلی بر این ناتوانی است. با توجه به شواهد محکم ریشه بخش عمده ریزگردها (به خصوص ریزگردهای اخیر خوزستان) در داخل ایران و ناشی از خشک شدن تالابهاست. اگرچه انتقادات بسیار بجایی به خانم دکتر ابتکار و دیگر روسای سازمان حفاظت محیط زیست وارد است که با داشتن اختیار تایید ارزیابیهای زیستمحیطی چرا جلوی ساخت این سدها گرفته نشد، اما اگر به ساختار قدرت در ایران نگاه کنیم متاسفانه همه روسای جمهور و نمایندگان مجلس از ساخت این سدها حمایت کردند و سدسازی در ایران در حد امری مقدس مهم جلوه داده شد.
بنابراین، متهم کردن یک فرد در کشور بیانصافی است. چه کسی میتواند در مقابل ارادههای سیاسی و اقتصادی قوی که پشت سدسازی در ایران است ایستادگی کند؟ در همین ماههای اخیر که سازمان حفاظت محیط زیست مانع ساخت سد خراسان 3 شد، هجمه سنگین مدافعان و سوداگران این پروژه به سوی سازمان روانه شد؛ تا جایی که حتی برای توجیه عمل خود اقدام به انتشار نامه جعلی و ساختگی به رئیسجمهور هم کردند. با این حال این انتقاد نهتنها به خانم دکتر ابتکار که به همه دستگاههای دولتی، مجلس و متخصصان کشور وارد است که چرا در دو دولت سازندگی و اصلاحات اجازه دادند ریشه سدسازی در ایران به حدی رشد کند که کل نظام هیدرولوژیک کشور را ویران کند و پایداری زیستی و حتی امنیت ملی ما را به خطر بیندازد. اگر ایشان در آن زمان به درستی با محیط زیست آشنایی داشت و تیم مشاورانشان هم آگاهی لازم از مسائل محیط زیست داشتند این مشکلات در دولت نهم و دهم تشدید نمیشد. بنابراین به نظر میرسد، عملکرد رئیس فعلی سازمان حفاظت محیط زیست باید از این زاویه مورد بررسی قرار گیرد نه حواشی ایجادشده در روزهای اخیر.
دیدگاه تان را بنویسید