ورودی مقالات
لیبرالها تا حدی قربانی موفقیتهای خود هستند. در اکثر اقتصادهای پیشرفته از مدتها قبل لیبرالیسم قواعد و چارچوبهایی را فراهم کرد که دولتها در آن شکل گرفتند. رقابت احزاب سیاسی از طریق فرآیندهای دموکراتیک تصمیمگیری و از درون پارامترهای لیبرال از قبیل آزادی بیان، سرمایهداری مبتنی بر بازار، افزایش تجارت میان ملتها و سطوح بالای همکاریهای بینالمللی انجام میشد. اما میتوان گفت لیبرالها برتری خود را از دست دادهاند. لیبرالها در مقایسه با رهبران عوامگرای (پوپولیست) خاکی و احساساتی، تکنوکراتهایی بیرحم به نظر میرسند. عوامگرایان با استفاده از احساسات، غرور، دیوارهای مرزی و استقلال میهنپرستانه به عرصه نبرد آمدهاند. در مقابل، لیبرالها با جداول و نمودارهای پیچیده، انبوهی از کاغذ و مناظرههای با دقت طراحیشده واکنش نشان میدهند. لیبرالها همانند استادان اتوکشیده دانشگاهی هستند که تلاش میکنند در یک دعوای قهوهخانهای نظر و حرف خود را به اثبات رسانند. سیاست لیبرال باید به تمامی معنا از بهترین نظرات حمایت کند، طرفدار مردم باشد بدون آنکه به ورطه عوامگرایی سقوط کند و از اینکه وارد میدان شود و دشمنانی برای خود ایجاد کند هراسی نداشته باشد. اکنون زمان آن رسیده است که لیبرالها برای اعتقاداتشان بجنگند.