توان هستهای میانبرد
آغاز دوباره جنگ سرد
صبحهنگام، قبل از امضای پیمان توان هستهای میانبرد (INF)، رونالد ریگان رئیسجمهور وقت آمریکا یک جفت دکمه سرآستین را به میخائیل گورباچف همتای روسیاش هدیه داد. اقدام آنها همانند تبدیل شمشیرها به تیغه خیش گاوآهن بود و حسن نیت آنها به امضای توافقی تاریخی انجامید.
صبحهنگام، قبل از امضای پیمان توان هستهای میانبرد (INF)، رونالد ریگان رئیسجمهور وقت آمریکا یک جفت دکمه سرآستین را به میخائیل گورباچف همتای روسیاش هدیه داد. اقدام آنها همانند تبدیل شمشیرها به تیغه خیش گاوآهن بود و حسن نیت آنها به امضای توافقی تاریخی انجامید. اما دونالد ترامپ نشان داد که خواستار بازگرداندن شمشیرهاست. او 20 اکتبر اعلام کرد که آمریکا را از پیمان خارج میکند و آنقدر به ساخت و انباشت موشک ادامه میدهد تا چین و روسیه سر عقل بیایند. برخی آن را تصمیمی عاقلانه برای کنار گذاشتن بقایای جنگ سرد و برخی دیگر آن را آغاز مسابقه تسلیحاتی میدانند. اما پیمان توان هستهای میانبرد چیست؟ ریشه پیمان INF به بحران موشکی اروپا در اواخر دهه 1970 و اوایل دهه 1980 بازمیگردد. آرایش موشکهای دقیق و پیشرفته SS-20 که قادر بودند اکثر نقاط اروپا را از اعماق خاک شوروی هدف قرار دهند زنگ خطری برای اروپا بود. آمریکا موشکهای برد کوتاه در اروپا داشت که نمیتوانستند به داخل شوروی نفوذ کنند. موشکهای دوربرد نیز در داخل آمریکا یا روی زیردریاییها مستقر بودند. هیچ موشک میانبردی وجود نداشت. اگر شوروی با موشکهای SS-20 به اروپا حمله میکرد آمریکا مجبور میشد از موشکهای بزرگ خود استفاده کند و متحدان اروپایی احتمال میدادند که آمریکا چنین کاری را انجام ندهد. آمریکا برای رفع این نگرانی و همچنین اجبار شوروی به تغییر مسیر، موشکهای بالستیک پرشینگ 2 (Pershing II) را به همراه موشکهای کروز جدید زمینی به اروپا انتقال داد. این اقدام شوروی را نگران ساخت. این واقعیت که موشکهای جدید میتوانستند در کمتر از 10 دقیقه به مسکو برسند رهبران شوروی را به واکنشی عصبی وادار کرد. به دنبال آن در سراسر اروپا تظاهرات علیه توان هستهای به راه افتاد و همزمان موشکهای جدید نیز وارد شدند. پیمان توان هستهای میانبرد این گره را برید. طبق این پیمان نهتنها موشکهای تهدیدکننده خاک آمریکا و شوروی، بلکه آزمایش پرواز به همراه توسعه و استقرار کلیه موشکهای زمینی با برد بین 300 تا 3300 مایل ممنوع شد. حدود سه هزار موشک موجود در اروپا و حدود دو برابر آن در شوروی نابود شدند. اما چرا توافق ناکام ماند؟ یک دلیل آن تقلب روسیه بود. آمریکا و متحدانش در ناتو روسیه را متهم کردند یک موشک کروز میانبرد به نام 9m729 را آزمایش و مستقر کرده است. دلیل دوم چین است. در دهه 2000 ولادیمیر پوتین زمزمههای خروج از پیمان را آغاز کرد با این استدلال که چین در حال قدرتگیری که روابط شکنندهای با روسیه داشت تلاش میکرد موشکهای غیرهستهای با برد متوسط بسازد. به دنبال گرم شدن روابط چین و روسیه، این نگرانیها رنگ باخت. اینبار نوبت آمریکا بود که با نگرانی متوجه شود چین در خارج از محدوده پیمان INF به انباشت موشک مشغول است در حالی که آمریکا مجبور بود موشکهایش را با هزینههای هنگفت روی کشتی، زیردریایی و هواپیما نصب کند. به نظر میرسد این موضوع آقای ترامپ را قانع کرد که از پیمان خارج شود.
اگر آمریکا به وعده خود برای خروج از پیمان عمل کند عواقب زیادی پدیدار خواهند شد. اول، ممکن است روسیه به سرعت موشکهای میانبرد با هدفگیری اروپا را مستقر سازد. این موشکها علاوه بر 9m729 شامل موشک RS-26 میشود که یک موشک بالستیک قارهپیماست و در بردی بالاتر از میزان ذکرشده در پیمان INF آزمایش شده است. دوم، آمریکا به سرعت تلاش میکند توان متناظر داشته باشد. مقامات اذعان دارند که کارهای تحقیقاتی در مراحل اولیه هستند و تولید یک موشک کاربردی چند سال طول میکشد. سوم، استقرار این موشکها به یک دیپلماسی ماهرانه نیاز دارد. ممکن است رهبران اروپا از پذیرش آنها سر باز زنند به ویژه ولادیمیر پوتین در 24 اکتبر کشورهای پذیرنده موشکها را تهدید کرد و گفت آنها سرزمین خود را در معرض یک حمله تلافیجویانه قرار میدهند. اگر آمریکا بخواهد ناتو را دور بزند و با یکی از متحدان مشتاق - مثلاً لهستان- به توافق برسد آنگاه این اتحاد متزلزل خواهد شد. مشخص نیست متحدان آسیایی چه واکنشی نشان دهند. ژاپن با خروج آمریکا از پیمان مخالفت کرد و کره جنوبی که تلاش میکند روابطش را با چین بهبود بخشد تمایلی به پذیرش موشکها در خاک خود ندارد. آمریکا میتواند موشکها را در گوام مستقر سازد هرچند انباشت موشکهای زمینی در یک جزیره کوچک آنها را در جنگ آسیبپذیرتر میکند. اکنون با گذشت سه دهه، گره اولیه بار دیگر محکم میشود.