دسته شاهینها
برنامه هستهای ایران
از زمان انتخاب دونالد ترامپ به ریاستجمهوری آمریکا، او چندین بار توافق هستهای سال ۲۰۱۵ با ایران را «بدترین توافق» خوانده است. تا مدتها تهدید علیه بقای این توافق بیشتر در گفتار بود تا واقعیت؛ اما دیگر اینگونه نیست. در ۱۲ ژانویه امسال ترامپ قانون رفع تحریمهای هستهای علیه ایران را به مدت ۱۲۰ روز دیگر تمدید کرد اما برخلاف توصیه تیم امنیت ملی آن زمان هشدار داد این تمدید برای آخرین بار خواهد بود مگر آنکه طرفهای اروپایی آن پیمان یعنی بریتانیا، فرانسه و آلمان با آمریکا همکاری کنند تا آنچه او «خطاهای مرگبار» در معاهده میداند را اصلاح کنند.
از زمان انتخاب دونالد ترامپ به ریاستجمهوری آمریکا، او چندین بار توافق هستهای سال ۲۰۱۵ با ایران را «بدترین توافق» خوانده است. تا مدتها تهدید علیه بقای این توافق بیشتر در گفتار بود تا واقعیت؛ اما دیگر اینگونه نیست. در ۱۲ ژانویه امسال ترامپ قانون رفع تحریمهای هستهای علیه ایران را به مدت ۱۲۰ روز دیگر تمدید کرد اما برخلاف توصیه تیم امنیت ملی آن زمان هشدار داد این تمدید برای آخرین بار خواهد بود مگر آنکه طرفهای اروپایی آن پیمان یعنی بریتانیا، فرانسه و آلمان با آمریکا همکاری کنند تا آنچه او «خطاهای مرگبار» در معاهده میداند را اصلاح کنند.
چشمانداز وضعیت پیمان هستهای در ۱۳ مارس تیرهتر شد. هنگامی که ترامپ رکس تیلرسون را از مقام وزارت خارجه خلع کرد و مایک پمپئو (Mike Pompeo) منتقد سرسخت برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) را به جای او گذاشت. جایگزینی مک مستر مشاور امنیت ملی در ۹ روز بعد با جان بولتون تقریباً به معنای اعلام مرگ برجام تلقی شد. بولتون در زمان جرج بوش سفیر آمریکا در سازمان ملل بود و رفتاری بسیار خشن و غیرقابل انعطاف داشت. او همچنین مدتی به عنوان معاون وزیر در امور کنترل تسلیحات و امنیت بینالملل در همان دولت خدمت کرد. با این حال هیچگاه نشان نداد از توافقنامههای کنترل تسلیحات راضی باشد.
جان بولتون برخلاف دیگر مخالفان آشکار برجام حداقل میداند چه برنامهای را دنبال میکند. او چند ماه قبل از امضای پیمان هستهای در جولای ۲۰۱۵ با عصبانیت گفته بود: واقعیت تلخ آن است که فقط اقدام نظامی میتواند هدف ما را برآورده سازد. به استدلال او حملات هوایی علیه تاسیسات هستهای ایران میتوانست برنامه آن کشور را سه تا پنج سال به عقب بیندازد.
بولتون در مقاله امسال خود لحن ملایمتری اتخاذ و بیان کرد فعالسازی مجدد تحریمهای هستهای علیه ایران و اعمال تحریمهای جدید میتواند به ادعای او «حکومت سرسخت» ایران را به زانو درآورد. او گفت که آمریکا باید سیاست پایان دادن به حکومت اسلامی ایران قبل از ۴۰سالگی آن در سال ۲۰۱۹ را در پیش گیرد. با این حال احتمال نمیرود تحریمها و حمایت مادی از گروههای مخالف ایران بتواند باعث تغییر نظام در این کشور شود. ظاهراً حتی خود آقای بولتون نیز واقعاً چنین اعتقادی ندارد.
دیدگاه بولتون در مورد کره شمالی نیز به همان اندازه مبهم است. او در ماه آگوست گفته بود که گفتوگو با حکومت مارکسیستی موروثی «صرفاً اتلاف وقت» خواهد بود. اگر چین برای براندازی رژیم کیم جونگ اون با آمریکا همکاری نکند تنها راه جایگزین حمله پیشدستانه به تواناییهای هستهای کره شمالی است. از دیدگاه او دیدار احتمالی ترامپ و کیم جونگ اون میتواند مقدمهای برای اولتیماتوم دادن و حتی شروع جنگ باشد.
بولتون پس از انتصاب اظهار کرد دیدگاههایی که قبلاً در محافل خصوصی بیان شدهاند اکنون پشت سر قرار دارند. منابع خبری چهره جنگطلبانه او را ملایمتر کردهاند و او را واسطهای صادق و درستکار بین نهادها میخوانند. آنها برنت اسکوکرافت مشاور سابق امنیت ملی در دولت جرج بوش پدر را مثال میزنند. اما این مثال بیمورد است. بولتون هم نظریهپرداز است و هم در محافل داخلی نقش موثری ایفا میکند. همچنین او بارها گزارشهای اطلاعاتی و امنیتی را برای برآوردن اهداف خود دستکاری کرده است. انتصاب بولتون هشداری برای سه کشور اروپایی بریتانیا، آلمان و فرانسه است که همراه چین، روسیه و ایران پیمان هستهای را امضا کردهاند. آنها به سختی تلاش میکنند تا قبل از پایان مهلت ۱۲۰روزه در ۱۲ ماه می راهی برای جلب رضایت ترامپ پیدا کنند.
روح برجام
برجام یک سند ۱۵۹ صفحهای بسیار فنی است اما دو اعتراض اصلی آقای ترامپ نیز صریح هستند. اولین اعتراض آن است که حتی اگر ایران به توافق متعهد بماند اقدامات آن روح برجام را نقض میکند. بنابراین ۱۱ گزارش بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی در تایید وفای به عهد ایران در مهار برنامه هستهایاش برای ترامپ اهمیتی ندارند.
توافق هستهای یک معاهده عملگرایانه کنترل تسلیحات است که راه دستیابی ایران به سلاح هستهای را برای یک دوره زمانی محدود میسازد. برخی آرزو میکنند این توافق میتوانست (به گفته آنها) «جلوی مداخلهگری گسترده ایران در خاورمیانه را نیز بگیرد. ایران از شبهنظامیان شیعی سوریه و عراق پشتیبانی میکند و از حزبالله حمایت میکند. جنبشی در لبنان که با هزاران موشک اسرائیل را تهدید کرده و هر از گاهی موشکها را شلیک میکند». از نظر این منتقدان ایران یک بازیگر بد است که نهتنها نباید به او اجازه مشارکت داد بلکه باید او را منزوی کرد.
آنها همچنین خواستار پیمانی هستند که برنامه موشکهای بالستیک ایران را مهار کند. این برنامه از سال ۲۰۱۵ سرعت گرفته است. طبق قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل که برجام را تحت پوشش قرار میدهد از ایران خواسته شده است به مدت هشت سال از کار بر روی موشکهای بالستیک با قابلیت حمل کلاهک هستهای دست بکشد اما این قطعنامه مجازاتی را برای امتناع ایران در نظر نمیگیرد. سال گذشته کنگره آمریکا چندین تحریم جدید را علیه برنامه موشکی ایران اعمال کرد. کشورهای اروپایی بریتانیا، آلمان و فرانسه چنین کاری انجام ندادند هرچند اعلام کردند اتحادیه اروپا از آن حمایت میکند.
اعتراض دوم آقای ترامپ آن است که برجام در نقش اصلی خود یعنی کنترل تسلیحات کامل نیست. این توافق اجازه بازرسیهای سرزده را میدهد اما ایران همچنان مجاز است سایتهای نظامی خود را از دید بازرسان دور نگه دارد. این ادعا صحیح نیست. طبق یک رویکرد (کند و پرزحمت) میتوان از این سایتها بازرسی کرد به شرط آنکه شواهدی دال بر ضرورت بازرسی از آنها وجود داشته باشد.
آنچه بیش از همه منتقدان برجام را نگران میکند بندهای مربوط به «غروب آفتاب» است. طبق این بندها محدودیتهای برنامه هستهای ایران با گذشت زمان ملایمتر میشود. به عنوان مثال پس از هشت سال (یعنی سال ۲۰۲۳) محدودیت استفاده از سانتریفیوژهای پرسرعت غنیسازی اورانیوم برداشته میشود، در سال ۲۰۲۸ ایران میتواند تعداد سانتریفیوژهای خود را افزایش دهد و پس از سال ۲۰30 محدودیت ذخایر اورانیوم غنیشده ایران حذف میشود. فقط بازرسیهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی تا سال ۲۰۴۰ ادامه خواهد داشت.
اروپاییان با انتقادات ترامپ از توافق هستهای مخالفتی ندارند. آنها همچنین از اقدامات ایران در منطقه خشنود نیستند. تنها تفاوت در آن است که از نظر اروپاییان برهم زدن برجام باعث خواهد شد هر آنچه منتقدان از آن گلایه دارند وضعیتی بدتر پیدا کند. ممکن است ایران به غنیسازی گسترده اورانیوم بپردازد و همان جنگی که بولتون مدتها منتظر آن بود شعلهور شود. همچنین امکان دارد مسابقه دیوانهوار تسلیحاتی در منطقهای پرآشوب در نزدیکی اروپا آغاز شود.
سه کشور اروپایی که با یک تیم مشترک از وزارت خارجه و شورای امنیت ملی آمریکا همکاری دارند ناامیدانه تلاش میکنند راهی بیابند تا آقای ترامپ را قانع سازند در ۱۲ ماه می تمدید رفع تحریمها را امضا کند. دیپلماتهای اروپایی عقیده دارند در دو زمینه مهم موشکهای بالستیک و بازرسیها پیشرفتهایی حاصل شده است.
انیسه بصیریتبریزی از اندیشکده RUSI در لندن اعتقاد دارد کشورهای اروپایی میتوانند همانند آمریکا بدون نقض برجام تحریمهایی را علیه برنامه موشکهای بالستیک ایران وضع کنند. آقای سیمون گراس سفیر سابق بریتانیا در ایران و مسوول تیم بریتانیا در مذاکرات هستهای میگوید این امکان وجود دارد که با ایران توافق شود تا این کشور هرگونه موشک بالستیک قارهپیما را که قادر باشد به آمریکا برسد تولید نکند. به گفته او ساخت موشک قارهپیما تنها در صورتی توجیهپذیر و منطقی است که کلاهک هستهای حمل کند، بنابراین هرگونه آزمایش این موشک میتواند دلیلی برای بازگرداندن تحریمهای اقتصادی باشد. پاتریشیا لوئیس (Patricia Lewis) از اندیشکده چتمهاس (Chatham House) لندن بر این باور است که اروپا ممکن است از قبل گفتوگو با ایران در مورد یک توافقنامه موشکی منطقهای را آغاز کرده باشد. توافقنامهای که ساخت موشکهای هستهای دوربرد و میانبرد را ممنوع میسازد.
آقای سیمون عقیده دارد که نظام موجود برای بازرسیها کافی است اما سه کشور اروپایی میتوانند درباره وظایف آژانسهای اطلاعاتی پایشگر برنامه هستهای ایران و چگونگی برخورد مشترک با این کشور در صورت مشاهده هرگونه تخلف با آمریکاییها به تفاهم برسند.
اروپاییان اذعان دارند که موضوع بند غروب آفتاب را نمیتوان به سرعت حل کرد. با این حال آقای سیمون میگوید برای رسیدگی به آن اجماع همگانی دیده میشود. راهحل آن است که ایران متوجه شود پس از انقضای محدودیتهای توافق هستهای چه روی خواهد داد. ایران باید بداند که تداوم بهرهمندی از منافع برجام به آن بستگی دارد که برنامه هستهای آن کشور صرفاً با اهداف صلحجویانه دنبال شود. نصب هزاران سانتریفیوژ جدید و افزایش ذخایر اورانیوم غنیشده وضعیت رضایتبخشی نخواهد بود.
ترامپ میتواند در ۱۲ می ادعا کند که سختگیریهای او اروپاییان را وادار کرد نقایص توافق هستهای را رفع کنند و بنابراین خود آتشبس اعلام میکند. این همان چیزی است که سه کشور اروپایی به آن امید دارند. از آنجا که بولتون و پمپئو رئیسجمهور را تحریک میکنند این امیدواری نابجاست. پس از ۱۲ می اولویت اصلی سه کشور اروپایی آن خواهد بود که ایران را به تبعیت از برجام تشویق کنند، آسیبهای ناشی از خروج احتمالی آمریکا از پیمان تجاری فرااقیانوسی را به حداقل برسانند و تلاش کنند برای بنگاهها و بانکهای اروپایی طرف تجاری ایران که مورد تحریمهای ثانویه آمریکا قرار میگیرند زمان بخرند.
برخی خوشبینانه فکر میکنند که ایران در برجام باقی میماند. اما عدهای در ایران همیشه با برجام مخالفت کردهاند و برخی از آنها (تا اندازهای به درستی) میگویند که هشدارهایشان در مورد پیمانشکنی آمریکا بجا بوده است. الی گرانمایه (Ellie Geranmayeh) از شورای اروپایی روابط خارجی میگوید ایران از برنده شدن در بازی «تقصیر کی بود؟» منافعی را به دست میآورد و میتواند با عمل به تعهدات خود تحریمهای آمریکا را در چشم چین، روسیه و بسیاری از کشورهای آسیایی از مشروعیت بیندازد. همچنین ممکن است ایران به این نتیجه برسد که اگر به سرعت برنامه هستهای را از سر گیرد کاخ سفید و اسرائیل تهدیدهای نظامی را آغاز میکنند و عربستان سعودی بهانهای پیدا میکند تا به غنیسازی اورانیوم روی آورد (نکته جالب توجه آن است که این روزها هم عربستان و هم سازمان امنیت اسرائیل بهرغم مخالفت ظاهری با برجام تمایل دارند این پیمان پابرجا بماند).
درمانده در میانه
مارک فیتزپاتریک (Mark Fitzpatrick) از موسسه بینالمللی مطالعات راهبردی امیدوار است ترامپ پس از خروج از برجام فضای بازتری به اروپاییان بدهد و تحریمهای ثانویه را به اجرا نگذارد. خانم گرانمایه با این دیدگاه موافق است اما عقیده دارد به احتمال زیاد خزانهداری آمریکا به شرکتهای بزرگ انرژی مانند توتال و شل یک دوره تنفس خواهد داد و راههایی را برای خروج دیگر بنگاهها از پیمانهای موجود معرفی خواهد کرد. به عقیده او اتحادیه اروپا برای آن گروه از شرکتهای اروپایی که از تحریمهای آمریکا پیروی میکنند جریمه و تنبیهی در نظر نخواهد گرفت. ضرر خروج بنگاهها از بازار آمریکا به مراتب از ضرر ناشی از تنبیه از سوی بروکسل بیشتر است. به گفته آقای سیمون یک گزینه آن است که دولتهای عضو اتحادیه اروپا خطوط اعتباری و ضمانتنامههای غیردلاری را در اختیار شرکتهایی قرار دهند که به خاطر تداوم برنامه تجارت با ایران مشمول مجازاتهای شدید میشوند.
اروپا خود را در جایگاهی بسیار سخت میبیند. از یک طرف فاصله با مهمترین متحدش بیشتر میشود و از طرف دیگر نقاط مشترکی را با دشمنان دیرینه خود یعنی روسیه، چین و همچنین ایران پیدا میکند. اروپا تهدیدی جدی را نیز متوجه امنیت ملی خود میبیند. تجربه سوریه نشان داد هرگاه اتفاق ناگواری در خاورمیانه رخ دهد اروپا هدف اقدامات تروریستی و مقصد مهاجرت آوارگان خواهد بود.
اما اگر ترامپ از تمدید رفع تحریمها امتناع ورزد آمریکا نیز آسیب خواهد دید. شهرت این کشور در عمل به وعدههایش خدشهدار میشود و آمریکا نمیتواند ائتلاف بینالمللی در مورد تحریمها علیه ایران را بازسازی کند. ائتلافی که دولت اوباما با صبر و تلاش زیاد به آن رسید. آمریکا تا به حال به اندازه کافی به روابط با متحدانش آسیب رسانده است. علاوه بر این اقدامات آمریکا احتمال وقوع یک جنگ جدید بزرگ و آغاز مسابقه تسلیحات هستهای در خاورمیانه را افزایش داده است.