شناسه خبر : 48762 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

اسکناس سبز برای سرزمین سبز

خرید گرینلند معامله بزرگ قرن خواهد بود

اسکناس سبز برای سرزمین سبز

آمریکا سابقه‌ اعمال رویکردهای تجاری در روابط بین‌المللی را دارد، اما خریدهایش اغلب با مشاجره همراه بوده‌اند. وقتی توماس جفرسون در سال 1803 لوئیزیانا را خرید و اندازه کشور را دو برابر کرد مجبور شد از تمایل و تلاش خود برای محدودیت‌های قانونی دست بردارد، چون نمی‌توانست این‌گونه اقدامات جسورانه فدرال را به انجام رساند. ویلیام سیوارد، وزیر وقت امور خارجه، 64 سال بعد آلاسکا را از روسیه به مبلغ 2 /7 میلیون دلار (162 میلیون دلار امروزی) خریداری کرد. اقدام او در آن زمان «حماقت سیوارد» نام گرفت. اکنون پیمان آلاسکا یک ضربه ماهرانه و خرید لوئیزیانا یکی از بزرگ‌ترین دستاوردهای یک رئیس‌جمهور آمریکا به‌شمار می‌روند. ارزش هر کدام از آنها هم به‌طرز خارق‌العاده‌ای بالا رفته است.  اگر دونالد ترامپ بخواهد گرینلند را به زور از دانمارک بگیرد سابقه خوبی در تاریخ نخواهد داشت. او در 7 ژانویه اعلام کرد که برای دستیابی به گرینلند از قدرت نظامی یا جنگ‌افزارهای اقتصادی استفاده نخواهد کرد. اگر آمریکا با قلدری بخواهد قلمرو یکی از متحدانش را بگیرد دیگر دوستانش را هم از دست خواهد داد. اما همزمان، توافق خرید گرینلند به شکل آزاد و با حسن‌نیت در واقع معامله قرن خواهد بود. این پیمان امنیت آمریکا و احتمالاً امنیت متحدان ناتو را تقویت می‌کند. همچنین، خرید گرینلند به نفع ساکنان آن تمام می‌شود. کسانی که باید حرف آخر را بزنند.

گرینلند چه ارزشی دارد؟ برای شروع بیایید به تولید ناخالص داخلی سالانه آن توجه کنیم. در آخرین ارقام، GDP گرینلند سه میلیارد دلار معادل یک هفت‌هزارم GDP آمریکاست. این جزیره از تمام ایالت‌های آمریکا بزرگ‌تر است، اما فقط 56 هزار نفر در آن ساکن هستند. بخش اعظم تولید آن محصول کار 43 درصد از نیروی کاری است که به استخدام دولت درآمده‌اند. دانمارک بیش از نیمی از صورت‌حساب‌های دولت را می‌پردازد که سالانه 500 میلیون دلار است. ماهیگیری بزرگ‌ترین صنعت جزیره است. اگر بخش دولتی را کنار بگذاریم و از تعهدات هزینه‌کردی آن صرف‌نظر کنیم، با فرض اینکه رشد درازمدت گرینلند ادامه می‌یابد و آمریکا می‌تواند 16 درصد از درآمد آن را به شکل مالیات بگیرد (میانگین ملی مالیات در آمریکا) و با احتساب نرخ تنزیل اوراق خزانه‌داری 30ساله آمریکا، ارزش گرینلند به 50 میلیارد دلار می‌رسد که معادل یک‌بیستم هزینه‌کرد سالانه دفاعی ایالات‌متحده است. آقای ترامپ نه به خاطر GDP اندک گرینلند بلکه به خاطر توان بالقوه اقتصادی و راهبردی‌اش به آن علاقه دارد. گرینلند بین آمریکا و روسیه و در منطقه‌ای از جهان قرار دارد که با ذوب شدن یخ‌های قطب شمال امکان دریانوردی در آن فراهم خواهد شد. پایگاه فضایی پیتوفیک (Pituffik) آمریکا به همراه نیروهای مسلح و حسگرهای هشدار موشکی از قدیم در کرانه شمال غربی گرینلند استقرار دارند، اما وقتی این جزیره به آمریکا تعلق داشته باشد بهتر می‌تواند بر شکاف بین گرینلند، ایسلند و بریتانیا نظارت کند. این تنگه که بخشی از اقیانوس اطلس است مسیر دسترسی زیردریایی‌های روسی به کرانه شرقی آمریکا و شمال اقیانوس اطلس به‌شمار می‌رود. 

علاوه بر اینها، گرینلند ثروت عظیمی از منابع دارد. این سرزمین 43 مورد از 50 مورد مواد معدنی حیاتی برای دولت آمریکا را در خود جای داده و احتمالاً پس از چین بزرگ‌ترین ذخایر خاک‌های کمیاب را دارد. این مواد برای کاربری‌های نظامی و تجهیزات انرژی سبز ضروری هستند. طبق برآوردهای سال 2008 مرکز زمین‌شناسی آمریکا چاه‌های نفت ساحل گرینلند حدود سه درصد از ذخایر اثبات‌شده جهان را در خود جای داده‌اند و قادرند 52 میلیارد بشکه نفت تولید کنند.

به خاطر دشواری کار در مناطق بدآب‌وهوا و دورافتاده گرینلند منابع آن عمدتاً دست نخورده‌اند. چهارپنجم جزیره را یخ پوشانده است. حتی جاده‌ای برای اتصال شهرک‌ها به یکدیگر وجود ندارد. همچنین دولت در سال 2021 اکتشاف نفت را ممنوع کرد. اما با گرم شدن اقلیم، منابع آنجا هم قابل دسترسی‌تر و هم‌ ارزشمندتر می‌شوند. هم‌اکنون بزرگ‌ترین هجوم جویندگان منابع به راه افتاده و تعداد شرکت‌های حفاری از 12 بنگاه در یک دهه قبل به 170 مورد رسیده است.  جزیره را از چه کسی باید خرید؟ دانمارک در سال 2009 به گرینلند اجازه داد در صورت درخواست مردمش در همه‌پرسی اعلام استقلال کند. دولت ملی‌گرای جزیره علاقه زیادی دارد که این مجوز را به اجرا گذارد. همزمان، دانمارک حق کنترل منابع طبیعی را نیز به گرینلند داد (هرچند در صورت افزایش درآمدها کمک‌های دانمارک کمتر می‌شود). بنابراین هرگونه خریدی نه از دانمارک، بلکه از خود مردم جزیره باید صورت گیرد. اگر آمریکا همان عدد خامی را که ما از طریق جریان مالیات‌های آینده محاسبه کردیم پیشنهاد دهد حدود یک میلیون دلار به ازای هر فرد ساکن جزیره خواهد شد. با توجه به اهمیت و ثروت زیاد این جزیره، آمریکا می‌تواند مردم جزیره را مولتی‌میلیونر کند و همزمان سود هنگفتی از این خرید به دست آورد.  قطعاً ملی‌گرایان و عاشقان جزیره چنین قراردادی را نامناسب می‌دانند. آیا جزیره نمی‌تواند به‌تنهایی خود را اداره کند؟ ایسلند با جمعیت 380 هزارنفری به خوبی از پس امورش برمی‌آید. همزمان گرینلند می‌تواند پذیرای پایگاه‌های نظامی بیشتر آمریکا باشد و از منابع طبیعی با شرایط خودش بهره‌برداری کند. چه دلیلی وجود دارد که آنها هویتشان  را رها کنند و خود را تحت کنترل سیاسی واشنگتن درآورند؟

رونق منابع طبیعی دو خطر را به همراه می‌آورد. اول، فساد است که مانع از توزیع عادلانه منافع می‌شود. مشخص نیست که آیا جمعیت 56 هزارنفری می‌توانند ثروت بادآورده را به‌خوبی اداره کنند یا خیر. مثل آن است که میدان‌های نفتی عربستان را به شورای شهر یک شهرستان کوچک در انگلستان بسپارند. همچنین، استخراج منابع طبیعی مهاجرت گسترده نیروی کار به جزیره را به همراه دارد. در این صورت امنیت ملی نه از جانب حمله خارجی، بلکه از درون تهدید خواهد شد. اگر جزیره را به آمریکا بفروشند تمام قدرت اجرایی آمریکا و امکانات امنیتی آن به گرینلند تسری می‌یابد و تقسیم عادلانه ثروت بادآورده نیز تضمین می‌شود.  احترام به حق گرینلند برای تعیین سرنوشت خود به معنای احترام به حق شهروندان آن برای بررسی پیشنهاد خرید خواهد بود که می‌توان از طریق همه‌پرسی آن را به اجرا گذاشت. آقای ترامپ باید تهدید استفاده از زور را کنار گذارد و به دنبال آن مقداری گوشت قرمز را جلوی خرس قطبی بگذارد. 

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها