محدودیت سن و دموکراسی
اعمال شرط سنی برای سیاستمداران منتخب
ترجمه: جواد طهماسبی
انتخابات ریاستجمهوری 2024 آمریکا از بسیاری جهات هنجارشکنانه بود. اول از همه، برای نخستینبار یک مجرم محکومشده به بالاترین سازمان اجرایی کشور راه یافت. اما این انتخابات تاثیر دیگری هم بر جای گذاشت: اینکه سن برای ریاستجمهوری اهمیت دارد. رایدهندگان آمریکا، کارگزاران حزب دموکرات و در نهایت شخص جو بایدن به این نتیجه رسیدند که 81سالگی سن مناسبی برای آغاز یک دوره چهارساله جمهوری نیست. آیا این نتیجهگیری برای جوامع دموکراتیک به اندازه کافی منطقی مینماید که آنها را وادار کند محدودیت سنی را در قوانین بگنجانند؟ خدمت در کهنسالی اغلب نشانهای دال بر آن است که سیاستمداران خود را وقف خدمت به مردم کردهاند. با وجود این، در مورد دیگر مشاغلی که بار مسئولیت سنگینی بر دوش فرد میگذارند محدودیت سنی اعمال میشود. خلبانان خطوط هوایی در آمریکا و اتحادیه اروپا باید در 65سالگی دست از کار بکشند. آتشنشانان و پلیسها در بسیاری از کشورها در 60سالگی یا قبل از آن بازنشسته میشوند. ارتشیهای آمریکا در 64سالگی باید به خدمت نظامی پایان دهند. همچنین دولتها به شهروندان کهنسال اجازه نمیدهند هر کاری انجام دهند، بهویژه اگر خطراتی برای دیگران داشته باشد. در بسیاری از کشورهای اروپایی افراد بالای 70 سال برای حفظ گواهینامه رانندگی باید در فاصلههای زمانی معین آزمایش سلامت بدهند. این الزام در فنلاند برای متقاضیان گواهینامه رانندگی که 45 سال یا بیشتر دارند رعایت میشود. انگلستان برای سن قضات محدودیت میگذارد. نشستن بر صندلی قضاوت یا صندلی کامیونی که با سرعت 60 مایل در ساعت یک تن شیشه یا فلز را جابهجا میکند مسئولیت زیادی دارد. همین امر در مورد اداره یک کشور، ایالت یا منطقه هم مصداق دارد. در همین حال میانگین سن رهبران جهان رو به افزایش گذاشته و طبق تحلیل ما در پنج دهه گذشته از 55 به 62 سال رسیده است. تنها روسایجمهور و نخستوزیران پیر نشدهاند. دوسوم از سناتورها و نمایندگان مجلس آمریکا قبل از سال 1964 به دنیا آمدهاند. بسیاری از آنها هنوز سرحال و سرپا هستند، اما وضعیت برای همه اینگونه نیست. از سال 2020 تاکنون یازده قانونگذار در سر کار فوت کردهاند که نیمی از آنها بیش از 80 سال سن داشتند. قضات دادگاه عالی آمریکا هم به صورت مادامالعمر استخدام میشوند، به جای آنکه تا یک سن معین یا برای دوره زمانی خاصی اشتغال داشته باشند. در هر دموکراسی برای رسیدن به مناصب اداری یک حداقل سن تعیین میشود. برخی کشورها از قبیل فرانسه بسیار لیبرال عمل میکنند و به 18سالهها اجازه میدهند نامزد ریاستجمهوری شوند. جایگاهی که اختیارات آن همانند جایگاه پادشاه است. دیگر کشورها احتیاط بیشتری به خرج میدهند. رئیسجمهور ایتالیا باید حداقل 50 سال سن داشته باشد، با اینکه جایگاهش عمدتاً تشریفاتی است. با این حال هیچ کشوری برای جایگاه قدرت حد بالای سنی تعریف نمیکند. آیا لازم است چنین تعریفی صورت گیرد؟ خرد و تجربه اهمیت زیادی دارند، اما سرزندگی، پویایی و داشتن اندیشه تازه هم مهم هستند. داکوتای شمالی در این راه پیشقدم شده است. رایدهندگان این ایالت در ماه ژوئن تصویب کردند که برای نامزد نمایندگی ایالت در کنگره شرط حداکثر سنی بگذارند. بر اساس این قانون اگر نامزدی در دوران نمایندگی به سن 80 سال میرسد، حق داوطلب شدن ندارد. طبق نظرسنجی مرکز پژوهشی پیو (pew)، هم جمهوریخواهان و هم دموکراتها با اکثریت کامل از اعمال سقف سنی برای سیاستمداران و قضات دادگاه عالی حمایت میکنند. دولت حزب کارگر بریتانیا قول داد برای اعضای مجلس اعیان سقف 80سالگی برای بازنشستگی بگذارد. این افراد معمولاً به صورت مادامالعمر استخدام میشوند. حزب بهاراتیا جاناتا در هند هم برای داوطلبان مشاغل اداری خود شرط سنی زیر 75 سال گذاشته، هرچند این شرط همیشه رعایت نمیشود. منطقی است که دموکراسیها بخواهند برای داوطلبان مناصب انتخابی شرط سنی بگذارند. اما چنین کاری به یک مقدمهچینی خطرناک نیاز دارد. در یک جامعه آزاد هم رایدهندگان و هم داوطلبان باید تا حد ممکن نماینده اقشار مختلف باشند. این بدان معناست که هم کسانی که رای میدهند و هم آنهایی که درصدد جلب آرا هستند باید با کمترین محدودیتها مواجه شوند. هرچه دولتها محدودیت بیشتری برای افراد واجد شرایط اعمال کنند خطر اینکه چنان محدودیتهایی بازیچه مداخلات سیاسی شوند بالاتر میرود. بهتر آن است که اجازه تصمیمگیری به رایدهندگان واگذار شود. بنابراین اعمال محدودیت سنی اصلاً نباید به سادگی صورت گیرد. علاوه بر این، تحلیلها نشان میدهند که نیازی به این کار نیست. دلیل این امر آن است که با وجود بالا رفتن میانگین سنی رهبران جهان، این میانگین در دموکراسیها رو به کاهش است. میانگین سن رهبران دموکراتیک از 4 /59 سال در دوره
1985-1975 به 2 /58 در دوره 2025-2015 رسید. در سال 1975 هیچ کشور دارای انتخابات آزاد رهبر زیر 45 سال نداشت، اما اکنون رهبران سه کشور دموکراتیک شیلی، ایرلند و گویان کمتر از 45 سال دارند. به طور خلاصه، در بیشتر کشورهای آزاد سن رهبران نه بالاست و نه مشکل قلمداد میشود. آمریکا بزرگترین استثنا در این روند است. اما دلیل آن را باید در این واقعیت دید که بسیاری از جنبههای نظام دموکراتیک آمریکا طرفدار افراد پرسابقه و دارای سن بالا هستند. دستکاری جغرافیایی حوزههای انتخابیه هم باعث میشود بسیاری از کارزارها غیررقابتی باشند و دارندگان مناصب بتوانند تا دههها جایگاهشان را حفظ کنند. برتری کهنسالان در آمریکا نشانه مشکلات عمیقتر است، نه علت آنها. اعمال محدودیت حداکثر سن به جای حل مشکلات صرفاً آنها را پنهان میکند. در حالی که دونالد ترامپ 78ساله به کاخ ریاستجمهوری وارد میشود مناظرههای جهانی مربوط به حد و مرزهای سن سیاسی شدت میگیرند. دیکتاتورها به طور طبیعی توجهی به این محدودیتها ندارند، اما دموکراسیها هم قبل از اعمال محدودیت باید به دقت درباره آن فکر کنند.