عاقبت بیخوابی
چگونه بیخوابی اقتصاد کشورها را تحت تاثیر قرار میدهد؟
افراد کمخواب معمولاً قادر نیستند درست فکر کنند، آنها تمرکز بسیار ضعیفی دارند و احتمال وقوع سوانح کاری برایشان بسیار بیشتر است. پژوهشگران همیشه هشدار دادهاند که علاوه بر عوارض کوتاهمدت، عوارض بلندمدتی نیز در انتظار آنهاست. افرادی که به طور متوسط کمتر از شش ساعت در شبانهروز میخوابند، ده درصد بیشتر از افرادی که بین 7 تا 9 ساعت میخوابند، در معرض خطر مرگومیر قرار دارند. پژوهشهای جدید نشان داده است که پاندمی کرونا بر شیوع بیخوابی نقش زیادی داشته است، زیرا سطح اضطراب مردم را افزایش داد و آنها بهانه جدیدی برای فکر کردن در ساعت 2 صبح پیدا کردند. نتیجه یک مطالعه در کانادا در سال 2021 افزایش چهاربرابری میزان بیخوابی در طول ماههای اول پاندمی را نشان میدهد.
خواب نخستین قربانی در مسیر موفقیت است. دونالد ترامپ مدعی است که سه تا چهار ساعت در شبانهروز میخوابد و ریچارد برانسون، مالک گروه ویرجین و یکی از ثروتمندترین افراد دنیا، 5 تا 6 ساعت خواب شبانه دارد. ماریسا مایر، مدیرعامل یکی از شرکتهای سیلیکون ولی میگوید، در زمان اشتغال به کارش در شرکت گوگل به مدت پنج سال، یک شب در هفته تا صبح کار میکرده است. متاسفانه پدیده «نخبگان بیخواب» در سالهای اخیر بسیار رواج پیدا کرده است. ولی واقعیت این است که در کنار افراد بیخواب موفق، افراد پرخواب موفقی مانند وینستون چرچیل هم بودند که هرگز عادت چرت نیمروزی خود را کنار نگذاشت. متاسفانه فقط یک درصد از ما حامل «ژن تاچر» هستیم؛ ژنی که مارگارت تاچر به واسطه آن میتوانست با چهار ساعت خواب در روز مانند یک ماشین بینقص کار کند. باید بپذیریم که بسیاری از ما به خواب کافی نیاز داریم که البته طول مدت آن میتواند از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد.
بیخوابی با کمخوابی تفاوتهایی دارد. بیخوابی یک اختلال در کیفیت خواب است، نه لزوماً کمیت آن. پژوهشگران آن را به عنوان مشکل در به خواب رفتن یا ماندن در خواب یا حتی نداشتن خواب آرام تعریف میکنند. افرادی که این علائم را سه بار یا بیشتر در هفته تجربه کنند تا حدی که موجب اختلال در فعالیتهای روزانهشان شود، به بیخوابی مبتلا هستند. اگر این علائم سه ماه طول بکشد این پدیده به بیخوابی مزمن تبدیل میشود.
بیخوابی به معضل جدی جوامع پیشرفته تبدیل شده است. تقریباً نزدیک به یکچهارم افراد بزرگسال در آمریکا تجربهای از بیخوابی داشتهاند. مطالعهای که بر روی کلمات کلیدی جستوجوشده در گوگل انجام شده است، نشان میدهد که ژاپنیها بیشترین جستوجوی اینترنتی را با کلمات «نمیتوانم بخوابم» داشتهاند که پس از آن تایوان و سوئد قرار دارند، در حالی که نروژیها بیشترین علاقه را به یافتن راهحل بیخوابی و جستوجوی کلمه ملاتونین داشتهاند.
دیگر شکی نیست که اهمیت خواب به عنوان یکی از اصلیترین ابعاد رفاه کاملاً نادیده گرفته شده است. پژوهشهای انجامشده در موسسه تحقیقاتی RAND نشان داده است که بیخوابی مزمن تا حدی شایع است که سالیانه خسارتی 200 میلیارددلاری به اقتصاد ایالاتمتحده وارد میکند. این معضل گریبان سایر اقتصادهای بزرگ را نیز گرفته است و آنها شاهد زیانهای دهها میلیارددلاری بودهاند. پژوهشگران دریافتهاند که این وضعیت به حدی میتواند آزاردهنده باشد که مبتلایان به بیخوابی 14 درصد از درآمد خود را فقط صرف بهبود وضعیت خوابشان میکنند.
هالی لوین، نویسنده آمریکایی، تجربه خود از بیخوابی مزمن را در مقالهای در مجله Prevention در سال 2017 منتشر کرد. او در این مقاله به معضل عادیسازی بیخوابی میپردازد و میگوید: «در جامعهای که افراد تا 11 شب در حال جواب دادن به ایمیلهای کاری هستند، بیخوابی به امری عادی تبدیل میشود. متاسفانه دیدگاههای رایج فعلی این است که افراد کمخواب افرادی فعال، مشغول و همیشه گرفتارند و ازاینرو هر چه کمخوابتر باشند، باحالتر به نظر میرسند.»
بیخوابی و زیانهای اقتصادی
نتیجه پژوهش انجامشده به وسیله موسسه تحقیقاتی «راند» نشان داده است که تقریباً یکسوم جمعیت بزرگسال در 16 کشور پیشرفته که مورد بررسی قرار گرفته است، مشکلات بیخوابی را تجربه کردهاند، این یعنی 172 میلیون نفر که از این تعداد هشت درصد آنها از بیخوابی مزمن رنج میبرند. بزرگترین چالش مردم بیخواب این است که روز بعد به روزی بسیار دشوار و طاقتفرسا تبدیل میشود و وقتی این چالش در سطح ملی تجزیه و تحلیل شود، ابعاد اقتصادی آن میتواند بسیار جدی و غیر قابل چشمپوشی باشد.
با دقت در آمار میتوان دریافت که ایالاتمتحده به دلیل خواب ناکافی شهروندان شاغل خود، سالیانه حدود 23 /1 میلیون روز کاری را از دست میدهد. پس از آن ژاپن با 604 هزار روز کاری در سال قرار دارد و پس از آن انگلستان و آلمان با 207 هزار و 209 هزار روز کاری قرار میگیرند. کانادا نیز در رتبه پنجم این ردهبندی قرار گرفته است. این یعنی افراد بیخواب سالیانه حدود 14 روز سر کار نمیروند و 30 روز دیگر را با کمترین بهرهوری در محل کار سپری میکنند. مبتلایان به بیخوابی مزمن نیز به دلیل بیخوابیشان حدود 18 روز از محل کار خود غایب میشوند و 54 روز کاری با کمترین بهرهوری در محل کار حضور پیدا میکنند.
بر همین اساس پژوهشگران نشان دادند، ایالاتمتحده هر سال بیش از یک درصد از کل تولید اقتصادی خود، یعنی رقمی معادل 5 /207 میلیارد دلار را به دلیل بیخوابی مزمن شهروندانش از دست میدهد. این رقم در انگلستان 3 /1 درصد از تولید اقتصادی کشور یعنی رقمی معادل 4 /41 میلیارد دلار است. این ارقام در فرانسه معادل 3 /36 میلیارد دلار و در استرالیا و کانادا بیش از 19 میلیارد دلار است.
در مطالعه دیگری که موسسه تحقیقاتی راند انجام داده است، دیرتر شروع شدن کلاسهای درس، تاثیر اقتصادی آن و همچنین ارتباط آن با افزایش عملکرد علمی دانشآموزان، سلامت ذهنی و جسمی آنها مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس این مطالعه، تغییر ساعت مدارس به هشت و نیم صبح، بعد از دو سال با بازدهی اقتصادی معادل 6 /8 میلیارد دلار همراه خواهد بود که بهراحتی میتواند هزینههای اعمالشده ناشی از تغییرات ساعت مدارس را جبران کند. در پژوهشی دیگر که نتایج آن در سال 2017 منتشر شد، تغییر ساعت شروع مدارس به 10 صبح با کاهش 50درصدی علائم بیماری در نوجوانان همراه بود.
موسسه راند در مقالهای دیگر به بررسی نقش دستشویی رفتنهای مکرر شبانه و بیخواب شدن افراد، بر اقتصاد کلان کشورها میپردازد. این مقاله نتایج پژوهشهای انجامشده در شش کشور انگلستان، ایالاتمتحده، ژاپن، آلمان، اسپانیا و استرالیا را تجزیه و تحلیل کرده و ثابت میکند که دستشویی رفتن شبانه شهروندان در این کشورها میتواند 79 میلیارد دلار کاهش تولید اقتصادی در سال به همراه داشته باشد (راند، 2019). بر اساس آمار منتشرشده از هر 10 نفر که در سن 45 سال و جوانتر هستند، یک نفر مبتلا به ناکچوریا یا تکرر ادرار شبانه است. با توجه به ماهیت مختلکننده خواب، این پدیده میتواند پیامدهای منفی بر عملکرد روزانه افراد داشته باشد و علاوه بر آن باعث کاهش سطح رضایت از زندگی و کاهش بهرهوری در محل کار شود.
بیخوابی و سطح رضایت از زندگی
بیخوابی فقط اقتصاد جوامع پیشرفته را تحت تاثیر قرار نداده است، بلکه میزان رضایت و خوشحالی شهروندان را نیز نشانه گرفته است. پژوهشهای بسیاری که در زمینه خواب و ارتباط آن با سطح رضایت از زندگی انجام شده، نشان داده است که هرچه کیفیت خواب بهتر و ساعتهای خواب ثابتتر و طولانیتر باشد، رضایت از زندگی بیشتر است. در مطالعه یک پژوهشگر آلمانی حتی تغییر در طول مدت خواب از هفت ساعت به هشت ساعت در شبانهروز، سطح رضایت از زندگی را به طرز چشمگیری افزایش داده است (آلن پیپر، 2015). در مطالعهای دیگر در امارات، احتمال افسردگی در افرادی که کمتر از شش ساعت خواب در شبانهروز داشتند، بسیار بیشتر از افرادی بود که طول خواب آنها هفت ساعت بود (ژورنال BMC Psychology، 2022).
از این رو دیگر شکی نیست که افراد بیخواب یا کمخواب در مجموع حس نارضایتی بیشتری نسبت به زندگی تجربه میکنند، به همین دلیل نیز، حاضرند تقریباً 14 درصد از درآمد سالانه خود را هزینه کنند تا به همان رضایتی از زندگی برسند که فرد بدون مشکلات بیخوابی تجربه میکند و تا حد امکان از پیامدهای منفی بیخوابی دور بمانند. گاهی هزینهای که صرف کسب رضایت از زندگی در میان افراد بیخواب میشود از هزینه درمان آسم و رماتیسم نیز بیشتر است. بر اساس محاسبات تخمینی که در مطالعه موسسه راند انجام شده است، این هزینه در آمریکا به رقمی معادل 7600 دلار در سال میرسد.
هراس از بیخوابی و رونق صنعت خواب
هرجا سر بچرخانید صحبت از خواب و نقش آن در سلامت ذهن و روان است. بیخوابی کارمندان و تاثیر آن بر عملکرد آنها، صاحبان کسبوکار را نیز به واکنش واداشته است. برای مثال، شرکت بیمه آمریکایی Aetna 50 هزار کارمند خود را از راههای مختلف تشویق به خوابیدن بیشتر میکند. این شرکت به کارمندانی که توانسته باشند 20 شب خواب هفتساعته و بیشتر در طول یک ماه داشته باشند، شبی 25 دلار پرداخت میکند. پلیس انگلستان نیز تصمیم دارد در آیندهای نزدیک آزمونهای سنجش میزان خواب بعد از تصادفات را اجباری کند. این کار با گرفتن آزمایش خون از افراد صورت میگیرد که به واسطه آن پلیس میتواند میزان خوابآلودگی رانندهها را در هنگام تصادف ارزیابی کند. چنین دیدگاهی نسبت به بیخوابی یعنی قبول این فرض که مقصر اصلی بیخوابی هر فرد خود اوست. ولی بسیاری از مردم فناوریهای دیجیتال را مقصر بیخوابی میدانند. وقتی افراد همزمان در حال دیدن سریال، بالا و پایین رفتن در اینستاگرام و خواندن اخبار هستند، طبیعتاً خواب خوبی در انتظار آنها نخواهد بود و این گرفتاری قشر بزرگی از مردم جامعه است که به راهکاری فراتر از جریمه پلیس نیاز دارد.
همزمان با افزایش آگاهی مردم نسبت به پیامدهای کمخوابی، بهتدریج خواب خوب به دغدغهای جدی در میان مردم تبدیل شد. آنها دائم نگران میزان خواب خود و کیفیت آن هستند. بازار کتابهای خواب، مشاوران خواب و محصولات کمککننده به خواب بسیار گرم شده است. ارزش صنعت خواب در دنیا در سال 2022 معادل 551 میلیارد دلار برآورد شد که شامل انواع محصولات از جمله تشکهایی مناسب خواب خوب، روغنهای ملاتونین، چای گیاهی، دستگاه نویز سفید، هدفونهای مخصوص خواب و انواع محصولات دیگر میشد. بیخوابی برای مردم عادی معضل ولی برای صاحبان کسبوکار در این حوزه منبع درآمدی نوظهور است که به نظر نمیآید به این زودی از رونق بیفتد. وقتی شهرداری نیویورک رسماً اعلام میکند که مصمم است با همکاری نیروی پلیس برای حفظ امنیت مردم خوابآلود، مانع از خوابیدن آنها در مترو نیویورک شود، میتوان حدس زد که تا چه حد کمخوابی به معضلی فراگیر و جدی تبدیل شده است. خواب، که پیشینهای به اندازه خود زندگی دارد و همیشه رایگان در اختیار مردم بوده است، اکنون به لطف سبک زندگی مدرن، به یک تجربه لوکس تبدیل شده است که دیگر همه انسانها از موهبت آن برخوردار نیستند.