حمله قریبالوقوع روسیه
ماههای بحرانی پیشرو
روسیه انبوهی از سربازان و تسلیحات را برای جنگی جدید آماده میکند. این جنگ در ژانویه و با احتمال بیشتر در فصل بهار اتفاق میافتد و میتواند حملهای بزرگ از دوتباس در شرق، جنوب یا حتی از بلاروس دستنشانده در شمال باشد. لشکریان روس قصد دارند نیروهای اوکراینی را عقب برانند و حتی تلاش دوم برای تسخیر کییف پایتخت اوکراین را آغاز کنند. این جملات از ما نیستند بلکه گفتهها و ارزیابیهای ژنرال والری زالوژنی رئیس نیروهای مسلح اوکراین است. این ژنرال به همراه ولادیمیر زلنسکی، رئیسجمهوری و ژنرال الکساندر سیرسکی، رئیس نیروهای زمینی در مجموعه بیسابقهای از گزارشها درباره چند ماه بحرانی پیشرو هشدار دادند. ژنرال زالوژنی به نشریه اکونومیست میگوید، «روسها 200 هزار نیروی تازهنفس را آماده میکنند. تردیدی ندارم که آنها عملیات دیگری در کییف خواهند داشت». منابع غربی میگویند که ژنرال سرگئی سورویکین فرمانده روسها همیشه این جنگ را نبردی چندساله مینامید. اما منظره خارج از اوکراین چنین چیزی را نشان نمیدهد. به نظر میرسد نبرد در میان گلولای یخزده به بنبست رسیده باشد. در یک ماه اخیر هیچ جنبشی در طول جبهه هزارکیلومتری دیده نشده است. دریادار تونی راداکین، افسر ارشد بریتانیا هفته گذشته اعلام کرد به خاطر کمبود تجهیزات توپخانهای توانایی روسیه برای انجام عملیات زمینی به سرعت رو به کاهش گذاشته است.
این سکوت و آرامش توجهات و علاقهمندیها به گفتوگوهای صلح را برانگیخته است. امانوئل مکرون، رئیسجمهوری فرانسه، جو بایدن، رئیسجمهوری آمریکا (به دلایلی متفاوت) و ولادیمیر پوتین در روزهای اخیر همگی از راهحل دیپلماتیک صحبت کردهاند. بسیاری از غربیها که از رنج کشیدنها بیزارند و (بهطور خودخواهانه) نگران قیمتهای بالای انرژی هستند از این امر استقبال میکنند. اما فرماندهان اوکراینی میگویند چنین چیزی نباید بسیار زود اتفاق بیفتد. حق با آنهاست.
اگر اوکراینیها امروز درصدد توقف جنگ برآیند و خطوط جبهه در همان جایی که هستند باقی بمانند روسها بهتر میتوانند خود را برای حمله بعدی آماده کنند.
ژنرالهای پوتین برنامه آموزش و آرایش نیروهای تجهیزشده جدید را ادامه میدهند و از صنایع میخواهند از جنگ حمایت کنند و به عنوان مثال تجهیزات توپخانهای جدید بسازند. توقف جنگ تکرار اشتباه سه سال قبل خواهد بود که به حمله 24 فوریه سال 2022 منجر شد. در آن روزگار آقای پوتین گفتوگوهای بیپایانی را با رهبران غربی آغاز کرد و آنها تلاش میکردند او را نرنجانند در حالی که او سربازانش را برای حمله آماده میکرد. بزرگترین مسوولیت غرب آن است که اطمینان یابد هر حمله روسیه با شکست روبهرو میشود. به این منظور باید عرضه سلاح افزایش یابد و سرعت گیرد. اوکراین از سامانه موشکی هیمارس (HIMARS) آمریکا بهره میبرد که از ماه ژوئن دریافت آن را آغاز کرده است. این سامانه انبارهای تسلیحات روسیه و مراکز فرماندهی و کنترل آن را نابود کرد و امکان پیشروی سریع در شمال شرقی و سپس در جنوب را فراهم کرد. اما روسها این اهداف را از تیررس دور کردند و به عقب بردند. بنابراین اوکراین به سلاحهای پیشرفتهتری مانند موشکهای ATACMS نیاز دارد که میتوانند اهدافی در فاصلهای تا دو برابر دورتر را بزنند. اوکراین به تعداد زیادی از این موشکها و همچنین تسلیحات عادی و توپخانههایی از همه نوع به همراه تانک و هلیکوپتر و بسیاری تجهیزات دیگر نیاز دارد. علاوه بر این، اوکراین برای رفع حملات روسیه به سامانههای برق، آب و گرمایش شهروندان به کمک نیاز دارد. این حملات با هدف خرد کردن اقتصاد اوکراین و نابودی روحیه سربازان خط مقدم صورت میگیرد که نگران وضعیت خانوادههایشان هستند. آنگونه که ژنرال زالوژنی میگوید ذخایر تسلیحاتی اوکراین رو به پایان است. این کشور به تسلیحات بیشتر و بهتر از آن، به تجهیزات دفاع ضدموشکی نیاز دارد. موشکهای پاتریوت آمریکایی میتوانند کمک موثری باشند اما آموزش سربازان برای استفاده از آنها زمانبر است. این موشکها باید ماهها قبلتر عرضه میشدند.
اگر قرار است اوکراین به عنوان یک دموکراسی شکوفا از این نبرد سرافراز بیرون آید حتی دفاع هوایی هم کافی نخواهد بود. این کشور باید قلمروهای بیشتری را پس بگیرد. نیروهای روس امسال فقط بخش کوچکی از ساحل دریای سیاه را تصرف کردند اما به بنادر بزرگ اوکراین بسیار نزدیک شدهاند و میتوانند حملونقل دریایی را مختل کنند. بهجز معاملات محدود گندم که زیر نظر سازمان ملل انجام میشود صادرکنندگان اوکراینی عمدتاً ارتباط خود را با جهان از دست دادهاند. با مرزهای امروزی، روسیه میتواند به کریمه دسترسی زمینی داشته باشد و از این طریق جنوب اوکراین را تهدید کند. در مقابل، اگر اوکراین ارتباط زمینی را قطع کند و کرانه شمالی دریای آزوف (Azov) را پس بگیرد میتواند از موضع قدرت وارد مذاکرات شود و حتی کریمه را در تیررس توپهایش قرار دهد. اوکراین هنوز حاضر است جنگ را ادامه دهد. آقای زلنسکی میگوید 95 یا 96 درصد از مردم خواستار آناند که سرزمینشان را از اشغال نجات دهند و همه آنچه روسیه در سال 2014 گرفت را به همراه مناطقی که امسال اشغال شدند پس بگیرند. به عقیده او وعدههای غرب برای تضمین امنیت نمیتواند جای یکپارچگی این کشور را بگیرد. تضمینهای مشابهی که آمریکا و بریتانیا در سال 1994 در زمان تحویل سلاحهای هستهای روسیه به اوکراین داده بودند توخالی از آب درآمد. حامیان اوکراین دیدگاه متفاوتی دارند. به عقیده آنها بازپسگیری همه چیز یک هدف حداکثری است که اوکراین نمیتواند به آن برسد حداقل به این دلیل که برخی مردم مناطق اشغالشده قصد بازگشت ندارند. تهدیدهای هستهای روسیه نشان میدهد این کشور پیروز نیست اما به اوکراین میگوید که نباید مرزهای شناختهشده روسیه را تهدید کند. همچنین، اوکراین باید بداند که جریان کمکهای مالی و نظامی به اجتناب این کشور از خصومتهای داخلی و جلوگیری از فساد بستگی دارد. به صلاح کل جهان و همچنین روسیه است که بپذیرند نظریه بازآفرینی امپراتوری روسیه شکست خورده است. اگر به اندازه کافی از اوکراین حمایت شود فرماندهان آن میتوانند به سمت شمال پیشروی کنند و بخشهای زیادی از آنچه آقای پوتین از ماه فوریه تاکنون تصرف کرده است را پس بگیرند. هرچه اوکراین قلمرو بیشتری را پس بگیرد شانس موفقیت درازمدت آن بیشتر خواهد شد.