خدمات جهانی
بررسی موانع نیروی کار ایرانی در بازار جهانی خدمات در گفتوگو با مرتضی ایمانیراد
احتمالاً خدمات در حال تبدیل شدن به موجی جهانی است. این در حالی است که ما در ایران از موجهای قبلی جهانی شدن بهرهای نبردیم. اما حالا که خدمات قابلیت جهانی شدن پیدا کرده و عنقریب تحریمها به پایان میرسد آیا میتوانیم از این موج بهره ببریم؟ مشکلات و موانع فراوان است. ایمانیراد معتقد است موانع در ایران زیاد و جدی هستند. او میگوید: «مشکلی که ما در ایران داریم این است که حاکمیت این تجربه و در نتیجه این فهم را ندارد. این مهمترین مانع راهاندازی این فعالیت در ایران است. دوم اگر فهم تجربی این مساله وجود نداشته باشد شناخت از آن کمککننده خواهد بود. اینجا ما انتظارات خود را پایین آوردهایم. وقتی شناخت وجود داشته باشد باز حمایت هست. یعنی حاکمیت پدیده را میشناسد ولی خود آن را تجربه نکرده است. فقط میداند که چیست. در این مواقع حاکمیت میتواند از روند حمایت کند ولی تا جایی که من میدانم این روند در ایران و برای سیاستگذاران هنوز شناسایی نشده است.» به هر حال جهانی شدن در بخش خدمات در حال گسترش است، رشد آهسته و پیوسته صادرات خدمات به آنجا رسیده که عدهای در احمدآباد هند برای مایکروسافت کد میزنند. در مورد اینکه سهم ما در این موج چقدر است و چه موانعی برای بیشتر کردنش داریم، با ایمانیراد به گفتوگو نشستیم.
♦♦♦
آنچه ریچارد بالدوین مطرح کرده چقدر جدی است؟ آیا بخش خدمات میتواند موج جدیدی در فرآیند جهانی شدن ایجاد کند؟
بله، به نظرم ریچارد بالدوین در تحقیقات متعددی، که بخشی از آنها به کتاب تبدیل شده است، به فرآیند جهانی شدن از طریق تکنولوژی دیجیتال و کاربرد آن در بخش خدمات اشاره میکند. با توجه به تحولات سیاسی و اقتصادی در سطح جهان، به نظر میرسد رویکرد جهانی شدن از تکیه بر سرمایهگذاری خارجی و کالامحور به رویکردی خدماتمحور بر پایه انقلاب دیجیتال تغییر مسیر داده است. رویارویی چین و روسیه و بخش وسیعی از آسیا در مقابل آمریکا و اروپا یکی از این شرایط است. این رویارویی در ۱۰ سال گذشته به یک جنگ سرد بین چین و آمریکا درباره نرخ برابری ارز چین و از طریق خزانهداری آمریکا تبدیل شده بود و امروز مصداق این رویارویی را در مداخله نظامی روسیه در اوکراین میبینیم. بهطور معمول مناقشات اقتصادی وقتی به ضعف رو به تزاید یک طرف منجر میشود، به دنبال خود درگیری نظامی و حداقل تهدیدکننده ایجاد خواهد کرد. در چنین شرایطی که کاهش عرضه نفت و گاز در بازارهای جهانی برای بسیاری از کشورهای اروپایی تبدیل به یک بحران شده است، به تدریج تمایلات خوداتکایی در بعضی از کشورها پدیدار میشود. گسترش ویروسهای متعدد و سایر ویروسهای جدید این گرایشهای خوداتکایی را تشدید کرده است. در نتیجه ما شاهد خوداتکایی منطقهای یا ملی در مناطق و کشورهای جهان هستیم. درست است که هنوز این روند جدی نشده است ولی بسیاری از استراتژیستهای جهانی گسترش منطقهگرایی را بسیار محتمل میدانند. هماکنون بسیاری از این روندها را در کشورهای اروپایی میتوان دید.
وقتی با این شرایط روبهرو میشویم روند جهانی شدن را تهدیدشده میبینیم. بسیاری گمان میکنند روند جهانی شدن به تدریج کند خواهد شد و دولتهای مقتدر و توسعهای ملی و منطقهای شکل خواهد گرفت ولی ظواهر امر نشان میدهد فرآیند جهانی شدن در مسیر دیگر در حال توسعه است. کارکنان بسیار زیادی در احمدآباد هند برای مایکروسافت کار میکنند و تعداد زیادی از ایرانیهای مستعد با اروپا کار میکنند، شرکتهایی که کارهای نرمافزاری ساختمانی در ایران میکنند خدمات خود را به استرالیا میفروشند و متخصصان کانادایی در کشورهای آمریکای لاتین شرکتهای نرمافزاری درست کردهاند و از کشور خود خدمات متعددی به این کشورها ارائه میکنند. از سوی دیگر بسیاری از ماشینآلات از راه دور و توسط تامینکنندگان این ماشینها ارائه میشود و در این زمینه خودرو جایگاهی ویژه دارد. در آمریکا اگر خودرو بنز در بزرگراهها متوقف شود کمپانی بنز برای آنها راهحل دارد. ضمناً برنامههای نرمافزاری این کمپانی بهطور همزمان برای تمامی خودروها نصب میشود و بهروزرسانیها در ساعت مقرر انجام میشود. از طرف دیگر برنامههای از راه دور دانشگاههای مختلف و معتبر جهان به کشورهای دیگر ارائه میشود و بسیاری از استادان از راه دور به تمامی نقاط کره زمین بحثهای خود را ارائه میکنند. این جریانات هم از دخالتهای سیاسی و هم از ویروسهای کشنده مصون است و نیازی به حضور در محل ندارد. این جریانات به خوبی نشان میدهد که به دلیل شرایط سیاسی و اقتصادی جهان، جهانی شدن با سرعتی بیشتر در جریان است ولی نه در مسیر سرمایهگذاری یا تولید کالا، بلکه این گسترش در بخش خدمات در حال شکلگیری است. این روند با سرعت در حال گسترش است و در ایران هم در بسیاری از زمینهها در حال شکلگیری و توسعه است. به نظر میرسد بدون دیدن چنین تحولی در سطح جهانی نمیتوان در مورد توسعه ملی سخن گفت. این روند و این کاروان به سرعت در حال حرکت است و انتخاب ما تنها در زمان پیوستن به این کاروان است نه اینکه به کاروان بپیوندیم یا نه.
کدام مشاغل میتوانند موتور محرک این موج باشند؟
قبل از اینکه روند جهانی شدن سرعت پیدا کند و با تکنولوژی دیجیتال هم آمیخته شود کالاهای اقتصادی را به قابل مبادله (tradable goods) و غیرقابل مبادله (non-tradable goods) تقسیم میکردند. مثلاً گفته میشود که کالاها قابل مبادلهاند و زمین و ساختمان و هتلداری غیرقابل مبادله. ولی تکنولوژی دیجیتال تمام این مرزبندیها را به هم ریخته است. الان دیگر به سختی میتوان از این تقسیمبندی که زمانی مفاهیم بنیادی تجارت بینالمللی بود استفاده کرد. الان حتی از واژهای شبیه semi-tradable goods نمیشود استفاده کرد. به عبارت دیگر تکنولوژیهای جدید که عمدتاً روی وب فعالیت میکنند مرزهای گفتهشده را به هم ریختهاند و حتی بازارکالایی نیز در برخی موارد و در حوزههایی از تولید جنس قابل مبادله پیدا کرده است. ولی از میان حوزههای کالایی و فعالیتهای اقتصادی یک بخش بیشترین اثر را از روندهای جهانی شدن امروز تجربه میکند و آن هم فعالیتهای مالی و مبادلهگری و سرمایهگذاری است. در شرایط فعلی کل مبادلات مالی، فعالیتهای مبادلهگری و سرمایهگذاری روی وب است. این فعالیتها روزانه حجم سرسامآوری از پول را در سراسر کره زمین جابهجا میکنند و برخی از آنها ۲۴ساعته مشغول کار هستند. فقط در یکی از این موسسات که در انگلستان است بیش از دو میلیون سرمایهگذار از سراسر جهان حساب دارند و اینها در بیش از ۱۴ هزار ابزار سرمایهگذاری میکنند. کل این فعالیتها در چهار گروه طبقهبندی شده است و هر گروه از چندین هزار ابزار مطالعاتی استفاده میکند. این چهار گروه بازار سهام جهانی است که شامل بازار سهام همه کشورهای جهان است. دوم بازار ارزهای بینالمللی است که در هر روز چندین تریلیون دلار را جابهجا میکند و بزرگترین و سریعترین بازار در جهان است و حتی یک معامله آن به محل ارتباط ندارد و صد درصد روی وب است. بازار سوم بازار کالاهاست که همراه بازارهای آتی خود بازاری بس بزرگ است و چهارم بازار پول و بدهی است. در این بازارها نیز اوراق بدهی شرکتها، سازمانها و دولتها در سراسر جهان مورد معامله قرار میگیرد. جدا از این چهار بازار خدمات علمی و کاربردی و خدمات فنی آنها تماماً جهانی شده و حجم دلاری بالایی را به خود اختصاص داده است. هماکنون بازار کریپتو هم به این کاروان پیوسته و با بزرگ شدن آن این بازار حجم بسیار بالایی از مبادلات جهانی را به خود اختصاص میدهد.
اگر به بخشهای دیگر نگاه کنیم آموزش نیز از بخشهای رشدیابنده در این زمینه است. طیف آموزش جهانیشده بسیار گسترده است و از آموزش زبانهای خارجی گرفته تا دورههای دکترا و تکدرسها توسعه پیدا کرده است. کلاً در حوزههای خدمات مالی و خدمات آموزشی به اضافه خدمات تصویرسازی عکس و فیلمهای مختلف بخشهای بسیار مهمی جهانیسازی شده است و در زمینه تولید و بخشهایی از فرآیندهای توزیع هم جهانیسازی صورت گرفته و پیشبینی میشود که سهم جهانی شدن این بخشها روزبهروز در حال افزایش است.
بحث مهاجران دورکار ادبیات جدیدی است که در ایران هنوز بهطور جدی مطرح نشده، با این حال پس از همهگیری کرونا برخی این کار را آغاز کردهاند. به این شکل که متخصص ایرانی در خانهاش نشسته اما برای یک شرکت معتبر خارجی کار میکند و حقوق دلاری میگیرد. به نظر شما این کار در ایران با چه موانعی مواجه است؟
موانع به نظرم بسیار زیادند و در عین حال جدی هم هستند. در اینگونه موارد وقتی یک حاکمیت لازم است که از یک پدیده حمایت کند باید یک فهم مشخص از آن پدیده داشته باشد. وقتی صحبت از فهم میکنم منظورم این است که آن پدیده در تجربه یک شخص یا در تجربه حاکمیت باشد. وقتی یک حاکمیت فهم دورکاری بینالمللی را داشته باشد طبیعی است که به یک مانع تبدیل نمیشود. مشکلی که ما در ایران داریم این است که حاکمیت این تجربه و در نتیجه این فهم را ندارد. این مهمترین مانع راهاندازی این فعالیت در ایران است. دوم اگر فهم تجربی از این مساله وجود نداشته باشد شناخت از آن کمککننده خواهد بود. اینجا ما انتظارات خود را پایین آوردهایم. وقتی شناخت وجود داشته باشد باز حمایت هست. یعنی حاکمیت پدیده را میشناسد ولی خود آن را تجربه نکرده است. فقط میداند که چیست. در این مواقع حاکمیت میتواند از روند حمایت کند ولی تا جایی که من میدانم این روند در ایران و برای سیاستگذاران هنوز شناسایی نشده است. بنابراین ذینفعان نمیتوانند خواستههای خود را به حاکمیت منتقل کنند. این دومین مانع است. از اینها که بگذریم زیرساخت ارتباطی و اینترنتی ایران برای چنین کاری بسیار ضعیف است، هنوز ما مشکل اینترنت داریم، هنوز مشکل فیلترینگ داریم، هنوز بعضی سایتها که کمککننده هم هستند مسدود هستند. ورود به بازارهای جهانی تابع شرط و شروط نیست. هرچه این فضا بازتر باشد کسبوکارهای ایرانی بدون حضور در مکان جهانی میتوانند حضوری قدرتمند داشته باشند.
مانع بعد قوانین و مقررات و به عبارتی فضای کسبوکار این فعالیتهاست که از همه نظر در هالهای از ابهام است. مقررات صادراتی، تبادلات ارزی، مسائل مالیاتی و حقوق و استخدام نیروی کار از کشورهای دیگر همه نیازمند قوانینی هستند که هنوز در ایران وجود ندارند، بنابراین این کسبوکارها را با موانع جدی مواجه میکند.
چه کنیم که سیاستگذار این ادبیات را درک کند و به بهانههای امنیتی مانع همکاری شهروندان ایرانی با شرکتهای معتبر خارجی نشود؟
به نظرم این کار سختی است. در سوال پیشین گفتم که مانع فهمی و شناختی در این زمینه بسیار جدی است. پس نباید وارد اینگونه بحثها با حاکمیت شد. به نظرم راه اساسی شروع این فعالیتها در کسبوکارهای کوچک است و سپس با سازماندهی آنها و تشکیل انجمنهای مربوطه میتوان به تدریج تواناییهای آنها را به حاکمیت گزارش کرد و آنها را در جریان اصیل بودن این فعالیتها قرار داد. خیلی از کسبوکارها بعد از انقلاب اینگونه عمل کردند و بسیاری از آنها موفق شدند. حاکمیت باید اقتدار چنین فعالیتهایی را ببیند تا به نتیجه برسد که از آنها حمایت کند. بنابراین تلاش کسبوکارها و سازماندهی فعالیتهای مشابه میتواند بنیانهای اتصال این فعالیتها را با روندهای جهانی فراهم کند.
این موج نیاز به تقویت اینترنت دارد، این در حالی است که اینترنت تبدیل به نااطمینانی شده است و ما نمیدانیم ساختار سیاسی قرار است اینترنت را تقویت کند یا آن را برچیند. به نظر شما این موج با وجود نااطمینانی اینترنت میمیرد یا شکل میگیرد؟
بعید میدانم که این موج بمیرد. شاید این موج از کشورهای همسایه استفاده کند ولی فعالیت خود را کنار نمیگذارد. من همیشه در گفتوگوها و بعضاً سخنرانیهایم به همه میگویم که اگر نیاز به فرمول مناسب برای خود دارند سریع تصمیم به مهاجرت نگیرند. مهاجرت فرمول الزاماً درستی نیست. حداقل برای بیشتر مردم درست نیست. پیشنهاد من انتقال دانش و تجربه خود به خارج کشور از طریق دورکاری است. در یکی از گفتوگوهایی که با ۳۰۰ نفر از مدیران کسبوکارها داشتم راهکار را در توسعه صادرات معرفی کردم. نکته جالب این بود که از ۱۴ روشی که برای توسعه صادرات پیشنهاد کردم 12 روش آن بدون حضور فیزیکی در بازارهای جهانی قابل انجام بود. طبیعی است که بدون زیرساختهای درست در گسترش شبکه اینترنت این کار در کشور به خوبی انجام نمیشود و اگر هم انجام شود با هزینه بالا و بهرهوری کمتر انجام میشود و همین مساله قدرت رقابت ما را در سطح بینالمللی کاهش میدهد.